کد خبر 675813
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۷

در هالیوود که بزرگ‌ترین صنعت فیلمسازی دنیا به حساب می‌آید، فیلم‌هایی با مضمون خیانت جای زیادی ندارند. شاید غالب بودن ژانر اکشن از دلایل مهم بی‌توجهی به این مضمون باشد.

به گزارش مشرق، در دهه‌های اخیر صدها فیلم اجتماعی با محوریت انعکاس مشکلات و ناهنجاری‌های جامعه ساخته شده که در این میان موضوع «خیانت» از بقیه آنها پر رنگ‌تر است. بی‌تردید بازتاب معضلات اجتماعی بخصوص وقتی فراگیر می‌شوند، ناشی از حقایقی است که در سطح جامعه (رسمی یا غیررسمی) جریان دارد.

با چنین ذهنیتی بیراه نیست اگر پرداختن به مساله خیانت ناشی از برداشت‌هایی است که کارگردان از جامعه اطراف خود دریافت می‌کند. در این بین اما سوال اینجاست که چند درصد از فیلم‌هایی که با این موضوع ساخته ‌شده‌اند، توانستند اثر مثبتی بر جامعه بگذارند؟ اصلا این آثار برای اصلاح وضعیت اجتماع ساخته می‌شوند یا دل فیلمساز یا تسخیر گیشه یا دریافت جوایز بین‌المللی؟ آیا حجم بالای این آثار به شکلی افراطی باعث شکسته شدن برخی حرمت‌ها در جامعه نمی‌شود؟ اگر فیلم‌های سینمایی آئینه جامعه و وقایع تاریخی روزشان هستند آیندگان یا حتی مخاطبان خارج از کشور با دیدن این تصاویر چه فکری از جامعه امروز ما پیدا می‌کنند؟ آیا نمایش غیرکارشناسی آسیب‌های اجتماعی بدون هدف اصلاح و ارائه راهکارهایی درخور، فی‌نفسه عاملی برای عادی شمردن آنها نیست؟

هدف از طرح این پرسش‌ها این نیست که به جای حل مساله، صورت مساله را پاک کنیم و دیگر فیلمی راجع به خیانت نسازیم، اما باید این مهم در نظر گرفته شود که نفس پرداختن به موضوعی رایج در جامعه آنقدر اهمیت ندارد که چگونه پرداختن به آن. این چگونه پرداختن است که باعث ترویج کاری می‌شود یا فرد را از انجام آن باز می‌دارد.

نیاز به اهرم‌های مهارکننده

محمدمهدی عسگرپور، مدیرعامل اسبق خانه سینما و بنیاد سینمایی فارابی با تاکید بر پرداخت بیش از اندازه سینمای ایران به موضوع خیانت گفت: سابقه به تصویر کشیدن خیانت (مرد به زن یا بالعکس) در سینمای ایران زیاد است، اما این به آن معنا نیست که حجم قابل توجهی از تولیدات سینمای ایران در طول دوران به این موضوع پرداخته‌اند. البته یکی از مشکلات ما در سینما سوژه هست.

خیلی از موضوعات در سینما قابلیت فیلم شدن را از نظر سازندگان فیلم ندارند و همین باعث می‌شود خیلی از فیلمسازان به‌دنبال حوزه‌ای که دیگران آن را قبلا تجربه کردند بروند، آن هم بدون تحقیق کافی در آن حوزه.

کارگردان فیلم‌های سینمایی چون «اقلیما »، «مهمان داریم»، «قدمگاه» و... تصریح کرد: در سینمای هالیوود که به لحاظ اقتصادی موفق است به خیلی از موضوعات روز بلافاصله پرداخته می‌شود.

بنابراین بخش قابل توجهی از محوریت فیلم‌ها سیاسی، اقتصادی و... می‌شود، اما در سینمای ایران چون به دلایل مختلف این حالت وجود ندارد با دایره تنگ سوژه‌ها مواجه ایم. بحث خیانت در سینمای بعد از انقلاب اصلا وجود نداشت، اما از جایی به بعد به‌دلیل این‌که متاسفانه در جامعه در حال گسترش بود وارد سینما شد. سینماگران زیادی به این موضوع پرداختند، اما این‌که چقدر با این کار توانستند به حل یا کمرنگ شدن آن کمک کنند مهم است! سینما در تمام جوامع آسیب‌های اجتماعی را کاهش می‌دهد، اما آیا پرداختن به معضل خیانت در سینمای ایران به این حوزه کمک کرده و باعث تقلیل آن شده یا نه به قبح‌شکنی منجر شده و به قدری به آن پرداخته شده که مخاطب فکر می‌کند مساله رایجی در جامعه است و نباید زیاد نسبت به آن سختگیری شود.

عسگرپور افزود: متاسفانه در سینمای ما بعضی از همکاران نسبت به این موضوع اشراف کافی ندارند و مثلا مساله‌ای را در روزنامه می‌خوانند و چون برایشان جذاب است به آن می‌پردازند. البته این را هم بگویم که این حوزه از جهتی بلاتکلیف است. به این دلیل که نه دولت نسبت خودش را با حجم قابل توجهی از تولیدات سینما مشخص می‌کند و نه بخش خصوصی به شکل جدی و مستقل می‌تواند کارش را پیگیری کند. بنابراین در یک سال ممکن است حجم قابل توجهی از فیلم‌ها به این موضوع اختصاص یابد.

درست است که شورای پروانه ساخت باید این موضوع را کنترل کند، اما من با فعالیت این شورا در این بخش خیلی موافق نیستم و در اکثر مواقع می‌بینیم که اتفاقا حجم تولیدات با این محوریت یا مشابه این موضوع زیاد است که اصلا درست نیست. به این دلیل که اگر بینندگان نقطه‌ای از دنیا بخواهند با دیدن این فیلم‌ها راجع به آن قضاوت کنند قطعا ما با وضعیت خوبی مواجه نمی‌شویم. چون تئوری دیگری از دیدن این‌گونه فیلم‌ها استخراج می‌شود. در صورتی که واقعیت طور دیگری است.

کارگردان مجموعه‌های تلویزیونی «جراحت»، «شیدایی»، «نفس گرم» و... خاطرنشان کرد: البته وضعیت ما در پرداخت به این موضوع نسبت به چیزی که در دنیا اتفاق می‌افتد خیلی تکان‌دهنده نیست. چون خیلی از کشورهایی که تا حدی هم اسلامی تلقی می‌شوند در این باره فیلم‌های بیشتری نسبت به ما تولید می‌کنند، اما مساله اصلی من این است که این نوع تولیدات چه کمکی به رفع این معضل می‌کنند؟ البته از نظر من بخشی که در مفاهیم دینی هم به آن اشاره شده بخشی از این مساله به روزی حلال برمی‌گردد. وقتی لقمه حلال سر سفره خانواده‌ای نرود احتمال گناه در آن خانواده بالا می‌رود. بنابراین گاهی متوجه نیستیم که خیلی از مشکلات از همین کسب غیرحلال شروع می‌شود. من البته خیلی راغب هستم که سینما یا سریال‌ها به ریشه این مسائل بپردازند که بلکه بتوانیم به حل آن تا حدی کمک کنیم.

فیلم‌هایی بدون پژوهش و تحلیل

شادمهر راستین، فیلمنامه‌نویس و یکی از اعضای هیات مدیره خانه سینما با اشاره به این که هیچگاه در فیلمنامه‌نویسی به حوزه خیانت ورود نکرده گفت: امکان پرداخت همه‌جانبه به این موضوع با توجه به ممیزی‌های موجود وجود ندارد. بنابراین من نه در سینما و نه در تلویزیون با این محوریت کاری انجام ندادم.

کارگردانانی که در جاهای دیگر نتوانستند بیان درستی از این موضوع داشته باشند وارد سینما شدند و نصفه نیمه این معضل را به تصویر کشیدند! بدون این‌که تحلیل جامعی از روان‌شناسی و جامعه‌شناسی این موضوع داشته باشند. فیلمنامه‌نویس«یه حبه قند»، «به همین سادگی» و... افزود: حتی فریدون جیرانی با «آب و آتش» به جای این‌که فیلم خوبی بسازد حوزه هنری را تعطیل کرد و آقای زم را بیکار! بنابراین با توجه به این‌که کار در این حوزه به درستی امکان‌پذیر نیست به بقیه هم پیشنهاد می‌کنم به این موضوع نپردازند. پرداختن به خیانت در حوزه مسئولیت‌های اجتماعی مثل خیانت در حساب بانکی یا خیانت در تعهدات قراردادی امکان‌پذیرتر است، دوستان به آن بپردازند.

خط قرمز هالیوود و بالیوود

در هالیوود که بزرگ‌ترین صنعت فیلمسازی دنیا به حساب می‌آید، فیلم‌هایی با مضمون خیانت جای زیادی ندارند. شاید غالب بودن ژانر اکشن (که این روزها با ابرقهرمان‌های کمیک‌استریپی عجین شده) از دلایل مهم بی‌توجهی به این مضمون باشد، اما برای فیلمسازان هم نزدیک شدن به چنین موضوعی، حکم ورود به یک خط قرمز ممنوع را دارد. تلاش کلینت ایستوود برای ساخت پل‌های مدیسن کانتی در سال 1995، یکی از این نمونه‌هاست.

داستان نوول رابرت جیمز والر در سال 1992 منتشر شده بود و صنعت سینما تا مدت‌ها جرات نزدیک شدن به آن را نداشت. مضمون نوول اعتراضات زیادی را به همراه داشت و مشخص بود که نسخه سینمایی آن هم، جنجال‌برانگیز خواهد بود. نمایش عمومی فیلم با واکنش متفاوت منتقدان و تماشاگران آمریکایی روبه‌رو شد و بحث‌های اجتماعی زیادی را در رسانه‌های گروهی دامن زد. حرف اصلی منتقدان و تماشاگران سینما این بود که خط قرمزهای اخلاقی جامعه باید حفظ شود و فیلم‌های سینمایی، حرمت نام مقدس خانواده را حفظ و رعایت کنند. بی‌وفا (2002) با بازی ریچارد گیر هم، همین واکنش‌ها را به دنبال داشت. منتقدان سینمایی روی این نکته پافشاری می‌کردند که فیلم‌های سینمایی در صورت نمایش خیانت، باید عواقب منفی و ویرانگر آن را به تماشاگران نشان دهند.

بالیوود هم که متخصص تولید فیلم‌های خانوادگی و درام‌های مربوط به آن است، با وجود ترسیم عشق و عاشقی کاراکترهای ریز و درشت خود، مراقب نوع نزدیک شدن به مضمون خیانت است. البته با توجه به فرهنگ متفاوت کشوری مثل هند با جوامع غربی، عنصر خیانت نمی‌تواند موضوع مهمی در سینما و ادبیات هند باشد. با این حال، چند فیلم با مضمون خیانت، راه خود را به روی پرده سینماهای هند باز کرده است.

معروف ترین آنها «گاهی شادی، گاهی غم» ساخته کارن جوهر، فیلمساز و تهیه‌کننده سرشناس بالیوودی است. با وجود حضور هفت سوپراستار مطرح سینمای هند در این فیلم، استقبال تماشاگران هندی از آن کمتر از استقبال آنها از دیگر فیلم‌های کارن جوهر بود.

به باور منتقدان و رسانه‌های گروهی هند، نزدیک نشدن تماشاگران به فیلم، ریشه در مضمون آن داشت. از قرار معلوم، تماشاگران هندی هم چندان طرفدار آن نیستند که ستارگان سینمایشان در فیلم‌هایی بازی کنند که کاراکترهای خانوادگی آنها به یکدیگر خیانت می‌کنند.

صرفا جهت تفریح

دکتر منوچهر آشتیانی، جامعه‌شناس و پژوهشگر فلسفه  با بیان این که اساسا از دیدگاه جامعه شناسی باید بدون موضع‌گیری به معضلی ورود کرد و آن را مورد بررسی قرار داد؛ گفت: البته اگر خیانت آگاهانه انجام شود عملی تخریبی و قبیح است! او ادامه داد: بیشتر فیلم‌های ایرانی در مقایسه با فرهنگ عظیمی که داریم غیراخلاقی است و صرفا برای تفریح مردم ساخته می‌شوند.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس