شاید به ظاهر این آمار در مقایسه با دورههای اخیر، بویژه، دوره قبل چندان تفاوتی نداشته باشد و حتی، شاید کمتر هم به چشم آید. اما نکته مهم و قابل توجه در این آمار حضور این آثار در بخش «سودای سیمرغ» جشنواره است که در هیچ دورهای وجود نداشته است.
تاکنون فیلمسازان اولی فقط در «بخش کوچک و مجزایی» با یکدیگر رقابت میکردند و سرآخر، یکی دوتایی در همین بخش مورد قدردانی قرار میگرفتند. امسال، خوشبختانه، با تحول ساختاری بخشهای مسابقه و بخش سودای سیمرغ دیگر، بخش مجزای فیلم اولی یا نگاه نو را نداریم و شاهد یک جهش جدید و جسورانه به ابتکار مسئولان جشنواره هستیم.
درخشش نسل جدید فیلمسازان و حضور پررنگشان در ساختار رقابت اصلی جشنواره، گویای آن است که در گردش نخبگان سینما نسل نوظهوری از راه رسیده و شواهد نشان میدهد که این نسل نه با دستهای خالی که دست پر آمده است.
سیمرغهای اصلی جشنواره فجر 34 به دو فیلمساز جوان در ژانرهای دفاع مقدس و مضامین اجتماعی تقدیم شد. اتفاقی که باعث شد تا سینمای حرفهای جوان چند برابر شاهد جهش، رشد و پویایی شود تا جایی که امسال نه دو فیلم که 9 فیلم در رقابتی تنگاتنگ با سرآمدان و نامداران سینما به مرحله نهایی و اصلی جشنواره راه پیدا کردند.
نکته مهم دیگر ظهور ستارههای جدید سینمای ایران فقط منحصر به حوزه کارگردانی هم، نبوده است. به عنوان مثال در دوره گذشته در عرصه بازیگری هم در دوره گذشته با چهرهها و ستارهها جدید بر میخوریم و به نظر میرسد بعد از درخشش نسل جوان در حوزه کارگردانی که نمونههای بارزش: سعید روستایی، محمدحسین مهدویان، سهیل بیرقی در حوزه فیلمبرداری: روزبه رایگا، پیمان شادمان فر و علی تبریزی، در حوزه بازیگری هم با ظهور و درخشش جوانان و تازه نفسها روبرو بودهایم. پریناز ایزدیار، پدرام شریفی، ماهور الوند؛ هنگامه حمیدزاده، آناهیتا درگاهی، مریم پالیزبان، آذرخش فراهانی، علیرضا ثانی فر؛ سحر قناعت؛ پردیس احمدیه؛ آرمان درویش؛ شادی کرم رودی؛ احسان گودرزی؛ کیانا تجمل؛ علی باقری و...
درخشش خیره کننده فیلمسازان جوان در دوره گذشته ضمن چالش تلویحی با فیلمسازان قدیمی نشان از یک آغازی میداده که نویدبخش مسیری تازه در سینمای ایران بود. در این میان نباید سعه صدر، جسارت، هوشمندی و قدرت عمل مسئولان جشنواره را هم نادیده گرفت که مسحور نام و آوازه سینماگرانی خاص و پرآوازه نشدهاند و با اقتدار و تشخیص درست بنا را بر آن گذاشتند تا ارزش گذاریها و سنجش واقعی بدور از ملاحظات به عمل آید. این نگاه باعث شد تا سینمای ایران با کشفهای بزرگ و آغاز عصر تازهای روبرو شود.
بطور قطع، این اتفاق با روحیه بخشی به سینماگران جوان و افزایش اعتماد به نفس این نسل، هشداری به سینماگران قدیمی و بزرگ ترهای سینما هم است که اگر در این چرخه نجنبند از سوی مخاطبان پس زده میشوند. این فضا، باعث میشود تا جنب و جوشی مضاعف در عرصه سینما ایجاد گردد و در نهایت منجر به رشد و ارتقای این هنر شود.
نکته مهم دیگر، آغاز عصر جدید است. دوره سهم خواهیها، کیش شخصیتها، رانت خواهیها، لابی و فشارهایهای غیرمجاز در شبکهها و فضاهای مجازی گذشته و نیاز است همگی، با پویایی، نشاط، انگیزه، نوآوری و حرف تازه در جشن با شکوه فجر حضور یابند و قرار نیست عنوان پرآوازه آدمها تا ابد ضامن بقایشان در این عرصه باشد. دیگر با پروپاگاندای رسانهای نمیتوان بر تصمیمات موثر بود و با استفاده از احساسات بدنه اجتماعی و جریانهای زودگذر فکری که متأثر از هجمههای اطلاعاتی در نرمافزارهای ارتباط جمعی است به خواستههای گروههای فشار با پز روشنفکری در بدنه سینما جامه عمل پوشاند.
جشنواره امسال هم، به نظر میآید به بستر کشف و استعدادهای جوان تبدیل شده و این قاعده شکل گرفته که در گردش سال سینمای ایران نسلهای فیلمسازی هم نو میشوند و بدرخشند. باور کنیم جریان سینمای جدید و ارج گذاری به جوانان فیلمساز اکنون، فضایی ایجاد کرده است تا سینمای ایران با حرفهای تازه تری دیده شود.
جشنواره فیلم فجر مهمترین بستر رشد و ارتقای جایگاه سینمای ایران تلقی میشود و زمینه ساز کشف و ظهور مکتبها، نگاهها، نسلها و قصههای تازه سینمایی است.
یکی از بهترین اتفاقات و مهمترین ویژگیها و تمایزات جشنوارههای اخیر در کنار درخشش فیلمسازان جوان، استقبال مردمی از آثار بوده است. گویا، طیفهای مختلف مردم تا حدودی بازتاب نیازها و دغدغههایشان را در آثار سینماگران جوان یافتهاند و احساس کردند این سینمای جدید، دیگر آن سینمای کلیشه با قصههای تکراری و بیروح نیست.. بیگمان، این اتفاقهای خوب جشنواره نوید بخش آیندهای روشن برای سینمای ایران است.