کد خبر 693046
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۸

این روزها مسئولان کشوری در خوزستان ترافیک سنگینی را به راه انداخته اند، آمد و شدهایی از نوع "به من رای دهید تا نجاتتان دهم".

به گزارش مشرق، این روزها مسئولان کشوری در خوزستان ترافیک سنگینی را به راه انداخته اند، آمد و شدهایی که هنوز نتایج ملموسی برای مردم نداشته هرچند باید امیدوار بود بالاخره رخداد مثبتی برای مردم به دنبال داشته باشد.
 
یازدهمین دوره انتخابات بود که مردی با شعارهای زیبا و دلفریب وارد مناظره با دیگر رقبا شد. او از تدبیرهایی سخن می‌گفت که برای مردم امیدآفرین شده بود. از قضای روزگار همان مرد ، رئیس جمهور شد. اگر چه که رنگ بنفش را رنگ عشق می‌دانست ولی به تازگی قهوه‌ای نیز به او می‌آید؛ قهوه‌ای خاکی.
 
هشتم بهمن ماه توفانی با سرعت 55 کیلومتر بر ساعت و حاوی ریزگردهایی با 66 برابر حد مجاز چنان خوزستان را احاطه کرد که 9 شهرستان با قطعی برق، آب و نیز تعطیلی ادارات و مدارس مواجه شد.
 
با این وجود دولت همچنان خرامان خرامان به کار خود ادامه می‌داد بی‌آنکه ذره‌ای خم به ابرو بیاورد و این وسط خوزستانی‌های بلاتکلیف چشم به ساعت دوخته و در انتظار وصل شدن برق، کارهای انجام نشده را در ذهن خسته خویش مرور می‌کردند.
 
دیری نگذشت که این تراژدی تلخ تکرار شد و خوزستان بار دگر غرق در خاموشی گشت، اینبار جادوگر تاریکی شنل سیاهش را بر 11 شهرستان پهن کرد و قطعی برق و آب همچنین تعطیلی ادارات و مدارس در بیست و سوم بهمن ماه را از نو رقم زد.
 
این بار گویا شست دولت باخبر شده بود لذا با دستور رئیس جمهور محمدرضا چیت چیان وزیر نیرو برای بررسی موضوع به خوزستان سفر کرد؛ آن هم چه سفری!
 
حضور فرمالیته وزیر نیرو در خوزستان
 
وزیر نیرو در آن روز نه تنها خبرنگاران را "قال" گذاشت بلکه به مدیران استانی نیز رحم نکرد و در کمال خونسردی جلسه ستاد بحران را در آن شرایط بحرانی نیمه تمام رها کرد و به بازدیدهای فرمالیته پرداخت.
 
وی به هنگامی که خانه‌ها در خاموشی و قطعی برق به سر می‌برد در شبکه تلویزیونی استان حاضر شد و از مردم شریف استان در حرکتی تحسین برانگیز البته بی تاثیر عذرخواهی کرد چرا که مردم برق نداشتند که تلویزیون داشته باشند، ناگفته نماند این موضوع، طنز این روزهای مردم خوزستان شده است.
 
چیت چیان علت قطعی عجیب برق در خوزستان را مه گرفتگی عنوان کرد، به این صورت که رطوبت و خاک درهم تنیده سبب عایق شدن تاسیسات برقی شده و قطعی برق را حاصل شده است. وی بارها اعلام کرد که هیچ مشکل خاصی پیش نیامده و این اتفاق که از نظر وی پدیده‌ای جدید به شمار می‌رود به معضل همیشگی استان یعنی ریزگردها برمی‌گردد.
 
وزیر نیرو به تهران بازمی‌گردد ولی بار دگر برق قطع می‌شود و خوزستانی‌ها در علت و معلول این وضعیت بحرانی سردرگم می‌شوند. بررسی‌ها بیشتر می‌شود و سرانجام به این نتیجه می‌رسند که علاوه بر خاک، قدیمی بودن تاسیسات برقی نیز در این موضوع بی‌تاثیر نیست بنابراین طبق دستور وزیر نیرو 100 میلیارد تومان برای رفع نواقص برق خوزستان اختصاص می‌یابد.
 
نکته جالب توجه این است که چندی پیش در همین استان بی‌برق، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور از توانایی کشور برای تولید و تامین برق کشورهای همسایه خبر داده بود؛ اینکه قدیمی‌ها می‌گویند "کوزه گر از کوزه شکسته آب می‌خورد" وصف حال مردم خوزستان شده است.                                                        
 
امید به تدبیرها، خیالی بیش نیست
 
سکوت بس بود، دیگر امید به تدبیرها، خیالی بیش نبود؛ صبر مردم آلوده ترین شهر دنیا که دائما شاهد پدیده‌های ناخوشایند و آزاردهنده‌اند به سر آمد بنابراین خودجوش و دلخور از این وضعیت راهی استانداری خوزستان شدند تا با فریادها و شعارهایی از جمله "اهواز شهرماست؛ هوای سالم حق ماست" را به گوش مسئولان برسانند. تجمع‌های اعتراض آمیز ولی به دور از هرگونه سیاست‌زدگی در اهواز شکل گرفت.
 
مردم خواهان حقوق اولیه شهروندی‌ای بودند که در منشور حقوق شهروندی رئیس جمهور حق مسلم خوانده شده؛ اینجا قبل از صدای آژیر برق‌ها قطع می‌شود، مردم از باران هراس دارند و دانش آموزان نیز از تعطیل شدن مدارس خسته و کلافه شده‌اند؛ گاهی حتی کرکره مغازه‌ها پایین نمی‌آید و مغازه‌دار تا صبح برای حفاظت و صیانت از اموالش بیدار می‌ماند.
 
تجمع به روز دوم و سوم کشیده شد گویی مردم این‌بار برای حل معضل ریزگردها مصمم شده و خود آستین بالازده بودند؛ فشار روانی بر مسئولان استان زیاد شده بود و از آن طرف برخی‌ها در مرکز نگران رای‌های صندوق‌ها در انتخابات 96 بودند بنابراین برای آرام کردن مردم در حرکتی کاملا پوسیده و قدیمی دست به تغییر مدیران زدند.
 
تغییر مدیران، "حل بحران" یا "رد گم کنی"  
 
هاشم بالدی مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان نخستین مهره قربانی در سونامی تغییر مدیران استانی بود، وی که تا پیش از این با وجود همه تصمیمات نادرست "توپ" هم او را از صندلی‌اش تکان نمی‌داد بعد از ابراز ناراحتی و دلخوری از عملکرد وزیر نیرو به دلیل ترک کردن جلسه ستاد بحران قبل از خاتمه جلسه، گویی در همان لحظه بر اسم خود در فهرست مدیران استانی خط قرمز کشید.
 
همچنین بعد از بالدی مدیرکل منابع طبیعی استان خوزستان عزل شد تا دود بحران‌های اخیر خوزستان در چشمان او نیز برود البته این تغییرات می‌بایست پیش از این اتفاقات انجام می‌شد و بی‌شک تغییر این مدیران لازم بوده؛ ناگفته نماند که مدیران دیگری در این بحران‌ها نیز دخیل بوده‌اند و کم‌کاری آنها سبب بروز چنین واقعه‌ای شده است.
 
اما کمی صبر نشان می‌دهد تغییر این مدیران فقط برای "رد گم کنی" و یا "سرپوش گذاشتن" بر کم‌کاری مسئولان کشوری و وزارتی بوده و یا اینکه استاندار درصدد است همه مدیرانی که به نحوی با ماجرا در اراتباط بوده و کم‌کاری آنان محرز است  را تغییر دهد لذا استاندار خوزستان بررسی عملکرد مدیران مرتبط با موضوعات آب، برق  و محیط زیست را فراموش نکند.
 
چرا محیط زیست؟
 
لاهیجان زاده مدیرکل محیط زیست خوزستان در روز همایش تالاب‌ها از وقت 10 الی 20 دقیقه‌ای خود بیش از 70درصد زمانی را که برای مردم حکم طلا داشت در حضور سفیر سازمان ملل، معصومه ابتکار و نیز سفیران کشورهای مختلف از جمله عراق که مهمترین کشور در بحث معضل ریزگردها به شمار می‌رود را به تشکر و خوش‌آمدگویی تلف کرد.
 
امروز که مردم دچار چنین گرفتاری‌هایی شده‌اند وی در نشستی با حضور وزیر جهاد کشاورزی بیان کرد که اسفند93 هیئت دولت مصوبه‌ای در زمینه مقابله با ریزگردها داشت که قرار بود سال94 اجرایی شود اما90درصد این مصوبه تأمین اعتبار نشده است. سوال اینجاست که چرا لاهیجان‌زاده وقت می‌سوزاند؟
 
امروزه همه مردم استان و کشور می‌دانند بحث معضل ریزگردها نوعی معضل حاد محیط‌زیستی است که مستقیمأ به عملکرد و اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست برمی‌گردد البته مردم این را نیز می‌دانند که مشکلات محیط زیستی استان خوزستان به دلیل غارت منابع آبی استان صورت گرفته ودر این بین تنها توجیه ابتکار این است که محیط‌زیست هیچگونه مجوزی برای انجام طرح‌های انتقال آب نداده است.
 
اگر محیط‌زیست مجوز نداده ولی وزارت نیرو بر اجرای این طرح‌ها تاکید دارد پس نقش محیط زیست چیست؟ وقتی گوش کسی به حرف محیط زیست بدهکار نیست دولت چرا برای این سازمان اعتبار هزینه می‌کند! هرچند که زور استاندار خوزستان به زور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور "نمی‌چربد" ولی حداقل نوع عملکرد مدیرکل محیط‌زیست استان را نیز بررسی کند چرا که "دود از کنده بلند می‌شود".                                                                 
 
طرح معاون اول رئیس جمهور برای مقابله باریزگردها "نوشدارو پس از مرگ سهراب"
 
  این روزها مردم خوزستان وقتی به هم می‌رسند در نخستین دیالوگ‌هایی که رد و بدل می‌کند چنین می‌گویند که: سلام، خوبی؟ شما برق دارید؟!
 
به راستی امروزه در خوزستان خاک همان میهمانی است که "کنگر خورده و لنگر" انداخته هرچند که به گفته شریعتی استاندار خوزستان (در برنامه برآیند از شبکه استانی) رئیس جمهور آنچه که در توانشان بوده را به انجام رسانده و پیگیری کردند ولی مهم این است که در این سه سال و اندی که از عمر دولت یازدهم گذشته هیچ‌گونه اقدام جدی که سبب کاهش ریزگردها شود، نشده است و گواه این مطلب این است که چند صباحی پیش که جهانگیری به استان خوزستان سفر کرد دستور داد تا وزیر جهاد کشاورزی در اسرع وقت مسئولی را برای پیگیری و دنبال کردن پروژه مقابله با ریزگردهای این استان منصوب کند.
 
 درحالی که دستور معاون اول رئیس جمهور مبنی بر پیگیری طرح ضربتی مقابله با ریزگردها تا کنون می‌بایست در خوزستان اجرایی می‌شد نه اینکه به تازگی پیگیری این طرح اعلام شود. طرح‌ جهانگیری را می‌توان "نوشدارو پس از مرگ سهراب" خواند، البته مرگ از این جهت که عمر دولت رو به افول است و گرنه خوزستان باصلابت همچنان پابرجاست و اگر از همین الان مسئولان دست به کار شوند "سهراب" نخواهد مرد.
 
ارتباط عجیب حامیان دولت با "عقل سلیم"
 
خوزستان در این چند سال، عملی شدن وعده‌های رئیس جمهور را نه تنها ندیده بلکه با وجود همه مشکلات و کمبودهایی که دارد هر سال شاهد کاهش بودجه سالیانه است؛ جالب است که همه این مشکلات عیان و آشکار برخی از دوستاران "دموکراسی لبخند" را بر آن داشت که نقد منتقدان عملکرد ضعیف مسئولان کشوری و استانی در زمینه معضلات استان خوزستان را نوعی موج‌سواری از بحران بدانند.
 
 اینکه آنها "نفس" را به چه بهایی می‌فروشند مهم است ولی مهمتر این است که مشخص می‌شود دوستاران دموکراسی لبخند از "عقل سلیم" برخوردار نیستند چرا که آنها نه تنها حق را زیر پا می‌گذارند بلکه از افرادی حمایت می‌کنند که مسبب مشکلات اخیر استانی هستند که در آن زندگی می‌کنند.
 
بحران‌های اخیر خوزستان و آنچه که مردم نمی‌دانند! آیا "کاسه‌ای زیر نیم کاسه است"؟
 
آنچه که همه به خوبی به آن اشراف دارند وجود عواملی غیر از عوامل محیطی در بروز بحران‌های اخیر خوزستان است؛ اینکه همه تقصیرها برگردن ریزگردها انداخته شود مردم را آرام نمی‌کند چرا که رخداد همزمان بارش باران و یا مه گرفتگی با پدیده گردوخاک را در سطح استان از سال‌ها پیش داشته‌ایم ولی هیچگاه تعطیلی 11 شهرستان را در پی نداشته است.
 
امام جمعه موقت اهواز نیز در این باره گفته است که «ابعاد قضیه برای مردم مشخص نیست که آیا این حوادث به دلیل کوتاهی در اجرای مسئولیت‌ها توسط مسئولان رخ داده و یا به دلیل حوادث طبیعی است البته ما در گذشته حوادث طبیعی با شدت بیشتری نیز داشته‌ایم ولی چنین مشکلاتی با این ابعاد را به همراه نداشته است».
 
سال 1450- اگر مسئولان به همین منوال پیش روند :
 
+ پدر این قسمت از نقشه چرا قهوه‌ایه؟
- پسرم اینجا همش خاکه؛ قدیما به اینجا میگفتن خوزستان!
+ کسی هم اینجا زندگی میکنه؟
 _ …. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس