به گزارش مشرق، فرشته حشمتیان با بیان اینکه دولت یازدهم باید در قسمت آموزشوپرورش توجه خاصی را از جهت هدایت، حمایت و نظارت در نظر میگرفت، اظهار کرد: متأسفانه در هر سه محور نقصهایی دیده میشود. در این خصوص میتوان گفت که هدایتها بهدرستی صورت نگرفته است؛ به این جهت که آموزشوپرورش یک تکلیف بسیار سنگین بر دوش دارد و آن اجرای سند تحول بنیادین است. دوره پنجساله این سند در حال تمام شدن است؛ اما هنوز زمینه اجرایی آن فراهم نشده است.
وی با اشاره به این موضوع که از جهت حمایتی نیز مشکلات زیادی در زمینههایی همچون مشکل در پرداختها، مطالبات معلمان، تأخیر در پرداخت پاداشها و حتی تأخیر در پرداخت حقوق معلمان به چشم میخورد، ادامه داد: نظارت دولت در حوزه آموزشوپرورش ضعیف بوده است. نمونه بارز آن صندوق ذخیره فرهنگیان است. در اردوگاه معلمان که همیشه اعتماد مردم مثال زدنی بوده است، چرا این اعتماد را خدشهدار میکنند؟! چرا اندک اندک سرمایه معلم مظلوم که جمع میشود، خروار خروار وام میشود و به جیب افراد سودجو میریزد؟! این نشانه بارز عدم نظارت و رها شدن کنترل بوده است. در ادامه متن کامل گفتوگو با معاون سابق وزیر آموزشوپرورش قابلمشاهده است.
یکی از مجموعههای بسیار مهم و تأثیرگذار در کشور، آموزشوپرورش است. به بیانی اگر در این حوزه حساس مشکلاتی صورت پذیرد، جبرانش بسیار سخت خواهد بود؛ اما علیرغم این موضوع به نظر میرسد که عملکرد دولت یازدهم نهتنها دستاوردهایی برجستهای را در این حوزه نداشته، بلکه نقاط ضعف فراوانی را نیز بر جای گذاشته است. به نظر شما، کارنامه چهارساله دولت دکتر روحانی در بخش آموزشوپرورش چگونه قابل ارزیابی است؟
حشمتیان: در ابتدا لازم است مقدمهای را در خصوص این کارنامه یادآوری کنم. موضوع فرهنگ یک مسئله بسیار مهم برای کشور ما است. ازجمله فرمایشات مقام معظم رهبری در این خصوص این است که فرمودند فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. علیرغم اینکه در شرایط فعلی کشور دغدغههای اقتصادی زیاد است؛ اما ایشان فرمودند که فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است؛ بنابراین باید به اهمیت بالای این موضوع پی ببریم. وقتی متوجه شویم، بار مسئولیت سنگینتر و تکلیف ویژهتر میشود و درنتیجه خروجی کار برای ارائه کارنامه عملکرد خیلی خاصتر باشد.
وی با اشاره به این موضوع که از جهت حمایتی نیز مشکلات زیادی در زمینههایی همچون مشکل در پرداختها، مطالبات معلمان، تأخیر در پرداخت پاداشها و حتی تأخیر در پرداخت حقوق معلمان به چشم میخورد، ادامه داد: نظارت دولت در حوزه آموزشوپرورش ضعیف بوده است. نمونه بارز آن صندوق ذخیره فرهنگیان است. در اردوگاه معلمان که همیشه اعتماد مردم مثال زدنی بوده است، چرا این اعتماد را خدشهدار میکنند؟! چرا اندک اندک سرمایه معلم مظلوم که جمع میشود، خروار خروار وام میشود و به جیب افراد سودجو میریزد؟! این نشانه بارز عدم نظارت و رها شدن کنترل بوده است. در ادامه متن کامل گفتوگو با معاون سابق وزیر آموزشوپرورش قابلمشاهده است.
یکی از مجموعههای بسیار مهم و تأثیرگذار در کشور، آموزشوپرورش است. به بیانی اگر در این حوزه حساس مشکلاتی صورت پذیرد، جبرانش بسیار سخت خواهد بود؛ اما علیرغم این موضوع به نظر میرسد که عملکرد دولت یازدهم نهتنها دستاوردهایی برجستهای را در این حوزه نداشته، بلکه نقاط ضعف فراوانی را نیز بر جای گذاشته است. به نظر شما، کارنامه چهارساله دولت دکتر روحانی در بخش آموزشوپرورش چگونه قابل ارزیابی است؟
حشمتیان: در ابتدا لازم است مقدمهای را در خصوص این کارنامه یادآوری کنم. موضوع فرهنگ یک مسئله بسیار مهم برای کشور ما است. ازجمله فرمایشات مقام معظم رهبری در این خصوص این است که فرمودند فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. علیرغم اینکه در شرایط فعلی کشور دغدغههای اقتصادی زیاد است؛ اما ایشان فرمودند که فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است؛ بنابراین باید به اهمیت بالای این موضوع پی ببریم. وقتی متوجه شویم، بار مسئولیت سنگینتر و تکلیف ویژهتر میشود و درنتیجه خروجی کار برای ارائه کارنامه عملکرد خیلی خاصتر باشد.
آموزشوپرورش بهعنوان یک مجموعه عریض و طویل، با همه خانوادهها در کشور ارتباط دارد. بههرحال همه، نسبت به این موضوع حساسیت دارند؛ چراکه همه دانشآموز دارند. از طرفی تمام محورهای فعالیت آموزشوپرورش به تربیت دانشآموز منتهی میشود. به همین جهت است که هرکسی در جامعه، این احساس مسئولیت را دارد که باید به آموزشوپرورش نگاه ویژهای داشت. این نگاه برای آموزشوپرورش هم فرصت است و هم تهدید. فرصت به جهت اهمیتی است که همه نگاهها به سمت این بخش متوجه میشود و زمینه همکاری و مشارکت را میتواند با تدابیر مختلف دریافت کند. تهدید به این جهت که خودش را مسئول بداند نسبت به این موضع که هر لحظه باید پاسخگو باشد.
این هشداری است که آموزشوپرورش باید برنامهریزی خودش را بر اساس باورها و مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزشوپرورش پیش ببرد. در خصوص دولت یازدهم لازمهاش این بود که در قسمت آموزشوپرورش باوجود این حساسیتها توجه خاصی را از جهت هدایت، حمایت و نظارت در نظر بگیرد؛ که متأسفانه در هر سه محور نقصهایی دیده میشود.
** سند تحول بنیادین با گذشت پنج سال اجرایی نشده است
همانطور که فرمودید حساسیتها نسبت به آموزشوپرورش بهعنوان سازمانی برای تربیت نسلهای آینده بسیار بالا است و دولت نیز در هر سه محور هدایتی، حمایت و نظارتی نقصهایی را داشته است. نقصهایی که در این بخشها صورت گرفته، به چه میزان تأثیرگذار بوده است؟
حشمتیان: در این خصوص میتوان گفت که هدایتها بهدرستی صورت نگرفته است؛ به این جهت که آموزشوپرورش یک تکلیف بسیار سنگین بر دوش دارد و آن اجرای سند تحول بنیادین است. دوره پنجساله این سند در حال تمام شدن است؛ اما هنوز زمینه اجرایی آن فراهم نشده است.
** سند تحول بنیادین با گذشت پنج سال اجرایی نشده است
همانطور که فرمودید حساسیتها نسبت به آموزشوپرورش بهعنوان سازمانی برای تربیت نسلهای آینده بسیار بالا است و دولت نیز در هر سه محور هدایتی، حمایت و نظارتی نقصهایی را داشته است. نقصهایی که در این بخشها صورت گرفته، به چه میزان تأثیرگذار بوده است؟
حشمتیان: در این خصوص میتوان گفت که هدایتها بهدرستی صورت نگرفته است؛ به این جهت که آموزشوپرورش یک تکلیف بسیار سنگین بر دوش دارد و آن اجرای سند تحول بنیادین است. دوره پنجساله این سند در حال تمام شدن است؛ اما هنوز زمینه اجرایی آن فراهم نشده است.
مدیران ارشد آموزشوپرورش میگویند هنوز در حال زمینه سنجی هستیم. تا چه زمانی باید این زمینه سنجی ادامه یابد؟!از جهت حمایتی نیز مشکلات زیادی در زمینههایی همچون مشکل در پرداختها، مطالبات معلمان، تأخیر در پرداخت پاداشها و حتی تأخیر در پرداخت حقوق معلمان به چشم میخورد.
نمونه بارز این امر ماه گذشته بود که با شب یلدا توأم شد و معلمان با سه چهار روز تأخیر حقوقشان را دریافت کردند. بههرحال این نیز نوعی حمایت است که دولت اگر معیشت معلم را در نظر بگیرد، باید توجه ویژهای به این حوزه داشته باشد تا از این طریق معلم را نسبت به تکلیفی که دوشش گذاشته شده است، دلگرم کند.
** سرمایه معلمان؛ وامهای نجومی برای افراد سودجو شد
موضوع سوم بحث نظارت دولت مطرح میشود. درواقع نظارت نیز در این موضوع ضعیف بوده است. نمونه بارز آن صندوق ذخیره فرهنگیان است. در اردوگاه معلمان که همیشه در جامعه قابل مثال زدن بوده است، چرا این اعتماد را خدشهدار میکنند؟! چرا اندک اندک سرمایه معلم مظلوم که جمع میشود، خروار خروار وام میشود و به جیب افراد سودجو میریزد؟! این نشانه بارز عدم نظارت و رها شدن کنترل بوده است.
** سرمایه معلمان؛ وامهای نجومی برای افراد سودجو شد
موضوع سوم بحث نظارت دولت مطرح میشود. درواقع نظارت نیز در این موضوع ضعیف بوده است. نمونه بارز آن صندوق ذخیره فرهنگیان است. در اردوگاه معلمان که همیشه در جامعه قابل مثال زدن بوده است، چرا این اعتماد را خدشهدار میکنند؟! چرا اندک اندک سرمایه معلم مظلوم که جمع میشود، خروار خروار وام میشود و به جیب افراد سودجو میریزد؟! این نشانه بارز عدم نظارت و رها شدن کنترل بوده است.
درهرصورت در سطوح مختلف اجرایی نیز چنین مسائلی وجود دارد. کافی است به فیشهای نجومی نگاه کنید. این فیشها زیر سؤال میرود و بعضی دستگاهها ازجمله آموزشوپرورش، فیش حقوقی مدیران ارشد را دوتایی سهتایی صادر میکند؛ که در آن حقوق، جدا، اضافهکار، جدا و پاداش، جدا محاسبه میشود. قرار است سر چه کسی را کلاه بگذارند؟!
مطالبه مردم این است که حقوقهای نجومی را کنترل کنید نه اینکه مردم را تیغ بزنید. الحمدالله که مجلس شورای اسلامی اخیراً این موضع را پیگیری میکند. منظور از کنترل حقوق، داشتن یک فیش، نه چند فیش است. کتابهای درسی را شما نگاه کنید. محورهایی از درس در حال حذف شدن است؛ مثل موضوع شهید فهمیده. در بعضی مواقع هم میگویند ما جبران خواهیم کرد. یک سال هم میگذرد و جبران خاصی هم صورت نمیگیرد. درواقع میتوان گفت که مبانی و ارزشها، در حال کمرنگ شدن است. اینها جز نکاتی است که به موضوع عملکرد دولت ارتباط دارد. چراکه بهطور خاص در عرصه فرهنگ و تعلیم و تربیت قابلطرح است.
در صحبتهایتان به دو نکته اشاره داشتید؛ یکی صندوق ذخیره فرهنگیان و دیگری بحث کمرنگ شدن ارزشهای اسلامی. هر دوی این حوزهها از سوی دولت مورد غفلت واقعشدهاند. سؤال اینجاست که آیا این دسته از غفلتها تعمدی است و یا اینکه از روی سهلانگاری صورت گرفته است؟
حشمتیان: میگویند که مدیریت علم است و عمل و رمز موفقیت، هنر است. فکر میکنم که حتی اگر علمش را هم داشته باشند، عملش هم باشد ولو در حد نسبی، این هنر مدیریت است که در این حوزه از عملکرد دولت ضعیف بوده است. هنر مدیریت در آموزشوپرورش آنگونه نبوده است که بتواند هرگونه وسیلهای را در مسیر خودش، پیش ببرد. به عبارتی وضع موجود را به وضع مطلوب نرسانده است و این خود، غفلت است.
بحث دیگری که در دولت دکتر روحانی موردتوجه قرار گرفته است، بحث خصوصیسازی مدارس بوده است. به نظرتان چنین رویکردی به آموزش صحیح است؟
حشمتیان: ابتدا باید منظور از خصوصیسازی مدارس را بهخوبی روشن کرد. اگر حمایت از بخشهای خصوصی، یعنی مؤسسانی که سرمایههای خودشان را به عشق کار فرهنگی آوردهاند و نمیخواهند صرف کارهای دیگری شود، آوردهاند که مدرسه داری کنند، این حمایت خیلی خوب است و البته لازم است که از این مؤسسان بنابر قانون مدارس غیردولتی، حمایت شود.
در صحبتهایتان به دو نکته اشاره داشتید؛ یکی صندوق ذخیره فرهنگیان و دیگری بحث کمرنگ شدن ارزشهای اسلامی. هر دوی این حوزهها از سوی دولت مورد غفلت واقعشدهاند. سؤال اینجاست که آیا این دسته از غفلتها تعمدی است و یا اینکه از روی سهلانگاری صورت گرفته است؟
حشمتیان: میگویند که مدیریت علم است و عمل و رمز موفقیت، هنر است. فکر میکنم که حتی اگر علمش را هم داشته باشند، عملش هم باشد ولو در حد نسبی، این هنر مدیریت است که در این حوزه از عملکرد دولت ضعیف بوده است. هنر مدیریت در آموزشوپرورش آنگونه نبوده است که بتواند هرگونه وسیلهای را در مسیر خودش، پیش ببرد. به عبارتی وضع موجود را به وضع مطلوب نرسانده است و این خود، غفلت است.
بحث دیگری که در دولت دکتر روحانی موردتوجه قرار گرفته است، بحث خصوصیسازی مدارس بوده است. به نظرتان چنین رویکردی به آموزش صحیح است؟
حشمتیان: ابتدا باید منظور از خصوصیسازی مدارس را بهخوبی روشن کرد. اگر حمایت از بخشهای خصوصی، یعنی مؤسسانی که سرمایههای خودشان را به عشق کار فرهنگی آوردهاند و نمیخواهند صرف کارهای دیگری شود، آوردهاند که مدرسه داری کنند، این حمایت خیلی خوب است و البته لازم است که از این مؤسسان بنابر قانون مدارس غیردولتی، حمایت شود.
اما زمانی خصوصیسازی به این معنی است که یک مدرسه دولتی را که حق دانشآموزان و خانوادههایی است که میخواهند از این مدرسه و امکانات دولتی، استفاده کنند، واگذار میکنند. با چه شرایط و سلیقهای این کار انجام میشود بماند. با این نگاه، این امر یک حرکت کاملاً باطل است. یک حرکت دیگری هم در این میان دیده میشود که انتظار میرود که بازنگریهایی صورت بگیرد و این حرکت، حرکت سیاسی است. بهاصطلاح بهرهبرداری از فاز خصوصی، به هدفهای سیاسی واقعاً معنای باطلی دارد.
چراکه میخواهند از مجموعههای خصوصی، بهرهبرداری سیاسی و انتخاباتی کنید و این موضع بههیچوجه قابلقبول نیست. لازمه این امر این است که این اختیار را از خانوادهها نگیریم. خانواده مجاب است که اگر در رفاه است، فرزندش را در مدارس غیردولتی، با خدمات و امکانات ویژه ثبتنام کند. اگر هم خانوادهای میخواهد از مدارس دولتی با امکاناتی که نظام آموزشی برایش مهیا میکند، استفاده کند، مختار است. متأسفانه این دو موضوع باهم خلط شده است و لذا نیازمند نظارت دقیقتری هستیم.
به نظر کارشناسان حوزه آموزشوپرورش، رویکرد دولت یازدهم نسبت به حوزه تحصیلی دانشآموزان، مبتنی بر نگاه هزینهای و نه سرمایهگذاری بوده است. چقدر میتوان این ادعا را درست دانست؟ در این صورت چه تأثیراتی را باید انتظار داشته باشیم؟
حشمتیان: این رویکرد در کوتاهمدت امکان تحقق دارد و در بلندمدت باید منتظر تأثیرات منفی زیادی باشیم. همه خانوادهها که شرایط بهرهمندی از فضای خصوصی را ندارند. درنتیجه باعث مواردی همچون کاهش انگیزه خانوادهها و درنهایت برگشت به عقب خواهیم بود. به عبارتی میتواند زمینهسازی بیسوادی باشد.
به نظر کارشناسان حوزه آموزشوپرورش، رویکرد دولت یازدهم نسبت به حوزه تحصیلی دانشآموزان، مبتنی بر نگاه هزینهای و نه سرمایهگذاری بوده است. چقدر میتوان این ادعا را درست دانست؟ در این صورت چه تأثیراتی را باید انتظار داشته باشیم؟
حشمتیان: این رویکرد در کوتاهمدت امکان تحقق دارد و در بلندمدت باید منتظر تأثیرات منفی زیادی باشیم. همه خانوادهها که شرایط بهرهمندی از فضای خصوصی را ندارند. درنتیجه باعث مواردی همچون کاهش انگیزه خانوادهها و درنهایت برگشت به عقب خواهیم بود. به عبارتی میتواند زمینهسازی بیسوادی باشد.
نباید نگاه به نقاط محروم و دورافتاده با شرایط کلان شهر ها سنجیده شود، بلکه باید نیاز دانشآموزان و انتظار فرهنگیان در دورترین نقاط را هم بررسی کنیم و در شرایط مناسب، زمینهسازی تحصیل دانشآموزان را فراهم کنیم. چراکه در این مسئله هم خانواده که پایه تربیت است و هم مدرسه که تکمیل تربیت است و هم اجتماع که میوه تربیت است میتوانند دخالت داشته باشند اما این دخالت باید با تدبیر مناسب همراه باشد. فکر میکنم که برنامه ریزان و متصدیان نظام تعلیم و تربیت، باید مأموریت و تکالیف خودشان را یکبار دیگر مرور کنند و نقشه راه را فراموش نکنند.