به گزارش مشرق، شنگال (سنجار)، از مناطق کردهای ایزدی و از حیث قلمرو اداری و جغرافیای سیاسی، از مناطق موسوم به متنازع علیها و محل اختلاف بین دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان عراق است.
در زمان هجوم تروریستهای تکفیری داعش به سنجار، نیروهای پیشمرگ حزب دموکرات کردستان عراق تحت امر مسعود بارزانی، این منطقه را ترک کردند و داعشیها توانستند، پس از اشغال شهر، صدها زن و دختر ایزدی را ربوده و یکی از تلخ ترین و سیاه ترین رویدادهای تاریخ ایزدیان را رقم بزنند. حزب دموکرات کردستان، هیچگاه در مورد فرار نیروهایش دلایل خاصی ارائه نداد و عذرخواهی هم صورت نگرفت.
در مقابل بخشی از نیروهای پ.ک.ک که فرصت را مغتنم شمرده و وارد این منطقه شده بودند، نه تنها در برابر داعشیها جنگیدند، بلکه پس از مدتی، گروههایی از جوانان ایزدی را مسلح کرده و به آنان آموزش نظامی دادند تا از شهر و دیار خود دفاع کنند.
آنان با تشکیل گروههایی به نام «یگانهای دفاع از شنگال» (YBŞ)، وضعیت خاصی را در آن منطقه فراهم آوردند و دیری نگذشت که صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلقها (HDP) و برخی از سیاست مداران دیگر وابسته به پ.ک.ک، با طرح موضوعاتی همچون ضرورت تشکیل منطقه خودگردان سنجار، بارزانی و دیگر سران احزاب کُرد را خشمگین کردند.
پ.ک.ک در کوتاه مدت نشان داد که قصد دارد از شنگال به عنوان یک کارت سیاسی استفاده کند. از آن سو، اقلیم کردستان عراق نیز در جریان درگیری با داعش اعلام کرده بود که نیروهای پیشمرگ، پس از آزاد کردن مناطق تحت اشغال داعش، هرگز از آن جا خارج نخواهند شد، به گونهای دیگر با این موضوع برخورد کردند.
سران اقلیم کردستان عراق در ماههای اخیر، بارها اعلام کردند که لازم است نیروهای پ.ک.ک از سنجار خارج شوند. کار به جایی رسید که نیچروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان، تهدید کرد که اگر این نیروها شنگال را ترک نکنند، برای خارج کردن آنها، از نیروی نظامی استفاده خواهیم کرد، اما دولت مرکزی عراق که از لحاظ حقوقی و سیاسی، از دست بالا برخوردار بود، سکوت پیشه کرد و در این مورد موضع محکمی اتخاذ نکرد.
شاید به این دلیل که مسائلی همچون موصل و مبارزه با داعش، وقت و انرژی بیشتری میطلبید و شاید هم به این خاطر که بغداد نیز بی میل نبود که در این شرایط ویژه، به جای آن که در روندی شبیه به عمل انجام شده، به جای آن که سنجار به دست بارزانی بیفتد، یک نیروی موقت همچون پ.ک.ک، در آن جا حضور داشته باشد.
با توجه به این مقدمه، میتوان گفت که در ماههای اخیر، سنجار، همواره کانون مستعدی برای بروز جنگ و درگیری بود و جنگ مختصری که دیروز بین نیروهای وابسته به بارزانی و نیروهای پ.ک.ک درگرفت، میتواند مقدمهای برای اختلافات بعدی باشد. اگر چه تلفات جانی این درگیری، چندان قابل توجه نبود، اما چند نکته و پیام مهم در این موضوع، شایان تامل است:
1. دولت مرکزی عراق در این مورد اقدام خاصی انجام نداده و موضع گیری قاطعانهای نکرده است و اقلیم کردستان عراق نیز به این متهم شده که فشار علیه پ.ک.ک در سنجار، به درخواست ترکیه، صورت گرفته است.
2. پ.ک.ک قصد دارد با در اختیار داشتن سنجار و ربیعه، یک دالان و یک مسیر امن برای بازی با کارت شمال سوریه در اختیار داشته باشد و در این مسیر، اتحادیه میهنی هم از پ.ک.ک حمایت میکند.
3. ایزدیان در این ماجرا مظلوم واقع شدهاند و هر کدام از طرفین، تلاش میکند به بهانه دفاع از آنها، قدرت سیاسی و دفاعی بیشتری داشته باشد.
4. در صورتی که اختلافات موجود حل نشود، در آینده نیز میتوان شاهد بروز درگیریهای جدید بین نیروهای مزبور بود.
4. مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق با تشریک مساعی ترکیه، قصد دارد از کارت مهمی به نام پیشمرگ روژ (به معنی روز) استفاده کند. این نیرو که از جوانان کُرد سوری تشکیل شده، قصد دارد وارد شمال سوریه شود و در معادلات آتی سوریه، بخشی از قدرت را در دست داشته باشد، اما نیروهای موسوم به «یگانهای مدافع خلق» (YPG) که به عنوان یک نیروی شبه نظامی وابسته به پ.ک.ک شناخته میشوند، به طور کلی با این موضوع مخالفند و اعلام کردهاند که اگر نیروهای روژ وارد سوریه شوند، با آنها خواهند جنگید.
5. در صورت تداوم اختلافات و بروز درگیریهای جدید، اعتبار اقلیم کردستان عراق و شخص مسعود بارزانی، به شکل جدی زیر سوال خواهد رفت و سنجار به بهانهای برای مداخله ترکیه در معادلات داخلی مرتبط با کردها در عراق، تبدیل خواهد شد.
6. درگیری در سنجار نشان داد که اختلاف قدیمی و تاریخی بین پ.ک.ک و حزب دموکرات کردستان، همچنان به قوت خود باقی است و اگر شرایط خاصی پیش بیاید، وقوع جنگ بین نیروهای کُرد و تداعی خاطراتی که کردها از آن به عنوان «جنگ برادرکشی» یاد میکنند، بعید و دور از ذهن، نخواهد بود. این اختلاف همچنین نشان داد که منافع و رویکردهای کشورها و قدرت ها، به شکل جدی بر معادلات کُردی و رفتارها و تصمیمات احزاب کُرد، تاثیر میگذارد و فضای مناسبی برای دیالوگ و حل مشکلات موجود، بین احزاب مزبور، وجود ندارد.
یادداشت: محمد علی دستمالی کارشناس مسائل کردی
در زمان هجوم تروریستهای تکفیری داعش به سنجار، نیروهای پیشمرگ حزب دموکرات کردستان عراق تحت امر مسعود بارزانی، این منطقه را ترک کردند و داعشیها توانستند، پس از اشغال شهر، صدها زن و دختر ایزدی را ربوده و یکی از تلخ ترین و سیاه ترین رویدادهای تاریخ ایزدیان را رقم بزنند. حزب دموکرات کردستان، هیچگاه در مورد فرار نیروهایش دلایل خاصی ارائه نداد و عذرخواهی هم صورت نگرفت.
در مقابل بخشی از نیروهای پ.ک.ک که فرصت را مغتنم شمرده و وارد این منطقه شده بودند، نه تنها در برابر داعشیها جنگیدند، بلکه پس از مدتی، گروههایی از جوانان ایزدی را مسلح کرده و به آنان آموزش نظامی دادند تا از شهر و دیار خود دفاع کنند.
آنان با تشکیل گروههایی به نام «یگانهای دفاع از شنگال» (YBŞ)، وضعیت خاصی را در آن منطقه فراهم آوردند و دیری نگذشت که صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دموکراتیک خلقها (HDP) و برخی از سیاست مداران دیگر وابسته به پ.ک.ک، با طرح موضوعاتی همچون ضرورت تشکیل منطقه خودگردان سنجار، بارزانی و دیگر سران احزاب کُرد را خشمگین کردند.
پ.ک.ک در کوتاه مدت نشان داد که قصد دارد از شنگال به عنوان یک کارت سیاسی استفاده کند. از آن سو، اقلیم کردستان عراق نیز در جریان درگیری با داعش اعلام کرده بود که نیروهای پیشمرگ، پس از آزاد کردن مناطق تحت اشغال داعش، هرگز از آن جا خارج نخواهند شد، به گونهای دیگر با این موضوع برخورد کردند.
سران اقلیم کردستان عراق در ماههای اخیر، بارها اعلام کردند که لازم است نیروهای پ.ک.ک از سنجار خارج شوند. کار به جایی رسید که نیچروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان، تهدید کرد که اگر این نیروها شنگال را ترک نکنند، برای خارج کردن آنها، از نیروی نظامی استفاده خواهیم کرد، اما دولت مرکزی عراق که از لحاظ حقوقی و سیاسی، از دست بالا برخوردار بود، سکوت پیشه کرد و در این مورد موضع محکمی اتخاذ نکرد.
شاید به این دلیل که مسائلی همچون موصل و مبارزه با داعش، وقت و انرژی بیشتری میطلبید و شاید هم به این خاطر که بغداد نیز بی میل نبود که در این شرایط ویژه، به جای آن که در روندی شبیه به عمل انجام شده، به جای آن که سنجار به دست بارزانی بیفتد، یک نیروی موقت همچون پ.ک.ک، در آن جا حضور داشته باشد.
با توجه به این مقدمه، میتوان گفت که در ماههای اخیر، سنجار، همواره کانون مستعدی برای بروز جنگ و درگیری بود و جنگ مختصری که دیروز بین نیروهای وابسته به بارزانی و نیروهای پ.ک.ک درگرفت، میتواند مقدمهای برای اختلافات بعدی باشد. اگر چه تلفات جانی این درگیری، چندان قابل توجه نبود، اما چند نکته و پیام مهم در این موضوع، شایان تامل است:
1. دولت مرکزی عراق در این مورد اقدام خاصی انجام نداده و موضع گیری قاطعانهای نکرده است و اقلیم کردستان عراق نیز به این متهم شده که فشار علیه پ.ک.ک در سنجار، به درخواست ترکیه، صورت گرفته است.
2. پ.ک.ک قصد دارد با در اختیار داشتن سنجار و ربیعه، یک دالان و یک مسیر امن برای بازی با کارت شمال سوریه در اختیار داشته باشد و در این مسیر، اتحادیه میهنی هم از پ.ک.ک حمایت میکند.
3. ایزدیان در این ماجرا مظلوم واقع شدهاند و هر کدام از طرفین، تلاش میکند به بهانه دفاع از آنها، قدرت سیاسی و دفاعی بیشتری داشته باشد.
4. در صورتی که اختلافات موجود حل نشود، در آینده نیز میتوان شاهد بروز درگیریهای جدید بین نیروهای مزبور بود.
4. مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق با تشریک مساعی ترکیه، قصد دارد از کارت مهمی به نام پیشمرگ روژ (به معنی روز) استفاده کند. این نیرو که از جوانان کُرد سوری تشکیل شده، قصد دارد وارد شمال سوریه شود و در معادلات آتی سوریه، بخشی از قدرت را در دست داشته باشد، اما نیروهای موسوم به «یگانهای مدافع خلق» (YPG) که به عنوان یک نیروی شبه نظامی وابسته به پ.ک.ک شناخته میشوند، به طور کلی با این موضوع مخالفند و اعلام کردهاند که اگر نیروهای روژ وارد سوریه شوند، با آنها خواهند جنگید.
5. در صورت تداوم اختلافات و بروز درگیریهای جدید، اعتبار اقلیم کردستان عراق و شخص مسعود بارزانی، به شکل جدی زیر سوال خواهد رفت و سنجار به بهانهای برای مداخله ترکیه در معادلات داخلی مرتبط با کردها در عراق، تبدیل خواهد شد.
6. درگیری در سنجار نشان داد که اختلاف قدیمی و تاریخی بین پ.ک.ک و حزب دموکرات کردستان، همچنان به قوت خود باقی است و اگر شرایط خاصی پیش بیاید، وقوع جنگ بین نیروهای کُرد و تداعی خاطراتی که کردها از آن به عنوان «جنگ برادرکشی» یاد میکنند، بعید و دور از ذهن، نخواهد بود. این اختلاف همچنین نشان داد که منافع و رویکردهای کشورها و قدرت ها، به شکل جدی بر معادلات کُردی و رفتارها و تصمیمات احزاب کُرد، تاثیر میگذارد و فضای مناسبی برای دیالوگ و حل مشکلات موجود، بین احزاب مزبور، وجود ندارد.
یادداشت: محمد علی دستمالی کارشناس مسائل کردی