به گزارش مشرق به نقل از فارس، پايگاه خبري تحليلي "پرزن پلنت" به قلم "پاتريک هنينگسن" به بررسي دلايل اهميت سوريه در صحنه منطقهاي و تلاش آمريکا براي تغيير رژيم در اين کشور پرداخته است.
* برنامهريزي بلندمدت غرب براي تسلط بر سوريه
غرب به رهبري "باراک اوباما" که سخنگوي روابط عمومي جهانيسازي به شمار ميرود بي شک مدتها سوريه را تحت نظر داشته است. آن چه مخاطبين رسانههاي غربي اکنون انتظار دارند اين است که اول رسانهها در مورد "اسد" حکم کنند و سپس اقدامات تحريکآميز بيشتري در درون سوريه و با حمايت غرب صورت بگيرد تا نظرات جامعه بينالملل را به سمت موارد زير سوق دهد:
1- تحريمهاي بينالمللي
2- قطعنامه سازمان ملل
3- اعلام منطقه پرواز ممنوع
4- بمباران بلند مدت منطقه توسط ناتو
5- "تغيير حکومت"
* فرمول تسلط کشورهاي غربي بر کشورهاي ديگر
آمريکا، انگليس و متحدان "ائتلافي" آنها اکنون از فرمول بالا براي تسلط بر کشورها استفاده ميکنند. پس از زيادهروي آمريکا در عراق در سال 2003، اين تکنيک قابل قبول ديپلماتيک اکنون به اين شکل اجرا ميشود: آمريکا يا انگليس به سازمان ملل متحد فشار آورده و قطعنامهاي بدون سر و ته را تصويب ميکنند، سپس در منطقهاي که آن را "پرواز ممنوع" اعلام کردهاند از ناتو به عنوان بازوي شبه قانوني سازمان ملل استفاده ميکنند.
* تأمين مالي و مديريت ناآراميها در سوريه توسط عوامل خارجي
اکنون ديگر اين داستان را ميشناسيم. تحليلگران برجستهاي تا کنون نتيجه گرفتهاند که مانند ليبي، ناآراميهاي اخير در سوريه نيز از ماهها پيش برنامهريزي شده است و از همان زمان نيز رسانههاي غربي از اين ماجرا به سود خود استفاده کردهاند. تأمين مالي و مديريتي ناآراميها در سوريه نيز طبق معمول اغلب به عهده عوامل نفوذي در خارج از اين کشور است و نه افرادي که واقعاً خواهان اصلاحات هستند؛ هر چند اين چيزي است که در رسانههاي جمعي غرب تبليغ ميشود.
* تکنيک ماشين روابط عمومي جهانيسازي در سوريه خدشهدار کردن اعتبار "بشار اسد" است
همانند تکنيکي که در ليبي استفاده شد، در سوريه نيز ماشين روابط عمومي غرب اين داستان را منتشر خواهد کرد که نيروهاي "بشار اسد" به روي حاضران در "اعتراضات مسالمتآميز" آتش گشودند. سپس حکومت "اسد" را (در چشم مخاطبين رسانههاي غربي) "نامشروع" جلوه ميدهند. اين فرمولي است که ظاهراً در ليبي و تا حدي در مصر و تونس جواب داده است. سپس اقدامات ديجيتالي نيز به کمک اين روند روابط عمومي ميآيند؛ اين اقدامات شامل استفاده از شبکههاي اجتماعي اينترنتي مانند "توييتر" است و اقدامات در زمينه تغيير رژيم نيز اکثراً در قالب زبان انگليسي منتشر ميشوند.
* آمريکا، انگليس و ناتو که همگي در ليبي دخالت کردند، در صورت بروز جنگ در سوريه نيز دخالت خواهند کرد
همان طور که در مراحل آخر سقوط "قذافي" نيز ديديم، نه تنها آمريکا در زمينه اسلحههاي سنگين و ناتو در مورد نيروي هوايي از معترضان حمايت ميکنند، همچنين در مراحل آخر جنگ داخلي، تيمهاي "ام 16" انگليس نيز در محل فعاليتهاي نظامي را مديريت ميکنند و به علاوه تروريستهاي مشهور نيز به کشورهاي غربي فرستاده ميشوند و در اختيار سازمانهاي جاسوسي قرار ميگيرند. اگر سوريه نيز درگير جنگ داخلي ساختگي شود، وقوع همين اتفاقات را در اين کشور نيز ميتواند انتظار داشت.
واضح است که "بشار اسد" هرگز از قدرت کنارهگيري نخواهد کرد و همين موضوع هم تقابل ميان او و دشمنان غربياش را به وجود ميآورد که دقيقاً خواسته رسانههاي غرب است.
* تقاضاي اوباما براي کنارهگيري "اسد" از قدرت مقدمه اجراي فرمول تسلط بر اين کشور
بار ديگر، و طبق معمول، تقاضاي "باراک اوباما" براي تحريم سوريه و "کنارهگيري" "بشار اسد"، رئيسجمهور اين کشور، از قدرت همگي بخشي از روند روابط عمومي و ديپلماتيکي است که هدف آن آماده کردن زمينه براي مداخله نظامي قريبالوقوع ناتو و يا يک گروه "ائتلافي" از کشورها در سوريه است.
آمريکا پيشتر نيروهاي نظامياش را در اطراف سوريه جمع کرده و چند ماهي است که در قالب "عمليات نسيم دريا" در سال 2011 و عملياتهاي ديگر، مانورهايي را در اين منطقه اجرا ميکند.
* روابط مثبت سوريه با ايران، روسيه و "حزبالله"
نميتوان اهميت استراتژيک سوريه را در صحنه جهاني انکار کرد. همسايههاي اطراف آن اسرائيل، ترکيه، لبنان و در حال حاضر مهمتر از همه عراق هستند. مشخص است که همه اين همسايهها، شايد به استثناي لبنان، در صورت عمليات آمريکا عليه سوريه با آمريکا همکاري خواهند کرد. اما سوريه طبيعتاً همپيمان سياسي ايران، شريک تجاري روسيه و با آخرين گروه مستقل و تأثيرگذار در منطقه يعني "حزبالله"، مستقر در لبنان، شديداً هم عقيده است.
* اهميت اقتصادي و سياسي سوريه اين کشور را در اولويت جهانيسازي غرب قرار داده است
شکست سوريه و آوردن آن زير چتر جهانيسازي مانند نگيني بر انگشتري طرفداران جهانيسازي در تلاش آنان براي تسلط بر تمام خاورميانه و آسياي ميانه محسوب ميشود. به علاوه، سوريه يکي از کشورهاي مستقل از لحاظ اقتصادي در منطقه و داراي ذخاير طبيعي ارزشمند است. اين کشور به همه دلايلي که گفته شد يک اولويت بسيار مهم در خصوصيسازي اقتصادي در قالب تئوري جهانيسازي است که حکومت کنوني آن بايد ساقط شود.
* سهم اسرائيل در تغيير رژيم در سوريه به دست آوردن زمينهاي بيشتر براي اشغال است
سهم اسرائيل در تغيير رژيم در سوريه اولين و مهمترين سهم است: زمين. اگر سوريه در نهايت تسليم جهانيسازي شود و تحت کنترل اروپا و آمريکا قرار بگيرد، بلنديهاي جولان و مناطق ارزشمندي که قبلاً در قالب "جنوب لبنان" در اشغال اسرائيل بودند، دوباره کاملاً در دسترس اين رژيم قرار خواهند گرفت.
* سوريه با يکي از بزرگترين و وفادارترين ارتشهاي منطقه مطمئناً ميتواند در مقابل تلاش آمريکا براي کودتا در اين کشور مقابله کند
بر خلاف "صدام حسين" در عراق و يا "قذافي" در ليبي، اعتقاد "بشار اسد" به توانايي سوريه در جلوگيري از کودتا به پشتياني آمريکا، يک خوشبيني اشتباه نيست. بر خلاف اهداف ديگر آمريکا در منطقه که اهداف آساني بودند، سوريه داراي يکي از بزرگترين، وفادارترين و کارآزمودهترين ارتشها و نيروهاي هوايي منطقه است. اين کشور مجهز به مدرنترين سيستمهاي دفاع ضد هوايي و يک شبکه خبره و بينقص اطلاعاتي است؛ شبکهاي که دههها است بر سر راه نفوذ همسايه نزديک و دشمن سنتي سوريه يعني اسرائيل به اطلاعات اين کشور مشکلات بسياري را ايجاد کرده است.
* "بشار اسد" هشدار داد که غرب در صورت مداخله نظامي در سوريه قادر به تحمل پيامدهاي آن نخواهد بود
در ادامه گزارش "يو اس اي تودي" آمده است: "اسد در مورد هر گونه دخالت نظامي مانند ليبي هشدار داد و اظهار کرد که "هر نوع اقدام نظامي عليه سوريه موجب پيامدهايي خواهد شد که (غرب) تحمل آن را ندارد." تا کنون هيچ برنامه بينالمللي جدي براي اجراي چنين عملياتي مطرح نشده است؛ تا حدي به اين دليل که معترضين گفتهاند که نميخواهند کشورهاي غربي در سوريه دخالت کنند.
"اسد" روز چهارشنبه به "بان کي مون"، رئيس کل سازمان ملل، اعلام کرد که عملياتهاي نظامي و امنيتي در سوريه متوقف شدهاند. عليرغم اين ادعاي "اسد"، اقدامات دولت همچنان ادامه دارد؛ هر چند با شدتي کمتر.
ميتوان تخمين زد که تلاش کشورهاي غربي براي جذب سوريه در تئوري جهانيسازي و جايگزيني رژيمي که تسليم آمريکا، اروپا و اسرائيل باشد به جاي دولت "بشار اسد"، روندي طولاني، پر هزينه و بسيار دشوار خواهد بود. گذر زمان نيز به نفع کشورهاي غربي نيست. عليرغم پيروزيهاي اخير محور آمريکا - اروپا - اسرائيل در شمال آفريقا، توانايي آنها در تحمل فشارهاي سياسي و اقتصادي داخلي زير سؤال است.
* غرب احتمالاً در ماههاي آينده اقدامات زيادي را در سوريه انجام خواهد داد
به دلايلي که ذکر شد، ماههاي آينده احتمالاً شاهد اقدامات مرتب غرب خواهد بود؛ اقداماتي که طراحان در واشنگتن، لندن و تلآويو اميدوارند منجر به تسريع بيثباتي در سوريه و در نتيجه تغيير رژيم در اين کشور شود. اين اقدامات ممکن است شامل عملياتهاي پيشگيرانه همانند "تلاش براي ترور" "بشار اسد"، رئيسجمهور سوريه، توسط عوامل جاسوسي غربي و يا اسرائيلي حاضر در منطقه باشد.