با هدف بازخوانی این حادثه ضد انسانی و حمایتهای انسان دوستانه جمهوری اسلامی ایران، در اقلیم کردستان عراق با «لقمان عبدالقادر محمد» رئیس جمعیت قربانیان شیمیایی حلبچه گفتگویی انجام شده است که مشروح آن در ادامه میآید:
در ابتدا مختصری در خصوص جمعیت قربانیان شیمیایی حلبچه را بیان کنید.
لقمان عبدالقادر: جمعیت قربانیان شیمیایی حلبچه سازمانی مردم نهاد است که به نمایندگی از شهیدان و قربانیان حادثه شیمیایی حلبچه فعالیت میکند.هیئت رئیسه این جمعیت از میان خانوادههای شهدا انتخاب و با رای مستقیم آنان، امور جمعیت را مدیریت میکنند.
جنابعالی به عنوان کسی که بیشتر با موضوع حادثه شیمیایی حلبچه توسط رژیم بعث در ارتباط هستید اگر تصویری از آن روزگار به ما معرفی کنید چگونه در توصیف آن سخن میگویید؟
لقمان عبدالقادر: توصیف آن زمان حلبچه و تراژدی قربانی کردن شمار زیادی از ساکنان این شهر در قاموس کلمات نمیگنجد و اگر کسی خواهان آن باشد که حادثه بمباران شیمیایی حلبچه را به نسل امروزی منتقل کند شاید چندان موفق نباشد، چنین حادثهای قابل توصیف نیست، در یک آن واحد هزاران نفر از ساکنین حلبچه شهید و شمار زیادی هم مجروح شدند که هنوز هم آثار درد و رنج ناشی از استشمام گاز خردل بر سیمای آنان دیده میشود، مجروحان شیمیایی حلبچه زندگی طاقت فرسایی دارند که بار سنگین این درد و غم را فقط آنان توانستهاند بر دوش بکشند. مردم بیپناه حلبچه در آن حادثه اسفناک به سوی مرزهای جمهوری اسلامی ایران شتافتند، نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آن دوران به شیوه مناسبی از آنان استقبال کردند، مجروحان حلبچهای توسط پاسداران و دیگر مامورین ایرانی به شهرهای مختلف این کشور اعزام شدند و در بیمارستانها و مراکز درمانی مورد مداوا قرار گرفتند. در آن دوران توسط جمهوری اسلامی ایران با هدف معرفی و اطلاع رسانی شایسته حادثه حلبچه و اوج اقدامات ضد انسانی رژیم بعث صدام، شماری از مجروحان به کشورهای اروپایی اعزام شدند که اینجانب نیز در قالب گروهی به آلمان اعزام شدم. با بهبودی نسبی برایم مشخص شد که مادر، دو برادر، دو خواهر و همسرم در آن حادثه شهید شده بودند و بیش از پیش وضعیت روحی و روانیم را به هم ریخت.
رژیم صدام عامل اصلی حادثه شیمیایی حلبچه محسوب میشود اما در این میان نقش کشورهای دیگر هم غیر قابل انکار است، کشورهایی که حکومت صدام را تسلیح و سلاحهای کشتارجمعی را در اختیار آن گذاشتند. در این خصوص جمعیت شما چه عملکردی داشته است؟
لقمان عبدالقادر: یکی از مهمترین اهداف تاسیس جمعیت قربانیان شیمیایی حلبچه، شکایت علیه هر شخص و جریانی بوده است که به نوعی در تسلیح رژیم صدام دست داشتهاند، سال 2012 اولین پرونده ما در کشور فرانسه علیه شرکتهایی که سلاحهای کشتار جمعی را در اختیار صدام گذاشته بودند به صورت قانونی آغاز شد. جمعیت قربانیان شیمیایی حلبچه توانسته است گروهی از وکلای بینالمللی را با هدف شناسایی شرکتها و اشخاص همکار صدام و آغاز روند دادرسی این پرونده ها به کار گیرد، خوشبختانه تاکنون اسنادی دال بر مشارکت 27 شرکت خارجی به دست آمده است در حالیکه ما اسامی 450 شرکت خارجی همکار رژیم صدام را در پروسه تسلیح در اختیار داریم و تلاش خواهیم کرد اسنادی را برای اثبات عمل غیرانسانی آنها به دست آوریم. از دید حلبچهایها شرکتها و اشخاص و جریانهای خارجی در پروسه تسلیح رژیم بعث به سلاحهای کشتارجمعی در ردیف جنایتکارانی همچون صدام هستند و لازم است به سزای اعمال خود برسند چرا که اگر سلاحهای آنان نبود حکومت عراق توانایی انجام چنین اعمال ضد انسانی را نداشت.
در آن زمان، جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری بود که با آغوش باز به استقبال آوارگان و ستمدیدگان حلبچه شتافت، چرا دیگر کشورهای منطقه از منظر انسانی چنین نگاهی به قضیه حلبچه نداشتند؟
لقمان عبدالقادر: در آن زمان، جمهوری اسلامی ایران به واسطه جنگ تحمیلی عراق از نزدیک با اعمال ضدانسانی و وحشیانه این رژیم آشنایی داشت و میتوانم بگویم که با کردها در جبهه مشترکی بودند و همین امر مبنای همکاری مشترک ما بوده است. از همان روزهای ابتدایی حادثه حلبچه، ایران به یاری ما شتافت و همکاری و حمایتهای جمهوری اسلامی ایران فراموش نخواهد شد و ما به عنوان جمعیت قربانیان شیمیایی حلبچه و به نمایندگی از خانوادههای شهدا و مصدومان این حادثه به صورت رسمی مراتب تقدیر خود را به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران اعلام کردهایم.
در آن روزگار که جهان به طور کلی به ما پشت کرده بود، جمهوری اسلامی ایران و نگاه انسان دوستانه انقلاب اسلامی تنها حامی و میزبان شایسته ما بود. جامعه بینالملل در راستای حفظ منافع خود چشمان خود را به روی حادثه حلبچه بسته و از اهمیت این حادثه و پیگیری آن کاستند. کشورهایی که خود را مدافع حقوق بشر مینامند و حتی از حقوق حیوانات هم سخن میگویند در آن روزگار واکنشی در برابر تراژدی حلبچه نداشته و کشورهای منطقه نیز تحت تاثیر سیاست قدرتهای جهانی و حتی ترس از صدام اقدام خاصی انجام ندادند و تنها جمهوری اسلامی ایران بود که به صورت عملی از ما حمایت کرد و ما هرگز این نگاه محبت آمیز را فراموش نخواهیم کرد.
سالانه گروههایی از پزشکان متخصص ایرانی با هدف ویزیت رایگان مصدومان شیمیایی حلبچه به اقلیم کردستان سفر می کنند. از زبان جنابعالی به عنوان مسئول مستقیم این مصدومان، جزئیات همکاری جدید ایرانی ها را در ارتباط با حادثه حلبچه می شنویم.
لقمان عبدالقادر: سال 2009 گروهی از پزشکان متخصص ایرانی در زمینه مصدومان سلاحهای شیمیایی به اقلیم کردستان عراق دعوت شدند، افرادی همچون دکتر مصطفی نادری و دکتر قانعی که از طریق جمعیت قربانیان شیمیایی سردشت با آنان آشنا شدهایم، از طریق نمایندگی حکومت اقلیم در تهران هماهنگیهای لازم صورت گرفت و این اقدام ما مقدمهای برای اقدامات دیگر در این حوزه شد. بعد از آن در دو مرحله دیگر ما شاهد حضور پزشکان متخصص ایرانی در حلبچه بودهایم، ما خواستار آن هستیم که در شهر حلبچه کلینیک ویژه درمان مصدومان شیمیایی وجود داشته باشد و از تجربیات بالای ایران در این زمینه استفاده کنیم، ما به کشورهای گوناگون سفر کردهایم، گروههای مختلفی هم از کشورهای دیگر به حلبچه آمدهاند، در طول این سفرها و بازدیدها به صراحت از جانب اروپاییها به ما اعلام شده است که ایران مهمترین کشور در درمان مصدومان شیمیایی است و تواناییهای این کشور در کشورهای اروپایی یافت نمیشود، زیرا ایران خود از قربانیان حملات شیمیایی در جنگ هشت ساله بوده و توان متخصصان این کشور در حد و اندازههای بسیار بالایی است. از دولت جمهوری اسلامی ایران نیز درخواست میکنیم که همچنان حمایتهای خود را از حلبچهایها ادامه دهد، به ویژه در اعزام گروههای پزشکی که از نیازهای اصلی ما در این مقطع به شمار میرود.
رسانه های ایرانی در معرفی حادثه حلبچه به جهانیان در آن زمان چه نقشی داشتند؟
لقمان عبدالقادر: رژیم بعثی صدام در کارنامه ننگین خود موارد زیادی را نسبت به کردها به ثبت رسانیده است، به دلیل آنکه این اعمال ضد انسانی اسناد تصویری ندارند همچون افسانهای مانده و اطلاعات زیادی در خصوص آنها در دست نیست، اما آنچه که حلبچه را از حاشیه به کشورهای جهان معرفی و برگ برنده ما در دفاع از مظلومیت قربانیان این حادثه محسوب میشود عملکرد شایسته رسانههای جمهوری اسلامی ایران در آن زمان است. ما معتقدیم که تصاویر و گزارشهای خبری فعالین رسانه ای ایران توانست حلبچه را به جهان معرفی و موجب آن شده است که زندگی در حلبچه تداوم داشته باشد. حلبچه به لطف همکاری و فعالیت رسانه ای ایرانی ها در جهان امروز نامی آشنا است. البته ما هم تلاش کردهایم این خدمات ایرانیها را ارج نهیم، در یادمان قربانیان حلبچه مجسمه یادبود خبرنگاران ایرانی نصب شده است و مردم با دیده احترام بدانها مینگرند، در شهر حلبچه پارکی به نام «کبری حمیدی» نامگذاری شده است که همچون مادری مهربان یکی از کودکان حلبچهای را به فرزندی پذیرفت، ما نسبت به دوستان خود وفادار هستیم.
سخن پایانی؟