گروه بین الملل مشرق: تركيه همواره به علت موقعيت استراتژيك جغرافيايي و قدرت منطقهاي خود، همواره كانون توجه كشورهاي مختلف قرار داشته است، از سوي ديگر موضعگيريها و سياست خارجي خاص اين كشور بسياري اوقات تحليلگران و كارشناسان بينالمللي را به خود مشغول ميكند و آنها سعي ميكنند تا ماهيت واقعي موضعگيريهاي اين كشور درقبال حوادث مختلف در منطقه را دريابند.
در پي ادامه انقلابهاي عربي در منطقه و موضعگيريهاي آنكارا در قبال مسائلي نظير حوادث سوريه و حركت ناوگان آزادي2 به سمت غزه بر آن شديم تا نظرات مختلف در تحليل تناقضهايي كه در دورههاي مختلف سياستگذاريهاي كلان تركيه شاهد آن بودهايم را مورد بررسي قرار دهيم.
تركيه و سياست غرب در رقيبتراشي عليه ايران
يكي از مباني رفتاري غرب عليه پديدههاي حقيقتگراي استراتژيك و ايدئولوژيك كه مورد استقبال افكار عمومي قرار ميگيرد، ايجاد رقيبي بدلي براي آنهاست تا مردم در انتخاب نسخه اصلي اين ايدئولوژي دچار ترديد شده و در دام غرب گرفتار گردند، و بعد از مدتي با چرخش و ايجاد انحراف در ايدئولوژي ساختگي خود مردم را نسبت به اصل و ريشه اين تفكر بدبين كنند.
اين اتفاق در ابعاد مختلف عليه انقلاب اسلامي ايران از زمان پيروزي تاكنون دنبال شده است، با استقرار اسلام ناب محمدي در ايران و مقابله آن با اسلامهاي آمريكايي حاكم بر منطقه كه به كشورهاي ميانهرو موسوم شده بودند، افكار عمومي جهان به شدت متوجه اين انقلاب شد، اين گرايش به حدي بود كه به سرعت جنبشهاي آزاديخواهانه با الگوبرداري از ايران كار خود را آغاز كردند، بگونهاي كه رد پاي بسياري از اين جنبشها نظير حزبالله لبنان هنوز نيز در عرصه سياسي جهان وجود دارد.
در همين راستا غرب به سرعت به ايجاد يك ايدئولوژي ظاهرا مشابه با نام طالبان و القاعده پرداخت و سعي كرد در رسانههاي وابسته به خود ارتباط نزديكي ميان اين دو جريان برقرار كند تا بعدها به راحتي بتواند اتهامات واهي حمايت از تروريست و خشونت در منطقه را به اين ايدئولوژي نسبت دهد.
ايفاي نقش برادر بزرگتر در منطقه
دولت ترکیه از سالهای گذشته و همزمان با روی کار آمدن "احمد داود اوغلو" وزیر امور خارجه و تئوریسین سیاست خارجی حزب حاکم عدالت و توسعه تلاش داشته است تا در بحرانهای منطقه نقش یک برادر بزرگتر و میانجی را ایفا کند، تلاش برای میانجیگری در بحران فلسطین، میانجیگری بین سوریه و اسرائیل و میانجگری در موضوع هستهای ایران نمونههایی از تلاش آنکارا در این جهت بوده است .
تمايل به موفقيتهاي ديپلماتيك در ميانجگريهاي آنكارا در ميان مقامات اين كشور تا حدي است كه ميتوان گفت بخشي از تيرگي روابط تركيه با رژيم صهيونيستي به علت تحقير شخص "رجب طيب اردوغان" از سوي تلآويو در جريان همين ميانجگري است، چرا كه در زماني كه مذاكرات صلح ميان سوريه و رژيم صهيونيستي به خوبي در حال پيشرفت بود، اسرائيل با بي اعتنايي به آنكارا و بدون اطلاع اين كشور طرح حمله به غزه را كليد زد تا تركيه را به عنوان ميانجي بينالمللي صلح با سوريه تحقير كرده باشد.
در موضوع هستهاي ايران نيز بعد از اينكه بيانيه سه جانبه تهران مشتمل بر ميانجگري تركيه و برزيل براي انتقال سوخت هستهاي ايران به خارج ميان سه كشور به تصويب رسيد، مخالفت غرب با اين بيانيه دليلي بود تا تركيه بر خلاف گذشته از اعمال تحريمهاي جديد عليه ايران در شوراي امنيت دفاع نكرده و به آن رأي ندهد.
ترکیه در بحران اخیر سوریه نیز تلاش دارد تا به عنوان یک میانجی عمل کند و این رویکرد با هدف ارتقای منافع منطقهای و جهانی این کشور به اجرا گذاشته شده است، ترکها از فعالان سیاسی مخالف دولت سوریه حمايت كرده و برنامههاي غرب عليه اين كشور را تأييد ميكنند و از سوی دیگر به تماسهای خود با دولت بشار اسد ميدهند. سفر اخیر "حسن ترکمانی" دستیار معاون رئیس جمهوری سوریه و فرستاده ویژه بشار اسد به آنکارا در این راستا قابل ارزیابی است.
بنابراين به نظر ميرسد تصميمسازان آنكارا به جاي دنبال كردن يك سياست بلندمدت و استراتژيك براي خود، هدفگذاريهاي مرحلهاي در راستاي همين ميانجيگريها را در دستور كار سياست خارجي خود قرار داده و مراحل كوتاه مدتي براي اهداف و منافع منطقهاي و بينالمللي خود تعريف كردهاند.
سياست هويج و چماق غرب عليه تركيه
سياستمداران ترك نيز مانند بسياري از كشورهاي ديگر مجموعهاي از تهديدها و مشوقها را از سوي قدرتهاي استعماري جهان بر بالاي سر خود ميبينند، اعمال سياستهاي هويج و چماق براي اين كشور نيز يكي از اولويتهاي غرب در تعامل با آن است و هر قدر كه خطر اقدامات سياستمداران اسرائيلي براي غرب و رژيم صهيونيستي بيشتر شود، بر شدت اين تهديدها و تشويقها افزوده ميشود.
تنش ميان آمريكا و تركيه ناشي از سياستهاي يكجانبه دولت بوش و بيتوجهي اين دولت نسبت به افكار عمومي جهاني بود. اما اهميت استراتژيك تركيه در خاورميانه براي آمريكا، بخوبي ضرورت تجديد اين ارتباط را براي سران كاخ سفيد آشكار ساخت.
"برايان كاتوليس" و "اسپنسر بوير" دو تن از تحليلگران برجسته در اواخر سال 2008 ميلادي طي يادداشتي اعتراف كردند كه روابط استراتژيك ميان آمريكا و تركيه همچنان به عنوان يكي از اركان اساسي سياست گذاري امنيت ملي آمريكا، به شمار ميرود.
از سوي ديگر ترس از اتحادی که سه ضلع آن ایران، سوریه و ترکیه هستند، از مهمترين انگيزههاي آمريكا و اسرائيل در تلاش براي بازگرداندن مناسبات طبيعي با آنكارا است. دمشق و تهران مدتهاست که در منطقه مقابل غرب ایستادهاند و این احتمال که اصلیترین متحد غربیها در منطقه یعنی ترکیه هم به این ائتلاف میپیوندد، بیم اصلی غربیها در منطقه بود.
شرايط انتخاباتي
ترکها در روزهای آغاز ناآراميهاي سوريه، مخالفت خود با سران اين كشور را علنی نکردند، اما پس از مدتی بویژه زمانی که نزدیک به انتخابات پارلمانی ترکیه شد، موضوع سوریه نیز به عنوان یکی از مسایل مهم مطرح شده توسط کاندیداها مورد توجه قرارگرفت.
همین امر سبب شد که شرایط سوریه در فضای سیاسی ترکیه تا حدی تند شده، تا جایی که بتازگي شاهد ادبیات تندتری نسبت به سوریه بودیم. از طرف دیگر بحث همسایگی ميان دو کشور و ادعای مسائل مرزی به ویژه منطقه اسکندرون كه در افكار عمومي دو طرف ريشه دوانده است، نقش مهمي در ايجاد اين فضاي انتخاباتي عليه سوريه داشت.
از سوي ديگر برخي كارشناسان معتقدند كه با پايان گرفتن رقابتهاي انتخاباتي و تلاشي كه لابي يهودي تركيه براي كاهش آراي انتخاباتي حزب عدالت و توسعه صرف كرد، اكنون اردوغان به اين نتيجه رسيده كه براي تغيير رويكرد يهوديها نسبت به خود از حجم تنشها در روابط آنكارا - تلآويو بكاهد و حداقل اين گونه وانمود كند كه ميخواهد صفحهاي تازه در روابط سرد شده دو طرف بگشايد، به اين ترتيب لازم است كه اين كشور در روابط خود با كشورهايي نظير سوريه تجديد نظر كند.
در همين راستا روزنامه لبناني السفير در گزارشي نوشت كه تصميم به عدم حضور تركيه در كاروان ناوگان آزادي2 را شخص "رجب طيب اردوغان" نخستوزير تركيه در پاسخ به فشارهاي آمريكا گرفته است. اردوغان تصميم گرفته با فاصله گرفتن از محوريت ايران - تركيه - سوريه روابط خود را با اسرائيل مجدداً تقويت كند.