به گزارش مشرق، ساعت 9 صبح روز چهارشنبه اول دی ماه سال 95 تهران - ضلع شمال غربی میدان انقلاب.
 
به گفته مسئول نقلیه باید منتظر یک پژو با نمره شخصی باشم تا به همراه آقای راننده عازم مأموریتی کاری به مقصد قم و روستاهای اطراف شوم.
 
چند ثانیه‌ای می‌گذرد تا اینکه گوشی تلفن زنگ می‌خورد و صدایی از پشت تلفن می‌گوید من در جلوی دکه روزنامه فروشی پارک کرده‌ام.
 
آقای راننده است و وقتی مشخصات ماشین را می‌پرسم همزمان با چشمانم نیز حوالی خود را می‌گردم و نهایتا در کسری از ثانیه ماشین را پیدا می‌کنم.
 
سلام و احوالپرسی کرده و به راه می‌افتیم تا پیش از ساعت 12 به شهر قم برسیم. قرار است مهندس را در شهر قم و در حرم حضرت معصومه ببینیم و مدخل مأموریت از آنجا باشد.
 
عوارضی را که رد می‌کنیم کمی چشمهایم در گرمای آفتاب قبل از ظهر گرم می‌شود و آرام آرام خوابم می‌برد تا اینکه تلفن همراهم زنگ می‌خورد بعد از پاسخگویی صدایی آن طرف خط می‌گوید برنامه مهندس تغیییر کرده است قبل از حرم به دیدار آیت الله حسینی بوشهری می‌روند.
 
پس از ورود به شهر قم با کمی تلاش دفتر آیت الله را پیدا می‌کنیم و وارد می‌شویم و مهندس هم می‌رسد و به این ترتیب اولین برنامه سفر آغاز می‌شود.
 
ریاست کمیته امداد را یک پست نبینید یک مسئولیت ببینید
 
پس از آنکه مهندس فتاح رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره) در مpضر آیت الله حسینی بوشهری درخصوص فعالیت‌های این نهاد انقلابی مطالبی را می‌گوید آیت الله حسینی خطاب به فتاح می‌گوید: نکته‌ای که جنابعالی و همکارانتان باید به آن توجه ویژه داشته باشند این است که شما به کارتان و جایگاهتان به عنوان یک پست نگاه نکنید.
وی ادامه می‌دهد شما باید این را یک مسئولیت برای خدمت به مردم تلقی کنید و تلاش کنید تا در این مسیر به مردم کمک کنید.
 
آیت الله بوشهری نکته دیگری هم به فتاح می‌گوید و از او می‌خواهد تا حسن خلق و رفتار پسندیده را در میان همکاران خود بیشتر تقویت کند که این موضوع از جانب فتاح مورد تأکید قرار گرفته شده و می‌گوید که از چندی قبل در این باره تذکراتی داده است.
 
پس از آنکه فتاح توضیحات خود را ارائه کرد و آیت الله حسینی بوشهری هم تذکراتی به مهندس داد نوبت به اقامه نماز جماعت ظهر و عصر شد آن هم در محضر آیت الله.
 
همه اعضا دفتر می‌آیند و اینگونه چهار صف نماز جماعت تشکیل می‌شود و نماز خوانده می‌شود. با مصافحه حسینی بوشهری و آقای مهندس دیدار اول به پایان می‌رسد و گروه 9 نفره عازم حرم حضرت معصومه(س) می‌شود.
 
راه انداختن کار مردم ارجح به زیارت
 
ماشین ها با سرعت کوچه پس کوچه های قم را طی می‌کنند و بعد از گذشت دقایقی به حرم حضرت معصومه(س) می‌رسند همین که فتاح از ماشین پیاده می‌شود و به سمت حرم می‌رود زنی میانسال جلوی آقای رئیس را می‌گیرد از او می‌خواهد به درد و دلش گوش دهد.
 
فتاح می‌ایستد برخی می‌گویند آقا زیارت دیر شد می‌گوید کار مردم را باید راه انداخت بعدا زیارت می‌رویم.
حرفهای زن را می‌شنود نامه‌اش را می‌گیرد می‌خواهد راه بیافتد که از زن می‌پرسد در نامه‌تان شماره تلفن قید کرده‌اید؟
 
می‌خواهد بعد از مطالعه نامه حتما با زن تماس گرفته و حل شدن مشکلش را جویا شود.
 
از میان صحن عبور می‌کند خیلی سریع راه می‌رود اما در میانه مسیر پیرمردی 70 ساله یا کمی بیشتر با ظاهری نامناسب همین که از کنار دستی خود می‌پرسد و می‌فهمد فتاح رئیس کمیته امداد است به سراغ وی می‌آید.
 
مهندس مجددا می‌ایستد حرفهای مرد که درگوشی منتقل می‌شود را می‌شنود سرش را به نشانه تأیید و گوش کردن به حرف پیرمرد تکان می‌دهد و یکی از مسئولان همراه را صدا می‌کند.
 
آقای فلانی حرفهای این آقا را بشنوید و کارش را راه بیاندازید
 
پیرمرد می‌گوید خودتان دستور مستقیم بدهید.فتاح می‌گوید خیالتان راحت به ایشان گفتم حتما مشکل شما را حل کنند.
 
پیرمرد فتاح را رها می‌کند. آقای رئیس به کفشداری حرم می‌رسد و کفش‌ها را گوشه‌ای گذاشته و اولین کاری که می‌کند عکاسی که به همراهش آمده را صدا می‌کند.
می‌گوید خواهش می‌کنم در حرم دیگر از من عکس نگیرید هم حواس من پرت می‌شود و هم مردم حواسشان پرت می‌شود و شآن زیارت این نیست که عکسبرداری شود.
 
فتاح زیارت نامه را می‌خواند و طوافی هم به دور ضریح مطهر حضرت معصومه(س) می‌کند به قسمت بالا سر می‌رود تا نماز بخواند اما در همین فاصله چند قدمی چندین آشنا و دوست قدیمی را می‌بیند با همگی خوش و بش می‌کند و حال و احوالشان را می‌پرسد و به چند نفری هم به شوخی می‌گیود که خانه تان کجاست که مهمانتان شویم.
 
فتاح قصد می‌کند تا بر مزار آیت الله بهجت و سایر علمای مدفون در حرم حضرت معصومه(س) هم فاتحه بخواند، اما همین رفت و آمد در حرم باعث می‌شود چند نفری به سراغ مهندس بیایند و با او صحبت کنند.
 
مهندس هم بعد از شنیدن سخنان این افراد هر یک را به یکی از معاونین همراهش معرفی می‌کند و می‌گوید آقای فلانی کار ایشان را راه بیاندازید.
 
مهندس و همراهان مهمان دارالضیافه حضرت معصومه(س)
 
با بیرون آمدن از حرم مقصد بعدی دارالضیافه حرم یا همان آشپزخانه حضرتی است که قرار است برای آنکه در طول سفر انرژی داشته باشیم ناهار را مهمان حضرت معصومه باشیم.
 
جایتان خالی پس از چند دقیقه منتظر ماندن بشقاب عدس پلو و ماست و نان را پیش رویمان می‌گذارند و این چنین می‌شود که مست عطر غذای حضرتی می‌شویم.
 
کار کردن در قم از سخت ترین مسئولیت‌هاست
 
بعد از صرف ناهار قصد خروج از حرم و عزیمت به دفتر استاندار قم را داریم که پیش از سوار شدن به خودروها مهندس متوجه حضور یکی از جانبازان دفاع مقدس در ماشینش می‌شود.
گویا او را از قبل می‌شناسد با او روبوسی می‌کند و حال و احوالش را می‌پرسد و بعد از دقایقی از او خداحافظی کرده و سوار ماشینش می‌شود.
 
به دفتر استاندار قم می‌رسیم وارد طبقه مورد نظر که می‌شویم مسئولان حاضر در دفتر استاندار چند نفری شان مهندس را از قبل می‌شناسند و گویا خاطراتشان زنده می‌شود.
حالا فتاح در جمع دوستان قدیمش قرار گرفته و آقای استاندار هم آمده به استقبالش و به این ترتیب جمعی 15 یا بیشتری وارد اطاق استاندار می‌شوند و با هم خوش و بش می‌کنند.
 
فتاح به مشکلات و سختی‌های کارهای اجرایی و عمرانی در شهر قم اشاره می‌کند و همچنین سخن از طرح‌های اجرایی کمیته امداد می‌زند.
 
وی ادامه می‌دهد که زیبنده نظام نیست که این میزان مددجو در کشور وجود داشته باشد و می‌گوید که ما از مدیرکل امداد قم خواسته‌ایم در جهت خودکفایی و اشتغالزایی و در نهایت خروج مددجویان از پوشش امداد گام بردارد
 
سید مهدی صادقی استاندار قم هم می‌گوید باید برای انجام هر کاری برنامه داشت و همه چیز را در کنار هم دید تا بتوان به توسعه متوازن رسید.
 
وی می‌گوید که در دوره جدید فعالیت امداد در قم کارهای خوبی انجام شده و استانداری قم نیز تمام تلاش خود را خواهد کرد تا به اندازه و توان خود به اینها کمک کند.
 
دوچرخه و ماشین کنترلی نصیب دو کودک مددجو شد
 
مقصد بعدی فتاح کوه سفید است. منطقه‌ای که حدودا 40 کیلومتری قم است. قرار است فتاح به خانه یکی از مددجویان برود. وارد خانه می‌شویم البته هنوز نمی دانم اطلاق واژه خانه برای آن مخروبه درست است یا نه.
 
مرد خانواده ماه‌ها قبل در یک تصادف فوت کرده و ضارب هم از صحنه گریخته است. حالا زنی جوان سرپرست خانواده‌ای شده است که دو کودک 10 و 4 ساله دارد.
 
خانه از دو اطاق تشکیل شده که یکی از اطاق‌ها آشپزخانه و حمام است و دیگری انگار پذیرایی و اطاق خواب.
سقف خانه ترک برداشته است و کاه گل‌های سقف نمایان شده است. گویا در برف و باران اخیر هم نم و رطوبت به داخل خانه راه پیدا کرده است.
 
گنجه‌ای که پیش از این کمد بوده است را خالی کرده‌اند و حالا با کشیدن پلاستیک در داخلش و کشیدن یک شیلنگ که حکم دوش دارد آنجا را حمام کرده‌اند.
 
مادر خانواده می‌گوید پسرها اینجا حمام می‌کنند و خودش هم با سختی حمام می‌کند.
 
هوای خانه سرد است زیرا تنها یک بخاری برقی کل خانه را گرم می‌کند. مادر خانواده می‌گوید روزها که در اطاق جلویی هستیم بخاری در اینجا روشن می‌شود و شبها که به اطاق پشتی می‌رویم بخاری را به آنجا می‌بریم تا آنجا که فضای خواب است را گرم کند.
 
فتاح در بهت خرابی و وضع معیشت خانواده مانده است. می‌نشیند در اطاق و شیرینی آورده شده را تقدیم مادر خانواده می‌کند.
 
از حال و روزشان می‌پرسد که متوجه می‌شود برادران همسر این زن برای انحصار وراثت به زن سرپرست خانواده اولتیماتوم داده‌اند تا هرچه سریعتر یکی از اطاق ها را تخلیه کند.
مادر خانواده می‌گوید هنوز دادگاه رای صادر نکرده است تا بتوانیم از دیه همسرم استفاده کنیم.
 
فتاح با کودکان خوش و بش می‌کند و از پسر بزرگ خانواده که می‌گوید 10 ساله است می‌پرسد اگر قرار باشد هدیه‌ای به شما بدهم آن هدیه را چه کار می‌کنی.
 
پسر خانواده که نمی‌داند هدیه چیست می‌گوید هر چه باشد آن را برای یک روزی پس انداز می‌کنم.
 
فتاح از جواب پسر بچه خوشنود می‌شود و با تعجب رو به مادر خانواده می‌گوید خیالتان راحت. پسرتان نه تنها می‌تواند بهترین پزشک جراح شود بلکه اقتصاددان هم می‌شود.
 
فرزند دوم خانواده که 4 ساله است کم رو و خجالتی است کمتر حرف می‌زند اما نهایتا سر صحبتش باز می‌شود و می‌گوید یک ماشین کنترلی دلش می خواهد.
 
سرانجام فتاح به همراهانش دستور می‌دهد که برای پسر بزرگ خانواده یک دوچرخه و برای پسر کوچک یک ماشین کنترلی بخرند.
 
از مادر خانواده می‌پرسد شما تا به حال زیارت مشهد رفته‌اید. مادر خانواده می‌گوید بیش از 10 سال است زیارت مشرف نشده‌ایم.
 
فتاح می‌گوید شما به همراه فرزندانتان و مادرتان از طرف امداد به سفر مشهد می‌روید فقط قول دهید ما را برای خدمت رسانی بیشتر دعا کنید.
با دستور فتاح مقرر می‌شود مادر خانواده و بچه‌هایش به بخش جعفرآباد منتقل شوند تا در آنجا نزدیک مادر بزرگشان باشند و برایشان خانه‌ای فراهم شود و بخش حقوقی امداد هم پیگیری حکم دادگاه باشد تا دیه مرد خانواده به فرزندانش برسد.
 
هنوز در بهت خانه و وسایل و خرابی‌های در و دیوار هستم که موقع رفتن فرا می‌رسد. بغض عجیبی در گلویم مانده که چرا اقوام و فامیل، این زن و بچه‌هایش را رها کرده‌اند و به آن‌ها نمی‌رسند.
 
موتور سیکلت سهم جوان 20 ساله/خانواده‌ای که با قول فتاح مشهدی شدند
 
مقصد بعدی فتاح 20 کیلومتر آن طرف تر یعنی منطقه صیدآباد است.
 
بعد از گذشت از جاده‌ به روستایی می‌رسیم که به زور 40 خانواده در آن زندگی می‌کنند.
 
از میان پرچین‌های خود ساخته و انبوه سگ‌هایی که معلوم نیست پاسبان هستند یا وحشی گذر می‌کنیم تا مهمان خانواده‌ای شویم که پدر خانواده از کار افتاده است.
 
وارد خانه می‌شویم به اینجا هم مثل خانه قبلی نمی‌شود گفت خانه. اطاقی 24 یا 30 متری که هنوز وسع خانواده به سفید کاری آن نرسیده است.
نمای دیوار ها گلی است و خانواده حتی پول گچ هم نداشته اند تا فقط آن را سفید کنند.
 
با اینکه چند لامپ در خانه روشن است و از سقف آویزان شده هنوز هم خانه تاریک است زیرا گل و خاک رس نمی‌گذارند نور پخش شود.
 
فتاح می‌نشید ما هم در کنارش. با مادر و پدر خانواده که این روزها حال خوشی ندارند خوش بش می‌کند.
 
از حالشان می‌پرسد متوجه می‌شود که پدر خانواده یک سالی هست که از کار افتاده شده و نمی‌تواند کار کند و مادر خانواده سرپرست خانواده شده است.
 
در خانه یک پسر و دو دختر مانده‌اند. پسری بیست ساله که کاری ندارد و دوسالی می‌شود از سربازی فرار کرده و دختری که 14 ساله است و یک دختر هم کوچکتر.
 
مادر خانواده که قرار است نان آور آنها هم باشد دست راستش را گرفته، انگار مشکلی دارد.
 
زبان درد و دلش باز می‌شود می‌گوید دو هفته قبل دستش در چرخ سبزی خردکنی گیر کرده و حالا بعد از خوب شدن قدرت حرکت دستش را در برخی جهات از دست داده است.
 
می‌گوید به یک درمانگاه رایگان مراجعه کرده و آنجا خیلی دل برای درمانش نسوزانده‌اند و سرسری درمانش کرده‌اند.
 
فتاح به یکی از همراهانش می‌گوید سریعا ایشان را به یک پزشک متخصص ارجاع دهید تا به طور کامل درمان شوند ایشان قرار است نان آور خانواده باشد.
 
یکی دیگر از دستورات فتاح این است که هر چه سریعتر داخل خانه مرتب شود دیوارها سفید کاری شوند و سر و سامانی بگیرد.
یکی از دغدغه‌های اعضای خانواده آب شرب است. آب در این روستا هنوز طعم شوری می‌دهد. فتاح مقداری از آب می‌نوشد و می‌گوید آب خطری برای سلامتی‌تان ندارد اما طعمش بد است.
 
دستور می‌دهد تا یک آب شیرین کن براساس نیاز خانواده اختصاص پیدا کند تا دیگر مجبور به تحمل طعم بد آب نباشند.
 
از اعضای خانواده می‌پرسد چند سال است به مشهد نرفته‌اید می گویند تا به حال مشهد نرفته اند.
 
می‌پرسد دوست دارید بروید؟ اشک در چشمان مادر خانواده حلقه می‌زند گریه اش را نمی‌تواند کنترل کند و می‌گوید مگر می‌شود کسی دلش نخواهد برود زیارت؟
 
فتاح دستور می‌دهد خانواده به مشهد فرستاد شوند تا زیارت کنند. و باز هم از آنها می‌خواهد تا دعایش کنند برای خدمت بیشتر.
 
پسر خانواده از فتاح اجازه می‌خواهد تا حرف بزند فتاح می‌گوید بگو عزیز دلم.
 
می‌گوید من در کنار عوارضی می‌ایستم تا از آنجا به صورت روزمزد برای کارگری بروم اگر یک وسیله شبیه موتور داشته باشم می‌توانم برای کار به هر جایی بروم و نان آور خانواده باشم.
سر شوخی فتاح با پسر جوان باز می‌شود می‌گوید کمی چهره‌ات به ادمهای شلوغ می‌خورد پسر جوان با خنده می‌گوید نه شلوغ نیستم و بالاخره قرار می‌شود اگر مادر خانواده رضایت دهد به صورت مشارکتی پسر جوان صاحب موتور سیکلت شود.
 
مادر خانواده می‌گوید دنبال یک وام خود اشتغالی است برای آنکه بتواند تعدادی گوسفند بخرد و از آنها بره بگیرد و به این ترتیب زندگی‌شان را رونقی ببخشد اما مشکلش این است که بانک‌ها دنبال ضامن می‌گردند و می‌گوید از وسط یک روستا که هیچ کدامشان کار دولتی ندارند ضامن چگونه جور کند.
 
فتاح می‌گوید گرفتن وام یک چیز است و پرداخت اقساط آن یک چیز دیگر حالا ما سفارش می‌کنیم تا خیرین اگر شد ضمانت شما را انجام دهند.
 
فتاح از یکی از بخش‌های خانه که گویا حمام است اما در و پیکری ندارد بازدید می‌کند و به همراهانش می‌گوید در کنار سفید کاری و مرتب کردن آن اطاق این حمام و به اصطلاح آشپزخانه را هم تعمیر مرتب کنید.
 
غروب آفتاب نزدیک شده است هوا کمی سرد شده و دیگر باید به قم بازگشت رمقی به جانمان نمانده نه از خستگی و طول مسیر بلکه از مشکلاتی که با چشم خود دیده‌ایم.
از خانواده و همسایه‌ها خداحافظی می‌کنیم و راه قم را در پیش می‌گیریم. اما همراهان در سکوت فرو رفته اند زیرا فقر را بیش از آنچه تصور می‌کرده‌اند، دیده‌اند.
 
دیدار با مددکاران طرح مددکاری اسلامی/مددجویان ولی نعمت ما هستند
 
فتاح بعد از بازگشت به قم و حضور در اداره کل کمیته امداد این شهر با مددکاران طرح مددکاری اسلامی دیدار کرده و به صورت مستقیم در جریان روند فعالیت‌های این طرح قرار گرفت.
 
در ابتدای این دیدار اکبر میرشکار مدیرکل کمیته امداد امام خمینی استان قم‌ با بیان اینکه فعالیت‌های فرهنگی باید به صورت ویژه برای خانواده‌های امداد مورد توجه قرار گیرد، اظهار کرد: خدمات این اداره‌کل به خدمات‌رسانی صحیح امدادگران وابسته است به همین علت طی ماه‌های اخیر کارگاه‌های مطلوب آموزشی برای این افراد برگزار شده است.
 
همچنین حجت‌الاسلام جواد توحیدی‌منش مدیر موسسه فرهنگی هنری سفیران انقلاب سطح‌بندی خانواده‌ها با استفاده از رویکردهای جدید را یکی از دستاوردهای طرح مددکاری اسلامی برشمرد و گفت: خانواده‌های متعادل که از نظر فرهنگی مشکل خاصی نداشته اما درگیر بحران‌های اجتماعی هستند در این دسته‌بندی‌ها مورد توجه قرار می‌گیرند چراکه برخی از این خانواده‌ها مشکل خاصی نداشته و می‌توانند حرکت‌های فرهنگی از جمله هیأت‌های مذهبی و کارآفرینی‌های مختلف را رقم بزنند.
 
در این دیدار رئیس کمیته امداد امام خمینی خاطرنشان کرد: خداوند متعال و پیامبران الهی مددکاران هستند و امام خمینی(ره) قبل از تاسیس جمهوری اسلامی کمیته امداد امام خمینی را ایجاد کرد تا فلسفه فکری خود را مبنی بر لزوم حمایت از مستضعفان را به جامعه القا کند.
 
سید پرویز فتاح با تاکید بر اینکه مددجویان ولی نعمت کمیته امداد امام خمینی هستند، تصریح کرد: نظام اسلامی مدیون این ولی نعمت است چراکه انقلاب اسلامی، ولایت فقیه و امنیت کنونی با اهتمام مستضعفان وجود دارد.
 
خیریه‌ها رقیب امداد نیستند
 
اما دیدار با مددکاران طرح مددکاری اسلامی آخرین برنامه فتاح در روز اول دی ماه نبود زیرا که وی با حضور در سالن جلسات اداره‌کل کمیته امداد امام خمینی استان قم با جمعی از خیرین دیدار و گفت‌و‌گو کرد.
 
در ابتدای این دیدار مدیرکل کمیته امداد امام خمینی قم با بیان اینکه خیرین ظرفیت‌های مطلوبی را در استان قم ایجاد کرده‌اند، اظهار کرد: این مجموعه با استفاده از ظرفیت خیرین می‌تواند از وابستگی‌های دولتی رهایی یافته و به صورت مردمی اداره شود.
 
اکبر میرشکار با تاکید بر اینکه استان قم به سمت کاهش جمعیت خانواده‌های نیازمند در حال حرکت است، اضافه کرد: اداره‌کل کمیته امداد امام خمینی در برنامه‌های مختلف برای کمک‌رسانی به فقرا از خیرین مردمی عقب‌تر است.
 
همچنین سید منصور برقعی قائم مقام رئیس کمیته امداد امام خمینی در این جلسه با بیان اینکه این نهاد به دنبال خدمات‌رسانی مطلوب‌تر به نیازمندان است، عنوان کرد: مسؤولان کمیته امداد امام خمینی نسبت به استفاده از مشارکت خیرین مردمی اهتمام جدی دارند و قم با ویژگی‌های برتر می‌تواند به عنوان یک الگو به استان‌های مختلف کشور معرفی شود.
 
رئیس کمیته امداد امام خمینی نیز در این جلسه از امدادرسانی به فقرا به عنوان صدقه جاریه نظام اسلامی نام برد و گفت: اکنون با وجود اینکه قدرت‌های استکباری مقابل نظام اسلامی قرار گرفته اند، این نظام توانسته در عرصه‌های مختلف به پیروزی برسد؛ فعالیت برای فقرا سعادت دنیا و آخرت را برای مردم و مسؤولان نظام اسلامی به دنبال دارد.
 
پرویز فتاح با بیان اینکه برخی از نهادها به دنبال موازی کاری با کمیته امداد امام خمینی هستند، تصریح کرد: با وجود اینکه ساماندهی خیریه‌ها نمی‌تواند تاثیر قابل توجهی بر منابع داشته باشد اما جلوگیری از این مشکل باید مورد توجه قرار گیرد.
 
فتاح در بخشی از سخنان خود عنوان کرد: ما هیچ گاه خیریه‌ها و نهادهای کمک رسان را رقیب خود نمی‌دانیم بلکه معتقدیم آنها هم دست یاری رسان کمیته امداد هستند.
 
پرهیز از سیاسی‌کاری، استفاده حداکثری از منابع محدود، لزوم مردمی بودن کمیته امداد امام خمینی، وجود نهادهای موازی با کمیته امداد امام خمینی، رتبه‌بندی نکردن خانواده‌های نیازمند و نبود ساماندهی مطلوب در جذب مشارکت‌های مردمی و توزیع آنها از دغدغه‌های مطرح شده توسط خیرین مردمی در این جلسه بوده است.
 
بعد از این دیدار و صرف شام روز اول سفر رئیس کمیته امداد به پایان رسید و وقت استراحت شد اما مقرر شد صبح زود فتاح برای بازدید از محل جمع آوری صدقات بازدیدی داشته باشد.
 
شما مأموران جمع آوری صدقات پیام رسان امداد هستید
 
صبح دومین روز سفر استانی فتاح به قم از ساعت 6 بامداد آغاز شد و مقرر شد به محل جمع آوری صدقات شهر قم برویم همانجایی که پولهای ریخته شده مردم در صندوق‌های صدقات شمارش شده و به بانک تحویل داده می‌شود.
 
با حضور در ساختمان مورد نظر با راهنمایی مسئولان همراه به زیر زمین ساختمان رفتیم همانجایی که کیسه‌های پلمب شده پول وارد ساحتمان شده و بعد از تخلیه وارد فاز شمارش می‌شود.
 
فتاح با کارمندان این بخش صحبت می‌کند از آنها درباره چگونگی جمع آوری پولها پرس و جو می‌کند و در نهایت از آنها درباره خاطراتشان می‌پرسد.
فتاح دو طبقه بالاتر می‌رود تا به جایی برسد که مأموران جمع آوری صندوق‌های صدقات خانگی حضور دارند از سختی کارشان می‌پرسد از اینکه هر کدامشان به چند خانه سر می‌زنند و به نظرشان حجم کمک مردم تغییری کرده است یا نه؟
 
آقای رئیس از برخورد مردم می‌پرسد و در می‌یابد که گویا همه جور آدمی در بین کمک کنندگان به امداد حضور دارد. از کسی که فحش می‌دهد و از کسی که با روی خوش مأموران امداد را می‌پذیرد.
 
وی خطاب به مأموران جمع آوری صندوق‌ها می‌گوید شما پیام رسان امداد هستید و با ضرب و تقسیمی که وجود دارد شما هر ماه با میلیونها نفر ارتباط دارید در کل کشور.
 
وی افزود: شما باید با روی خوش و خلق نیکو با مردم سخن بگویید و بدانید که می‌توانید در مدتی کم و با هزینه اندک پیام ما را به مردم برسانید.
 
مأموران جمع آوری صندوق‌ها برخی مشکلاتشان را به فتاح می‌گویند و فتاح قول می‌دهد در حد امکان به آنها کمک کند و در نهایت به مدیر کل استان دستور می‌دهد تا کارمندان این ساختمان را به خاطر سختی کارشان با هدیه‌ای شاد کند.
 
120 بشاگردی کربلایی شدند/آرزوی دیدار رهبری را داریم
 
رئیس کمیته امداد امام خمینی پس از بازدید از محل جمع آوری صدقات به مجمتع فرهنگی حضرت معصومه(س) رفت که قرار بود مراسم افتتاحش با حضور مسئولان برگزار شود.
 
120 نفر از مددجویان بشاگرد اولین مهمانان این مجتمع اقامتی فرهنگی بودند که فتاح به میان آنها رفته و قرار بود برای آنها در حضور استاندار و نماینده مجلس شورای اسلامی سخن بگوید.
 
پس از صحبت‌های فتاح سخن از کربلا و امدادگری حضرت امام حسین به میان آمد و فتاح گفت به نظرم می‌رسد شما عزیزان تا به حال حرم امام حسین را زیارت نکرده‌اید اما مشتاق این زیارت هستید.
 
سراسر سالن همایش مجتمع غرق در گریه و زاری شد فضای روحانی خاصی در جلسه حاکم شد تا اینکه فتاح گفت همه شما عزیران مهمان کمیته امداد هستید برای سفر به عتبات عالیات.
 
در این لحظه صدای گریه و زاری حاضرین چندین برابر شد و برای دقایقی فتاح سکوت کرد و به این ترتیب 120 مددجوی اهل بشاگرد کربلایی شدند.
 
دیدار با مقام معظم رهبری آرزوی بشاگردی ها
 
پس از پایان مراسم افتتاح این مجتمع فتاح به میان جمع صمیمی مددجویان رفت و با هر کدام سخن گفت اما نکته جالب اینجا بود که تعدادی از مددجویان از فتاح خواهشی عجیب داشتند.
 
این افراد به فتاح گفتند می‌دانیم شما با مقام معظم رهبری دیدار خواهید داشت از شما می‌خواهیم به امام‌مان بگویید بشاگردی ها هیچ خواسته‌ای ندارند جز اینکه نور چهره شما بر آنها بتابد و بتوانند شما را از نزدیک ببینند.
 
فتاح گفت: من نمی‌توانم قول دیدار با رهبری را به شما بدهم اما حتما این موضوع را خدمت ایشان می‌گویم هرچند که رهبری بارها درباره بشاگردی ها به بنده و دیگران توصیه کرده اند و بدانید که رهبری شما را فراموش نکرده و دوستتان دارد.
 
صدور دفترچه درمانی برای مددجویان کمیته امداد
 
اما فتاح بعد از افتتاح مجتمع فرهنگی حضرت معصومه به مرکز امور بانوان کمیته امداد قم که برای  نخستین بار در کشور راه‌اندازی شده بود رفت.
 
فتاح با اشاره به اینکه مددجویان کمیته امداد از مجموعه هزینه‌های درمانی، پنج درصد می‌پردازند، گفت: ما به دنبال این هستیم که مددجویان ریالی پرداخت در بخش درمان نداشته باشند.
 
وی افزود: با توجه به اینکه آمارها نشان می‌دهد مددجویان از ارائه کارت بیمه خود در مراکز درمانی خودداری می‌کنند به دنبال این هستیم که تا پایان سال جاری برای آنان دفترچه درمانی صادر کنیم.
 
وی همچنین در دیدار با رئیس این مرکز و معاون وی از آن ها خواست تمام تلاش خود را مبذول دارند تا حالا که برای اولین بار در کمیته امداد مدیر زن انتخاب شده است این تجربه موفق بوده و به سراسر کشور تعمیم داده شود.
 
باید سعی کنیم اعتماد مردم به کمیته امداد بیشتر شود  
 
اما فتاح در میانه دومین روز از سفر خود به شهر قم به دیدار آیت‌الله نوری همدانی رفت.
 
وی اظهار کرد: مردم در شرایط سختی به سر می‌برند و کمیته امداد خیل عظیمی از افراد نیازمند را زیرپوشش قرار داده است که این مسئله نشانه رکود اشتغال، رونق نداشتن اقتصاد و اشکالات مدیریتی در کشور است.
 
فتاح افزود: کمیته امداد امام خمینی از ارزش‌های انقلاب اسلامی، یادگار امام و شجره‌ طیبه است و مقام معظم رهبری نسبت به این نهاد توجه بسیاری دارند و در این راستا نیز همواره تذکراتی را مطرح می‌کنند.
 
رئیس کمیته امداد بیان کرد: باید سعی کنیم اعتماد مردم به کمیته امداد بیشتر شود و در صورت جلب اعتماد، مردم کمک بیشتری به این نهاد خواهند داشت؛ مشکل مردم این است که گمان می‌کنند کمیته امداد امام خمینی اعانات و صدقات را برای امور غیرفقرا صرف می‌کند.
 
وی افزود: در این راستا باید شفاف‌سازی صورت گیرد و اطلاع‌رسانی صحیح به مردم انجام شود و کمیته امدادی‌ها هم باید بسیجی‌وار و داوطلبانه نسبت به خدمت کردن به مردم اهتمام داشته باشند.
 
فتاح تصریح کرد: باید به مردم اطمینان دهیم که از کمک‌های آنان در امور غیرفقرا هزینه نمی‌کنیم و در این راستا هماهنگی‌های خوبی با دولت برای جلب اعتماد مردم صورت گرفته است.
 
باید تلاش کنیم ویژگی حمایت از محرومان در حوزه صیانت شود
 
فتاح پس از دیدار با آیت الله نوری همدانی به مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه رفت تا با آیت‌الله علیرضا اعرافی دیدار کند.
 
آیت الله اعرافی گفت: کمیته امداد، نهادی خدمتگزار و موفق است که جا دارد قدردان زحمات این نهاد در امور مستضعفان باشیم.
وی با بیان اینکه هویت کمیته امداد را باید هویت اسلامی و انقلابی بدانیم، تصریح کرد: اگر همه کمیته امداد را به‌عنوان یک‌ نهاد ارزشی بنگرند، در پیشبرد امور این نهاد بسیار مؤثر است.
 
مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور اضافه کرد: کمیته امداد برآمده از متن انقلاب است برخلاف برخی نهادهای انقلابی که به‌ مرور زمان حذف و یا ادغام شدند، کمیته امداد هویت خود را حفظ کرد و امیدواریم تجربه خدمت به محرومان در این نهاد صیانت شود.
 
آیت‌الله اعرافی ادامه داد: تجربه خدمت به نیازمندان و محرومان از مرزهای کشورمان گذشته و در حال فرامرزی شدن است، هرچند که مشکلات اعتباری موجب کاهش این مسئله شده است ولی به دنبال گسترش و توسعه این تجربه به کشورهای اسلامی هستیم.
 
وی با بیان اینکه تجربه خدمت به محرومان باید به جبهه مقاومت نیز برده شود، گفت: در این راستا حوزه‌های علمیه می‌توانند همکاری‌های لازم را با کمیته امداد داشته باشند.
 
امام‌جمعه قم با تأکید بر اینکه گسترش فرهنگ خدمت به محرومان نیازمند اعتبار خاصی نیست، عنوان کرد: انتقال تجربه در حوزه به سهولت صورت می‌گیرد زیرا روحانیون در طول تاریخ، ضمن اینکه هدایتگری مردم را بر عهده‌ دارند، دستگیری از مستضعفان را نیز در دستور کار دارند.
 
آیت‌الله اعرافی اضافه کرد: باید تلاش کنیم ویژگی حمایت از محرومان در حوزه صیانت شود و روحانیون همراه با امداد در این مسیر حرکت کنند.
 
روز خود را با انداختن صدقه در صندوق کمیته امداد آغاز می‌کنم
 
فتاح رئیس کمیته امداد عصر روز پنجشنبه و در آخرین دیدار سفر دو روزه خود به دیدار آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی مرجع عالیقدر رفت.
 
این مرجع عالیقدر در دیدار با فتاح گفت: چند کار است که ضرورت دارد کمیته امداد آنها را انجام دهد. اولین کار این است که به مردم بگویید از پول صدقات آنها حقوق پرسنل خود را نمی‌دهید، دوم اینکه به آنها بگویید پول صدقات مردم را به خارج از کشور نمی‌برید و سوم اینکه به آنها بگویید زکات هر منطقه را در همان منطقه هزینه می‌کنید.
وی تصریح کرد: اینها را اطلاع‌رسانی دقیق کنید زیرا سرمایه کمیته امداد همان اعتماد مردم است و هر چه این اعتماد بیشتر شود موفقیت‌های شما هم بیشتر خواهد شد.
 
این مرجع عالیقدر تصریح کرد: گزارش مالی خود را پایان هر سال با رقم دقیق، میزان هزینه و میزان درآمد به مردم ارائه کنید زیرا اینها خیلی مؤثر خواهد بود در این که مردم به کمیته امداد اعتمادشان بیشتر از گذشته شود.
 
آیت‌الله مکارم شیرازی گفت: نکته دیگر این است که کمیته امداد یکی از ابتکارات امام راحل بود گاهی انقلاب‌ها یک متنی دارند و یک حواشی که گاهی حواشی از متن ارزشش کمتر نیست. کمیته امداد شاید یک حاشیه باشد اما اهمیتش از متن انقلاب کمتر نیست.
 
وی با اشاره به اینکه من هر روز، روز خود را با انداختن صدقه در صندوق صدقه کمیته امداد آغاز می‌کنم، گفت: خیلی از مردم دلشان می‌خواهد به نیازمندان کمک کنند اما شاید نسبت به کمیته امداد نگرانی داشته باشند که باید شما تلاش کنید با اعتمادسازی این مشکلات و ترس‌ها از بین برود.
 
این مرجع عالیقدر گفت: یکی دیگر از نکاتی که شما باید به آن توجه کنید این است که مسائل فرهنگی خانواده‌ها باید برای شما دارای اهمیت باشد و به مسائل فرهنگی توجه ویژه کنید. من این را به شما بگویم که به نظر من برخی مسائل و بیماری‌های اقتصادی امروز کشورمان ناشی از همین مسائل فرهنگی است.
 
آیت‌الله مکارم شیرازی افزود: همچنین از شما می‌خواهم که کارهایتان را اولویت‌بندی کنید. یعنی مشکلات و مسائل را احصا کنید و با تشخیص هر اولویتی آن را انجام دهید.
 
این مرجع عالیقدر به یکی از وظایف دولت اشاره کرد و گفت: دولت باید بیش از پیش به امداد کمک کند و به نوعی مشکلات احتمالی برنامه‌ها و کارهایش را با همین پرداخت صدقه حل کند.
 
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست
 
هرچند فتاح رئیس کمیته امداد در خلال سفر دو روزه خود به شهر قم و دیدار با مراجع و علما و افتتاح مرکز فرهنگی اقامتی حضرت معصومه(س) از خانه تعدادی از مددجویان بازدید کرده و دستورات خوبی را برای سر و سامان دادن به اوضاع درهم آنها صادر کرد اما به نظر می‌رسد بدون یک عظم ملی برای ریشه‌کنی فقر در کشور همچنان شاهد چنین مشکلاتی خواهیم بود.