نقطه جالب این گفتگو در اینجاست که باهنر دوستی خود را با رحیمی دوستی دیرینه میخواند و میگوید: «من حالا نمیخواهم خیلی راجع به خود آقای رحیمی صحبت کنم. دوستی من با ایشان، دوستی دیرینهای است و این جمله را هم میتوانم بگویم که از وقتی، معاون اول در قانون اساسی مطرح شد، ما ضمن احترام کامل به جناب آقای دکتر حبیبی که خداوند انشاءالله سلامتشان بدارد و عمرشان را طولانی کند و همچنین آقای دکتر عارف و آقای دکتر داوودی که خوب کار کردند ولی من احساس میکنم که اجراییترین آنها آقای رحیمی است.»
وی تاکید کرد: «او اجرا را بلد است و کارها را پیگیری و تنظیم میکند اما در عین حال یک سری انتقادات عمومی هم به دولت داریم که در بعضی جاهای آن هم آقای رحیمی شریک است. البته این بحث جداگانهای است!»
به نظر میرسد آقای باهنر به همان مصلحت اندیشیهای خاصی را که در مجلس هفتم بروز میداد و گمان میرفت در مجلس هشتم آنها را کنار گذاشته است دوباره رجعت کرده است. چرا که در شرایط کنونی دفاع از رحیمی با هیچ منطق اصولگرایانهای قابل تحلیل نیست. مگر آنکه سیب سیاست چرخشی خاص کرده باشد...