بسيج دانشجويي 8 دانشگاه تهران با صدور بيانيه‌اي تأكيد كردند: از دولت انقلابي انتظار داريم به جاي متوقف كردن طرح، هر چه سريع‌تر اجراي عالمانه و كارشناسانه اسلامي شدن دانشگاه‌ها را آغاز كند.

به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق به نقل از فارس، بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي تهران، صنعتي شريف، صنعتي اميركبير، خواجه نصيرالدين طوسي، علم‌و‌صنعت، امام‌صادق(ع)، علامه‌طباطبايي، شهيد بهشتي با صدور بيانيه‌اي از اسلامي‌شدن دانشگاه‌ها و تداوم راه انقلاب فرهنگي حمايت كردند.

متن كامل اين بيانيه به شرح ذيل است:

تاريخچه دانشگاه گوياي اين نكته است كه براي كشور متمدن و اسلامي ايران يك پديده وارداتي است. از طرفي وارد شدن اين پديده مصادف بوده است با دوره عدم استقلال و غربزدگي تحت‌ ظلّ ديكتاتوري رضاخاني. طبيعي است كه چنان حكومتي و طبقه تاريك‌ فكران غربزده شكل‌گرفته آن‌ زمان كوچك‌ترين دغدغه‌اي نداشتند كه ورود اين پديده چه پيامدهايي براي فرهنگ و استقلال جامعه اسلامي ايران خواهد داشت. خصوصاً كه آن حكومت دست‌نشانده و طبقه تاريك‌فكران، غرب را به مثابه آرمان‌شهري يافته بودند كه هر آنچه بگويد و بسازد بي‌كم و كاست رمز نجات بشريت است.

پس از آنكه غربي‌ها از الگوهاي تاريخي مسلمين در زمينه آموزش بهره بردند و با هضم آن در فرهنگ خويش دانشگاهي ساخته و به جامعه مسلمين صادر كردند، متأسفانه طبقه نخبگان و حاكمان جامعه مسلمين با اين پديده وارداتي برخوردي خنثي كرده و به فكر بازطراحي و بومي‌سازي آن مطابق با شرايط اجتماعي و فرهنگي خويش نيافتادند. و اي ‌بسا تاريك‌فكران خائن خود نيز به آثار مخرب تمدني و فرهنگي دانشگاه وارداتي آگاه بودند و تعمداً و براي وابسته ‌كردن كشور و از بين بردن فرهنگ اصيل اسلامي - ايراني زمينه‌ساز ورود بي‌انديشه دانشگاه به كشورمان شدند.

اين تاريخچه را بيان ‌كرديم كه بگوييم مسئله امروز جامعه ما براي بازطراحي دانشگاه متناسب با فرهنگ و تمدن اصيل اسلامي - ايراني در واقع مسئله توليد شده در اين روزها و سال‌ها نيست بلكه قدمتي به اندازه ورود دانشگاه به اين كشور دارد.

يكي از آسيب‌هاي جدي ساليان گذشته كه البته از يك منظر هم مسير تجربه‌اندوزي اصحاب انقلاب بوده است همين است كه با اسلامي شدن دانشگاه‌ها بسيار سطحي برخورد شده و تلاش براي آن محدود شده است به جابجا كردن يك‌سري بودجه و ايجاد يك‌سري نهاد و محكوم‌كردن يك‌سري حركت و انجام طرح‌هاي فرهنگي كليشه‌اي مانند همايش‌هاي عريض و طويل و بي‌فايده و البته برخي از اقدامات صورت گرفته در اين سال‌ها خوب اما ناكافي و درمان‌هاي غيرريشه‌اي اين مسئله بوده است.

به‌اندازه كافي در اين ساليان با مقوله اسلامي شدن دانشگاه برخورد شعاري شده است كه ديگر با خيالي آسوده اما نگران از آينده بگوييم آقايان و خانم‌هاي نخبه، عالم، فاضل، جنابان مسئول دولتي و حكومتي، اعضاي محترم شوراي عالي انقلاب فرهنگي ديگر وقت براي چاره‌انديشي عملياتي براي اسلامي شدن دانشگاه‌ها فرا رسيده است.

خوشبختانه در اين سال‌ها ديگر صداي دشمن از درون وزارتخانه‌هاي حكومت اسلامي شنيده نمي‌شود، ديگر اين نگراني وجود ندارد كه مسئولان دولتي خود از تاريك‌فكران شيفته غربند و اساساً صورت مسئله را قبول ندارند كه چاره‌اي براي آن بينديشند، ديگر فضاي جامعه اين‌گونه نيست كه نخبه‌اي حزب‌اللهي بخواهد در راستاي حقيقت نظريه‌پردازي كند و فضاي غالب رسانه‌اي غربزده همراه با مسئولان دولتي پا بر گلويش بگذارند و فشار بياورند كه نكند صداي حق از حلقوم مظلومان به گوش كسي برسد.

امروز بهانه آوردن براي طفره‌ از انجام وظيفه امري نابخشودني است. چه كسي است كه ناكارآمدي دانشگاه براي توليد محصول متناسب با نيازهاي جامعه و مستقل‌كردن كشور را نبيند؟ كيست كه خيل عظيم فارغ‌التحصيلان دانشگاه براي جامعه را نبيند كه يا در فكر حل مسائل غربي‌ها و به قول خود حركت در مرزهاي دانش‌اند! يا اگر هم درد مملكت و دين خود را دارند به واقع توانمندي و دانش خاصي را در دانشگاه و از نظام آموزشي آن ياد نگرفته‌اند كه بتوانند در جامعه با مختصات ايران اسلامي پياده كنند؟ چه كسي است كه با پيامدهاي نامتناسب تربيتي دانشگاه‌هاي موجود براي فرزندان معصوم مردم ناآشنا باشد؟ كيست كه نداند گسترش بي‌تأمل دانشگاه‌ها و رشد قارچ‌گونه آن‌ها خصوصاً از مدل غيرآزاد و غيراسلاميش چه تبعات اسف‌بار فرهنگي براي شهرها و روستاهاي دور و نزديك كشورمان داشته است؟ اما واقعيتي كه زيرپوست دانشگاه وجود دارد غير از اين ظاهر نامناسب است، امروز تعداد دانشجويان انقلابي و پاكي كه وارد دانشگاه‌ها مي‌شوند، يا تعداد اساتيد مذهبي كم نيستند، از همين دانشگاه شهيد شهرياري و علي‌محمدي تقديم جامعه علمي انقلاب مي‌شود و هزاران شهرياري ديگر كه اين جو مسموم غالب مانع است تا جامعه پيش از شهادت آنان را بشناسد و از مواهب دانش‌شان بهره برد.

الحمدالله اين روزها وزير ارزشي و مكتبي علوم سخنان ارزنده‌اي بيان كردند كه حاكي از شناخت مسئله نياز دانشگاه به اصلاحات اساسي و عزم راسخشان براي اين مهم بود. اسلامي شدن دانشگاه شعار و هدفي است كه بسيار زودتر مي‌بايست در سرلوحه تغييرات قرار مي‌گرفت.
بي‌ترديد برآورده كردن اهداف انقلاب فرهنگي بدون اسلامي شدن هر چهار بعد دانشگاه يعني متون، اساتيد، قوانين و دانشجويان ممكن نخواهد شد كه براي هر كدام از اين موارد نيز برنامه‌هايي اعلام و اجرا شده است كه عليرغم صداقت مسئولان كافي نبوده و نيست. يكي از اجزاي بعد فرهنگي آن ضرورت ايجاد فضاي آموزشي غيرمختلط است. اين ضرورت به قدري آشكار است كه نيازي به برهان و استدلال ندارد و از فتاواي مراجع معظم تقليد نيز بر مي‌آيد كه اين موضوع از مسلّمات ديني است. واقعاً همان‌طور كه معلم قرآني عزيز و محترممان حجت‌الاسلام قرائتي فرمودند مسخره نيست كه در مدارس نظام آموزشي غيرمختلط داريم اما وقتي جوان اين مملكت به اوج حساسيت و شكوفايي غريزه جنسي كه مي‌رسد او را وارد محيط مختلط آموزشي مي‌كنيم؟ اگر مسئله تبعيض و كيفيت نظام آموزشي براي دختران و پسران مطرح شود چگونه است كه اين مسئله در فضاي غيرمختلط مدارس مطرح نيست؟ مسلماً با طرح‌هاي كارشناسي و بررسي اقتضائات مي‌توان تدبيري كرد كه دانشگاه‌هاي با كيفيت مجزا براي هر 2 جنس مذكر و مؤنث شكل بگيرد.

خطاب به آنهايي كه منافقانه مشكلات اجرايي را مطرح مي‌كنند مي‌گوييم به چه دليلي لااقل تأسيس و صدور مجوز براي دانشگاه‌هاي جديد به صورت تك‌جنسيتي صورت نمي‌پذيرد؟ يا چه مشكلي پيش مي‌آيد اگر دانشگاه‌ها از سال آينده ورودي‌هايشان را به صورت تك‌جنسيتي پذيرش كنند كه طي اين روند به تدريج در طي ساليان دانشگاه‌ها تك‌جنسيتي شوند؟ و در آن صورت نيازي هم به طرح‌هاي مبتذل و بي‌معني مثل جدا كردن كلاس‌ها يا 2 رديفه كردن آن‌ها و هزينه‌هاي اضافي آن‌ها نخواهد بود. اساساً ضرورت اختلاط چيست كه بعضي آن را امري انكارناپذير مي‌پندارند؟ خطاب به آناني كه مي‌گويند به هرحال همه پسران و دختران روزي وارد جامعه مي‌شوند و چه تفاوتي دارد كه اين در دانشگاه باشد يا پس از آن مي‌گوييم بديهي است كه هيچ عقل سليمي نمي‌پذيرد كه در اوج سنين جواني، كه زمان علم‌آموزي، تهذيب و خودساختگي و آماده شدن جوان براي پذيرش مسئوليت‌هاي بزرگ كشوري است شما با ايجاد يك محيط مختلط انگيزه و نيروي او را به جاي تمركز بر آن مسائل و مهارت‌هاي اساسي به سمت رقابت‌هاي كاذب و خودآرايي‌ها و ارتباطات بي‌قيد و بي‌سرانجام و... بكشانيد. اما اگر همين جوان پس از تشكيل خانواده و ورود جدي به عرصه زندگي و محيط شغلي وارد محيط مختلط شود طبيعتاً اين انحرافات به‌ حداقل كاهش مي‌يابد.

اين همه را گفتيم كه بيان كنيم ضرورت عدم اختلاط در محيط آموزشي بديهي است اما بدان معنا نيست كه بتوان منكر نياز وجود طرح‌هاي كارشناسانه و هوشمندانه براي پياده‌سازي آن شد. به‌علاوه عدم اختلاط در محيط آموزشي تنها بخشي از طرح اسلامي‌سازي دانشگاه‌هاست كه مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز هست. از دولت خدمتگزار و انقلابي نيز انتظار داريم به جاي متوقف كردن طرح، هر چه سريع‌تر اجراي عالمانه و كارشناسانه آن را آغاز كنند چرا كه هر چند اين بخش كوچكي از اسلامي شدن دانشگاه است اما ضروري، بسيار با اهميت و آينده‌ساز است. بسيج دانشجويي اين فرصت تاريخي براي حركت به سوي اسلامي ‌شدن دانشگاه را غنيمت مي‌شمرد و آمادگي خود را براي ايجاد عقبه كارشناسي اين مقوله مهم اعلام مي‌دارد.

دانشجويان بسيجي اين ضرورت تاريخي و تمدني و وظيفه خويش را به‌ خوبي شناخته‌اند، اكنون نوبت نخبگان و مسئولان است كه بر ترس‌ها شجاعانه غلبه كنند و با رفع شبهات موجود از خويش و در پاي اين رسالت تمدني خود محكم بايستند و با عزمي راسخ و توكل بر خدا براي اجرايي شدن اين مهم، گام‌هايي جدي و كارشناسانه بردارند. مسلماً دشمن از اجراي اين طرح ضربه سنگيني مي‌خورد چرا كه اميد و تلاش دشمن همواره در عرصه تهاجم فرهنگي بهره بردن از خلأهاي فرهنگي موجود در دانشگاه‌ها بوده است و بي‌شك بايد منتظر هوچي‌گري بي مبناي عده‌اي در داخل و خارج از كشور باشيم.

ما فرزندان انقلاب در مسير اسلامي شدن سيرت و صورت دانشگاه‌ها محكم و استوار ايستاده‌ايم و قطعاً كساني تا انتهاي اين مسير با ما خواهند بود كه به وعده خدا ايمان داشته باشند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس