به گزارش مشرق، وزیر خارجهی فرانسه بیان داشته است بانکها را تشویق به تعامل با ایران خواهد کرد. روی دیگر این سخن این است که اروپاییها و بهطور کلی نظام اقتصادی بینالمللی هنوز هم با مانعی جدی برای تعامل اقتصادی با ایران مواجه هستند.
1. وزیر اقتصاد فرانسه اخیراً اظهار داشته است که تلاش میکند تا بانکهای بینالمللی را به رابطه با ایران ترغیب کند. بهدلیل اهمیت سخنان وی برای این یادداشت، آن را بیان میکنیم. وزیر اقتصاد و دارایی فرانسه، میشل ساپن، پس از دیدار با همتای ایرانی خود در تهران، دربارهی تردید برخی بانکهای بینالمللی برای همکاری با ایران بهدلیل نگرانی از تحریمهای پیش از امضای برجام، گفت: «من برای جلب اعتماد این بانکها نسبتبه همکاری با بانکهای ایرانی میکوشم و مطمئنم این اعتماد را ایجاد میکنم. در این زمینه ابزارهای جدیدی مانند اعتبار خزانهداری را به کار میگیریم که قرار است از طرف بانکهای فرانسوی به شرکتهای دارای شریک ایرانی داده شود تا بتوانند همکاریهای خود را توسعه دهند.
اعتماد کافی بین ایران و فرانسه وجود دارد و این اعتماد و علاقه، نزد بسیاری از شرکتهای فرانسوی برای همکاریهای مشترک وجود دارد و باید همهی کارگزاران بانکی نیز بتوانند با اعتماد کامل همکاری کنند. تلاش میکنیم اطمینان و همکاری لازم بین بانکهای مرکزی برای تأمین منافع هر دو طرف، به وجود بیاید که به اعتقاد من، در این زمینه خوب پیش رفتهایم و مسائل در مسیر خوبی در حال پیشرفت است.»
2. توافق هستهای ایران یکسالوسهماهه شده است. از 26 دی 1394 که آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش خود را درخصوص تعهدات ایران منتشر کرد و بنا بود از آن تاریخ، اطراف دیگر معاهده، تعهداتشان را شروع کنند و بهاینترتیب ماهیت دوطرفهی این توافق باقی بماند، همه منتظر اجرای تعهدات طرف مقابل هستند. طبق برنامهی جامع اقدام مشترک (برجام)، یکی از مهمترین تعهدات طرف غربی و بهخصوص آمریکایی، برچیده شدن تحریمهای مرتبط با مسائل مالی، بانکی، پتروشیمی، صنعت نفت، بیمه و... بوده است. این تحریمها که شالودهی محدودیتها علیه اقتصاد ایران را دربرمیگرفته است، بیشتر از ناحیهی ایالاتمتحدهی آمریکا ترتیب داده شده است و برای از بین رفتن آن بایستی عزمی جدی از ناحیهی ایالاتمتحده ترتیب داده شود.
3. رهبر انقلاب بارهاوبارها اظهار داشتند که طرف غربی و بهخصوص آمریکاییها بنای از بین بردن تحریمها را ندارند و بهدلیل بهرهگیری از گزینهی تحریم بهعنوان گزینهی مطلوب و ممکن علیه ایران، از تحریمها استفاده خواهند کرد. ایشان در همین سخنان اخیر، که مربوط به «جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران» بود، به این سناریوی جدید آمریکاییها علیه ایران اشاره کردند و درخصوص آن هشدار دادند. در دیدار با مردم آذربایجان شرقی بیان داشتند: «بنده چهار پنج سال یا شش سال قبل از این در سخنرانی اول سال گفتم که امروز نگاه دشمنان ملت ایران به مسئلهی اقتصاد است. سعی دارند به اقتصاد کشور فشار بیاورند. اقتصاد کشور را آنچنان زیر فشار قرار بدهند که مردم دچار مشکل بشوند.
وقتی مردم دچار مشکل شدند، دلزده میشوند، دلسرد میشوند. دشمن همین را میخواهد. دشمن میخواهد مردم از انقلابشان، از نظامشان، از دولتشان، از کشورشان دلسرد بشوند، دلزده بشوند. لذا روی مسئلهی اقتصاد فشار میآورد و فشار آوردند. مسئولین باید به این نکته توجه کنند. وقتی که در زمانهای محدود اولویتها را نگاه میکنیم، مسئلهی اقتصاد کشور در اولویت اول قرار میگیرد، چون دشمن به این متوجه است.
امروز هم همان کارها را دارند میکنند. این را همه توجه کنند. چه در دورهی دولت قبلی آمریکا، چه در دولت فعلی آمریکا، یکی از ترفندهای دشمن این بوده است که مرتب تهدید کنند به جنگ و [اینکه] گزینهی نظامی روی میز است و مانند اینها. آن مسئول اروپایی هم، به مسئولین ما میگوید که جنگ در ایران حتمی بود. اگر برجام نبود، حتماً جنگ بود؛ دروغ محض! چرا میگویند جنگ؟ برای اینکه ذهن ما برود به جنگ، [اما] جنگ واقعی چیز دیگر است. جنگ واقعی جنگ اقتصادی است. جنگ واقعی تحریم است. جنگ واقعی گرفتن عرصههای کار و فعالیت و فناوری در داخل کشور است. این جنگ واقعی است.»
ایشان پیشتر نیز از این حربهی آمریکاییها پرده برداشته بودند. برای مثال، در تاریخ 26 آبان 1395 بیان داشتند: «امروز دشمن روی اقتصاد کشور ما متمرکز شده. از نظر دشمن، اقتصاد کشور یک نقطهضعفی است که [او] میتواند با تکیه بر آن نقطهضعف، مقاصد سوء خودش را در مورد کشور عزیز ما و در مورد جمهوری اسلامی اِعمال بکند. باید روی اقتصاد کار کرد.» همچنین در بیانات خویش در حرم رضوی در روز آغاز سال نو 1394 بیان داشتند: «امروز عرصهی اقتصاد، بهخاطر سیاستهای خصمانهی آمریکا، یک عرصهی کارزار است، یک عرصهی جنگ است، جنگی از نوع خاص. در این عرصهی کارزار، هرکسی بتواند به نفع کشور تلاش کند، جهاد کرده است.» بنابراین از نظر ایشان مسئلهی اقتصاد در اولویت کشور است؛ چراکه هجمهای وسیع علیه کشور در این زمینه به راه افتاده است و بیتردید دولتهای متخاصم ایران در عرصهی بینالمللی بهسبب آسیبپذیری ایران در این زمینه، روی آن حساب ویژهای باز کردهاند و در آینده نیز باز خواهند کرد.
4. بیتردید جنگ اقتصادی بهواسطهی ناتوانی ایالاتمتحدهی آمریکا در کارزار سیاسی ترتیب داده شده است. به تصور بسیاری از تحلیلگران، اگر آمریکا توان و ارادهی حمله به ایران را داشت، این اقدام را در دورهی ریاستجمهوری ترامپ عملی میکرد. بنابراین سوای از رجزخوانیهای بینالمللی علیه ایران، این سناریوی اقتصادی بهصورت فعال علیه دولت و مردم ایران مورد استفادهی آمریکاییها قرار گرفته است و به نظر میرسد بهدلیل گراهای اشتباهی که برخی دولتمردان به طرف آمریکایی دادهاند، آنها برای انجام این امر مصرتر هستند. اظهار داشتن مواردی شبیه به اینکه «اگر برجام نبود، ایران مثل ونزوئلا میشد.» یا بیان «خالی بودن خزانهی دولت» در هنگامهی مذاکره با آمریکا، از مواردی است که توسط دولتمردان بهصورت گراهای اشتباه به طرف غربی مطرح شده است و طرف غربی نیز از آن (اقتصاد و گزینهی تحریم) بهعنوان یک گزینهی عملی و فعال و البته مهمترین گزینه استفاده میکند.
شیرینی این گزینه تا حدی به کام آمریکاییها خوش آمده است که دونالد ترامپ نیز در بدو ورودش به کاخ سفید، آن را روی میز خود قرار داده است. در روز 3 فوریه 2017 تحریم جدیدی علیه ایران از سوی آمریکا وضع شد که البته اظهار شد افراد و سازمانهای جدیدی به تحریمهای قبلی ایران اضافه شدهاند. اظهار شده است که هشت نفر از اشخاص و پنج مورد از نهادها ایرانی هستند و بیان شده است که این تحریمها بهدلیل آزمایش موشکی ایران ترتیب داده شده است. به ادعای وزارت خزانهداری آمریکا، بعضی از افراد و سازمانهای تحریمی با سپاه پاسداران ارتباط دارند. دو شهروند لبنان، یک شهروند امارات و یک شهروند چین هم در این فهرست هستند. موضوعی که سبب اعتراض دولت چین به تحریم علیه شهروند این کشور شده است.
5. بنابراین در استفاده از گزینهی تحریم و حربهی اقتصادی علیه ایران، هیچ تفاوتی بین دولتهای آمریکایی وجود ندارد. هر دولتی که نسبتبه «گوارا بودن استفاده از گزینهی تحریم» مطلع شود، از این گزینه استفاده خواهد کرد. ماجرای تحریمهای آمریکا علیه ایران تا حدی پیش رفته است که داد اروپاییها را نیز در این زمینه درآورده است.
در دورهی اوباما، که وی وزیر خزانهداری خود را مأمور سفر به کشورهای مختلف برای مطلع کردن آنها نسبتبه موضوع عدم تغییر شرایط در ایران کرده بود، بسیاری از اروپاییها اعتراض میکردند که امکان برقراری رابطه با ایران در حوزهی اقتصادی بهدلیل سیاستهای تنبیهی آمریکاییها علیه بانکها و شرکتهای اروپایی مرتبط با ایران، وجود ندارد و همین موضوع تبدیل به یکی از بزرگترین موانع برقراری ارتباط با ایران شده بود. آمریکا حتی در زمان اوباما نیز تلاش داشت شرکتها و بانکهای بینالمللی را از داشتن رابطه با ایران بهراساند و آنها را بهسمتی سوق دهد که نسبتبه شرایط «ریسکپذیر» مراوده با ایران در حالت هشدار قرار داشته باشند.
روزنامهی «الشرقالاوسط» طی گزارشی در مورد مانعتراشی آمریکا در روند سرمایهگذاری در ایران نوشت منابع بانکی اروپایی فاش کردهاند که بسیاری از پروژهها و قراردادهای سرمایهگذاری در ایران طی چند ماه گذشته تحتتأثیر ادارهی کنترل داراییهای خارجی آمریکا بینتیجه ماندهاند؛ چراکه این فعالیتها نقض تحریمهای اعمالی علیه تعدادی از طرفهای ایرانی قرارگرفته در فهرست سیاه آمریکا محسوب میشوند.
6. بیتردید در اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران، نقش برخی از دولتمردان پررنگ است. همانطور که اظهار شد، خواسته یا ناخواسته برخی از افراد زمزمههایی درخصوص شرایط بد اقتصادی و ناتوانی در مدیریت کشور بهدلیل این شرایط بد اقتصادی سر میدادند و همین موضوع سبب میشد تا طرف غربی، هم حین مذاکرات امتیازات گستردهای از ایران طلب کند و هم از آن بهعنوان پاشنهی آشیل ایران بهرهبرداری کند. تئوری ونزوئلایی شدن ایران در صورت نبود برجام، اولینبار توسط مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور، مطرح شد. او بارها اظهار داشت که ایران قبل از برجام در آستانه ونزوئلا شدن بود. وی بارها تأکید کرده است حسن روحانی ایران را از مسیر ونزوئلا شدن خارج کرده و کشور را از مسیر قرار گرفتن در تورم 480 درصدی نجات داده است. بعدها این موضوع در سفر رئیسجمهور به قزوین مورد استفاده قرار گرفت و وی به تأسی مشاور اقتصادیاش، از سفر اخیر خود به ونزوئلا گفت و از منتقدان خود تلویحاً خواست تا بهجای انتقاد، خدا را شکر کنند که کشور به سرنوشت ونزوئلا دچار نشده است.
پیش از این، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور، هم ادعا کرده بود که اگر حسن روحانی در 24 خرداد 92 پیروز انتخابات یازدهم ریاستجمهوری نمیشد، اقتصاد ایران به وضعیت ونزوئلا دچار میشد.
[3] بهاینترتیب موضوع برجستهسازی بیهوده از برجام، یکی از اقداماتی است که متهم اصلی آن همین دولت و مشاوران و معاونانش بوده و هستند و اینکه بیش از یک سال از شروع اجرای این سند میگذرد، بایستی پاسخ دهند که چرا با اظهار این سخنان موجبات فشار اقتصادی علیه ایران و زمینهی مشروعیت بخشیدن به سخنان آمریکاییها درخصوص عملی شدن گزینهی تحریم را فراهم کردهاند.
فرجام سخن
اظهارات اخیر وزیر خارجهی فرانسه در دیدار با طیبنیا، وزیر اقتصاد و دارایی ایران، نشاندهندهی این موضوع است که برجام حاصلی برای رفع موانع اقتصادی پیشروی ایران در ایجاد و گشایش مراودات بینالمللی با طرفهای بینالمللی و حتی طرفهایی که خود روی دیگر توافق با ایران بودهاند، نداشته است. این موضوع را در کنار هشدارهای صریح و تلویحی رهبر انقلاب درخصوص بهرهبری آمریکاییها از گزینهی اقتصادی قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که آمریکاییها نسبتبه استفاده از حربهی اقتصادی و تلاش برای تحدید ایران و عدم اعطای مجوز برای برقراری ارتباط بینالمللی با شرکتها و بانکها، بسیار مصر و جدی هستند و از این حربه بهعنوان کارآمدترین حربه علیه ایران استفاده میکنند.
در این خصوص، بین دولت اوباما و دولت ترامپ تفاوتی وجود ندارد. حتی ترامپ که با اظهارات بسیار سرسختانه علیه ایران، کاخ سفید را افتتاح کرد نیز از به کار بردن گزینهی تحریم علیه ایران دست نکشید. برای بررسی اینکه چرا آمریکاییها از این گزینه علیه ایران بهرهبرداری میکنند و بین مقامات آمریکایی برای تمسک به این گزینه تفاوتی وجود ندارد، بایستی به برخی از گراهای «جاذب» نیز پرداخت. وقتی در داخل کشور برخی نداها برای برجستهسازی برجام با موضوع اثرگذاری تحریمها مطرح میشود، بیتردید مغز متفکر طرف آمریکایی نسبتبه بهرهگیری از این گزینه، حساس خواهد شد و این حساسیت سبب استفاده از این گزینه بهعنوان یک ابزار جنگی و یک اسب تروا علیه کشور خواهد شد.
راهکارها
- اولین راهکار، از بین بردن فضایی است که سبب شده است طرف غربی و آمریکایی تصور کنند «تحریمها اقتصاد ایران را فلج میکند».
- اظهاراتی شبیه به اینکه در صورت نبود برجام یا دولت روحانی، ایران تبدیل به ونزوئلایی دوم میشد، نهتنها سبب تسهیل ادارهی امور بینالمللی ایران نخواهد شد، بلکه از جانب دیگر، سبب فشار بینالمللی علیه ایران برای اخذ امتیازات اقتصادی خواهد شد. این اظهارات بایستی بهکلی از منظومهی سخنان مسئولان امر خارج شود.
- دید دولتمردان بایستی به تقویت نظام اقتصادی داخلی باشد. اقتصاد یک کشور شبکهای بههمپیوسته از تواناییهای داخلی است که در نظام اقتصادی بینالمللی «سرریز» میشود. نظام بینالملل تسهیلکنندهی اقتصاد است و نه قوامبخش آن.
پی نوشت ها:
[1]. http://www.asriran.com/fa/news/527453/
[2]. http://www.farsnews.com/13951213000673
[3]. http://www.nasimonline.ir/Content/Detail/2065497/
منبع: پایگاه برهان
1. وزیر اقتصاد فرانسه اخیراً اظهار داشته است که تلاش میکند تا بانکهای بینالمللی را به رابطه با ایران ترغیب کند. بهدلیل اهمیت سخنان وی برای این یادداشت، آن را بیان میکنیم. وزیر اقتصاد و دارایی فرانسه، میشل ساپن، پس از دیدار با همتای ایرانی خود در تهران، دربارهی تردید برخی بانکهای بینالمللی برای همکاری با ایران بهدلیل نگرانی از تحریمهای پیش از امضای برجام، گفت: «من برای جلب اعتماد این بانکها نسبتبه همکاری با بانکهای ایرانی میکوشم و مطمئنم این اعتماد را ایجاد میکنم. در این زمینه ابزارهای جدیدی مانند اعتبار خزانهداری را به کار میگیریم که قرار است از طرف بانکهای فرانسوی به شرکتهای دارای شریک ایرانی داده شود تا بتوانند همکاریهای خود را توسعه دهند.
اعتماد کافی بین ایران و فرانسه وجود دارد و این اعتماد و علاقه، نزد بسیاری از شرکتهای فرانسوی برای همکاریهای مشترک وجود دارد و باید همهی کارگزاران بانکی نیز بتوانند با اعتماد کامل همکاری کنند. تلاش میکنیم اطمینان و همکاری لازم بین بانکهای مرکزی برای تأمین منافع هر دو طرف، به وجود بیاید که به اعتقاد من، در این زمینه خوب پیش رفتهایم و مسائل در مسیر خوبی در حال پیشرفت است.»
2. توافق هستهای ایران یکسالوسهماهه شده است. از 26 دی 1394 که آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش خود را درخصوص تعهدات ایران منتشر کرد و بنا بود از آن تاریخ، اطراف دیگر معاهده، تعهداتشان را شروع کنند و بهاینترتیب ماهیت دوطرفهی این توافق باقی بماند، همه منتظر اجرای تعهدات طرف مقابل هستند. طبق برنامهی جامع اقدام مشترک (برجام)، یکی از مهمترین تعهدات طرف غربی و بهخصوص آمریکایی، برچیده شدن تحریمهای مرتبط با مسائل مالی، بانکی، پتروشیمی، صنعت نفت، بیمه و... بوده است. این تحریمها که شالودهی محدودیتها علیه اقتصاد ایران را دربرمیگرفته است، بیشتر از ناحیهی ایالاتمتحدهی آمریکا ترتیب داده شده است و برای از بین رفتن آن بایستی عزمی جدی از ناحیهی ایالاتمتحده ترتیب داده شود.
3. رهبر انقلاب بارهاوبارها اظهار داشتند که طرف غربی و بهخصوص آمریکاییها بنای از بین بردن تحریمها را ندارند و بهدلیل بهرهگیری از گزینهی تحریم بهعنوان گزینهی مطلوب و ممکن علیه ایران، از تحریمها استفاده خواهند کرد. ایشان در همین سخنان اخیر، که مربوط به «جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران» بود، به این سناریوی جدید آمریکاییها علیه ایران اشاره کردند و درخصوص آن هشدار دادند. در دیدار با مردم آذربایجان شرقی بیان داشتند: «بنده چهار پنج سال یا شش سال قبل از این در سخنرانی اول سال گفتم که امروز نگاه دشمنان ملت ایران به مسئلهی اقتصاد است. سعی دارند به اقتصاد کشور فشار بیاورند. اقتصاد کشور را آنچنان زیر فشار قرار بدهند که مردم دچار مشکل بشوند.
وقتی مردم دچار مشکل شدند، دلزده میشوند، دلسرد میشوند. دشمن همین را میخواهد. دشمن میخواهد مردم از انقلابشان، از نظامشان، از دولتشان، از کشورشان دلسرد بشوند، دلزده بشوند. لذا روی مسئلهی اقتصاد فشار میآورد و فشار آوردند. مسئولین باید به این نکته توجه کنند. وقتی که در زمانهای محدود اولویتها را نگاه میکنیم، مسئلهی اقتصاد کشور در اولویت اول قرار میگیرد، چون دشمن به این متوجه است.
امروز هم همان کارها را دارند میکنند. این را همه توجه کنند. چه در دورهی دولت قبلی آمریکا، چه در دولت فعلی آمریکا، یکی از ترفندهای دشمن این بوده است که مرتب تهدید کنند به جنگ و [اینکه] گزینهی نظامی روی میز است و مانند اینها. آن مسئول اروپایی هم، به مسئولین ما میگوید که جنگ در ایران حتمی بود. اگر برجام نبود، حتماً جنگ بود؛ دروغ محض! چرا میگویند جنگ؟ برای اینکه ذهن ما برود به جنگ، [اما] جنگ واقعی چیز دیگر است. جنگ واقعی جنگ اقتصادی است. جنگ واقعی تحریم است. جنگ واقعی گرفتن عرصههای کار و فعالیت و فناوری در داخل کشور است. این جنگ واقعی است.»
ایشان پیشتر نیز از این حربهی آمریکاییها پرده برداشته بودند. برای مثال، در تاریخ 26 آبان 1395 بیان داشتند: «امروز دشمن روی اقتصاد کشور ما متمرکز شده. از نظر دشمن، اقتصاد کشور یک نقطهضعفی است که [او] میتواند با تکیه بر آن نقطهضعف، مقاصد سوء خودش را در مورد کشور عزیز ما و در مورد جمهوری اسلامی اِعمال بکند. باید روی اقتصاد کار کرد.» همچنین در بیانات خویش در حرم رضوی در روز آغاز سال نو 1394 بیان داشتند: «امروز عرصهی اقتصاد، بهخاطر سیاستهای خصمانهی آمریکا، یک عرصهی کارزار است، یک عرصهی جنگ است، جنگی از نوع خاص. در این عرصهی کارزار، هرکسی بتواند به نفع کشور تلاش کند، جهاد کرده است.» بنابراین از نظر ایشان مسئلهی اقتصاد در اولویت کشور است؛ چراکه هجمهای وسیع علیه کشور در این زمینه به راه افتاده است و بیتردید دولتهای متخاصم ایران در عرصهی بینالمللی بهسبب آسیبپذیری ایران در این زمینه، روی آن حساب ویژهای باز کردهاند و در آینده نیز باز خواهند کرد.
4. بیتردید جنگ اقتصادی بهواسطهی ناتوانی ایالاتمتحدهی آمریکا در کارزار سیاسی ترتیب داده شده است. به تصور بسیاری از تحلیلگران، اگر آمریکا توان و ارادهی حمله به ایران را داشت، این اقدام را در دورهی ریاستجمهوری ترامپ عملی میکرد. بنابراین سوای از رجزخوانیهای بینالمللی علیه ایران، این سناریوی اقتصادی بهصورت فعال علیه دولت و مردم ایران مورد استفادهی آمریکاییها قرار گرفته است و به نظر میرسد بهدلیل گراهای اشتباهی که برخی دولتمردان به طرف آمریکایی دادهاند، آنها برای انجام این امر مصرتر هستند. اظهار داشتن مواردی شبیه به اینکه «اگر برجام نبود، ایران مثل ونزوئلا میشد.» یا بیان «خالی بودن خزانهی دولت» در هنگامهی مذاکره با آمریکا، از مواردی است که توسط دولتمردان بهصورت گراهای اشتباه به طرف غربی مطرح شده است و طرف غربی نیز از آن (اقتصاد و گزینهی تحریم) بهعنوان یک گزینهی عملی و فعال و البته مهمترین گزینه استفاده میکند.
شیرینی این گزینه تا حدی به کام آمریکاییها خوش آمده است که دونالد ترامپ نیز در بدو ورودش به کاخ سفید، آن را روی میز خود قرار داده است. در روز 3 فوریه 2017 تحریم جدیدی علیه ایران از سوی آمریکا وضع شد که البته اظهار شد افراد و سازمانهای جدیدی به تحریمهای قبلی ایران اضافه شدهاند. اظهار شده است که هشت نفر از اشخاص و پنج مورد از نهادها ایرانی هستند و بیان شده است که این تحریمها بهدلیل آزمایش موشکی ایران ترتیب داده شده است. به ادعای وزارت خزانهداری آمریکا، بعضی از افراد و سازمانهای تحریمی با سپاه پاسداران ارتباط دارند. دو شهروند لبنان، یک شهروند امارات و یک شهروند چین هم در این فهرست هستند. موضوعی که سبب اعتراض دولت چین به تحریم علیه شهروند این کشور شده است.
5. بنابراین در استفاده از گزینهی تحریم و حربهی اقتصادی علیه ایران، هیچ تفاوتی بین دولتهای آمریکایی وجود ندارد. هر دولتی که نسبتبه «گوارا بودن استفاده از گزینهی تحریم» مطلع شود، از این گزینه استفاده خواهد کرد. ماجرای تحریمهای آمریکا علیه ایران تا حدی پیش رفته است که داد اروپاییها را نیز در این زمینه درآورده است.
در دورهی اوباما، که وی وزیر خزانهداری خود را مأمور سفر به کشورهای مختلف برای مطلع کردن آنها نسبتبه موضوع عدم تغییر شرایط در ایران کرده بود، بسیاری از اروپاییها اعتراض میکردند که امکان برقراری رابطه با ایران در حوزهی اقتصادی بهدلیل سیاستهای تنبیهی آمریکاییها علیه بانکها و شرکتهای اروپایی مرتبط با ایران، وجود ندارد و همین موضوع تبدیل به یکی از بزرگترین موانع برقراری ارتباط با ایران شده بود. آمریکا حتی در زمان اوباما نیز تلاش داشت شرکتها و بانکهای بینالمللی را از داشتن رابطه با ایران بهراساند و آنها را بهسمتی سوق دهد که نسبتبه شرایط «ریسکپذیر» مراوده با ایران در حالت هشدار قرار داشته باشند.
روزنامهی «الشرقالاوسط» طی گزارشی در مورد مانعتراشی آمریکا در روند سرمایهگذاری در ایران نوشت منابع بانکی اروپایی فاش کردهاند که بسیاری از پروژهها و قراردادهای سرمایهگذاری در ایران طی چند ماه گذشته تحتتأثیر ادارهی کنترل داراییهای خارجی آمریکا بینتیجه ماندهاند؛ چراکه این فعالیتها نقض تحریمهای اعمالی علیه تعدادی از طرفهای ایرانی قرارگرفته در فهرست سیاه آمریکا محسوب میشوند.
6. بیتردید در اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران، نقش برخی از دولتمردان پررنگ است. همانطور که اظهار شد، خواسته یا ناخواسته برخی از افراد زمزمههایی درخصوص شرایط بد اقتصادی و ناتوانی در مدیریت کشور بهدلیل این شرایط بد اقتصادی سر میدادند و همین موضوع سبب میشد تا طرف غربی، هم حین مذاکرات امتیازات گستردهای از ایران طلب کند و هم از آن بهعنوان پاشنهی آشیل ایران بهرهبرداری کند. تئوری ونزوئلایی شدن ایران در صورت نبود برجام، اولینبار توسط مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور، مطرح شد. او بارها اظهار داشت که ایران قبل از برجام در آستانه ونزوئلا شدن بود. وی بارها تأکید کرده است حسن روحانی ایران را از مسیر ونزوئلا شدن خارج کرده و کشور را از مسیر قرار گرفتن در تورم 480 درصدی نجات داده است. بعدها این موضوع در سفر رئیسجمهور به قزوین مورد استفاده قرار گرفت و وی به تأسی مشاور اقتصادیاش، از سفر اخیر خود به ونزوئلا گفت و از منتقدان خود تلویحاً خواست تا بهجای انتقاد، خدا را شکر کنند که کشور به سرنوشت ونزوئلا دچار نشده است.
پیش از این، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور، هم ادعا کرده بود که اگر حسن روحانی در 24 خرداد 92 پیروز انتخابات یازدهم ریاستجمهوری نمیشد، اقتصاد ایران به وضعیت ونزوئلا دچار میشد.
[3] بهاینترتیب موضوع برجستهسازی بیهوده از برجام، یکی از اقداماتی است که متهم اصلی آن همین دولت و مشاوران و معاونانش بوده و هستند و اینکه بیش از یک سال از شروع اجرای این سند میگذرد، بایستی پاسخ دهند که چرا با اظهار این سخنان موجبات فشار اقتصادی علیه ایران و زمینهی مشروعیت بخشیدن به سخنان آمریکاییها درخصوص عملی شدن گزینهی تحریم را فراهم کردهاند.
فرجام سخن
اظهارات اخیر وزیر خارجهی فرانسه در دیدار با طیبنیا، وزیر اقتصاد و دارایی ایران، نشاندهندهی این موضوع است که برجام حاصلی برای رفع موانع اقتصادی پیشروی ایران در ایجاد و گشایش مراودات بینالمللی با طرفهای بینالمللی و حتی طرفهایی که خود روی دیگر توافق با ایران بودهاند، نداشته است. این موضوع را در کنار هشدارهای صریح و تلویحی رهبر انقلاب درخصوص بهرهبری آمریکاییها از گزینهی اقتصادی قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که آمریکاییها نسبتبه استفاده از حربهی اقتصادی و تلاش برای تحدید ایران و عدم اعطای مجوز برای برقراری ارتباط بینالمللی با شرکتها و بانکها، بسیار مصر و جدی هستند و از این حربه بهعنوان کارآمدترین حربه علیه ایران استفاده میکنند.
در این خصوص، بین دولت اوباما و دولت ترامپ تفاوتی وجود ندارد. حتی ترامپ که با اظهارات بسیار سرسختانه علیه ایران، کاخ سفید را افتتاح کرد نیز از به کار بردن گزینهی تحریم علیه ایران دست نکشید. برای بررسی اینکه چرا آمریکاییها از این گزینه علیه ایران بهرهبرداری میکنند و بین مقامات آمریکایی برای تمسک به این گزینه تفاوتی وجود ندارد، بایستی به برخی از گراهای «جاذب» نیز پرداخت. وقتی در داخل کشور برخی نداها برای برجستهسازی برجام با موضوع اثرگذاری تحریمها مطرح میشود، بیتردید مغز متفکر طرف آمریکایی نسبتبه بهرهگیری از این گزینه، حساس خواهد شد و این حساسیت سبب استفاده از این گزینه بهعنوان یک ابزار جنگی و یک اسب تروا علیه کشور خواهد شد.
راهکارها
- اولین راهکار، از بین بردن فضایی است که سبب شده است طرف غربی و آمریکایی تصور کنند «تحریمها اقتصاد ایران را فلج میکند».
- اظهاراتی شبیه به اینکه در صورت نبود برجام یا دولت روحانی، ایران تبدیل به ونزوئلایی دوم میشد، نهتنها سبب تسهیل ادارهی امور بینالمللی ایران نخواهد شد، بلکه از جانب دیگر، سبب فشار بینالمللی علیه ایران برای اخذ امتیازات اقتصادی خواهد شد. این اظهارات بایستی بهکلی از منظومهی سخنان مسئولان امر خارج شود.
- دید دولتمردان بایستی به تقویت نظام اقتصادی داخلی باشد. اقتصاد یک کشور شبکهای بههمپیوسته از تواناییهای داخلی است که در نظام اقتصادی بینالمللی «سرریز» میشود. نظام بینالملل تسهیلکنندهی اقتصاد است و نه قوامبخش آن.
پی نوشت ها:
[1]. http://www.asriran.com/fa/news/527453/
[2]. http://www.farsnews.com/13951213000673
[3]. http://www.nasimonline.ir/Content/Detail/2065497/
منبع: پایگاه برهان