چگونه به این ماجرا کشیده شدید؟ آیا فقط جذابیت داستان شما را قانع به حضور در این مجموعه کرد؟
من مشغول نوشتن داستان دومین فیلم سینمایی‌ام در مقام یک کارگردان بودم و وقتی هم که پیشنهاد بازی در سریال «Shooter» رسید. ابتدا می‌خواستم آن را نپذیرم زیرا آن را در ونکوور کانادا تهیه می‌کردند و این به معنای دور افتادن من از اعضای خانواده‌ام و به ویژه فرزندانم برای مدتی قابل توجه بود. اما در نهایت کار را به شهر لس آنجلس آمریکا منتقل کردند و آن زمان بود که پذیرفتم در این سریال بازی کنم.
صحبت‌ها چطور پیش رفت؟
استیفن لوین سون و جان هلاوین و همین طور مارک والبرگ (بازیگر معروف هالیوود) که او هم از تهیه کنندگان سریال است، جملگی تاکید کردند که کاراکتر پیشنهاد شده به من را بسیار دوست دارند و تاکید کردند که مایل‌اند از هر جهت روح این رل را تسخیر کنم و با این قالب یکی شوم. آنها حتی برای وابسته‌تر شدن من به سریال من را نیز وارد گروه تهیه کنندگان سریال کردند و از آنجا که در میان سریال‌های اخیر تلویزیونی تعداد آثار اکشن کمتر است، ما مطمئن بودیم که کار این مجموعه خواهد گرفت و با استقبال مردم مواجه خواهد شد. مسایلی هم در ایفای این رل به من کمک کرد و یکی از آنها آمادگی جسمانی من برای ارائه رل های فیزیکی و فرو رفتن در قالب کاراکترهای اهل اکشن و برخورد بود. من از دوران نوجوانی تمرینات ورزشی دائمی و کار بدنسازی انجام داده‌ام و در نتیجه از عهده هر کاری که طبق داستان از کاراکتر باب لی سواگر به لحاظ فیزیکی سر می‌زند، بر می‌آمدم و این هم از مسایلی بود که مرا به سوی این سریال سوق داد.
آیا هیچگاه از اینکه تمام حرکات فیزیکی نقش تان را نیز خودتان انجام می‌دادید و از «بدل» استفاده نمی‌کردید، پشیمان نشدید؟
خیر، من سربازوار با این مسئله برخورد می‌کردم و با این ایده که برای انجام هر کار سختی آماده‌ام. البته می‌دانستم که خواهند گفت ۴۲ سال سن دارم و بهتر است از اینگونه کارها پرهیز کنم.
در تهیه و پخش این سریال تاخیرهایی افتاد. چه حرف‌هایی برای گفتن در این خصوص و به ویژه هنردوستان دارید که می خواهند اطلاعاتی بیشتر درباره این مجموعه داشته باشند؟
تاخیرات محصول تامین وسایل ضروری برای تهیه سریال بود و گریزی از آن نداشتیم. اما در مورد محتوای سریال باید بگوییم که این یکی از بهترین کارهای عرضه شده در زمینه‌های اکشن و با در برداشتن المان سینمای جاسوسی و جنایی و با خصلت ایجاد دلهره برای بینندگان است و فکر می‌کنم قصه بسیار خوب پردازش شده است. کاراکتر من یک مامور دوره دیده و قوی است که بابت خدماتش جوایزی را هم دریافت کرده و پس از مدتی بازنشستگی مجبور به بازگشت به عرصه می‌شود تا یک کار مهم امنیتی را به سامان و نتیجه نهایی برساند.
وجوه نظامی سریال و بهتر بگوییم طریقه به تصویر کشیدن درگیری‌ها و برخوردها در این مجموعه فیلمها چگونه است؟
برای کسب مهارت‌های لازم و قرار گرفتن در چارچوب‌های مورد نظر مدتی به کار با نفرات نیروی دریایی پرداختم و کوشیدم تکنیک‌ها و نوع برخورد آنها را با مسایل بیاموزم. ما حتی از بعضی نفرات واقعی ارتش و نیروی دریایی به عنوان سرباز در جریان فیلمبرداری استفاده کردیم تا همه چیز کاملاً طبیعی باشد.
هدف باب لی سواگر دقیقاً چیست؟ مصلحت و سلامتی خانواده اش و یا برقراری عدالت؟
فکر می‌کنم ادغامی از هر دو باشد. باید تا پایان سریال صبر کنید تا همه چیز در این ارتباط مشخص شود. شاید او یک ابر قهرمان و چیزی از این دست نباشد اما به برخی مسایل انسانی و عادلانه اعتقاد دارد و براساس همان نیز حرکت و اقدام می‌کند. او پس از بازگشت به عرصه تلاش و حیطه ماموریت‌هایش همه چیز را از نو بررسی و به گونه‌ای هدف گذاری مجدد می‌کند و آرایش دفاعی و اولویت‌های نظامی‌اش را مشخص می‌سازد. او در وسط سخت‌ترین مهلکه ها نیز روش‌های موثری برای حل مشکلاتش دارد.
صحنه‌های مربوط به آرامش سواگر کنار اعضای خانواده‌اش، دلپذیر و در تضاد با سایر صحنه‌های فیلم است که خون و آتش از آن می‌بارد. آیا این صحنه‌ها برای نشان دادن چیزی به نام مهربانی ذاتی در وجود این مرد مقابل چشم بیننده‌ها قرار می‌گیرد؟
همین طور است، زیرا سایر قسمت‌ها و اتفاقات فیلم به ما می‌گوید که باب لی سواگر در مواجهه با تمامی آن معرکه‌ها تنها است و فقط می‌تواند روی خودش حساب کند و به جز مبارزه به چیز دیگری نمی‌اندیشد. او البته با کاراکتر جولی نیز در این ماجراها همکاری نزدیکی دارد و آنها از یک جهت باعث قوت قلب یکدیگر می‌شوند.
سیزون اول سریال «تیرانداز» ۱۰ قسمتی است. آیا شما در نقطه پایان این فصل از آنچه حاصل آمده، راضی هستید و سفر و اقدامات سواگر همانی بوده که شما برای تکامل شخصیت او کافی می‌دانید؟
احتمالاً کافی است. ما چیزی را ارائه کرده‌ایم که از سقف‌های رایج در مدیوم تلویزیون و مواردی نظیر آن بالاتر است. در مورد کاراکتر خودم نیز باید بگویم که سواگر پس از تمامی تلاش‌ها و اتفاقاتی که در فصل اول سریال برای او روی می‌دهد، به درجه بالاتری از تسلط و آرامش می‌رسد و این برای او که مدتی از کار دشوارش دور بوده و به زور به این عرصه بازگردانده شده، واقعه ارزشمندی است.
ماجراهای فصل دوم سریال چگونه خواهد بود؟
به ما نگفته‌اند، اما همه عوامل تولید این سری فیلمها می‌گویند از سری اول هم بهتر خواهد بود. این البته مسیر و سرنوشتی است که هر سریالی باید طی کند و جز پیشرفت موضوعی و کیفی نباید چیزی در انتظار مجموعه‌های تلویزیونی باشد وگرنه راکد مانده و به سوی تعطیلی و لغو شدن خواهند رفت.
