به گزارش مشرق، سفر اخیر وزیر امور خارجه کویت به ایران، ناظران سیاسی را به تحلیل چرایی این سفر و پیشبینی آینده مناسبات ایران و عربستان واداشته است.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در اجلاس داووس با لحنی آشتیجویانه همکاری ایران و عربستان را برای ثبات منطقه مفید دانست. اما بر خلاف مواضع نرم مقامات ایرانی، عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان در کنفرانس مطبوعاتی سهشنبه گذشته، با تداوم مواضع تند خود خواستار همکاری با دولت ترامپ برای جلوگیری از نفوذ منطقهای ایران شد.
سوالی که در این شرایط ذهن تحلیلگران و ناظران سیاسی را به خود معطوف میکند، علت اصلی این سفر در شرایط تنش آلود کنونی است. در پاسخ به این پرسش میتوان دو سناریو را محتمل دانست.
عربستان سعودی سال گذشته میلادی را با ناکامی در سیاستهای منطقهای پشت سر گذاشت. ارتش سوریه با حمایت ایران، حزب الله و روسیه حلب را آزاد کرد و سوریه را به میدان استیصال عربستان تبدیل نمود. پس از فتح حلب، ایران، روسیه و ترکیه نشست مسکو را با هدف برقراری آتشبس در سوریه و رسیدن به راه حلی سوری- سوری برگزار کردند و پس از آن، برای اولین بار در طول جنگ داخلی شش ساله سوریه، معارضان و دولت در آستانه قزاقستان رو در روی یکدیگر به مذاکره نشستند. از سوی دیگر، جنگ یمن فشار اقتصادی زیادی را بر شانههای عربستان وارد ساخته و گذشت قریب به دوسال از آغاز این جنگ بینتیجه، مقامات سعودی را به شدت نگران دخل و خرجشان کرده است. از طرفی، تطمیع کشورهای منطقه برای عضویت در ائتلافهای ضد ایرانی، علاوه بر فشار مضاعف اقتصادی، سعودی ها را از چشم انداز 2030 این کشورنیز دور کرده است. در این شرایط، بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند که تعامل با ایران برای عربستان گزینهای منطقی است چرا که ایران میتواند عربستان را از چاه یمن نجات دهد و در سوریه و عراق نیز مدل لبنان قابلیت تبدیل شدن به الگوی تعامل دو کشور را دارد.
سناریو بالا برپایه یک پیش فرض استوار است که عربستان کنشگری خردمند و رفتار سیاست خارجی این کشور در قبال ایران برپایه عقلانیت(Rationality) و محاسبه سود و زیان استوار است. اما عدم نرمش در مواضع اخیر سعودیها و تداوم لحن و گفتار خصمانه مقامات این کشور گویای تمایل به تعاملِ ریاض با تهران نیست و احتمال وقوع سناریوی پیشگفته را با تردید مواجه میسازد. در این شرایط ذهن تحلیلگران به سمت این پیشفرض هدایت میشود که ممکن است رویکرد عربستان در قبال ایران نه بر مبنای عقلانیت ابزاری بلکه بر اساس بازی با حاصل جمع صفر و هدف نهایی آن نیز تغییر رفتار یا منزوی ساختن ایران باشد. بنابراین، کنار زدن پیش فرض رفتار عقلانی عربستان در قبال ایران و پذیرش این پیش فرض که رفتار سیاست خارجی ریاض بر علیه تهران مبتنی برتداوم بازی برد-باخت است، سناریوی دیگری را در رابطه با سفر فرستاده شورای همکاری خلیج فارس به تهران محتمل میکند.
با وجود تصویب قطعنامه تاریخی شورای امنیت در محکومیت شهرکسازیهای رژیم صهیونیستی وپس از آن برگزاری کنفرانس پاریس در حمایت از طرح دو دولتی برای آینده سرزمین فلسطین، اخیرا نتانیاهو مجوز ساخت 2700 واحد مسکونی در شرق بیت المقدس را صادر کرده است. پافشاری اسرائیلیها بر تداوم شهرکسازی درمناطق عرب نشین فلسطین اشغالی در شرایطی صورت میگیرد که سفیر جدید کاخ سفید در اسرائیل نیز یکی از حامیان اصلی این رویه است. در آمریکا نیز زمزمههایی مبنی بر انتقال سفارتخانه این کشور از تلاویو به شرق بیت المقدس مطرح است و اخیرا نیز مشاوران ترامپ روی خوشی نسبت به طرح دو دولتی و تشکیل کشور مستقل فلسطین نشان ندادهاند.
در شرایط کنونی، مواضع مقامات رژیم صهیونیستی و دولت جدید آمریکا در رابطه با مسئله فلسطین در تقابل با خواسته کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار دارد. عربستان سعودی که خود را رهبر جهان عرب میداند، سالها برای تحقق بخشیدن به طرح دو دولتی و حل مسئله فلسطین آنگونه که خود میخواهد، تلاش کرده است. تداوم رویکرد ترامپ و نتانیاهو مانع از به سرانجام رسیدن طرح دو دولتی میشود و عملا فرآیند صلح خاورمیانه را به بنبست میکشاند. تداوم شهرک سازیها و انتقال احتمالی سفارت آمریکا از تلاویو به شرق بیت المقدس جایگاه منطقه ای عربستان به عنوان داعیه دار حمایت از فلسطینیان را بیش از پیش متزلزل میسازد و شکستی دیگر به سیاست های منطقه ای عرستان ضمیمه میکند. در این شرایط سفر وزیر امور خارجه کویت به ایران میتواند حامل این هشدار برای آمریکا و اسرائیل باشد که پیامد تداوم شهرک سازیها و انتقال سفارت به بیت المقدس، تعامل با ایران است.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در اجلاس داووس با لحنی آشتیجویانه همکاری ایران و عربستان را برای ثبات منطقه مفید دانست. اما بر خلاف مواضع نرم مقامات ایرانی، عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان در کنفرانس مطبوعاتی سهشنبه گذشته، با تداوم مواضع تند خود خواستار همکاری با دولت ترامپ برای جلوگیری از نفوذ منطقهای ایران شد.
سوالی که در این شرایط ذهن تحلیلگران و ناظران سیاسی را به خود معطوف میکند، علت اصلی این سفر در شرایط تنش آلود کنونی است. در پاسخ به این پرسش میتوان دو سناریو را محتمل دانست.
عربستان سعودی سال گذشته میلادی را با ناکامی در سیاستهای منطقهای پشت سر گذاشت. ارتش سوریه با حمایت ایران، حزب الله و روسیه حلب را آزاد کرد و سوریه را به میدان استیصال عربستان تبدیل نمود. پس از فتح حلب، ایران، روسیه و ترکیه نشست مسکو را با هدف برقراری آتشبس در سوریه و رسیدن به راه حلی سوری- سوری برگزار کردند و پس از آن، برای اولین بار در طول جنگ داخلی شش ساله سوریه، معارضان و دولت در آستانه قزاقستان رو در روی یکدیگر به مذاکره نشستند. از سوی دیگر، جنگ یمن فشار اقتصادی زیادی را بر شانههای عربستان وارد ساخته و گذشت قریب به دوسال از آغاز این جنگ بینتیجه، مقامات سعودی را به شدت نگران دخل و خرجشان کرده است. از طرفی، تطمیع کشورهای منطقه برای عضویت در ائتلافهای ضد ایرانی، علاوه بر فشار مضاعف اقتصادی، سعودی ها را از چشم انداز 2030 این کشورنیز دور کرده است. در این شرایط، بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند که تعامل با ایران برای عربستان گزینهای منطقی است چرا که ایران میتواند عربستان را از چاه یمن نجات دهد و در سوریه و عراق نیز مدل لبنان قابلیت تبدیل شدن به الگوی تعامل دو کشور را دارد.
سناریو بالا برپایه یک پیش فرض استوار است که عربستان کنشگری خردمند و رفتار سیاست خارجی این کشور در قبال ایران برپایه عقلانیت(Rationality) و محاسبه سود و زیان استوار است. اما عدم نرمش در مواضع اخیر سعودیها و تداوم لحن و گفتار خصمانه مقامات این کشور گویای تمایل به تعاملِ ریاض با تهران نیست و احتمال وقوع سناریوی پیشگفته را با تردید مواجه میسازد. در این شرایط ذهن تحلیلگران به سمت این پیشفرض هدایت میشود که ممکن است رویکرد عربستان در قبال ایران نه بر مبنای عقلانیت ابزاری بلکه بر اساس بازی با حاصل جمع صفر و هدف نهایی آن نیز تغییر رفتار یا منزوی ساختن ایران باشد. بنابراین، کنار زدن پیش فرض رفتار عقلانی عربستان در قبال ایران و پذیرش این پیش فرض که رفتار سیاست خارجی ریاض بر علیه تهران مبتنی برتداوم بازی برد-باخت است، سناریوی دیگری را در رابطه با سفر فرستاده شورای همکاری خلیج فارس به تهران محتمل میکند.
با وجود تصویب قطعنامه تاریخی شورای امنیت در محکومیت شهرکسازیهای رژیم صهیونیستی وپس از آن برگزاری کنفرانس پاریس در حمایت از طرح دو دولتی برای آینده سرزمین فلسطین، اخیرا نتانیاهو مجوز ساخت 2700 واحد مسکونی در شرق بیت المقدس را صادر کرده است. پافشاری اسرائیلیها بر تداوم شهرکسازی درمناطق عرب نشین فلسطین اشغالی در شرایطی صورت میگیرد که سفیر جدید کاخ سفید در اسرائیل نیز یکی از حامیان اصلی این رویه است. در آمریکا نیز زمزمههایی مبنی بر انتقال سفارتخانه این کشور از تلاویو به شرق بیت المقدس مطرح است و اخیرا نیز مشاوران ترامپ روی خوشی نسبت به طرح دو دولتی و تشکیل کشور مستقل فلسطین نشان ندادهاند.
در شرایط کنونی، مواضع مقامات رژیم صهیونیستی و دولت جدید آمریکا در رابطه با مسئله فلسطین در تقابل با خواسته کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار دارد. عربستان سعودی که خود را رهبر جهان عرب میداند، سالها برای تحقق بخشیدن به طرح دو دولتی و حل مسئله فلسطین آنگونه که خود میخواهد، تلاش کرده است. تداوم رویکرد ترامپ و نتانیاهو مانع از به سرانجام رسیدن طرح دو دولتی میشود و عملا فرآیند صلح خاورمیانه را به بنبست میکشاند. تداوم شهرک سازیها و انتقال احتمالی سفارت آمریکا از تلاویو به شرق بیت المقدس جایگاه منطقه ای عربستان به عنوان داعیه دار حمایت از فلسطینیان را بیش از پیش متزلزل میسازد و شکستی دیگر به سیاست های منطقه ای عرستان ضمیمه میکند. در این شرایط سفر وزیر امور خارجه کویت به ایران میتواند حامل این هشدار برای آمریکا و اسرائیل باشد که پیامد تداوم شهرک سازیها و انتقال سفارت به بیت المقدس، تعامل با ایران است.