اکبر صحرایی

توجه بیش از اندازه به حوزه خاطره‌نگاری در چند سال اخیر سبب شده تا ادبیات داستانی دفاع مقدس به محاق برود. امروز کوچه پس‌کوچه‌های رمان و ادبیات دفاع مقدس روزهای سوت و کوری را تجربه می‌کند.

گروه جها و مقاومت مشرق - توجه بیش از اندازه به حوزه خاطره‌نگاری در چند سال اخیر سبب شده تا ادبیات داستانی دفاع مقدس به محاق برود. امروز کوچه پس‌کوچه‌های رمان و ادبیات دفاع مقدس روزهای سوت و کوری را تجربه می‌کند و ادامه این روند آسیب‌های جدی به این حوزه خواهد زد. اکبر صحرایی از نویسندگان باسابقه کشور که در پنجمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد عنوان برگزیده را کسب کرد در گفت و گویی به آسیب‌شناسی سیاست‌های فرهنگی کشور در حوزه ادبیات دفاع مقدس می‌پردازد که در ادامه می‌خوانید.

برای شروع وضعیت امروز ادبیات دفاع مقدس را با توجه به انتشار کتاب‌های مختلف در چند سال اخیر چطور ارزیابی می‌کنید؟
برای بررسی سیر ادبیات دفاع مقدس باید بگویم که در یک برهه از زمان خیلی زیاد به این حوزه پرداخته شد. ناشران و نهادهای فرهنگی که متولی کار بودند توجه زیادی به این بخش نشان دادند. جشنواره‌های زیادی برگزار شد و مشخص بود توجه زیادی به این ژانر ادبی می‌شود اما متأسفانه در چند سال اخیر افت محسوسی در حمایت از ادبیات دفاع مقدس احساس می‌شود و نهادهای مختلفی که به این حوزه می‌پرداختند و با هزینه کردن نویسندگان مختلفی را جذب می‌کردند فروکش کرده است. این رویه به ناشر و انتشارات هم برمی‌گردد. همین طور که انتشاراتی‌های زیادی چه دولتی و چه خصوصی به این حوزه می‌پرداختند. اما در این چند ساله خیلی کم به این حوزه می‌پردازند و از این موضوع فاصله گرفته‌اند. سرمایه‌گذاری‌ها هم افت محسوسی داشته و به نظرم به سمتی می‌رود که یک آب باریکه‌ای برای برخی نهادها و نویسندگان حرفه‌ای بماند که در این حوزه فعالیت می‌کنند. الان کسانی که حرفه‌ای‌تر هستند در این حوزه مانده‌اند و کار می‌کنند. تعطیلی انتخاب کتاب دفاع مقدس و جشنواره‌های دیگر ادبیات دفاع مقدس نشانه دیگری از این بی‌توجهی است. فکر می‌کنم این فضا به سمتی رفته که باید احساس خطر کرد و اگر رویه بخواهد به همین شکل ادامه پیدا کند ادبیات پایداری و دفاع مقدس از نفس خواهد افتاد.
البته با وجود احساس خطری که اشاره می‌کنید باید اذعان کرد در چند سال اخیر مخاطبان بیشتر جذب ادبیات دفاع مقدس شده‌اند و کیفیت آثار نوشتاری هم بالاتر رفته و این ارتقا یک نقطه مثبت به شمار می‌رود.
این ارتقا حس می‌شود و طبیعی است وقتی در حوزه‌ای سرمایه و هزینه شود و جشنواره‌های زیادی برگزار شود افراد متعددی جذب خواهند شد که در این میان نویسنده‌های متوسط‌نویس و حتی کسانی که خیلی در این حوزه تخصصی ندارند هم وارد شوند. مسئله‌ای که متأسفانه در ادبیات دفاع مقدس زیاد اتفاق افتاده و شاهد بوده‌ایم این است که هر استانی کتاب‌هایی در سال بیرون می‌داد که کیفیت لازم را نداشت که همین یک آسیب بود. الان سرمایه‌گذاری کمتری صورت می‌گیرد و همین می‌تواند این حسن را داشته باشد که نویسندگان حرفه‌ای باقی بمانند که به تبع آن کیفیت آثار بالا خواهد رفت. چون در این صورت نویسنده مجبور است کاری بنویسد که ناشر خصوصی را مجاب به چاپ و خواننده را جذب کتابش کند. اما در کنار این حسن این خطر هم احساس می‌شود که نویسندگان جوانی که وارد می‌شدند و ممکن بود کارهای خوبی هم بنویسند را از دست می‌دهیم. البته من فکر می‌کنم رشته ادبیات دفاع مقدس، باریک و نخ‌مانند شود ولی پاره شدن و بریدنش بعید است.
همچنین این موضوع دست نویسندگانی که با امتیازهای دولتی و حکومتی آثار نه چندان قابل قبولی می‌نوشتند را کوتاه می‌کند؟
این کاملاً درست است و در آخر حرفه‌ای‌ها خواهند ماند. خودم اعتقاد دارم خیلی افراد متوسط‌نویس وارد این حوزه شدند، کتاب‌هایی منتشر کردند که حتی باعث شد کیفیت کار ضربه بخورد ولی ادامه روند فعلی هم قطعاً به ادبیات دفاع مقدس آسیب می‌زند. چون این حوزه به تزریق و حمایت نیاز دارد. نویسندگی در حوزه ادبیات دفاع مقدس با حوزه‌های دیگر تفاوت دارد. نویسنده‌ای که تازه می‌خواهد کار کند و از جنگ بنویسند نیاز به تحقیق و تفحص دارد و وقتی سرمایه‌ای پشت این قضیه نباشد ممکن است کمتر نویسنده‌ای به این سمت بیاید. بنابراین من می‌گویم نه آن سیاست‌های حمایتی قبلی درست بوده و نه رها کردن فعلی صحیح است. باید حد میانه‌ای در نظر گرفته شود. ادبیات دفاع مقدس متولی باهوشی که سرمایه‌گذاری حرفه‌ای کند و خواهان بازگشت سرمایه باشد می‌خواهد. نه اینکه چندین نهاد در یک استان میلیاردها سرمایه کنند و به خروجی مناسبی دست پیدا نکنند. این کاری کاملاً اشتباه است.
بخش خصوصی تا چه اندازه می‌تواند وارد این حوزه شود و از کتاب‌های ادبیات دفاع مقدس حمایت کند؟ اصلاً آیا حاضر به سرمایه‌گذاری در این بخش هستند؟
من فکر می‌کنم اگر بخش خصوصی بخواهد وارد گود شود می‌تواند سرمایه‌گذاری‌های خوبی انجام دهد. پنج، شش انتشاراتی دولتی مثل علمی، فرهنگی و به نشر، مدام از من کار انقلاب و دفاع مقدس می‌خواستند و من فرصت نمی‌کردم با همه‌شان کار کنم. بخش خصوصی متأسفانه سرمایه‌گذاری کمتری کرده است. ادبیات دفاع مقدس کودک نوپایی است که تازه راه افتاده و اگر به حال خودش رهایش کنیم زمین خواهد خورد. نیاز است بخش خصوصی تقویت و حمایت شود ولی نباید مثل سابق که به اسم بخش خصوصی کتاب چاپ می‌شد و برای برخی دکانی باز شده بود شود. در بخش خصوصی باید فکری در نظرگرفته شود چون نیاز هست آنها هم به این سمت بیایند.
چند سالی است موج انتشار کتاب‌های خاطره‌نگاری سبب شده کتاب‌های داستانی و رمان دفاع مقدس مهجور و غریب بمانند. به نظرتان ادامه این روند چه آسیب‌هایی به حوزه ادبیات و رمان دفاع مقدس خواهد زد؟
اتفاقاً چند روز پیش انتشارات سوره مهر برنامه‌هایش را برایم فرستاد و هنگامی که نگاه کردم دیدم چقدر کم به حوزه داستان پرداخته‌اند و بیشتر به سمت خاطره‌نویسی و تاریخ شفاهی رفته‌اند. این کار را سوره مهر آغاز کرده که بد هم نبوده ولی به نظر می‌رسد این کفه شدید به سمت خاطرات شفاهی پیش رفته و ادبیات داستانی مهجور مانده است. این دو کار باید در عرض هم پیش برود و ما نباید داستان و رمان را فراموش کنیم. در چند سال اخیر دوستان نویسنده کمتر وارد حوزه ادبیات و رمان دفاع مقدس شده‌اند که مهم‌ترین دلیلش توجه بیش از حد به حوزه تاریخ شفاهی بوده است.
این بی‌توجهی چه آسیب‌هایی به حوزه ادبیات داستانی خواهد زد؟
فرض کنید ما می‌خواهیم اورانیوم بسازیم ولی دستگاه اصلی برای تولید اورانیوم را نداریم. خاطرات شفاهی تا جایی جوابگو است و آقا هم اشاره کردند که ما در داستان ادبیات دفاع مقدس کتابی مثل «جنگ و صلح» نداریم یا کم داریم. داستان و رمان در ادبیات ماندگار است و نهایتاً این ضعف روی فیلم‌ها و دیگر شاخه‌های ادبی تأثیر خواهد گذاشت. ما نیاز داریم به سمت داستان و ادبیات برویم. گاهی اوقات نویسندگانمان متهم می‌شوند که ادبیات ندارند چون فقط به تاریخ شفاهی می‌پردازند. نتیجه این کار باعث می‌شود نویسندگانمان ورزیده نشوند.
به نظر می‌رسد خاطره‌نگاری برای نویسندگان راحت‌تر باشد و خوانندگان هم ارتباط بهتری با کتاب‌ها برقرار کنند و راحت‌تر با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کنند؟
در حوزه تاریخ شفاهی خواننده عام داریم که نکته خوبی است. ما در این حوزه خواننده حرفه‌ای نداریم چون می‌گوید داستان و رمان ندارید. ادبیات خاص و حرفه‌ای خواننده خاص خودش را دارد و ادبیات دفاع مقدس در اینجا خلأ دارد. لذا در مجامع ادبیاتی حرفه‌ای نویسندگانمان کم می‌آورند چون کمتر روی رمان و داستان کار کرده‌اند. خاطره‌نویسی و زندگینامه‌نویسی خیلی راحت‌تر از خلق یک رمان یا حتی یک داستان کوتاه است. نویسندگان هم از این موضوع استقبال می‌کنند و خیلی زودتر کار را هم تحویل می‌دهند ولی یک داستان شاید یکی دوسال طول بکشد و در آخر فرجامش مشخص نباشد. در کنار مخاطب عام باید مخاطب خاصمان را هم داشته باشیم.
با توجه به این موضوع هر چه حوزه رمان را از دست بدهیم بحث ترجمه و صدور ادبیات دفاع مقدس به کشورهای دیگر را از دست می‌دهیم. به نظر می‌رسد با از دست دادن این حوزه خاص، سهممان از بازار ترجمه را هم از دست بدهیم؟
نتیجه آن کمبود ادبیات داستانی همین هم خواهد شد و در ترجمه دچار مشکل خواهیم شد. الان در بحث ترجمه هر چه داریم از آثارگذشته مثل کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» و «سفر به گرای 270 درجه» است و غیر اینها کتاب شاخص دیگری نداریم. این نشان می‌دهد وقتی ادبیات داستانی داریم ترجمه هم جان می‌گیرد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم خوانش جهان روی ادبیات داستانی است. اگر این روند ادامه پیدا کند ما نمی‌توانیم نویسندگان قدری در این حوزه جذب کنیم. هر چه توجه به ادبیات داستانی کمتر شود ما یکسری نویسنده خوب را از دست می‌دهیم و در طولانی‌مدت چیزی برای ارائه نخواهیم داشت. این به نگاه متولیان و مسئولان ادبیات کشور مثل ارشاد، حوزه هنری، بنیاد حفظ آثار و نهادهای دیگر برمی‌گردد. این مراکز به پرورش نسلی از نویسندگان خوب قائل نیستند. جنگ شد و در دل جنگ ناگهان 50، 60 نویسنده به وجود آمد اما الان جوانان اگر دو کار دفاع مقدسی انجام دهند از این حوزه جدا می‌شوند و سر از ادبیات روشنفکری و اجتماعی در می‌آورند. این آسیب‌شناسی می‌خواهد و چرا ما که پول و سرمایه و کلی نهاد فرهنگی داریم الان وضعیتمان این است. این نشان می‌دهد ما منفعل هستیم و جایی کار ایراد دارد و اگر آسیب‌شناسی نشود ادبیات دفاع مقدسمان آسیب‌های جدی خواهد دید. الان دولت اصلاح‌طلب و اصولگرا می‌آیند و می‌روند، هیچ تفاوتی در این حوزه ایجاد نمی‌شود و در نهایت هیچ کسی حمایت نمی‌کند. الان شما یک نویسنده متعهد را ببینید که دلش از مسئولان فرهنگی خون نباشد. الان ادبیات داستانی ما حالت سرگردانی دارد و اگر متولی‌ای نخواهد نجاتش دهد در آینده دچار مشکل خواهد شد. متأسفانه امکانات، پول و سرمایه است ولی برنامه و استراتژی و به قول حضرت آقا کار مهندسی شده در این حوزه وجود ندارد. همتی برای اصلاح این وضع وجود ندارد و انگار مسئولان فرهنگی به خواب رفته‌اند.
اگر بخشی از سرمایه‌گذاری که در سینمای دفاع مقدس داشته‌ایم را در ادبیات دفاع مقدس انجام دهیم و بخشی از بودجه را برای ادبیات واریز کنیم نتیجه خیلی بهتری خواهیم گرفت؟
بله، شما به یک فیلم یا سریال دفاع مقدسی نگاه کنید که بودجه‌اش با 10 سال ادبیات کشور برابری می‌کند. بعد جالب است کتابی که 20 سال نوشته شده هنوز تأثیرگذار است ولی آن فیلم خاموش می‌شود و می‌رود. من یک بار در جشنواره ادبی دیدم جایزه‌ها را خیلی دست پایین گرفته‌اند که همانجا گفتم شما برای حاشیه جشنواره صدها میلیون تومان خرج می‌کنید ولی برای کمک یک میلیونی به یک نویسنده و ناشر خودتان را اذیت می‌کنید. ما بلد نیستیم کجا هزینه کنیم. می‌آییم یک سریال ضعیف را با بودجه میلیاردی می‌سازیم بعد برای دادن 5 میلیون به یک نویسنده جوان خساست به خرج می‌دهیم. این نشان می‌دهد یک جای کار می‌لنگد. شما در حوزه فرهنگ هر کاری بخواهید بکنید به ادبیات مربوط است و به نوعی ادبیات مادر فرهنگ است. الان ساختار متولیان فرهنگی کشور بیمار است، باید برنامه‌ریزی شود و این ساختار تعریف شود. باید از مدارس و دانشگاه‌ها شروع کنیم. امروز در مدارس و دانشگاه‌ها ضعف داریم و چنین بخشی وجود ندارد. الان 100 کتاب ما کتاب سال دفاع مقدس شده و 100 نویسنده بوده‌اند و الان این نویسندگان کجا هستند؟ چه کسی صدایشان زده و رویشان سرمایه‌گذاری کرده است؟

منبع: روزنامه جوان /   احمد محمدتبریزی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس