آنچه در عمل فراموش شد، مردم و نظام بودند که هزینه‌های چپاول یا فقدان راهبرد اقتصادی را با تورم و بیکاری پرداخت کردند. در نگاه خوشبینانه، برجام را با ساده‌لوحی و تلاش غیرحرفه‌ای امضا کردند و «همه چیز» را «تقریباً هیچ» کردند.

  به گزارش مشرق، هادی محمدی در یادداشتی نوشت: از سه سال گذشته، یک گفتمان معیوب و بیمار که قبله عالم و مدینه فاضله توسعه انسانی، صنعتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در غرب و آمریکا متجلی می‌داند و اقتصاد و سیاست و فرهنگ را در دیپلماسی اعتمادساز و هماهنگ و همسو با آنها گره زده و یک عدم توازن در راهبردهای ملی را موجب شده، شرایط دشواری برای کشور به وجود آورده است.

این الیت سیاسی که جوهره اشرافی و بی‌رمقی آن به دلیل تجدیدنظر در بسیاری از اعتقادات و ارزش‌ها و چارچوب انقلاب و تفکر رهبری و امام (ره) سامان یافته، در تقابل و حداقل در عدم همسویی با رویکردها و اولویت‌های نظام قرار گرفته و از مدتها قبل به دنبال مدلی برای فراگیر کردن باورهای خود در کشور است.

در دو دوره و فصل حکومتی که 16 سال به طول کشید، روش‌هایی به چالش کشیدن نظام و و رهبری و بیمار کردن اندیشه‌های انقلابی و اسلامی را آزمودند تا اقتصاد و سیاست و حاکمیت را در کشور به عنوان عضوی در سمفونی غربی و وادادگی قرار دهند ولی حاصل آن، به هدف‌های بزرگ دگردیسی هویتی و فرهنگی و انقلابی نرسید. در فتنه 88 شمشیرها را از رو بستند و پرده‌دری کردند ولی رسوایی و سرافکندگی و کنار رفتن بسیاری از پوشش‌های جعلی و آشکار شدن هویت‌های عاریه‌ای را ثبت کردند.

در سه سال گذشته، از فرصت مذاکره بهره جستند تا شانس خود را برای قرار دادن نظام و رویکردها و توانمندی‌های آن در سراشیب فرسایش و تسلیم بیازمایند و در رسای «دیپلماسی تک‌موضوعی»، برای برجام غزل‌سرایی کردند و از برکات آن در سفره مردم و کشور وارونه‌سرایی کردند. برخی می‌گویند که اگر در مذاکرات برجام خیانتی در کار نباشد، این تفکر معیوب، حتی به بازی برد- برد هم باور نداشت و آن را دنبال نکرد تا ایران هم دستاوردی داشته باشد و آنچه محور اهتمام بود، کسب اعتماد آمریکا بود و بس.

دلیل آنچه گفتیم شرایط امروز اقتصاد و ملی و معیشت مردم است، در حالی که کابینه وزرای «چندصد میلیاردی» فربه‌تر شده و یک طیف از شبکه همفکران و تجار هم، که وظیفه پرداخت هزینه‌های سیاسی و انتخاباتی را دارند، به نان و آب رسیدند.

آنچه در عمل فراموش شد و هیچ اهمیتی ندارد، مردم و نظام بودند که هزینه‌های چپاول یا فقدان راهبرد اقتصادی و دیپلماتیک را با تورم و بیکاری و هزاران مشکل و معضل اجتماعی و فرهنگی پرداخت کردند. در نگاه خوشبینانه، برجام را به ساده‌لوحی و تلاش غیرحرفه‌ای امضا کردند و «همه چیز» را «تقریباً هیچ» کردند. جان کری در آخرین اظهارات خود یک بار دیگر به حقیقت برجام تأکید کرده است و آن این است که مدل برجام و محتوای آن نه تنها منافع آمریکا، اسرائیل و ارتجاع غرب منطقه را تضمین می‌کند بلکه ساز و کار آن برای نابود کردن توان نظامی یا تحت فشار گذاشتن ایران برای عقب‌نشینی از مبانی اعتقادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با عنوان موشکی و تروریسم و حقوق بشر و ده‌ها بهانه دیگر، کافیست. برجام به جز محتوای ناتوان‌کننده هسته‌ای برای ما، یک مدل و ساز و کار پیچیده و قابل گسترش و تکرار است که آمریکا را برای دستیابی به دیگر اهداف خود در ایران، قادر و توانمند می‌کند.

حاصل برجام هسته‌ای برای ایران آنقدر زیانبار است که مردم عادی هم آن را، نه با استدلال علمی و محتوایی، که با گوشت و پوست خود احساس می‌کنند. هزاران مرکز تولید و صنعت و تجارت که یا کساد شده‌اند یا کاملاً تعطیل، گواه غیرقابل انکار است.

حتی اگر ادعای رشد اقتصادی 7 درصدی و اشتغال 700 هزار نفری هم بشود، بیشتر تولید لبخند و طنز خواهد داشت تا اینکه آن را بپذیرند. البته وقتی به بودجه دولت توجه می‌شود که 70 درصد به بودجه نهاد ریاست جمهوری افزوده و حتماً هزاران نفر از بستگان و همفکران را با عناوین بی‌محتوا به کار مشغول کرده، شاید مصداق پیدا کند! مسئله این نیست که فقط در اقتصاد ملی و مقاومتی همه چیز تعطیل است و فقط سخن از آن گفته می‌شود، بلکه در راهبردهای دیپلماسی هم حالت احتضار حاکم است و هیچ ظرفیت بالقوه و بالفضل در محیط منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای کسب منافع ملی و تبدیل آن به رونق اقتصاد و معیشت مردم مشاهده نمی‌شود. دستگاه دیپلماسی به جای تلاش ایثارگونه در مسیر تدوین راهبردهای فعال و ابتکاری و قدرت‌ساز، کلاس‌های تخصصی به کارگیری ادکلن و عطر برای دیپلمات‌های زحمتکش!! برگزار می‌کند.

اکنون در مقابل ترامپ در آمریکا هستیم که بسازبفروش و تاجر و غیرقابل پیش‌بینی است و ساختارهای نظامی و سیاسی و امنیتی و قانونگذاری آمریکا، اراده‌ای همگرا برای افزایش و استمرار فشار و دشمنی با ایران دارند. اگر همانگونه که بیشتر مقامات مذاکره‌کننده و حکومتی و حتی کارشناسان همفکر آنها اعتراف کرده‌اند، برجام «تقریباً هیچ» است و «اشتباه کرده‌اند» و «عجولانه عمل کرده‌اند»، سؤال این است که برای جبران این خسارت و بی‌رمقی و بی‌مسئولیتی و فقدان تلاش و راهبرد، چه طرحی دارید؟ برای نجات اقتصاد و صنعت و معیشت مردم، اگر وزرای دولت فقط روزی سه ساعت کار می‌کنند و بیشتر به تجارتخانه‌های خصوصی مشغول هستند و دنبال رنگ و خضاب موی سر و ریش خود می‌باشند، چه باید کرد؟

دلال‌های برجام می‌گویند باید با همین برجام همزیستی کنیم و برای ممانعت از تحریم و فشارهای جدید از سوی ترامپ و آمریکا، باید از دیپلماسی ایمیلی، التماسی و شعرگونه بهره جست و امیدوار باشیم تا گرگها با هم رقابت و منازعه کنند. حتی اگر برخی غربی‌ها با ترامپ دچار چالش شوند، آمریکا از طریق قوانین خود که دیگران را مجبور به مجازات و تبعیت می‌کند، سیاست فشار و تحریم بیشتر و گسترش آن را برای امتیازات جدید دنبال خواهد کرد.

همه محاسبات پاسخ در چارچوب برجام، به سراب شباهت دارد و نتیجه‌ای ندارد تا بازدارندگی کند. حال که برجام تبدیل به دام شده و همزیستی و مدارا با آن، ایران را در مسیر و شیب فرسایش و ضعف بیشتر وارد می‌کند، آیا نیازمند راهبرد و سیاست‌های فعال و غیرقابل پیش‌بینی نیستیم؟ همانگونه که در جنگ تحمیلی و حکم اولیه حضرت امام (ره) شلیک موشک دوربرد برای «موازنه‌سازی» در مقابل وحشی‌گری صدام، قابل‌قبول نبود، آیا برای «موازنه وحشت» و «بازدارنده» نیاز به «حکم ثانویه» نداریم تا برجام برای آمریکا یک جاده یکطرفه و بی‌هزینه نباشد؟ آیا نباید به راهبردهای «موازنه هزینه و وحشت» در سطح ملی فکر کنیم و سازندگان و کاسبان برجام، وظیفه اجرای آن را داشته باشند، همانگونه که در روزهای پایانی رئیس جمهور اسبق، پلمپ مراکز غنی‌سازی در مقابل بدعهدی سه کشور اروپایی برداشته شد؟

کسانی که در سه سال گذشته فقط به مردم و نظام وعده‌های رنگارنگ داده‌اند و سراب و ویرانی اقتصاد و توانمندی‌های ملی را «درو» کرده‌اند، باید پاسخگو باشند و جبران کنند و در روزهای پایانی دولت، به شعارهای جدید و وعده‌های انتخاباتی بسنده نکنند. اگر دین و انقلابی‌گری در گفتمان تجدیدنظرکنندگان جایی ندارد، «شرافت انسانی» حکم می‌کند که بیش از این با سفره و معیشت و سرنوشت مردم بازی نکنند و زکات ثروت‌های بادآورده و رانتی را با کمی خدمت به مردم و آسایش آنها جبران کنند و هرچند به دوستی آنها با نظام امیدی نیست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس