سرویس فرهنگ و هنر مشرق -
فیلم «یک روز بخصوص» فیلم خاص و منحصر به فردی از همایون اسعدیان است. فیلمی که با تماشایش تصور میکنید که سینمای اجتماعی به هارمونی هماهنگی در انتخاب مضامین رسیده است و سینماگران به عزم انقلابی مجدانهای در حوزه سینمای اجتماعی رسیدهاند
. این هارمونی هماهنگ سبب میشود که در جشنواره امسال، سرفصل مهم اخلاق وپذیرش مسئولیت اجتماعی را برای نامگذاری هویتمند جشنواره انتخاب کنیم.
قطعا جامعه ایرانی به احیای گفتمان پذیرش مسئولیت اجتماعی نیاز دارد و فیلم های «سارا و آیدا»، «بدون تاریخ،بدون امضا»، و «یک روز بخصوص» با محتوای متفاوت و پرداخت در مضمون، در نهایت روی یک گزاره اجتماعی کلان انگشت گذاشتهاند و جشنواره فیلم فجر را در حوزه سینمای اجتماعی به یک هویت و منشور مشخص و معین رساندهاند. در رسانهها دائما از هویت جشنواره صحبت میشود و عمده بحثها روی مدار معین و مشخص مسئولیت اجتماعی حرکت میکند. گویی رهبر ارکستری در پس پرده اغلب این مضامین را به شکل هارمونیکی کنار هم چیده است. اما فیلم «یک روز بخصوص» قهرمانی را دارد که جامعه ما همچنان جستجویش میکند. قهرمانی که از سینمای اجتماعی بدون قهرمان جوشیده است و نکته حائز اهیمت این است که از ایستگاه سی و پنجم فجر، جشنواره ژس از دست یازیدن به یک هویت و منشور اجتماعی معین و مشخص، درامهایی را تصویر می کند که رویکرد قهرمانانش انفعالی نیست.
برخلاف فیلم های اجتماعی رایج ، آخرین فیلم اسعدیان بشدت قهرمان دارد و پایان بندی فیلم، نقض اخلاق عرفی است و حامد صادقی (مصطفی زمانی) با این تصویر در میان آثار سینمایی اجتماعی به مثابه یک اسطوره چشم نوازی میکند. در بی نظیر بودن فیلم یک روز بخصوص که شکی نداریم او تمامی نوشتار ممکن است در تمجید از فیلم باشد. اما این متن زیبا فرامتنی دارد که بر حسب ضرورت در شرایط کنونی باید بدان بیشتر پرداخت.
در میان اشاره میکنم وظیفه منتقد صرفا نقد فیلم نیست. ارزش گذاری روی فیلمهای سینمایی امری مرسوم در جشنواره فیلم فجر است. اما وظیفه دیگر منتقد حفظ شرایط تعادلی برای فیلمسازی است که شایستگی خود را به اثبات رسانده است. نگارنده از پرداختن به فرامتن ابا دارم، اما اسعدیان کارزار را به جایی رسانده که وظیفه حکم می کند دوباره همان دوسیه قدیمی «شهر فرنگ» را باز کنیم و با اتکا به جنبشی اجتماعی سنجیده ای که امثال اسعدیان پرچمدار آن هستند چند نکته را گوشزد کنیم.
پنجشنبه 7 آبان 1394 همایون اسعدیان در برنامه شهر فرنگ حاضر شد و سخنانی را به زبان آورد که جنجال های فراوانی به همراه داشت و عده ای بیشماری پاسخ های متعدد و عجیبی به همایون اسعدیان دادند. در این مجال و مقال با استناد به محتوای با ارزش فیلم یک روز به خصوص وظیفه حکم میکند که بنویسم اظهارات اسعدیان در آن برنامه همچنان قابل دفاع است. همایون اسعدیان از سال 1388 تاکنون 3 فیلم با ارزش را برای سینمای ایران ساخته است. طلا و مس، بوسیدن روی ماه، و فیلم فوق العاده ارزشمند «یک روز بخصوص». سه فیلم در عرض هفت سال. سه فیلمی که میتوان ادعا کرد جامعه ساز و اخلاق گراست.
فیلمهایی که در مسیر توسعه اخلاقی ساخته شدهاند و بوی سفارش ارگانی و نهادی نمیدهند. و در مقام یک فعال اجتماعی مخالفان اظهارات اسعدیان در آن برنامه، چند فیلم با تم اخلاق گرایی در 5 سال گذشته ساختهاند؟ این پرسش بنده را چند نفر می توانند پاسخ شفافی بدهند. اسعدیان در برنامه شهر فرنگ گفت:
چشممان دوخته شده به دست تماشاگر که بیاید در جلوی سینما و ۸ هزار تومان بلیط بخرد.این نگاه غلطی است به سینما و این یک گزاره ادعایی نیست...مبتنی بر این است که بنده معتقدم اگر همکاری صورت بگیرد ما به راحتی می توانیم از این بحران بگذریم. دنبال معجزه نیستیم. من ۱ میلیارد پول وارد فیلم میکنم و ۲ میلیارد پول میخواهم. با این وجود نوعی از فیلم ها تولید میشوند که هیچ یک از ما دوست نداریم. این چه شعار عوام فریبانه ای است که رانت یا پول دولت به تساوی تقسیم بشود؟ مادر کانون کارگردانان ۲۵۰ عضو داریم آیا به نظر شما این ۲۵۰ نفر از نظر شخصیت هنری با یکدیگر برابرند؟آیا توانایی این ۲۵۰ کارگردان با یکدیگر برابر است؟ من میتوانم به دولت بگویم که اگر فرض بر محال ۵۰۰ میلیون بودجه دارید بیاید و آن را به طوری مساوی بین کارگردانان تقسیم کنید؟ فکر نمیکنید این شعار خیلی عوام فریبانه است؟ تمام این کارگردانان دارای ویژگی ها و تواناییهای مختلفی هستند...ما میگوییم اگر کارگردانی موفق به اخذ پروانه ساخت از وزارت ارشاد شد باید حداقل وام به او تعلق یابد...در این شکی نیست.ولی نمیتوانیم بگوییم به هر کس به یک اندازه وام بدهید. این شعار عوام فریبانه بسیار خوبیست اما واقعی نیست.
جمله آخرش در آن برنامه بسیار درست بود. از میان 250 نفر، چند نفر میتوانند فیلمی در قواره اخلاقی «یک روز بخصوص» بسازنند.موضوع خیلی روشن و آشکار است اما آقای اسعدیان کارگردانی فیلم ده رقمی است که اگر مدل همان فیلم را بسازد طی سه سال با سالی یک فیلم ( ا توجه به فروش های کنونی) در عرض سه سال میلیارد می شود اما انرژی خود را صرف ساخت فیلمهای ارزشمند میکند و در مدت هشت سال سه فیلم بارزش می سازد . اگر دستمزد کارگردانی سه فیلم اسعدیان را تقسیم بر تعداد 96 ماه گذشته بکنیم، تصور میکنم از حقوق یک کارگر ساده کمتر می شود.
یعنی آقای اسعدیان در ماه نود وشش ماه گذشته با کلی تلاش و زحمت سه فیلمنامه را نوشته و به سرانجام رسانده است. سینماگری که فیلمهایش آثار بسیار سرگرم کنندهای هستند اما فتح بابی برای توسعه گفتمان اجتماعی را فراهم میآورند. جالب این است کاری که امثال اسعدیان در سینما میکنند، باید اندیشمندان اجتماعی در قالب پژوهشهای اجتماعی انجام دهند اما در یک شرایط انفعالی، فیلمساز، فیلمی می سازد که صرفا جنبه سرگرم کننده فئق العادهای دارد، از سوی دیگر موجب یک تکاپوی اجتماعی میشود.
سینما باید ترکیبی از یک گفتمات متعالی و سرگرمی باشد. با این حال در آثار اسعدیان سرگرمی اولیتر است. به اعتقاد نگارنده با تغییر مسیر فیلمساز از سینمای بدنه به سینمای حاوی گفتمان اجتماعی منطبق با ارزشهای فرهنگ عامه، برای مسئولان فرهنگی یک دستاور بسیار بزرگ است. دولت برای ساختن فیلم هایی مثل «یک روز بخصوص» میلیاردها تومان باید هزینه کند. یعنی تولید و پخش را تواما حمات کند تا شیوه و مسیر اخلاق گرایانهاش را در آثارش حفظ کند.
همه آن مخالفان محترم، از جمله استاد افخمی باید از آقای اسعدیان عذرخواهی کند.
آقای افخمی باید نگاهی به معضلات و ناهنجاریهای اجتماعی داشته باشد و با دیدن آثار اخیر اسعدیان پیش خودش یک حساب سرانگشتی کند و بیند چند نفر توانایی ساخت فیلمی مثل یک «یک روز بخصوص» را دارند. در مورد آقای اسعدیان دائما این جمله را به در رسانه تکرار می کنند " فیلمساز دولتی " . اگر متن فیلمهای اخیر اسعدیان علی الخصوص فیلم متعالی و زیبای « یک روز بخصوص» را مرور کنیم درخواهیم یافت این فیلم با پول دولت برای مردم و توسعه اخلاق در جامعه کنونی ساخته شده است، همانطورکه این اتفاق در مورد فیلم«سارا و آیدا» افتاده است.
جامعه دردمند ما دچار بحرانهای اخلاقی متفاوتی است و این ادعا هزار دلیل اجتماعی و اقتصادی دارد و سینما میتواند درمانگر پیشرویی باشد. شاید در گذشته چنین نبود اما برخی آثار سینمایی اکران شده در جشنواره نشان میدهد که دولت باید در یاری رسانی به سینماگران شتاب کند. آقای اسعدیان به صورت مشخص درمسیری قدم برداشتهاند که دیگر راه بازگشتی ندارد. مسئولان نیز شرایطی باید فراهم کنند تا اسعدیان ثابت قدم تر گام بردارد و حداقل هر دو سال یکبار بتواند فیلم بسازد.
***علیرضا پورصباغ