به گزارش مشرق،‌ رجانيوز نوشت: آيا همان طور که مسلمانان ماه رمضان را ماهي مبارک و مقدس مي‌دانند، آنها نيز در ماه سپتامبر براي خود شانس و يمني قايل هستند؟!
شايد با توجه به شعارهاي تبليغاتي و جنجال‌هاي رسانه‌اي مبني بر «لائيکيسم، سکولاريسم و...» و هم چنين نمايش‌هاي بسيار جدي سران غرب در ارتباط با «جدايي دين از سياست»، بسيار گمان کنند که واقعاً قدرت‌هاي بزرگ و سران اقتصادي و سياسي آنها به هيچ دين و مکتبي پايبندي ندارند و به جز عينک «علم تجربي»، هيچ عينکي بر چشم ندارند، اما اغلب آنها بسيار متعصابه «شيطان پرست» و عضو تشکيلات فراماسون هستند و به همين دليل است که تمام اصول فراماسوني را رعايت کرده و از نمودهاي ماسوني در طرح لوگوها و آرم‌هاي کارخانجات، کالاها يا محصولات و حتي آرم شبکه‌هاي تلويزيوني و... استفاده مي‌کنند.
در مورد شيطان‌پرستي در قالب تشکيلات ماسوني که صهيونيسم يکي از اولاد ناخلف آنهاست و سراني که به صورت اعتقادي و تشکيلاتي وابسته به اين مذهب و تشکيلات هستند، اميد داريم که پس پايان تحقيقات اطلاعاتي خوب، مفيد و مستندي ارائه شود، اما در اين مقوله فقط به توجه و اعتقاد آنها به ماه «سپتامبر» اشاره مي‌شود.
شيطان‌پرست‌ها اعتقاد و علاقه‌ي خاصي به ماه سپتامبر دارند! شايد آغاز رسمي تشکيلات شيطان پرستي ماسوني در ماه سپتامبر بوده است و به همين دليل صهيونيسم را هم در ماه سپتامبر نطفه‌گذاري کردند و همه‌ي حوادث سياسي مهم عالم، به ويژه حوادثي که در راستاي تشکيل حکومت جهاني ماسوني مي‌باشد، از دو قرن پيش تا کنون در ماه سپتامبر پايه گذاري شده است، که جدول آنها از تاريخ 1814 تا 2010 به شکل ذيل است.
اگر چه جهان پر التهاب ما هر روز شاهد وقوع حوادث دلخراشي چون جنگ،‌ قتل عام زنان و کودکان، نسل‌کشي، ترور و...، به عامليت مستقيم يا غير مستقيم آمريکا مي‌باشد، اما دعوت عجيب کشيش شيطان‌پرست آمريکايي از مردم ايالت خود براي شرکت در مراسم به آتش کشيدن قرآن [که يکي از شروط ماسوني و عبادات شيطان‌پرستي است] در ماه سپتامبر 2010،‌ ذهن را به ياد خودزني آمريکا در انفجار برج‌هاي دوقلو و نيز بخشي از ساختمان پنتاگون و بهانه قراردادن اين خودزني براي اشغال نظامي و مستقيم افغانستان انداخت.
اشغال نظامي افغانستان و تقويت حضور نظامي آمريکا در منطقه، ذهن را بدين سو کشاند: اولين نشست قدرت‌ها براي تقسيم جهان بين چهار قدرت موسوم به «کنگره وين» نيز در ماه سپتامبر بود – ترور مک کينلي رئيس جمهور آمريکا و روي کار آمدن روزولت و تغيير تاريخ سياسي جهان در ماه سپتامبر بود – سقوط حکومت عثماني در ماه سپتامبر بود – اعلام جنگ ژاپن به آمريکا و جنگ جهاني دوم – ترور رئيس جمهور و نخست وزير جمهوري اسلامي ايران – ترور احمد شاه مسعود در افغانستان و.... بسياري از حوادث سرنوشت‌ساز ديگر در ماه سپتامبر بود...، لذا اين سؤال ذهني پيش آمد که با توجه به اعتقادات، پايبندي و تعصبات شديد قدرت‌هاي بزرگ سياسي و اقتصادي جهان به شيطان‌پرستي که در قالب تشکيلات «ماسوني» تعريف مي‌شود و حتي صهيونيسم بين‌الملل نيز يکي از مواليد ماسون است،‌ آيا «سپتامبر» براي آنان ماه مقدس و مبارکي است؟
از اين رو تصميم برآن شد تا کليه‌ي حوادث عمده‌ي جهان که نقش تعيين کننده‌اي در تغيير و تقرير سرنوشت‌ کشورها و ملت‌ها و در راستاي تحقق هدف غايي که تشکيل دولت واحد جهاني به مالکيت «شيطان بزرگ» داشتند استخراج شود.
نتايج اين مطالعات نه تنها ذهنيت فوق را تشديد، تأييد و تصديق کرد، بلکه منجر به دستيابي به اطلاعات تاريخ سياسي بسيار جالب، مدون و مستندي شد که تحت عنوان (رمز سپتامبر)، به کاربران و محققين گرامي هديه مي‌شود.

12 سپتامبر 1814
اولين توافق رسمي براي تقسيم دنيا بين چهار قدرت بزرگ وقت صورت پذيرفت! که منجر به برگزاري «کنگره وين» گرديد ، چهار قدرت وقت و رؤساي آنها عبارت بودند از:
الف - انگلستان: شالبران ‌ب- روسيه: تزار الکساندر پ- اتريش: فرانسيس اول ت- پروس (آلمان): ويلهلم سوم
يک مورخ فرانسوي: حقوق عمومي از اين پس جزء حقوق قدرتمندها نخواهد بود.
شايد به خاطر همين آغاز رسمي جهانخواري، اين ماه براي غربي‌ها (به ويژه آمريکا) خوش يمن تلقي شده است؟!

سپتامبر 1822
انجام گردهمايي وفرفن «Verone». در اين نشست کشورهاي «روس، پروس، فرانسه و اتريش» براي دخالت مستقيم در جنبش‌هاي آزادي خواهانه کشورهاي ديگر به توافق رسيدند!

28 سپتامبر 1854
قبل از آن که جنگ روسيه با عثماني که به «جنگ کريمه» معروف است آغاز شود، روسيه ايران را مجبور به عقد تعهد مبني بر عدم دخالت کرد.

سپتامبر 1870
کشور پروس (آلمان) با حمايت قوي انگليس ناپلئون را شکست مي‌دهد. اين شکست باعث مي‌گردد تا نام فرانسه از گروه ابر قدرت‌ها محو شود و دست از حمايت عثماني بردارد. با تضعيف فرانسه بحران بالکان شکل مي‌گيرد، تجزيه عثماني و نظر دوختن ابرقدرت‌ها‌ي باقيمانده به بوسني و هرزگوين قوت مي‌گيرد و تغيير سرنوشت فلسطين آغاز مي‌شود!

6 سپتامبر 1901
مک کينلي رئيس جمهور وقت آمريکا ترور مي‌شود و معاون وي «روزولت» که از حزب جمهوري‌خواه بود قدرت را در به دست مي‌گيرد؟! و با روي کار آمدن وي، سياست‌هاي خارجي آمريکا به‌طور کلي تغيير مي‌يابد.
هاوارد بيل مي‌گويد: اگر چه روزولت مواهب صلح را ارج مي‌نهاد، ولي در نهان آرزوي هيجان جنگ داشت.

سپتامبر 1908
بحران بالکان نتيجه مي‌دهد و دولت عثماني مي‌پذيرد تا بوسني و هرزگوين به کشور اتريش ملحق شوند. قابل توجه است که از سال 1906 داهونت هال «Conted’Aehenthal» که يهودي الاصل بود به عنوان وزير امور خارجه اتريش منصوب شد.

5 سپتامبر 1911
مصادف است با فرار «محمد علي شاه» از ايران.

سپتامبر 1911
حوادث سپتامبر در اين سال بسيار قابل توجه است:
ايتاليا در ليبي که تحت حاکميت عثماني بود مداخله مي‌کند!
دولت بزرگ عثماني از نقشه‌ي جغرافيايي محو مي‌شود!
جنگ جهاني اول آغاز مي‌گردد!
بر اساس معاهده‌ي لندن، تمامي سرزمين‌هاي عثماني در اروپا تسليم مي‌شوند.
جزاير اژه و کرت به اتحاديه بالکان ملحق مي‌شوند!

سپتامبر 1912
تافت (William H.Taft) بيست و هفتمين رئيس جمهور آمريکا (از حزب جمهوريخواه) در آخرين سال صدارت 750 تفنگدار آمريکايي را به دومينيکن روانه مي‌سازد تا رئيس جمهور آن کشور را مجبور به استعفا نمايد و به اصطلاح خود بر انتخابات نظارت مستقيم داشته باشد!

سپتامبر 1913
ويلسون (Woodrow-Wilson) بيست هشتمين رئيس جمهور آمريکا (از دمکرات‌ها) يک اسکاتراند نيروي دريايي را براي جلوگيري از بروز انقلاب به دومينيکن اعزام مي‌دارد!

23 سپتامبر 1914
وبلا با پشتيباني ويلسون و براهان وزير خارجه آمريکا به «کارانزا» رئيس حکومت موقت مکزيک اعلام جنگ نمود و ايالات متحد حمايت از نيروهاي تحت فرماندهي وي را بر عهده گرفت!

اوايل سپتامبر 1917
مراکز سازمان کارگران صنعتي جهان در آمريکا که قدرت متحدي در مقابل دولت ويلسون بودند، به صورت دفعي مورد هجوم نيروها مسلح تحت عنوان ضابطان وزارت دادگستري قرار مي‌گيرند و يک سال بعد تمامي اعضاي اين سازمان در واشنگتن محاکمه و محکوم مي‌شوند!

سپتامبر 1919
ويلسون رئيس جمهور آمريکا براي تأسيس جامعه ملل، طي 22 روز در اين ماه، 8000 مايل با اتومبيل روباز سفر نمود و 36سخنراني انجام داد. در طي راه از مردم حمايت مي‌طلبيد و مخالفين احتمالي خود را به باد مسخره مي‌گرفت!
جامعه ملل که پس از جنگ جهاني اول تأسيس شد، بر پايه «نظم نوين جهاني» ويلسون که براي تمامي دنيا در 14 ماده تدوين شده بود شکل گرفت.

سپتامبر 1922
طرح تقسيم‌بندي سرزمين‌هاي تحت قيموميت قدرت‌ها به شرح ذيل به اجرا درآمد:
سرزمين‌هاي گروه A: لبنان و سوريه به «فرانسه» و عراق و فلسطين به «انگلستان» واگذار شد!
سرزمين‌هاي گروه B: توگوند ، کامرون و تانگانيا به « انگلستان » ، کامرون به «فرانسه» ، لورندي به «بلژيک» واگذار شد!
سرزمين‌هاي گروه C: آفريقاي جنوب غربي به «آفريقاي جنوبي»، مارياناس، کارولين و مارشال به «ژاپن»! ايرلند به «بريتانيا»، جزاير سليمان به «استراليا» و ساموآ به «نيوزلند» واگذار شد!

21 سپتامبر 1922
براي نخستين بار اصل تعرفه گمرکي شناور به نام «Fordney-Mc camber Toariff» از سوي کنگره آمريکا تصويب شد. بر اساس اين تعرفه مؤسسات بازرگاني آمريکايي حق داشتند براي تأمين سوخت در عصر اتومبيل، از امکانات برابر با کشورهاي استعمارگر برخوردار باشند!
شايد اين از نتايج مثبت 8000 مايل سفر با اتومبيل رئيس جمهور آمريکار بوده است!

سپتامبر 1922
وحيد الدين آخرين پادشاه عثماني از سلطنت خلع مي‌گردد و با يک کشتي انگليسي خاک ترکيه را ترک مي‌نمايد!

29 سپتامبر 1923
آتا ترک در ترکيه بر سر کار مي‌آيد و نظام کشور را از پادشاهي به «جمهوريت لائيک» تبديل مي‌نمايد! در همين زمان رضا شاه نيز در ايران براي گرفتن قدرت پادشاهي مطرح مي‌شود.

18 سپتامبر 1931
بحران وال استريت که بحران بزرگ اقتصادي آمريکا بود درسال 1929 شروع شد و تا 1932 ادامه يافت. نام ديگر اين دوران «بهار کلم پيچ» بود! چرا که مردم آمريکا چيز ديگري براي خوردن نداشتند!
در اين دوران هوور و روزولت به عنوان منجي بحران اقتصادي، بر اساس مصوبات گمرکي، با اروپا متحد و مصمم مي‌شوند تا بازار مناسبي براي کالاهاي ژاپني در چين ايجاد کنند (به منظور گسترش نفوذ اقتصادي و فرهنگي ژاپن هم پيمان در چين). ارتش ژاپن براي زمينه‌سازي، حادثه‌اي دروغين در خطوط اصلي راه‌آهن منچوري ايجاد مي‌نمايد و چين را به دست‌داشتن در اين حادثه متهم مي‌کند و زمينه براي جنگي بزرگ آماده مي‌شود. اين جنگ هزينه‌هاي زيادي در‌بر داشت که به نفع اقتصاد آمريکا و اروپا تمام شد.

سپتامبر 1935
در گردهمايي سران حزب نازيسم، قانون يهودي ستيزي تحت عنوان «Nuremberg Lows» با ارائه از تعريفي حقوقي يهود به تصويب مي‌رسد.

29 سپتامبر 1938
هيتلر با چکسلواکي در جنگ بود و معتقد بود که بخش آلماني زبان آن کشور بايد به آلمان منضم گردد. با برنامه‌ريزي چمبرلين نخست وزير بريتانيا، به عنوان ميانجي‌، کنفرانسي در مونيخ تشکيل مي‌گردد. اما جالب آن که در اين کنفرانس تجزيه چکسلواکي و واگذاري بخشي از خاک اين کشور به هيتلر تصويب مي‌شود و هيتلر براي آغاز جنگ جهاني آماده‌تر مي‌گردد. نکته جالب‌تر آن که روزولت پس از اين اقدام تعجب‌آور چمبرلين منجي، يک تلگراف شامل بر دو کلمه! مبني بر «Good man» مرد خوب – براي چمبرلين مي‌فرستند و بدينواسطه او را تحسين مي‌کند!
به راستي چرا بريتانيا و آمريکا با اين اقدام هيتلر که به اصطلاح رهبر سياست يهودي ستيزي بود موافق بودند و از او حمايت مي‌کردند؟! آيا همچون بهانه قرار دادن 11 سپتامتر براي حضور در افغانستان و يا چراغ سبز نشان دادن به صدام براي حمله به کويت و در نتيجه بهانه نمودن اين حمله براي حضور نظامي در عراق، پس از فروپاشي عثماني و سيطره بر فلسطين، آمريکا و انگلستان در صدد بودند که يهودياني تحت آزار نازيسم قرار گيرند و به فلسطين عزيمت کنند و کشور اسرائيل را تشکيل دهند؟!

يکم سپتامبر 1939
هيتلر حمله گسترده‌ي نظامي خود به کشور لهستان (که آن را تسخير نمود) را آغاز مي‌کند!

سپتامبر 1939
آغاز جنگ جهاني دوم!
پس از تحريک و تشويق هيتلر توسط آمريکا و بريتانيا (انگليس) به اشغال چکسلواکي و لهستان، جنگ جهاني دوم براي مقابله با کشورگشايي هيتلر آغاز مي‌شود.
جالب آن که به رغم اعلام بي‌طرقي آمريکا در اين جنگ، حاصل جنگ به نفع آمريکا تمام مي‌شد! چنانچه «هنري لوس» بنيانگذار خبرگزاري Time درست يک سال پس از آغاز اين جنگ اعلام داشت : آمريکا اينک پايتخت علمي، هنري و فکري جهان شده است و دنيا وارد يک قرن آمريکايي شده است. و جالب تر آنکه جرج بوش پسر پس از 80 سال از آن تاريخ همزمان با به بحران کشيده شدن خاورميانه و دنيا، عين همان جمله را تکرار مي کند.
بطور کلي نتيجه جنگ جهاني دوم را مي‌توان در ضعف و کناره‌گيري بريتانيا و فرانسه از ابر قدرتي پس از تضعيف در جنگ با هيتلر، تجزيه آلمان بزرگ، شکست ژاپن به عنوان قدرت جهاني ديگر و مطرح شدن آمريکا به عنوان ابر قدرت قرن بيستم با تحمل کمترين صدمات و رشد درآمد سرانه، خلاصه کرد.
شايد مهمترين فايده جنگ جهاني دوم براي آمريکا اين بود که اگر مي‌خواست قبل از جنگ جهاني به عنوان ابرقدرت مطرح شود، بايد با قدرت‌هاي وقت (مانند آلمان، انگليس، فرانسه، اتريش و...) در‌گير مي‌شد و اگر از ابتداي جنگ وارد عمل مي‌شد خود نيز تضعيف مي‌گرديد، لذا دو سال پس از جنگ و تضعيف همه قدرت‌ها وارد عمل شد.

سپتامبر 1940
«با توجه به جنگ جهاني، تضعيف نظامي و اقتصادي ابرقدرت‌هايزمان و فضاي مناسب براي اذهان عمومي که از کشيده شدن دامنه جنگ مي‌آمريکا هراس داشتند»، روزولت طرح ايجاد يک ارتش بزرگ را به کنگره آمريکا تسليم مي‌کند!

16 سپتامبر 1941
حمله نظامي قوامي متفقين به ايران و استعفاي «رضا شاه» و آغاز سلطنت فرزندش «محمدرضا پهلوي» در شهريور 1320

4 سپتامبر 1941
با پرتاب يک اژدر از زيردريايي آلماني به ناوشکن آمريکايي به نام Greer، پس از گذشت دو سال از آغاز جنگ جهاني و ضعيف شدن همه قدرت‌هاي درگير در جنگ (آلمان، فرانسه، انگليس و...)، زمينه و بهانه براي حضور آمريکا فراهم مي‌شود.
روزولت که سال گذشته ارتش بزرگ را به تصويب رسانده بود، در 11 سپتامبر اعلام مي‌دارد که اين کشتي مسافري بوده و اين حمله را بدون پاسخ نخواهد گذاشت!
البته واقعيت اين بود که ناوشکن جنگي آمريکايي حدود سه ساعت و نيم زير دريايي آلماني را تعقيب مي نمود و چهار بمب Dept Charges به سوي آن شليک نموده بود. زير دريايي هم اژدري شليک کرد که از فاصله يکصد ياردي ناوشکن عبور کرد و ناوشکن سالم به ايسلند بازگشت!
در واقع يک فضاسازي کامل (مانند به وجود آوردن و به قدرت رساندن اسامه بن لادن و نيز تشويق صدام و قوت بخشيدن به او و سپس حلمه براي جلوگيري از تداوم قدرت آنها به افغانستان و عراق) آماده سازي افکار عمومي براي حضور نظامي آمريکا انجام پذيرفت.

6 سپتامبر 1941
ژاپن طرح جنگ با آمريکا و بريتانيا را تصويب مي‌کند!

نيمه سپتامبر 1941
دولت آمريکا طرح خدمت اجباري در طول جنگ و نيز گسيل سربازان آمريکايي به هر نقطه از دنيا را به تصويب مي‌رساند. اين طرح توسط مجلس نمايندگان و بدون اخذ موافقت مجلس سناي آمريکا به تصويب مي‌رسد.
قابل توجه است که بدون تصويب اين قانون، نه تنها آمريکا هيچ اجازه‌ي موجهي براي حضور نظامي در کشورهاي ديگر نداشت، بلکه مردم آن کشور نيز مايل به جنگ و حضور در خدمت سربازي نبودند.

9 سپتامبر 1942
با اعمال فشار از سوي آمريکا، انگليس و شوروي، ايران به آلمان اعلام جنگ مي‌دهد.

2 سپتامبر 1945
با شکست ژاپن به عنوان تنها قدرت بازمانده پس از حمله اتمي آمريکا، جنگ جهاني دوم به پايان مي‌رسد!
بايد توجه داشت که شکست ژاپن نيازي به حمله اتمي نداشت، بلکه پس از تضعيف همه‌ي قدرت‌ها و نزديک شدن پايان جنگ، آمريکا با پرتاب بمب اتمي، قدرت نظامي مخرب خود را به دنيا علام و تحميل مي‌نمايد و به اروپا‌ي تضعيف شده نيز مي‌فهماند که دوران ابرقدرتي آنها به پايان رسيده است!

سپتامبر 1945
طرح تقسيم اروپا به دو قطب غربي و شرقي (نوعي اتحاد) در کنفرانس لندن، به علت ديپلماسي اتمي آمريکا با شکست مواجه مي‌شود!

15 سپتامبر 1945
شورش فرقه دمکرات آذربايجان با حمايت و دخالت مستقيم شوروي آغاز مي‌گردد که به تجزيه ايران و تشکيل حکومت محلي منجر مي‌شود!

23 سپتامبر 1946
ناصر قشقايي رهبر نهضت فارس نيز تلگرامي به قوام مخابره نمود که طي آن خواستار تشکيل حکومت محلي شد!
دقت شود که طرح تجزيه ايران (که امروزه در انديشه‌ي سياسي آمريکا مطرح است) از سال 6 – 1945، يعني بلافاصله پس از شکست ژاپن و پايان جنگ جهاني که فقط به نفع آمريکا تمام شده بود، آغاز شد.
در آن زمان که اندکي از اشغال ايران توسط نيروهاي متفقين مي‌گذشت و حضور نظاميان و ديپلمات‌هاي خارجي در ايران مي‌گذشت، در استان‌هاي آذربايجان، کردستان، خوزستان و فارس شورش‌هايي براي به دست آوردن خود مختاري و استقرار حکومت محلي صورت پذيرفت!

2 سپتامبر 1947
پيمان ريو «Rio Treaty» به تصويب مي‌رسد. بر اساس اين پيمان اگر تجاوزي بر عليه آمريکا يا يکي از کشورهاي عضو صورت پذيرفت، همه کشورهاي عضو بايد وارد عمل شوند!

2 سپتامبر 1950
به بهانه‌ي پيمان ريو، سازمان ملل به عنوان بازوي نظامي آمريکا در‌آمد. در اين تاريخ کليه نيروي هوايي سازمان ملل متحد با شتاب تمام به عنوان حمايت از نيروي زميني آمريکا و کره جنوبي، وارد صحنه نبرد بين دو کره شد و نيروهاي آمريکايي و کره جنوبي 440 حمله عليه کره شمالي را سازماندهي و اجرا کردند!

15سپتامبر 1950
لشکر دهم و بخشي از لشکر اول نيروي دريايي ارتش آمريکا از زمين و هوا و دريا به ساحل بندر اينچون «Inchon» حمله کردند. اين يورش تحت فرماندهي مستقيم ژنرال مک آرتور صورت پذيرفت.

24سپتامبر 1951
پيمان آنزوس «Anzus Treaty» بين آمريکا، استراليا و نيوزلند به تصويب مي‌رسد. بر اساس اين پيمان با در نظر داشتن اصل افزايش نفوذ آمريکا در منطقه اقيانوس آرام، هر حمله‌ي مسلحانه‌اي به يکي از طرفين اقيانوس آرام، براي صلح و امنيت خطرناک قلمداد مي‌گردد و در صورت بروز چنين خطري طرفين پيمان براي مشترک متعهد مي‌شوند!
آمريکا از اين پيمان براي تحت فشار قراردادن استراليا و نيوزلند براي درگير شدن بيشتر در جنگ ويتنام استفاده مي‌کرد.

8 سپتامبر 1954
با شرکت آمريکا، انگلستان، فرانسه، استراليا و پاکستان سازمان پيمان آسياي جنوبي تشکيل مي‌شود و طرحي براي نابودي ويتنام تدوين مي‌گردد. در تصويب طرح فوق فقط دو سناتور آمريکايي که از عمليات آلفا 34 چيزي به گوششان خورده بود مخالفت مي‌کنند.

19 سپتامبر 1954
چپاول رسمي نفت ايران توسط «غرب» با امضاي قرارداد «اميني پيج» بين ايران و کنسرسيوم نفت آغاز مي‌شود!

8 سپتامبر 1960
پاتريس لومومبا نخست وزير کنگو به دست سربازان موبوتو اسير مي‌شود. وي توسط موسي چومبه دستگير و به قتل مي‌رسد.

16 سپتامبر 1960
به دنبال تحولات فوق، سرهنگ موبوتو کليه نيروهاي نظامي شوروي را از کنگو اخراج مي‌کند!

22 سپتامبر 1960
نظر به دست نشاندگي مستقيم محمد رضا پهلوي و سرسپردگي کامل به آمريکا، به منظور تضعيف جمال عبدالناصر درجنگ با اسرائيل، مناسبات ايران و مصر قطع مي‌شود!

17 سپتامبر 1961
ترور داگ هامر شولد «Dag Hammarskgold» سوئدي دبير کل سازمان ملل متحد در سال‌هاي 61-1953.
وي تلاش بسياري براي ايجاد صلح در کنگو مي‌نمود و هنگامي که براي مذاکره با چومبه به سوي کنگو پرواز نمود، هواپيماي وي سقط کرد و او کشته شد!
يقيناً وي را زياد در بازي‌هاي سياسي آمريکا و سازمان ملل وارد نکرده بودند و از تصميمات پشت پرده خبري نداشت.

سپتامبر 1961
امام بدر پادشاه يمن توسط سرهنگ سلال فرمانده گارد محافظش به قتل مي‌رسد!
در آن زمان جمال عبدالناصر رئيس مصر درگير جنگ با يمن بود و اين جنگ براي انحراف توجه او از اسرائيل به عنوان دشمن اصلي به راه افتاده بود. اين مشغوليت بسيار به نفع اسرائيل به ويژه براي تصرف صحراي سينا تمام شد!

سپتامبر 1962
زنگ آغاز دوران (به اصطلاح) تنش زدايي به صدا در مي‌آيد!
بحران موشکي کوبا (که تنها بحران رويايي دو ابر قدرت شوروي و آمريکا بود) در در سال 1962 صورت گرفت.
جمهوريخواهان آمريکا انتظار داشتند به عنوان يک حزب اقليت، به غير از انتخابات، موفقيت‌هاي عادي ديگري نصيب خود نمايند. لذا سناتور کنت کيتينگ «Kenneth Keating» به نقل از مخالفين کاسترو که به ميامي تبعيد شده بودند گزارشي مبني بر نصب موشک‌هاي هسته‌اي تهاجمي کوبا بر عليه آمريکا منتشر مي‌نمايد و زنگ خطر برخورد دو ابر قدرت به صدا در مي‌آيد و طبعاً سياست تنش‌زدايي آغاز مي‌شود.

سپتامبر 1963
به سايگون (مرکز اطلاعات جاسوسي آمريکا در ويتنام» اطلاع داده مي‌شود که آمريکا با تغيير رهبري در ويتنام موافق است.
به دنبال اين تأييديه رئيس جمهور ويتنام و برادرش به اطراف سايگون برده شده و اعدام مي‌شوند!
کندي از اين حادثه ابراز تعجب مي‌کند! و تاريخ نگاران هنوز بحث مي‌کنند که آيا اين ترور با موافقت سفارت آمريکا در سايگون صورت پذيرفته است يا خير؟ البته اين حقيقت را نمي‌توان ناديده گرفت که مشاور امنيت ملي آمريکا و سفير آمريکا در سايگون تصميم گرفته بودند که رژيم فعلي ويتنام جنوبي بايد تغيير يابد.

7 سپتامبر 1965
توافق رهبران سياسي آمريکا در کاخ سفيد براي شروع حمله نظامي گسترده به ويتنام شمالي!

سپتامبر 1965
کودتاي خونين اندونزي. در اين کودتا ژنرال سوهارتو که دست‌نشانده‌ي مستقيم آمريکا بود، سوکارنو را برکنار مي‌کند (که وي بعداً به قتل هم مي‌رسد). در اين کودتا ده‌هزار نفر از مردم قتل عام مي‌شوند.

18 سپتامبر 1967
آمريکا تصميم خود مبني بر توليد سلاح‌هاي ضد موشکي را علني مي‌کند.

يکم سپتامبر 1969
کودتاي نظامي در ليبي بر عليه سلطان ادريس به وقوع مي‌پيوندد و معمر قذافي قدرت را در دست مي‌گيرد!
نخستين منابع نفتي در سال 1959 کشف شد و استخراج و صدور نفت زندگي مردم در دهه 1960 را تغير داد. اما اين سلطان پير نتوانست خود شاهد بهره‌وري مردم از موهبتي که برايشان به ارمغان آورده بود باشد. چون طي کودتاي سرهنگ قذافي برکنار شد و در سن 80 سالگي در تنهايي و تبعيد جان سپرد.

سپتامبر 1969
مسجد الاقصي توسط رژيم اشغالگر قدس (اسرائيل) به آتش کشيده مي‌شود.

23 سپتامبر 1970
حوادث واقعه در اين تاريخ نيز بسيار قابل تأمل است:
طرح راجرز از ناحيه وزير امور خارجه آمريکا مبني بر برقراري آتش بس در خاورميانه ارائه مي‌گردد که مورد قبول واقع نمي‌شود.
سپتامبر سياه: به دنبال عدم قبول، فالانژيست‌هاي لبناني به اردوگاه‌هاي فلسطيني حمله مي‌کنند و بيست هزار نفر فلسطيني را قتل عام مي‌کنند.
قبول طرح راجرز: به دنبال اين عمليات طرح راجرز مورد موافقت قرار مي‌گيرد.

28 سپتامبر 1970
جمال عبدالناصر رئيس جمهوري مصر بطور ناگهان از دنيا مي‌رود و با روي کار آمدن انورسادات جنگ اعراب و اسرائيل براي هميشه خاموش مي‌شود و فقط فلسيطين و لبنان در مقابل اسرائيل مي‌ايستند!

11 سپتامبر 1973
آلنده توسط ژنرال پينوشه که مستقيماً منتخب و تحت حماي سيا «CIA» بود به قتل مي‌رسد و کودتاي شيلي صورت مي‌پذيرد.
کسينجر در عين پرچمداري دمکراسي اعلام مي‌دارد که هيچ حقي را براي مردم در رأي دادن به کمونيسم قائل نمي‌باشد!

12 سپتامبر 1974
کودتا‌ي اتيوپي شکل مي‌گيرد. نام گذشته اين کشور حبشه بود. ارتباط اين کشور با دنيا خارج از اوايل قرن بيستم توسط هيلا سلاسي پادشاه اين کشور برقرار شد. وي با ايجاد چندين ايستگاه راه آهن و گسترش پايتخت اصلاحاتي انجام داد. ولي در سپتامبر 1974 در کودتايي به رهبري سرهنگ هايله ماريام بر کنار مي‌شود.

5 و 22 سپتامبر 1975
جرالد فورد رئيس جمهور آمريکا هدف گلوله قرار گرفت که هر دوبار جان سالم به در برد!

8 سپتامبر 1978
در جريان مقابله شاه با انقلاب و تظاهر کنندگان، کشتار 17 شهريور معروف به «جمعه سياه» در ميدان ژاله‌ي تهران به وقوع مي‌پيوندد و نزديک به چهار هزار نفر قتل عام مي‌شوند.
پس از وقوع اين حادثه جيمي کارتر با شاه تماس تلفني مي‌گيرد و ضمن حمايت ابراز اميدواري براي سرکوبي انقلابيون مي‌کند!

15 سپتامبر 1978
جيمي کارتر رئيس جمهور آمريکا اعلام مي‌نمايد که کنفرانس سران را يکشنبه شب تعطيل مي‌نمايد تا ببيند آيا مي‌تواند چهارچوبي براي صلح تدارک کند!

17 سپتامبر 1978
در غروب يکشنبه کارتر، بگين و انورسادات در کاخ سفيد مقابل دوربين‌هاي خبرنگاران قرار مي‌گيرند و با لبخند‌ي کاملاً سياسي و مصنوعي عکسي را منتشر مي‌نمايند و خبر قرارداد صلحي را که بسيار راحت تحت عنوان «کمپ ديويد» به دست آمده بود، منتشر مي‌کنند.
تا قبل از اين تاريخ مصر که متأثر از افکار جمال عبدالناصر بود، به عنوان يکي از دشمنان بزرگ اسرائيل محسوب مي‌شد و پس از قرارداد «کمپ ديويد» اسرائيل با خيالي راحت از دخالت مصر، به حملات خود ادامه داد.

16 سپتامبر 1979
حفيظ الله امين، رئيس جمهوري «پرزيدنت تره‌کي»را در مراجعت از شوروي اعدام مي‌کند!

20 سپتامبر 1979
سقوط ابو کاسا و اعلام جمهوري در آفريقاي مرکزي.

22 سپتامبر 1979
با تحريک و نشان دادن چراغ سبز از ناحيه‌ي آمريکا (با اتحاد غرب و شرق در اين موضوع) صدام (از هوا و زمين) به ايران حمله نظامي مي‌کند و جنگ بين عراق و ايران رسماً آغاز مي‌شود!

30 آگوست 1980 (شب آغاز سپتامبر)
يک روز قبل از آغاز سپتامبر، رئيس جمهوري اسلامي ايران (شهيد رجايي) و همچنين نخست وزير وقت (شهيد دکتر باهنر) در يک عمليات تروريستي که به صورت بمب‌گذاري در دفتر نخست‌وزيري طراحي و اجرا شده بود، به شهادت مي‌رسند!

5 سپتامبر 1981
آيت‌‌الله قدوسي و سرتيب وحيد دستجردي در عمليات تروريستي به شهادت مي‌رسند!

11 سپتامبر 1981
دومين شهيد محراب، آيت‌الله مدني (تبريز) در يک عمليات تروريستي به شهادت مي‌رسد.

29 سپتامبر 1981
دکتر حسن آيت در عمليات تروريستي به شهادت مي‌رسد!

يکم سپتامبر 1982
ريگان رئيس جمهوري آمريکا، طرح «صلح در برابر زمين» را اعلام مي‌دارد. بر اساس اين طرح اسرائيل بايد کرانه غربي اردن را به وطني براي فلسطينان (اخراجي از وطن) در نظر بگيرد و آن منطقه را به کنفدراسيوني با اردن واگذار کند و در مقابل همه‌ي همسايگان عرب، اسرائيل را به رسميت بشمارند و ضمن برقراري روابط صلح‌آميز، امنيت آن کشور را تضمين کنند.

سپتامبر 1982
بشير جميل رهبر جديد فلانژهاي مسيحي که به تازگي رئيس جمهور لبنان شده بود ترور شد.

سپتامبر 1982
ايالات متحده آمريکا به بهانه‌ي ميانجي‌گري در جنگ ساف (فلسطين – ياسر عرفات) و اسرائيل، نيروي نظامي خود را به لبنان گسيل مي‌دارد.

6 سپتامبر 1982
در يک عمليات تروريستي کور، با بمب گذاري در ميدان توپخانه‌ي (ناصر خسرو) تهران، جمع کثيري از مردم به شهادت مي‌رسند!

سپتامبر 1982
ارتش رژيم اشغالگر، بخش مسلمان نشين بيروت را به تصرف نظامي خود در مي‌آورد!

20 سپتامبر 1983
رونالد ريگان رئيس جمهوري آمريکا در راستاي حمايت از تجاوز نظامي به گرانادا، فرمان مهم خود مبني بر حمايت از کنتادارا «Contadara» را صادر مي نمايد و طي يک سخنراني تلويزيوني از مردم مي خواهد تا کنگره را براي اختصاص 24 ميليون دلار براي حمايت مالي از «Contadara» تحت فشار افکار عمومي قرار دهند!

سپتامبر 1986
حادثه سپتامبر خونين اتفاق مي‌افتد و دولت فرانسه سفارت جمهوري اسلامي ايران را مقصر مي‌خواند.

20 سپتامبر 1987
به رغم اعلام جهاني بي‌طرفي آمريکا در جنگ عراق بر عليه ايران، هليکوپتر‌هاي نظامي آمريکا مستقيماً به کشتي ايراني به نام «اجر» در خليج فارس حمله مي‌کنند!

سپتامبر 1986
حادثه سپتامبر خونين اتفاق مي‌افتد و دولت فرانسه سفارت جمهوري اسلامي ايران را مقصر مي‌خواند تا بهانه براي ايجاد تنش‌ها و فشارهاي جديد مساعد شود.

20 سپتامبر 1987
به رغم اعلام جهاني بي‌طرفي آمريکا در جنگ عراق بر عليه ايران، هليکوپتر‌هاي نظامي آمريکا مستقيماً به کشتي ايراني به نام «اجر» در خليج فارس حمله مي‌کنند!

11 سپتامبر 1990
يک ماه پس از اشغال کويت توسط عراق با چراغ سبز آمريکا صورت گرفته بود، جرج بوش (پدر) به همين بهانه در نشست مشترک نمايندگان کنگره، واژه «نظم نوين جهاني» را که ابتدا در سپتامبر 1919 توسط ويلسون بيان شده بود را مجدداً پس از گذشت 71 سال به صورت رسمي به عنوان سياست جهاني آمريکا مطرح مي‌کند!
وي در اين نشست اظهار داشت: تا کنون حدود صد نسل براي تأمين صلح مبارزه کرده‌اند و امروز اين «جهان نو» براي پيدايش خود مبارزه مي‌کند. جهاني به کلي متفاوت از آنچه ما شناخته‌ايم! جهاني که در آن، قانون حقيقي و نه قانون جنگل بر روابط ملت‌ها حاکم است!

12 سپتامبر 1990
مذاکرات 2+4 معروف به «Two-Plus-four taks» صورت مي پذيرد.
در اين مذاکرات اگر چه بيش از 45 سال از پايان جنگ جهاني دوم گذشته است، دولت‌هاي فاتح يعني آمريکا، شوروي، انگلستان و فرانسه دور هم مي‌نشينند و از آلمان و لهستان نيز به عنوان ناظر دعوت به عمل مي‌آورند.
طي اين مذاکرات خط «اودرنابه» به عنوان مرزهاي غير قابل تغيير شناخته مي‌شود و مجدداً تأکيد مي‌گردد که آلمان هيچگاه نبايد روند صلح را به خطر بياندازد.
بهانه‌ي اصلي اين نشست پايان دوره ممنوعيت آلمان در برخورداري از ارتش رسمي بود که با توجه به قدرت اقتصادي آلمان و نيز وجود قدرت شوروي در آلمان شرقي، تشکيل ارتش ضرورت داشت. در اين تفاهم آلمان مجاز مي شود که از ارتش منظم با محدوديت 370 هزار نفربرخوردار گردد.

27 سپتامبر 1991
طرح خلع سلاح هسته‌اي دنيا (به غير از آمريکا) تحت عنوان طرح بوش «Bush Initiative» که لازمه ابر قدرتي آمريکا و ايجاد نظم نوين جهاني به سرکردگي آمريکا بود با محوريت او اصل ذيل مطرح و تصويب مي‌شود:
برچيده شدن کليه سلاح‌هاي هسته‌اي تاکتيکي از عرشه‌ي کشتي‌ها و زير دريايي‌ها.
حدف کليه مهمات هسته‌اي توپخانه‌اي و کلاهک‌هاي جنگي موشک‌هاي بالستريک با برد کوتاه.
کاهش سطح آمادگي ارتش‌هاي جهان.

سپتامبر 1991
در هائيتي توسط ژنرال سيدراس «Cedras» کودتا مي‌شود و آريس‌تيد سرنگون مي‌شود.

13 سپتامبر 1993
قرارداد صلح بين ياسر عرفات و اسحاق رابين با وساطنت کلينتون در چمن‌هاي کاخ سفيد به امضا مي‌رسد!

سپتامبر 1994
کلينتون سربازان آمريکايي را براي انتقال قدرت در هائيتي به آن منطقه گسيل مي‌دارد!

سپتامبر 1996
قرارداد «واي ريور» بين عرفات و بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل به امضا مي‌رسد!

سپتامبر 1996
طالبان و نيروهايشان شهر کابل در افغانستان را به تصرف خود در مي‌آورند!

سپتامبر 1997
رئيس جمهور آمريکا دستور حمله نظامي به عراق را صادر مي‌نمايد. در 4 سپتامبر ارتش آمريکا با 44 فروند موشک وتام هاگ عمليات نظامي بر عليه عراق را به اوج خود مي‌رساند!

سپتامبر 1998
صدام حسين از ادامه فعاليت بازرسان تسليحات ممانعت به عمل مي‌آورد تا زمينه‌ي آماده سازي افکار عمومي و بهانه براي حضور نظامي آمريکا و انگليس در عراق مساعدتر شود!

7 سپتامبر 1998
قرارداد صلح واشنگتن منعقد مي‌شود.
جلال طالباني و مسعود بارزاني که دو رهبر قديمي کردهاي عراقي بودند، با نظارت آلبرايت وزير امور خارجه آمريکا در واشنگتن با هم ملاقات مي‌کنند و موافقت‌نامه صلح واشنگتن را به امضا مي‌رسانند.
پس از اين نشست احتمال هرگونه بحران دروني در کردستان عراق «به ويژه پس از اشغال نظامي» از بين مي‌رود و کردستان عراق براي برنامه‌هاي بعدي حالتي خود مختار مي‌يابد. چنانچه در تمامي دستورات دولت موقت عراق مانند: حکومت نظامي يا... آن منطقه مستثني مي‌شود.

سپتامبر 1998
با افشاي رسوايي رئيس جمهور آمريکا معروف به مونيکا گيت «Monica gate»، طي گزارش 4000 صفحه‌اي که توسط قاضي مستقل «کنت استار» انتشار يافت، رقابت بين دمکرات‌ها و جمهوريخواهان تشديد مي‌شود!

4سپتامبر 1999
ياسر عرفات با باراک نخست وزير رژيم اشغالگر، توافقنامه « واي ريور-2 » را در شرم الشيخ مصر امضا مي کنند. اين قرارداد تعديل شده همان قرارداد « واي ريور » مي باشد که زيرنظر آمريکا توسط بنيامين نتانياهو نخست وزير اسبق امضا شده بود و متن اصلي آن مورخ 6 سپتامبر 1996 در روزنامه الحياه به چاپ رسيد.

2 سپتامبر 2000
قطعنامه اجلاس هزاره سران صادر مي‌شود.

4 سپتامبر 2001
آمريکا از اجلاس «Dorban» که ضد نژاد پرستي بود خارج مي‌شود!
آمريکا تمرين نظامي خود در عمان را آغاز مي‌کند!

9 سپتامبر 2001
احمد شاه مسعود در افغانستان توسط نيروهاي طالبان و بن لادن ترور مي‌شود و زمينه براي اشغال نظامي توسط ارتش آمريکا مساعدتر مي‌شود.

8 سپتامبر 2001
با اعزام بمب افکن‌هاي «F 161» دستور سرکوبي انتفاضه صادر مي‌شود!

11 سپتامبر 2001
برج‌هاي دوقلوي تجارت جهاني منفجر مي‌شود و مسئوليت اين عمليات به نام اسامه بن لادن تمام مي‌شود و در واقع ويزاي ورود و اشغال نظامي افغانستان توسط ارتش آمريکا صادر مي‌شود.
انفجار اين دو برج و بخشي از پنتاگون و چند مرکز ديگر معمايي بود که هيچگاه حل نشد. اما گويا همه‌ي بهانه‌ها و زمينه‌ها را براي آمريکا به منظور اشغال نظامي خاورميانه، اجراي طرح خاورميانه بزرگ و در نهايت «نظم نوين جهاني» آماده ساخت.
آمريکا پس از اين انفجار خود را ليدر مبارزه با تروريسم معرفي نمود و رسماً اعلام کرد: هر کس با ما نيست، او تروريست است! و بدين بهانه مجوز جنگ و ترور همه‌ي مخالفان خود در سرتاسر جهان را براي خود صادر کرد!

21 سپتامبر 2001
شيوع باکتري سياه زخم در فلوريدا باعث مرگ مبتلايان شد!
هر چند معلوم نشد که اين باکتري چگونه پخش و جمع‌آوري شد(؟!) اما بر موج نگراني افکار عمومي از عمليات تروريستي افزود و زمينه را براي به اصطلاح مقابله با تروريسم جهاني آماده‌تر نمود. البته سازمان سيا اعلام کرد که از اين مواد در جنگ عراق بر عليه ايران استفاده مي‌شد!

7 سپتامبر 2003
طرح نقشه راه موسوم به «Roadmap to peace» در گردهمايي مشترک آمريکا، اتحاديه اروپا، ملل متحد و روسيه به بهانه ايجاد صلح در خاورميانه به تصويب مي‌رسد.

15 سپتامبر 2003
معاون شارون به صراحت اعلام مي‌نمايد که «طي مدت کوتاهي تمامي سران فلسطيني را ترور خواهد کرد»!
در همين روز آمريکا محکوم کردن عمليات تروريستي و قتل عام توسط اسرائيل را در شوراي امنيت وتو مي‌کند!

يکم سپتامبر 2003
آيت الله حکيم در انفجاري که در شهر نجف و مقابل حرم مطهر حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (ع) صورت پذيرفت ترور مي‌شود و زمينه براي اشغال نظامي عراق مساعدتر مي‌شود.

سپتامبر 2004
اختصاص برنامه‌هاي تمامي شبکه‌هاي صهيونيستي به تروريست معرفي کردن اسلام.

سپتامبر 2004
انفجار يک بمب قوي در باشگاه راگبي اوگاندا و نيز فشار شديد در حمايت از اين متعهد آمريکايي و آغاز دور جديد از حضور و سلطه‌ي نظامي آمريکا در آفريقا.

1 سپتامبر 2004
تروريست هاي چچن بين 1000 و 1500 نفر را که اغلب از کودکان بودند را در مدرسه‌اي به نام بسلان به گروگان گرفتند. هدف از اين اقدام استقلال چچن اعلام شد. آنها آزادي زندانيان شورشي چچن در کشورهاي همسايه را نيز خواستار بودند.

2 سپتامبر 2004
شوراي امنيت سازمان ملل با تصويب قطعنامه 1559، خواستار حذف تمام نيروهاي خارجي از لبنان گرديد. اين اقدام تا حد زيادي به قصد خروج نيروهاي سوريه از لبنان براي تضعيف بيشتر در مقابل حملات اسرائيل صورت پذيرفت.

9 سپتامبر 2004
انفجار بمب در خارج سفارت استراليا در جاکارتا- اندونزي، که منجر به کشته شدن 11 تن و زخمي شدن بيش از 100 نفر شد.

يکم سپتامبر 2005
بازارهاي مالي آمريکايي نگراني خود را از نحوه‌ي قيمت‌گذاري و توزيع نفت کشورهاي خليج فارس اعلام مي‌کنند و روند جديد براي تصاحب آغاز مي‌شود.

يکم سپتامبر 2005
پنتاگون اعلام مي‌کند که با اعزام نيرو، سربازان گارد و ملي خود در عراق را به 40000 نفر افزايش خواهد داد.

25 سپتامبر 2005
تظاهرات يکصد هزار نفري آمريکايي‌ها بر عليه جنگ عراق به شدت سرکوب مي‌شود.

يکم سپتامبر 2006
اتحاديه اروپا پيشنهاد مذاکره بر سر نقشه راه (خاورميانه‌ي جديد) را مطرح مي‌کند.

يکم سپتامبر 2006
اسپانيا به رغم مخالف مردم و بر اثر فشار آمريکا، اعزام 1100 نيروي نظامي به لبنان به بهانه‌ي نيروهاي حافظ صلح را تصويب مي‌کند.

2 سپتامبر 2006
ايتاليا نيز نيروهاي نظامي خود را به لبنان گسيل مي‌کند و اندونزي نيز اعلام مي‌دارد 1000 نيروي نظامي خود را به کمک مي‌فرستد.

5 سپتامبر 2006
سرهنگ سمير رئيس پليس لبنان در يک حادثه‌ي بمب گذاري ترور مي‌شود.

6 سپتامبر 2007
تانک‌ها و بولدوزرهاي اسرائيلي به نوار غزه حمله مي‌کنند.

6 سپتامبر 2007
يک دادگاه آمريکايي ايران را به پرداخت 2،6 ميليارد دلار غرامت خانواده‌هاي کشته‌شدگان آمريکايي محکوم مي‌کند.

2007 تا 2009
اختصاص به انقلاب‌هاي مخملي- خودزني اقتصادي آمريکا و نيز صدور قطعنامه‌هاي پياپي عليه جمهوري اسلامي ايران دارد.

سپتامبر 2010
يک کشيش آمريکايي مردم را به مراسم (شيطان پرستي – صهيونيستي) سوزاندن قرآن کريم در ماه سپتامبر دعوت مي‌کند.