تنها راه شناخت علوم انسانی، فرهنگ، ادبیات و هنر همان مسیری خواهد بود که پوزیتیویست‌های "مهرنامه" و "تجربه" عرضه می‌کنند، وقتی که متولیان در حال وام‌دادن و عکس یادگاری گرفتن با هنرپیشه‌های فیلم‌فارسی هستند.

گروه فرهنگی مشرق- "مهرنامه، ماهنامه‌ای  است خبری، تحلیلی و آموزشی که در زمینه علوم انسانی و علوم اجتماعی منتشر می‌شود."
نخستین جمله‌ای که در معرفی "ماهنامه" مهرنامه در صفحه شناسنامه آن نگاشته شده، دقیقاً همان جمله‌ای است که در بالا آمد و بعد به اندازه یک‌سوم صفحه توضیحاتی درباره آن در پی‌اش می‌آید. مهر نامه از جهت سیاق ظاهری بیش از هر چیز به هفته‌نامه تعطیل شده "شهروند امروز" می‌ماند؛ هرچند که دیگر این هفته‌نامه را نمی شود تعطیل شده دانست و اکنون دو هفته‌ای می‌شود که شماره‌های دوره جدیدش روی دکه می‌آیند. به هر حال جلد و مشخصات ظاهری و البته گرافیک و صفحه‌بندی آن تفاوت چندانی با شهروند امروز ندارد. شهروند امروز پس از توقیف چند روزنامه‌ای که محمد قوچانی سردبیرشان بود منتشر شد تا یک بار دیگر سردبیری یک مجله در کارنامه قوچانی ثبت شود و سرانجام این هفته‌نامه نیز توقیف شد اما در مهرنامه جز ردپایی آن هم در چند مقاله و هر از گاه چیزی از قوچانی دیده نمی‌شود، اگر چه سیاق و جهت‌گیری مقالات همانی است که در شهروند نیز مورد نظر او بود.
معرفی‌نامه مهرنامه ادامه می‌دهد که: "مهرنامه در پی آن نیست که به مصادیق بپردازد در واقع، به تعبیر فقهی، هدف ما صدور فتوا نیست، تشخیص حکم است." مهرنامه مدعی است که تنها قرار است فضای علوم انسانی و اجتماعی کشور را پوشش دهد و از همین رهگذر بدون اینکه موضعی داشته باشد و یا به جریان فکری تعلق داشته باشد، تنها توصیف می کند. جالب اينکه این همان چیزی است که در اولین شماره ماهنامه‌ای دیگر که به نظر می رسد توسط همفکران هیئت تحریریه همین نشریه - البته با اغماض از اشترک چشمگیر اسامی و البته اشتراک ظاهری این دو مجله که مانند دوقلوهای همسان می مانند- به دکه های روزنامه فروشی می رسند، آمده است.
آنچنان که بر روی جلد مهرنامه آمده است این نشریه بیش از یک سال است که منتشر می شود و می توان حدس زد که اهمیت فرهنگ و ادبیات و هنر باعث شده است تا جای خالی آن نشریه دیگر یعنی ماهنامه "تجربه"دیده شود و عده ای از تحریریه مأمور به تولید مطالب آن شوند و در نهایت از یک ریشه دو شاخه بروید.
مهرنامه برای خودش یک دائرةالمعارف ماهانه است که حجم زیادی از مطالب درباره علوم انسانی و اجتماعی و البته ادبیات و هنر را عرضه می کند."مهر نامه همچنین از هیچ ایدئولوژی سیاسی و اجتماعی جانبداری نمی کند و طرفدار هیچ جناح سیاسی یا فکری نیست." در بخشی دیگر مهرنامه تأکید می کند که بر خلاف مارکس که به دنبال تغییر جهان بود به دنبال تفسیر جهان است و ... . عجیب نیست که در نسخه ادبیات، فرهنگ و هنر هم، یعنی ماهنامه "تجربه" همین حرف ها تکرار شود.
نویسنده صفحات "پرسه" ماهنامه تجربه که جای سرمقاله این نشریه را پر کرده است می آورد که "[تجربه] به جناح سیاسی یا اجتماعی و حتی ادبی و هنری خاصی تعلق خاطر ندارد" و در بخشی دیگر می گوید: "ما در این تجربه ی تازه قصد نداریم تا جز به فرهنگ، ادبیات و هنرها بپردازیم و در این راه تنها خود را آیینه دار می دانیم و بس". حالا اینکه این دو متن را یک نفر نوشته است یا خیر تنها خود یک فرض است که اثبات یا عدم اثبات تغییری در اصل ماجرا پیش نخواهد آورد اما مسأله اینجاست که یک مخاطب نا آشنا با مطبوعات و سبک های آن در نگاه اول خواهد فهمید که این جملات اگر چه در دو نشریه مختلف است اما بر اساس یک طرح و نظر نگاشته شده است. ماجرا این است که هر دو نشریه داعیه ی گزارش و توصیف دنیای تخصصی خودشان را دارند؛ یکی قرار است به ادبیات و هنر بپردازد و دیگر قرار است علوم اجتماعی و انسانی و هر دو بی طرف هستند و تنها گزارش می دهند و در نهایت کار خاصی به گروه های سیاسی ندارند اما نویسنده پرسه در تجربه نکته جالب دیگری نیز می گوید که جای تأمل دارد؛"مجله هایی مانند سخن، گردون، ادبستان، کارنامه و هفت، هر یک در دوره ای دوران ساز بوده اند. این نوع مجله ها معمولاً در دوران هایی ساخته شده اند که جامعه روشنفکری ایران از پس یک طوفان سیاسی سرخورده شده و به هنر و ادبیات روی آورده است و در پی همین سرخوردگی از حسن اتفاق به درک عمیق تری از سیاست و اندیشه رسیده است. تجربه جدای از این سنت مجله نگاری نیست با این تفاوت که این بار نسل دیگری تاریخ را تکرار می کند." نیازی به تأمل چندان زیاد و زیر و رو کردن جملات نیست تا بخواهیم معنای این جملات را درک کنیم. جملات اخیر بصراحت می گویند که این مجلات توفیق اجباری برای بازسازی فرهنگی و اندیشگی جریان روشنفکری بعد از طوفانی سیاسی یعنی ماجراهای پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته است و بر خلاف آنچه نویسنده مدعی است کاملاً رنگ و بویی سیاسی دارد. چه در چند پاراگراف بعد آنجا که می خواهد به معرفی آثار سینمایی بپردازد، موضع سیاسی و فرهنگی می گیرد و قضاوت می کند و حکم می دهد؛ چه در شماره اول که نبرد بین دو فیلم با حاشیه های سیاسی را نبرد تفکر و عدم تفکر! می خواند و چه در شماره بعدی که شجریان را در ردیف حافظ و سعدی و فردوسی می نشاند و در این جایگاه او را می ستاید، همه چیز از جایگاه و آبشخوری "به‌غایت ایدئولوژیک" سرچشمه می گیرد.
معرفی مهرنامه، هم همراه با تأکیدی جدی بر عدم تعلق به ایدئولوژی و سلیقه است اما حقیقت این است که فرار از هر چیز نشان دهنده وابستگی شدید به آن است. مهرنامه و تجربه هر دو بر یک جهان بینی تأکید می کنند که بر اساس همین نوع نگاه است که مقالات، گزارش ها و نقدهایشان شکل گرفته و آن "پوزیتیویسم" است. همه چیز در بوته آزمایش عینی قرار می گیرد و از همین جهت است که احتمالاً نام یکی از این دو مجله "تجربه" انتخاب شده، این محک دیدگاه تجربه گرا است که حتی به انتقادی ترین مطالب می خورد و آنها را مورد بررسی قرار می دهد تا جایی که این محک در هیبتی تئوریک و در مقاله ای مانند آنچه "سروش دباغ" در پرونده موعودگرایی نوشته است بی پرده رخ می نماید: "سروش در دین شناسی خود، سه نوع دینداری را از یکدیگر تفکیک می کند: "دینداری معیشت اندیش"، "دینداری معرفت اندیش" و "دینداری تجربت اندیش"" و این تجربت اندیشی اگر چه در اینجا و در موضوع خاصی آمده است اما مخ ایدئولوژی تهیه کنندگان این مجلات را تشکیل می دهد.
کافی است تا با دقتی ورقی به این دو مجله خصوصاً "مهرنامه" که کوشیده عمیق تر باشد بزنید، همه چیز سوژه است و از این دیدگاه مورد بررسی "تجربت اندیشانه"ی مورد علاقه نویسندگانش قرار می گیرد. "مهدویت" پدیده ای است که به "موعودگرایی" تغییر شکل می دهد تا بتوان به عنوان یک سوژه تجربي با آن برخورد کرد و مطالعه اش کرد.
 بر خلاف آنچه ممکن است در دیدگاه اول درباره این دو مجله به چشم آید و این برداشت که اهمیت این دو نشریه در مطالبی است که در آنها منتشر می شود، مسأله ی اصلی، جنس نگاهی است که بر اساس آن و از نظرگاهش به بیرون می نگرند. هر شماره و هر سوژه برای این دو نشریه در موضوعات مورد نظرشان یک "تجربه" است و از رهاورد همین تجربه هاست که کم‌کم دیالکتیک و روش نقد شکل می‌گیرد و به یک نوع نگاه تبدیل می‌شود.
دیالکتیک تجربت اندیش، در حقیقت به دنبال تبدیل همه چیز به سوژه هایی قابل بررسی توسط دیدگاه‌های پوزیتیوستی است و در این میان دیگر جایی برای ارزش‌گذاری های اخلاقی و اعتقادی باقی نخواهد ماند.
درست در شرایطی که در کشور دعواهای سیاسی در جریان است، یک جریان فکری در حال تولد یا بهتر بگوییم بازسازی است. از یک سو متولیان فرهنگ و هنر و ادبیات در سطحی ترین و سخیف ترین سطوح توقف کرده اند و از سوی دیگر تا اندک زمانی بعد تنها مسیر شناخت رسمی فرهنگ و هنر ایرانی همان چیزی خواهد بود که تجربه گرایان ادبیات اش را تولید کرده اند و در حجمی انبوه عرضه شده است؛ به عبارت ساده تر تنها راه شناخت علوم انسانی، فرهنگ و ادبیات و هنر همان مسیری خواهد بود که پوزیتیویست‌های "مهرنامه" و "تجربه" عرضه می کنند، وقتی که متولیان در حال وام دادن و عکس یادگاری گرفتن با هنرپیشه های فیلم فارسی هستند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 24
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۱:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    شما سوادتون به اون حد نمی رسه که در مورد نشریات معتبری مثل مهرنامه تجربه نافه یا امثال اینها اظهار نظر کنید. لطفا خاموشی رو پیشه کنید
  • ۰۲:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    احسنت
  • ۱۲:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    حوزه انديشه ، حوزه تجربه است ، برخورد مستقيم با عينيات قابل آزمون و نه انتزاع صرف كه نه قابليت آزمون دارد و مشاهده و نه به كار تبيين مي آيد . بنابر اين بهتر نيست به جاي انديشه و نقد آن كه در صلاحيت شما نيست به همان دستاورد هاي نظامي روس ها و چيني ها بپردازيد .
  • ۱۲:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    اينها خدا را هم تا زير ميکروسکوپ لمس نکنند ايمان نمي آورند.. صم بکم عميٌ فهم لا يؤمنون
  • ۱۲:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    فکر می کنم حق با شما باشه، باید به همین جنس خبرها بپردازند ؛ از اولویت خبرهای مشرق مشخصه، پس باید به اون مطالبی بپردازند که براشون اولویت داره..
  • ۱۳:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    عزيز ناشناس. اينا رو براي كي مي گي. بعضي مشرقي ها همين جملات شما رو هم نمي فهمند چه برسه به بحث علمي در حوزه انتزاعيات.
  • جاهل ۱۳:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    دم از حوزه اندیشه زدن و اندیشمند بودن مثل رابطه سوفیست ها و فلاسفه است.از مقاله خوبتان متشکرم.کار شما هشدار دادن است کار عالمان متخصص بررسی دقیق و نقد و ... است.
  • ۱۳:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    مشرق عزيز لطفا آي پي را چك كن تا ببيني اوني كه پاسخ پايي رو نوشته همونيه كه نظر رو نوشته!
  • ۱۳:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    خودش نظر ميده و خودش در تاييد نظرش پاسخ ميذاره
  • ۱۳:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    اصلا شما خوبيد/آروم شديد
  • ۱۳:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    ولی منصف باشیم باید بگیم که مشرق آستانة دردش در مورد کامنتها بالاست. این شاید تنها نقطة مثبت و متفاوتش باشه فقط این کاری که اخیراً شروع کرده بر و بچش میرن کامنتهای مخالف رو راه منفی میدهندش یه کم ضایع است! در مورد علوم انسانی و اینها هم این بازی که بعد از 32 سال بازم بیایم بگیم، بعله! اینها غربی هستند و ما باید از فرهنگ و فلسفه و ... عمیق خودمون استفاده کنیم که دریایی از معانی و ژرفنا در آن نهفته است رو من دیگه نمیدونم اینها برای کی دارند مینویسند! که همینا یه حرف ساده ای رو که دارند الان میزنند و 10 سال دیگه هم ببینی دوباره دارند همون رو تکرار میکنند! البته دیگه نگران کننده نیست، جامعه داره راه خودش رو میره و به این حرفها هیچ توجهی نداره!
  • ۱۸:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    بابا روشنفکر؛ لامپ اضافی خاموش
  • ۱۸:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۲
    0 0
    Dast shoma dard nakone .hatman bayad in nashriat ra begiram.va az in be baad bekhanam.
  • ۰۰:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۳
    0 0
    واقعا برای شما متاسفم شما فکر می کنید همه ادمها باید با شما موافق باشند؟ دموکراسی یعنی این؟ دوست عزیز قصد پز و افاده ندارم ولی من دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی دوره روزانه دانشگاه دولتی (ولی چون مخالف شما هستم بی سوادم!)به کامنت شما رای منفی میدم.
  • ۰۰:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۳
    0 0
    یعنی شما می گید که فقط شما تعقل کنند و بقیه صرفا از شما تقلید کنند!!!اونا تو مهرنامه به طور غیر مستقیم ضداسلام می نویسند یعنی ما حق نداریم مسلک مادی اونا رو نقد کنیم!شما وکیل وصی مردم نیستید!
  • ۰۱:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۳
    0 0
    دوست عزیز باشه ما سواد نداریم ولی عقل که داریم!یعنی شما می گید تعقل نکنیم؟خدا عقل داده شما ما رو ازون محروم می کنید؟من یه بار تو مهرنامه مطالبی رو خوندم که به طور غیر مستقیم ضد دین حنیف اسلام بود!بله حرفای اونا معنی داره و من عوام بی سواد هم متوجه می شوم آقای دموکرات
  • ۰۱:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۳
    0 0
    http://www.parstourism.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=8393 یه حبه قند رضا میر کریمی فیلمی مناسب برای جنگ نرم
  • جاهل ۱۳:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۴
    0 0
    چون مقاله بالا به من ربط داره دوست دارم دوباره کامنب بذارم.ببینید دوستان،سعی کنیم درمورد همه مطالب و علوم به خود مطلب کار داشته باشیم نه شخص و مواضع بازگو کننده آن.خود مطلب را نقد کنید.مطلب و ان علم باید نقد شود نه شخص نقل کننده. پیشنهاد به مشرق:می توانید جایی خاص در سایتتون را قرار بدهید و از یک متخصص بخواهید نقدهای علمی خودش را در مورد ان مجله بنویسد.این روز ها هم که بازار علوم انسانی داغ است خیلی پرفائده و بی جنجال خواهد بود.چون نقد عالمانه است. در اخر باید از هشدار خوبتان نسبت به مجله مهر تشکر کنم. به امید روزی که باب گفتمان ازاد در کشور اسلامیمان باز شود که خیلی خیلی برای پیشرفت همه جانبه کشور به ان نیاز داریم.
  • ۱۶:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۴
    0 0
    معتبر؟باسواد؟کی رو میگه این ؟ اینطوری مخالفتو خطاب نکن که ما صد تیکه تو جیبمون هست
  • ابراهیم ۱۹:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۴
    0 0
    ...وقعاً من در تعجبم از فضاهای به اصطلاح روشنفکر ایران!! اگر امروز شما در حوزه نظر گزاره ای پوزیتویستی و مبتنی بر اصول مدرنیته در غرب ارائه دهید ، بی تردید مورد تمسخر اندیشمندانی قرار میگیرید که خود واضع مدرنیته و پوزیتیویست بودند..زیرا پنبه مدرنیته و بلاخص تجربه گرایی سالهاست که در غرب زده شده و امروز در حوزه معرفت شناسی پارادایم حاکم پست مدرنیزم است که البته آنهم تا اطلاع ثانوی اعتبار دارد..! تعجب بنده از این طیف مترجم و به اصطلاح روشنفکر اینست که بابا اگه شما میخواهید کپی برداری هم بکنید بروید لااقل دستاوردهای !! متأخر پیامبران غربی خود را کپی و تقلید کنید..نه حرفایی که آنها پنجاه سال پیش میزدند...والله بنده نمیدونم اسم اینو باید چی گذاشت ؟ عقب افتادگی؟ بیسوادی ؟ یا .....
  • ۱۰:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۵
    0 0
    به نظر بنده مهرنامه یکی از بهترین نشریات علمی و فرهنگی حال حاضر ایران است شما هم نشریه فرهنگ عمومی را دارید حالا مقایسه مطالب آنها را کیفیت چاپ و البته قیمت ش را با انصاف باشید
  • سجاد ۰۶:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۶
    0 0
    بابا کم نیستند آدم هایی که فکر میکنن همه هم نظرشون هستند و اگر نباشن مشکل دارن این بنده خدا هم یکی مثل باقی!!! فرمود کافر همه را ...
  • مهدی ۱۶:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۲۶
    0 0
    سلام- چه خوب است دوستان اصولگرا از این گونه مجلات اصلاح طلبی یاد بگیرند و در زمینه علوم انسانی مثل اونا مجله چاپ کنن.
  • مهدی ۱۲:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۰
    0 0
    ذوستان عزیز اصولگرا، آیا تا به حال از خودتون پرسیدید که چرا شما نتونستید تا حالا یه مجله در حد و اندازه ی مهرنامه چاپ کنید؟ که بتونید با افکار شیطانیش! مقابله کنید. احتمالا الان دارید به این فکر می کنید که چه جوری توقیفش کنید، نه؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس