کد خبر 687755
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۶

قصه و باز هم قصه اصل سينماست؛ ماجراجويي اگر توي فيلم نباشد، نهايتاً مي‌شود يک قاب‌بندي خشک روي مخ مخاطب.

به گزارش مشرق، قصه و باز هم قصه اصل سينماست؛ ماجراجويي اگر توي فيلم نباشد، نهايتاً مي‌شود يک قاب‌بندي خشک روي مخ مخاطب. البته ترکيب اين فرم و داستان‌پردازي که برمي‌گردد به تکنيک فيلمساز نيز، مرد مي‌خواهد واقعاً! جنس داستان نيز مهم است؛ اينکه واقعاً توانايي کشش و ايجاد جذابيت را دارد يا نه؟ حالا فکر کن کسي براي نوشتن فيلمنامه از سر دغدغه حرص بخورد، توي جامعه برود و خودش را به هزار دردسر بيندازد. چنين فيلمي خود جنس است، حالا کيست که توان سينمايي کردنش را داشته باشد.
 
«زير سقف دودي» اينچنين ماجرايي دارد. پوران درخشنده کليت فيلم‌هايش قصه‌گوست و از سر دغدغه، اما در مورد همين اثر سينمايي با اينکه دوستش دارم، ولي خوش ‌بر و روتر نيست. نمي‌فهمم چرا براي تعريف ماجراي اجتماعي، هرچه بدبختي هست را به عنوان خرده‌داستانک پهن مي‌کنيم به اين اميد که جذبه بسازيم و از اين حرف‌ها. ماجراي زوجي که به قول فيلمساز دچار طلاق عاطفي‌اند و طبق معمول سر و کله دختر جوان خوشگلي که اين وسط پيدا مي‌شود. بچه‌اي که دنبال نامزدبازي هست و کار و باري که يا سرشان کلاه رفته يا ورشکستگي و غيره. چقدر که باور مي‌کنيم!

اکثر آثار اجتماعي ما شده‌اند به اصطلاح فيلم‌هاي بالاشهري که درد پايين‌شهري دارند؛ يعني خانواده‌اي مرفه که توي بدبختي دست و پا مي‌زنند. اينجور فيلمنامه‌ها دارد روي دور تکرار مي‌افتند. البته «زير سقف دودي» خب روايتش را اجتماعي صرف نمي‌کند، توي دل خانواده مي‌رود و آسيب‌شناسي مي‌کند. در اين فيلم کارگرداني نسبتاً معقول و روايتي مناسب را از حال و هواي سوژه مي‌بينيم، ولي جاهايي مي‌لنگد از اين جهت که نقطه عطف و تعليق آنچناني ندارد. شخصاً معتقدم نياز است اين متن‌هاي ساده را کمي پيچيده‌تر کرد. چه ايرادي دارد کمي معما بچيني تا بيننده نيز حدس بزند؟

يکي، دو تا صحنه هلي‌شات الکي فيلم را نيز نمي‌فهمم، گرفتن اينجور نماهاي بي‌ربط مثل تصوير از بالا روي سقف ماشين با آن تکان‌هاي عجيب و غيرسينمايي از پوران درخشنده بعيد است. حيف اين ريتم کند معقول و منطبق با داستان که با کات‌هايي اينجوري بدريخت بشود. «زير سقف دودي» قصه دارد، اما کم دارد. خصوصاً اينکه چند سالي درگير نگارشش بوده‌اند. فقط چند تا تيپ مي‌بينيم که اصلاني‌اش حتي توي رختخواب و با زن دومش نيز عصبي‌ است و مريلا زارعي هم که كلاً دپرس.
 
جز اينکه خلافش ثابت شود. در اينکه به هر حال فيلم سرپاست و طرح مسئله و نشانه‌شناسي مي‌كند، شکي نيست. در آخر نيز فيلم را هرز رها نمي‌کند لااقل ايده مي‌دهد، با اين وجود همين يکنواختي داستان و معلم شدنش، از جذابيت فيلم خيلي هم مي‌زند. بالاخره سرگرمي نيز چيز خوبي است!
 
منبع : روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس