سرویس ورزش مشرق- هنوز هم هنگامی که با مسئولان قدیمی تر باشگاه تراکتورسازی حرف می زنید، وقتی درباره سال اول حضور
کرار جاسم در این تیم صحبت به میان می آید، درباره موضوعی حرف می زنند که از بازگو کردنش در رسانه ها شرم دارند اما هوز هم پای این بازیکن می ایستند و به خاطرش لابی بازی می کنند تا یا او را به ایران بیاورند یا در صورت محرومیت، از رفقای فدراسیونی برایش بخشش بگیرند! این همه اصرار کمی مشکوک نیست؟
هافبک هجومی تیم ملی عراق در سال 2009، در فصل نهم لیگ برتر توسط فراز کمالوند به تراکتورسازی رفت و با این تیم قرارداد بست. این فوتبالیست تکنیکی و باهوش در همان دوران در تیم ملی کشورش هم از ارکان اصلی به شمار می رفت و آمده بود تا عصای دست تبریزی ها باشد اما پس از حضورش در لیگ ایران در دیدار با پرسپولیس در تبریز، وقتی با مشت به صورت محمد نوری کوبید، تحمل دخالت کمک داور بازی را نداشت و با ورود خط نگه دار به غائله، پس از هول دادن و لمس کردن بدنش یک سیلی هم نثارش کرد تا اولین فیلم اکشن خود را تمام و کمال اکران کرده باشد.
متأسفانه مدل "من بمیرم و تو بمیری" فوتبال ما سبب شد تا به جای برخورد قاطع در آن مقطع، با این فوتبالیست که لااقل باید شش ماه از هرگونه فعالیت محروم می شد، سرو ته ماجرا با 5 جلسه محرومیت و جریمه نقدی جمع شود. حتما به یاد دارید جمعی از طرفداران تیم تراکتورسازی را که با پلاکاردی در دست شعار "کرار، کرار....کرار" (!) را در پیست تارتان ورزشگاه یادگار تبریز سر می دادند و خواهان بخشش این فوتبالیست بد اخلاق بودند. آن روز باید فکر امروز را می کردیم که این بازیکن، دچار مشکلات حاد رفتاری و روحی است که اگر نبود، چرا باید چنین می کرد.
آنهایی که به تبریز رفت و آمد دارند می توانند درباره نحوه اقامت این بازیکن در این شهر از همسایگان دوران اول حضورش سئوال کنند که آداب شهرنشینی را به چه شکل رعایت می کرده است! به ویژه از ماجرایی بپرسند که همچنان اهالی باشگاه از بازگو کردن آن شرم دارند و گفته می شود اگر مصالح (!) تیم نبود، به خاطر همان ماجرا کرار را از کل ایران بیرون می کردند...! مصالحی که حتی اگر تراکتورسازی را قهرمان لیگ برتر هم می کرد، باز هم ارزشش را نداشت.
کرار البته نه تنها از این اتفاقات درس عبرت نگرفت بلکه با وجود پیش زمینه اخلاقی که داشت هنگامی که مدل برخوردهای کمیته انضباطی و اخلاقی فدراسیون فوتبال ایران با متخلفان به ویژه خودش را دید و متوجه شد، روابط به شدت بر ضوابط و قوانین سلطه دارند به ترکتازی اش ادامه داد.
تمسخر داور با دست زدن برای او، درگیری با مجتبی جباری در استقلال، مرخصی های بدون هماهنگی و بی اعتنای در بازگشت به رغم تأکید و اخطار باشگاه، توهین به فدراسیون و مسخره دانستن فوتبال ایران، درگیری با یک خبرنگار، ترک اردوی استقلال بدون هماهنگی با زنده یاد پورحیدری (سرپرست وقت) و در ادامه حاضر جوابی برای محمد نوازی از اعضای کادر فنی، گرفتن کارت زرد بی دلیل و محرومیت قبل از دربی برای اینکه به عراق برود، جنجالی که بعد از اخراج در بازی با سایپا در واکنش به تصمیم علیرضا فغانی به راه انداخت، خالی نکردن خانه ای که استقلال فصل گذشته در اختیارش گذاشته بود و ... بسیاری از این موارد که هر یک از آنها دارای پرونده ای مجزا هستند؛ البته برای فوتبال ما بد بود ولی برای این بازیکن اصطلاحا "نان کرد"!
کرار محمد جاسم ظرف این سال ها پیش از حضور در تراکتورسازی، بازیکن تیم الوکره و تیم نجف بود. زمانی که به تبریز رفت، نه هتل می ساخت، نه ماشین های شاسی بلند آنچنانی داشت که عکسش را در اینستاگرام بگذارد و نه مزرعه ای که با تفنگش در آن پرنده و گرگ (!) شکار کند. فوتبال مسخره ایران (به زعم کرار) هرچه بود، برای این بازیکن آنقدر عایدی داشت که حالا در نجف دیوارهای هتلش آسمان این شهر را بشکافد و در پارکینگش ماشین های رنگارنگ پارک شده باشد.
یکطرفه به قاضی نمی رویم و نافی توانمندی های تکنیکی این بازیکن نیستیم. فوتبالیستی که در تیم ملی کشورش هم از مهره های تقریبا ثابت سال های گذشته محسوب می شد. شعارهای نژادپرستانه تعدادی انگشت شمار از تماشاگرنماهای حاضر در ورزشگاه فولادشهر را هم تأیید نمی کنیم اما صبوری هم حدی دارد.
پرویز مظلومی وقتی دید همه پیشکسوتان استقلال و حتی پرسپولیس نسبت به بی احترامی کرار به فوتبال ایران از شدت عصبانیت دندان قروچه می کنند، چرا باز هم سراغش رفت؟ در کل آسیا هافبکی نبود که به اندازه کرار برایش بازی کند؟ در ایران 80 میلیونی فوتبالیستی مثل مجتبی حقدوستی که امروز در خط هافبک همه را برای منصوریان دریبل می کند، نبود که لباس استقلال را بر تن او بپوشاند؟ اگر مظلومی این اشتباه را کرد، از قلعه نویی بعید بود که باز هم سراغ چنین پدیده ای برود! فوتبالیستی که در همین بازی آخر با ذوب آهن نزدیک بود کار دست محبوب ترین تیم آذربایجانی ها و حتی خیلی از مردم کشور بدهد!
مثال های زیادی برای موضوع این گزارش با چاشنی توبه و گرگ یا ترحم و پلنگ وجود دارد که قطعا مربی کاربلدی همچون قلعه نویی از آنها مطلع است. از قلعه نویی که فوتبال را اگر خودش هم نتواند از طریق مشاورانش به دقت رصد می کند، سوال می کنیم که آیا واقعا "کرار افتخار فوتبال عرب است"؟ آیا اجازه دارد در اینستاگرامش بعد از بازی با ذوب آهن متن تندی علیه پارسی زبانان منتشر کرده و بعد از ساعتی با سفارش دوستان رسانه ای اش آن را بردارد؟
اسلام دین بخشایش و توبه است اما تا کجا؟ گرچه به یاد داریم وقتی مسئولان فدراسیون که این بازیکن را از حضور در فوتبالمان برای مدت دو سال محروم کرده بودند، همچنان برای استقلال به میدان رفت و کسی هم حرفی نزد. بعد هم به نفت نجف رفت و دوباره به ایران برگشت! اینجاست که به یاد مثل "حرمت امامزاده با متولی آن است" می افتیم. حالا که عزمی برای نفی چنین رویکردی در فدراسیون نیست، پس باید باز هم شاهد توهین و بی اخلاقی علیه فارس و ترک و ... باشیم؟ در این فوتبال کسی نیست جلوی این قبیل رفتارها را بگیرد؟