به گزارش مشرق به نقل از فارس، از هفت تیر که به سمت جنوب میدان حرکت کنی و اگر پس از چند دقیقه پیادهروی نگاهی به سمت چپ بیندازی در بزرگی را میبینی که روی سر در آن نوشته شده " ورزشگاه شهید شیرودی"(امجدیه قدیم).
چند دقیقهای که جلوی در این مجموعه بایستی افراد مختلفی از جمله زن و مرد، دختر و پسر، پیر و جوانی را میبینی که با کیف و وسایل ورزشی وارد مجموعه میشوند. برخی کودکان با والدین خود میآیند و بعضیها هم با دوستان خود گروهی را تشکیل داده و به ورزش مورد علاقه خود میپردازند. تنیسور، بوکسور، فوتبالیست، جودوکار و در مجموع از هر قشری که بخواهی ورزشکار پیدا خواهد شد.
در یک روز گرم تابستان در حالی که خودم را برای تهیه گزارشی از حال و هوای یکی از قدیمی ترین ورزشگاه ها تهران آمده کرده بودم، قیافه ورزشکارانهای به خود گرفتم و وارد مجموعه شهید شیرودی شدم. از شواهد امر پیداشت که برای بازسازی این امجدیه چند سالی است که اقدماتی صورت گرفته و عده ای قصد دارند نمای این سرمایه ورزشی در مرکز شهر را تزئین کرده و رنگ و رخسار برگشته اش را جلایی بخشند. هنگام ورود به داخل ورزشگاه در گوشهای از مجموعه خاک و سنگ های ریخته شده نمای بدی را به وجود آورده بود.
تعجب کردم، اما زمانی که دیدم روی دیوارها نوشته شده "سالن بدمینتون" و " سالن بوکس" و غیره، مطمئن شدم که درست آمدهام! با خود گفتم خدایا اگر این محل تمرین ورزشکاران است، چرا چنین دیوارهایی دارد؟! چرا وسط این مجموعه این همه آجر و وسایل ساختمانی ریخته شده است؟ چرا دیوارها و سالنهای این مجموعه اینقدر فرسوده است؟ تصمیم گرفتم به داخل چند سالن بروم تا با اوضاع آنها بیشتر آشنا شوم.
چشمم به نوشته ای خورد که پشت آجرها و وسایل ساختمانی قرار گرفته بود و رویش درج شده بود: "سالن بوکس از این طرف".
وارد این سالن شدم، اما داخل رینگ و فضای تمرینی نیز هیچ فرقی با شرایط بیرونی نداشت. فکر کردم اشتباه آمدم! چون هیچ چیزش شبیه سالن تمرین بوکس نبود.
تعداد زیادی میله در وسط سالن و چند کیسه بوکس نصف و نیمه! هم در انتهای سالن وجود داشت. از نگهبانی که پشت میز نشسته بود با تعجب پرسیدم: اینجا سالن بوکس است؟! او نیز با لبخندی پاسخ داد: بله!
گفتم کسی هم اینجا تمرین میکند؟ گفت: بله، ملیپوشانی هم داریم که به اینجا میآیند و تمرین میکنند. وارد که شدم چندین بوکسور را دیدم که در رینگی مشغول به تمرین بودند. به سراغ یکی از آنها رفتم و سلام کردم. به او گفتم خبرنگار فارس هستم و میخواهم با مشکلات شما آشنا شوم. در جواب من آهی کشید و گفت: شرایط بدی نداریم! گفتم: یعنی شما از این امکانات راضی هستید؟ گفت: ای آقا! چی بگم؟ همینو از ما نگیرن!
گفتم: از لحاظ تمرینی مشکلی ندارین؟ گفت: مشکل که خیلی داریم. رینگی که ما روی آن تمرین میکنیم بسیار خطرناک است و هیچ امنیتی ندارد. زمانی اینجا کیسه بوکسهای خوبی داشت، اما نمیدانم چی شد که همه آنها جمع شد و سالن هم به این روز افتاد؟
چند دقیقهای با او همراه شدم و پس از آن به بیرون سالن آمدم و تابلوی بزرگی دیدم که نوشته شده بود "استخر روباز". گفتم یک سری هم به استخر بزنم. اینجا شرایط فرق می کرد و میتوانستی از اول مطمئن باشی که درست آمدهای! استخر روباز و مرتبی بود، اما یکی از کارگران در کنار آن فعالیت می کرد و یک نگهبان هم داشت. از نگهبان پرسیدم: کسی اینجا شنا میکند؟ گفت: خیر. هنوز استخر افتتاح نشده است. این استخر 7، 8 سال است که بازسازی میشود و هنوز به بهرهبرداری کامل نرسیده است.
بی خیال استخر شدم و تصمیم گرفتم سری به چمن ورزشگاه شیرودی بزنم. همان جایی که اولین ورزشگاه برگزاری مسابقات فوتبال بود و بازیکنانی چون پرویز قلیچ خانی، حسن حبیبی، همایون بهزادی، عزیر اصلی، ناصر حجازی، علی پروین، پرویز دهداری، صفر ایرانپاک، ایرج دانائیفرد و ... در این ورزشگاه توپ زدهاند.
همین طور در حال بازدید از زمین های چمن بودم، سکوت مرگبارش و چمن های کوتاه و بلند آن گواهی می داد که دیگر خبری از آن تشویق های آخر هفته هواداران در دهه های30، 40، 50 یا 60 وجود نخواهد داشت. زمین چمن بهانه ای است تا دوومیدانی کاران برای استفاده از پیست به آنجا بروند و در یک فضایی بدون- هیاهو و سر و صدا تمرین کنند و سرعت گام هایشان را ارزیابی کنند.
روزگاری در همین ورزشگاه فریاد الگوها و ستاره های فوتبال ایران طنین انداز بود و حالا سکوتی در آن حکمفرماست که پیشکسوتان فوتبالی ایران راحت تر و بهتر می توانند در این باره اظهار نظر کنند.
پس از عبور از کنار زمین چمن، ناگهان چشمم به تابلویی خورد که نوشته شده بود "هیئت کاراته استان تهران"، اما این قسمت دیگر واقعا هیچ شباهتی به بخش اداری یک فدراسیون نداشت! وارد مجموعه که شدم دیدم درها قفل است و همه رفتهاند. به راه خود ادامه دادم تا به استادیوم امجدیه برسم، اما این بخش هم چیزی جز فرسودگی و خرابی نداشت. سکوهای نامناسب و خرابیهای دور تا دور زمین چمن.
این شرایط و امکانات را که دیدم متاثر شدم. گفتم مگر نه اینکه شیرودی قدیمیترین ورزشگاه ایران است؟ پس چرا اوضاعش به این روز در آمده و رسیدگی لازم به آن نمیشود؟ تصمیم گرفتم پیش مدیر مجموعه بروم و دقایقی با او هم کلام شوم و در مورد برنامهها و شرایط مجموعه سوالاتی را بپرسم.
به دفتر طباطبایی رفتم و خودم را معرفی کردم. مسئول دفتر وی گفت که آقای طباطبایی به جلسه شرکت توسعه رفته و نیم ساعت دیگر میآید. گفتم نیم ساعت که چیزی نیست، منتظر میمانم تا بیاید. خلاصه نیم ساعت آقای مدیر 2 ساعت به طول انجامید. سرانجام به اتاق وی رفتم.
سلام. آقای طباطبایی چه مدتی است که مدیر مجموعه شیرودی هستید؟
سلام. تقریبا یک سال میشود که در این مجموعه فعالیت میکنم، اما 10، 15 سال تجربه مدیریت در مجموعههای مختلف را دارم.
شیرودی قدیمی ترین ورزشگاه ایران است؟
بله. شیرودی 70، 80 سال قدمت دارد و از سالهای دور مسابقات مختلف در این ورزشگاه برگزار میشد. از سال 1319 این ورزشگاه میزبان رقابتهای گوناگون بوده تا هماکنون که برخی از مسابقات در این مجموعه برگزار میشود.
با توجه به اینکه این مجموعه چندین دهه پیش ساخته شده است، آیا برنامهای برای ترمیم و رسیدگی به شرایط آن دارید؟
بله. ما از زمانی که این مسئولیت را قبول کردیم، 3 برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را در دستور کار خود قرار دادیم. در برنامه کوتاه مدت قصد داریم پروژههای نیمه کاره را تمام کنیم. 2 پروژه نیمه کاره بسیار مهم در این مجموعه وجود دارد که چندین سال راکد باقی مانده بود. یکی استخر روباز که 7 - 8 سال راکد بود و دیگری استخر سهگانه که 18 سال راکد بود. ما در این یک سال با کمک سازمان تربیت بدنی توانستیم این دو استخر را تا مراحل بهرهبرداری پیش ببریم تا پس از آن در اختیار فدراسیون شنا قرار دهیم. سر دری برای مجموعه درست کردیم و شرایط برای رفت و آمد مردم مهیا شد. شیرودی یکی از مجموعههای ورزشی است که روزانه 7 تا 10 هزار ورزشکار را به خود میبیند و جا دارد تا بیش از این میزبان مردم باشد.
اما سالنهای مجموعه خیلی مناسب نیست و به نظر نمیرسد که تا چند سال آینده جوابگوی ورزشکاران باشد.
قبول دارم که برخی سالنهای مجموعه فرسوده شده و مشکلاتی در شیرودی وجود دارد، اما نکتهای که باید توجه کنید این است که اگر شما محل فرسودهای را هر چه بازسازی کنید باز هم سال آینده و یا چند سال بعد دچار فرسودگی میشود. قسمت اعظم مجموعه شیرودی تبدیل به کارگاه ساختمانی شده بود و برای حل این مشکل باید برنامه اساسی در این زمینه طراحی شود و در همین زمینه ما اقداماتی را آغاز کردهایم.
این اقدامات در چه راستایی است؟
بسیاری از اماکن ورزشی شهید شیرودی کاربری لازم را ندارند. مثلا سالن صخره نوردی مناسب این رشته نیست. این سالن مربوط به چیز دیگری بوده و بعدها به عنوان این رشته بهرهبرداری شده است. شاید اصلا سالن بوکس به درد این رشته نخورد. هماکنون در حال مطالعه کارشناسی هستیم تا به مرور زمان این کاربریها را تغییر دهیم. مثل اینکه آشپزخانهای به مرور زمان تبدیل به خوابگاه شود. تا پایان سال به مطالعات خود ادامه میدهیم و برنامه جامعی را تدوین میکنیم.
زمین چمن امجدیه نیز قدیمیترین زمین فوتبال است و تقریبا از زمانی که فوتبال به ایران آمد بازیکنان در این زمین بازی کردند و پیشکسوتان خاطرات زیادی از این ورزشگاه دارند. شرایط این زمین چگونه است؟
چمن ورزشگاه مطلوب است و با توجه به اینکه چمن طبیعی است هزینه بالایی برای نگهداری آن صرف میشود. ما از چمن مصنوعی نمیتوانیم استفاده کنیم، زیرا در مرکز شهر هستیم و برای نگهداریش مشکلاتی داریم. چمن مصنوعی در نقاط گرم دچار بوی لاستیک و نامطلوبی میشود که هم به بازیکنان آسیب میرساند و هم سایر افراد اذیت خواهند شد.
با این شرایط پس چرا مسابقاتی در این ورزشگاه برگزار نمیشود؟
ما آمادگی خود را اعلام کردهایم، اما بحث برگزاری مسابقات برعهده هیئت فوتبال است. برگزاری مسابقات نیاز به مجوز شورای تامین دارد و به علت محدودیتهای ترافیکی و ظرفیت پارکینگ، این امکان وجود ندارد. هر چند که هماکنون نیز مسابقاتی از لیگ دسته اول و دوم، امیدها و جوانان برگزار میشود.
یعنی فقط مشکلاتی ترافیکی است؟ امجدیه از لحاظ دیگر آمادگی میزبانی دارد؟
بالاخره یک سری مشکلاتی وجود دارد. جایگاه تماشاگران نیازمند مقاومسازی و بازسازی است که فاز اول آن را آغاز کردهایم و در صورت رسیدن اعتبار، فاز دوم را نیز برنامهریزی میکنیم.
چه زمانی این برنامهها نهایی خواهد شد؟
هر چه زودتر این کار را شروع کنیم بهتر خواهد بود. راههای بهرهبرداری مناسب از این مجموعه را دنبال میکنیم تا از این وضعیت خارج شود. ما یکی از مجموعههای ورزشی هستیم که روزانه تعداد زیادی مراجعهکننده داریم و باید با برنامهریزی اساسی به فکر بازسازی آن باشیم. باید در کنار مشکلات، کارهای صورت گرفته را نیز دید و تنها نیمه خالی لیوان را نگاه نکرد. مشکلاتی وجود دارد، اما باید مقایسه ای با گذشته کرد و کارهای انجام شده را دید.
بله؛ حتما این گونه است.