سرویس فرهنگ و هنر مشرق - یعقوب توکلی مورخ نامآشنا و متعهد تاریخ معاصر، در عصر یک روز پاییزی در طبقه سوم آپارتمانی در حوالی میدان شهدای تهران، میزبان جمعی از اهالی ادبیات، فرهنگ، هنر و رسانه بود.
در ابتدای دیدار، توکلی با تشبیه قضایا و مسائل تاریخی به آبی که از بسترهای گوناگون میگذرد گفت: قضایا و مسائل تاریخی، بسته به اینکه از چه بستر تاریخی و جغرافیایی عبور میکنند، رنگ آن بستر را به خود میگیرند؛ مانند آبی که از بستر خاکی بگذرد و گل آلود شود. زدودن خاک از این آب گلآلود و صافشدن دوباره آن مستلزم طی زمان و عبور دوباره این آب از بستری شنی است. بنابراین مسائل تاریخی قضایای یکدستی نیستند که بتوان در هر شرایطی به راحتی درباره آنها حکم صادر کرد.
در ابتدای دیدار، توکلی با تشبیه قضایا و مسائل تاریخی به آبی که از بسترهای گوناگون میگذرد گفت: قضایا و مسائل تاریخی، بسته به اینکه از چه بستر تاریخی و جغرافیایی عبور میکنند، رنگ آن بستر را به خود میگیرند؛ مانند آبی که از بستر خاکی بگذرد و گل آلود شود. زدودن خاک از این آب گلآلود و صافشدن دوباره آن مستلزم طی زمان و عبور دوباره این آب از بستری شنی است. بنابراین مسائل تاریخی قضایای یکدستی نیستند که بتوان در هر شرایطی به راحتی درباره آنها حکم صادر کرد.
مشاهده تصویری از مصاحبه توکلی با سمیر قنطار، در نشریهای که روی میز پذیرایی قرار داشت بهانهای شد که از او بخواهیم بخشی از خاطرات حضور در لبنان و مصاحبه با شخصیتهای لبنانی را برایمان نقل کند. توکلی نیز با روی باز در اینباره آغاز سخن کرد و گفت: لبنانیها و بهویژه اهالی جنوب آن عِرق و عُلقه خاصی نسبت به ایران و ایرانی جماعت دارند.
او یکی از دلایل این علاقه و احترام را حضور شخصیتهایی از ایران در لبنان میداند که هر یک ویژگیهای برجسته و منحصربفردی داشتند. شهید شاطری ازهمینهاست. از منظر او، شهید شاطری فرشتهای بود که تاکنون نظیرش در کشور دیده نشده است. نمونهدیگری از این افراد خارقالعاده، شهید غضنفر رکن آبادی بود که به گفته وی کمتر انسانی را آن هم در بین سیاسیون و با اشتغالات سیاسی میتوان به آن درجه از اخلاص پیدا کرد. البته آینه وجود لبنانیها هم خیلی صاف و خالص است. انسانهای دینداری که نوای روحبخش دعای کمیل را میتوان شبهای جمعه در کنار شهرها و روستاهای مناطق شیعهنشین و در کنار هر سنگری در کنارههای مرزی شنید.
خاطره دیگر این مؤلف کتابهای درسی تاریخ دبیرستان، مربوط بود به جواد قصبی فرمانده امل در جنوب که اسرائیلیها 18 سال او را به بهانه شرکت در پروندهراما، زیر شکنجههای سنگین جسمی و روحی قرار داده بودند و نتوانسته بودند در نهایت او را بشکنند. دختر این آزاده شجاع، بعد از اسارت او به دنیا میآید و ایشان از آن بی خبر است. زندانبان اسرائیلی عکس دخترش را فقط یکبار به او نشان میدهد و از آن بعد از آن به عنوان مستمسکی برای شکنجه روحی استفاده میکند.
محمدرضا رفت و رضاخان برگشت
نقد و بررسی سریال معمای شاه، به دلیل وجه تاریخی سریال، موضوع دیگری بود که مهمانان از استاد توکلی خواستند درباره آن صحبت کنند. وی گفت: معمای شاه به لحاظ آن چه که دارد روایت میکند درست است و به تاریخ وفادار است؛ اما درستی که از صدهزار موضوع مهم فقط به یک مورد آن پرداخته است. وی خاطرنشان کرد: مردم ما نمیتوانند تصور کنند که پهلویها چقدر فاسد بودند. بهعلاوه همین مقدار فسادی را هم که در سریال نشان میدهند از زبان یکی از نزدیکان محمدرضا، یعنی حسین فردوست، دوست و همکلاسی مدرسه محمدرضا روایت میشود. اعتقاد دیگر این استاد تاریخ دانشگاه به سریال معمای شاه، نپرداختن به شخصیت محمدرضا پهلوی، در دوره بعد از کودتای 28 مرداد است. وی گفت: شخصیت محمدرضا بعد از کودتا، با قبل از آن تفاوت ماهوی پیدا میکند. وی به سخنی از حضرت امام خمینی(رحمهاللهعلیه) در همین باره اشاره کرد که فرموده بودند: محمدرضا رفت و رضاخان برگشت. محمدرضا بعد از کودتا با حمایت شدید جمهوریخواهان آمریکا، ساواک بیرحم و بسیار خشن را فعال میکند و حتی قانون اساسی را تغییر میدهد.
روشنفکران ما از ملی شدن نفت جلوتر نیامدهاند
صحبتهای بعدی استاد توکلی به نقد جریانات روشنفکری در ایران اختصاص داشت: روشنفکر دانشگاهی ما، هنوز در خواب و خیال مشروطه و نهضت ملی است و از آن جلوتر نیامده است. وی با طرح این پرسش که آیا اگر همین امروز، بسته به روز شده مصدق را وسط بگذاریم از عهده حل مشکلات کلان کشور بر میآید؟ خاطرنشان کرد: مصدق با روحیه اشرافیگری که داشت با مختصر تهدید فدائیان اسلام به رختخواب منزلش کوچ کرد. این را مقایسه کنید با شخصیت و روحیه رهبری که وسط نماز جمعه تهران منافقین بمبی را کار میگذارند و عده زیادی را شهید و مجروح میکنند ولی ایشان بدون وقفه، با شجاعت، خطبههایشان را ادامه میدهند.
استاد و مورخ تاریخ در ادامه حرفهایش گریزی به حوادث روز و وقایع منطقه زد و به صبح نو: متأسفانه بخش بزرگی از جامعه ما، هنوز نتوانسته است واقعیت تحولی را که انقلاب اسلامی در منطقه و جهان ایجاد کرده باور کنند. تفاوت باور و دیدگاه بچههایی که داوطلبانه به سوریه میروند با دیگران مشهود است و اتفاقاً اگر این راز و سر سویدا مکشوف بماند بهتر است.
مثال دیگر توکلی، قضایای عراق بود که با وجود همه مصائب و فجایع رخ داده در آن، پیادهروی چند میلیونی روز اربعین را، جلوی چشمان متعجب جهانیان به خود میبیند. موضوعی با عظمت که روشنفکر جماعت، چه روشنفکر ایرانی و چه عرب و چه اروپایی، هیچ یک سرّ آن را نمیفهمند و بهتر هم همین است که فعلاً در این شرایط آن را متوجه نشوند که نتوانند در برابر آن توطئههایی را علم کنند.