به گزارش مشرق به نقل از تبیان، اين روزها بحث بر سر جريان انحرافي ماهيتشان، ديگاه هاشان و عملکردشان زياد است. و بسياري علاقه مندند که در اينباره بدانند و گفتگو کنند. جريان انحرافي که در کنار دولت قرار گرفته است مدت مديدي است که بر سر زبان ها افتاده البته از سالها پيش نشانه هايي از آن در نظرات و عملکردهاي افراد اين جريان به چشم مي خورد اما حال با توجه به آشکار شدن برخي از فعاليت هاي انجام گرفته توسط اين گروه و رسانه اي شدنش چهره در پشت پرده نفاق اين افراد بيش از پيش بر خواص و توده جامعه هويدا گشته است.
اگر بخواهيم ويژگي هاي خاص اين جريان را دسته بندي کنيم مي توانيم در نگاه کلي به چهار ويژگي کلي بپردازيم.(البته اين ويژگي ها را مي توان نه کاملا جدا از هم که به نوعي به صورت عموم و خصوص من وجهي به آن نگريست) جالب اين است که اين ويژگي ها مرزهاي مشترک بسياري با جريان دوم خرداد دارد.
اگر بخواهيم ويژگي هاي خاص اين جريان را دسته بندي کنيم مي توانيم در نگاه کلي به چهار ويژگي کلي بپردازيم.(البته اين ويژگي ها را مي توان نه کاملا جدا از هم که به نوعي به صورت عموم و خصوص من وجهي به آن نگريست) جالب اين است که اين ويژگي ها مرزهاي مشترک بسياري با جريان دوم خرداد دارد.
1- عدم التزام، التزام سطحي يا تاکتيکي به ولايت فقيه
آنچه در ورطه عقايد اين جريان بدان اشاره مي شود اين است که اين جريان تز اسلام منهاي روحانيت را دنبال مي کنند و اعتقاد دارند که کارآمدي روحانيت ديگر به اتمام رسيده از جمله پيامدهايي که اين انديشه دارد رويايي رويي آشکار و نهان با صدر روحانيت امروز و ولايت فقيه است. مصباحي مقدم، عضو شوراي مرکزي جامعه روحانيت مبارز و نماينده مجلس در مصاحبه اي با فارس در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه چرا مقابله و رويارويي با مراجع تقليد و روحانيت از جمله برنامههاي جريان انحرافي است؟ اينگونه پاسخ داده است که"اصولا اين جريان انحرافي اعتقادي به امام زمان(عج) و ولايت فقيه ندارد و از بابت اينكه اعتقادي به امام زمان و نايبش ندارند براي مرجعيت نيز جايگاه پذيرفته شدهاي قائل نيستند براي همين با روحانيت و مراجع تقليد مقابله ميكنند چرا كه تصور آنها اين است كه مقابله و مواجهه با مراجع و روحانيت با آنها جايگاه اجتماعي ميدهد و بر همين اساس است كه رويارويي با مراجع تقليد و روحانيت را در برنامههاي خود قرار دادند اما قطعا آنها توفيقي نخواهند داشت."
البته اين يک شاخصه از نزول ايشان از خط امام و ولايت فقيه است وقتي در انحراف فکري اين افراد بيشتر وارد مي شويم با عقايد خاصي نسبت به امام زمان رو به رو مي شويم. به عنوان مثال اينکه امام زمان داراي ظهور صغري و کبري! هستند و حال چون در آستانه عصر ظهور صغري هستيم پس ديگر با حضور حضرت، ولايت فقيه معنا پيدا نمي کند. اين از ديگر عواملي است که اين ويژگي ازعقايد آنها را دامن زده است. حجتالاسلام جمشيدي ،قائم مقام مدير حوزههاي علميه در مصاحبه اي با فارس، ادعاي جريان انحرافي مبني بر حضور در دوران "ظهور صغري " را يک مغالطه دانسته و دلايل اينگونه اظهارات را فاصله گرفتن آنها از اسلام فقاهتي عنوان کرده است.وي با بيان اينكه بر طبق روايات قطعي دين كساني كه توقيت كرده و در واقع زمان ظهور را مشخص كنند دروغگو هستند،اينگونه بيان داشته است که: اهل بيت (ع) فرمودهاند كه اگر افرادي براي ظهور وقت تعيين كنند بدعتگزار بوده و بايد آنها را به دروغگويي متهم كرد. آيت الله مصباح يزدي: ""در صورتي که انسان اين جريانهاي فکري را بشناسد، درمييابد، برخي جريانهايي که دم از نظام اسلامي و ولايتفقيه ميزنند با آن مخالفند."
البته اين تنها دو خاستگاه از انديشه هاي اين افراد بود که عدم التزام، التزام سطحي يا تاکتيکي به ولايت فقيه را به دنبال دارد. آيت الله مصباح نيز در سخناني در جمع در جمع فارغ التحصيلان مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)
در رابطه با جريانات انحرافي، از خصوصيتشان اينگونه عنوان کردند :"در صورتي که انسان اين جريانهاي فکري را بشناسد، درمييابد، برخي جريانهايي که دم از نظام اسلامي و ولايتفقيه ميزنند با آن مخالفند". نمونه هايي از اين مخالفت را در ايجاد موج براي ايستادگي در مقابل احکام حکومتي ولايت فقيه بر سر دو ماجراي حکم معاون اولي و استعفاي عزل گونه وزير اطلاعات ديديم.
2- انحراف فکري و عقيدتي
اساس و اصل يک جريان بر اساس انديشه و فکر پا گرفته و پيش مي رود، و هر گروه با توجه به انديشه هاي خود و نمود آن در عملشان مورد ارزيابي قرار خواهند گرفت. اساس اينکه به جريان مذکور انحرافي اطلاق مي شود نيز از همين موضوع برخواسته است، وقتي در اظهارات و اقدامات اين افراد ورود پيدا مي کني با اندکي تامل مي توان به انحراف اين افراد از مباني اسلام و خط امام و به تبع انقلاب اسلامي پي برد.
از جمله نمود هاي اين انحراف فکري را مي توان در اعتقادات اين افراد پيرامون مهدويت، پايان دوره اسلام گرايي، عدم اجباري بودن حجاب در جمهوري اسلامي، اسلام منهاي روحانيت و ناکارامدي اين قشر، دوستي با مردم اسرائيل و..... مشاهده نمود. عده اي اين جريان را به اندازه اي نمي دانند که بتواند انحرافي داشته باشد و آن را رواج دهند، اما آيت الله مصباح در جواب اينگونه اظهارات چنين بيان داشتند: "در پاسخ به کساني که مي گويند اين آدم قد و قواره اش اينقدر نيست که انحرافي عميق را سازماندهي کند بايد گفت که مدرس اصلي اين جريان انحرافي ابليس است که با تمام توان و تجربه اش به ياري ايشان آمده است" . در واقع اين جريان به نوعي ريشه هايي از اسلام آمريکايي را که امام آن را بيان داشتند را در رگه هاي فکري خود دارند؛ اسلام منهاي روحانيت، اسلام مقدس نماهاى بيشعور حوزههاى علمى و دانشگاهى، اسلام حاکميت سرمايه و سرمايه داران بر مظلومين و پابرهنهها، در زير مصاديقي از اين انحراف فکري را در انديشه هاي آقاي ميم مي آوريم.
"دوران اسلام گرايي به پايان رسيده است. معنايش اين نيست که اسلامگرايي وجود ندارد يا رو به نضج نيست. نه. اسلام هست اما دورهاش به پايان رسيده. الان دوره اسبسواري تمام شده، اما اسب هست، سوارش هم هست. اشتباه برداشت نشه. دين عندالله اسلام، اما روند تحولات به اين سمت نيست که بشر مسلمان بشود تا به حقانيت برسد... اين دوره تمام نشده. بلکه روبه پايان است". (الف)
*بنده به حرفهايم افتخار ميكنم و آنها را اصلاح نميكنم بلكه هزار مرتبه ديگر نيز تكرار ميكنم ما آحاد مردم دنيا را دوست داريم و اين افتخار ماست كه چون اعتقاد و آرمانهايمان انساني است در بين تودههاي مردم در دنيا دشمني نداريم و مردم ايران با مردم آمريكا فرقي ندارند. ما با همه مردم دنيا دوست هستيم حتي مردم آمريكا و اسرائيل "( فارس)
*برخيها از من خرده ميگيرند که چرا نميگويي مکتب اسلام و ميگويي مکتب ايران، گفت: از مکتب اسلام دريافتهاي متنوعي وجود دارد اما دريافت ما از حقيقت ايران و حقيقت اسلام، مکتب ايران است و ما بايد از اين به بعد مکتب ايران را به دنيا معرفي کنيم.
3- تساهل فرهنگي
فرهنگ اساس استقلال يک ملت است، و هر گونه ضربه به آن، ضربه به آينده نسل ها و به تبع کشور ما مي باشد. دشمنان هميشه و به خصوص بعد از ناکارآمدي در جنگ هاي نظامي به تهاجم فرهنگي و جنگ نرم رو آوردند و آن را به طور مستقيم و غير مستقيم به کار بردند. فعاليت امپرياليسم در راستاي دهکده جهاني به دنبال ايجاد نوعي فرهنگ واحد است فرهنگي اومانييستي و آميخته با روح غرب و متاسفانه کساني هم در کشور ما هستند که به هر دليل دنباله رو و تحت تاثير اين فرهنگ هستند و مبلغ آن. دوران اصلاحات موج جديد و درخور توجهي در نشر اين فرهنگ در کشور بود و مردم با روي کار آمدن دولت نهم منتظر ريشه کن شدن و اصلاح اين رويکرد در جامعه بودن که گويا با وجود جريان انحرافي در دولت اين انتظاري بيهوده بود.
جريان انحرافي با نفوذ در لايه هاي فرهنگي همان تساهل دوران قبل را دنبال کرد و بعضا در برخي مواقع رويکردي تند تر نسبت به آن گرفت. از جمله مصاديق اين تندروي در زمينه هنر سينما است. رويکرد فيلم فارسي گونه سينماي ما که از از دهه 70 رنگ و بوي تازه اي به خود گرفته بود نه تنها اکنون جلوگيري نشده بلکه با ادامه همان روند و پيش روي در آن ما با اکران فيلم هايي مواجهيم که در دولت قبلي اجازه اکران نداشتند.
از جمله ديگر مصاديق اين ويژگي، عدم موافقت با گشت ارشاد در سالهاي پيش بود و حمل قرآن با آهنگ دف در حضور او و عدم اعتراض وي ،اختياري دانستن حجاب در جامعه ايران و........
4- ارتباط با بيگانگان
در بحث مذکور گفته هاي بسياري زده شده است که بسياري از آنها نيازمند مدرک و سند مي باشد و البته بسياري هم بر ما مبرهن و واضح مي باشد. در اول بايد ديد تعريف ما از بيگانه در اين عنوان چيست؛ ما بيگانه را افرادي قلمداد خواهيم کرد که از خط امام بيرون رفته و يا در جبهه بيگانگان بازي مي کنند. از جمله مواردي که اين روزها بحث آن داغ داغ است بحث ارتباطات با رمالان و جن گيران است که خبر دستگيري آنان نيز تاييد شده است که از جمله اين افراد، فردي به نام (ع-غ) مي باشد. استفاده از اين افراد در يک جريان به جهت پيش بردن مطامع خود از انحراف فکري نشات گرفته و اين افراد با توجه به امور حرمت داري که بايد انجام گيرد تا به اين درجات برسند از بيگانگان با اسلام محسوب مي شوند. گناه بزرگ آنان اين است که در جبهه باطل قدم بر مي دارند و بر موج فرکانس هاي فراماسونري براي مديريت جهاني سوارند چه از روي خيانت و چه غفلت که نتيجه هر دو يکي ست
از موارد ديگر اين ارتباط اذعان برخي از مسئولين پيرامون ارتباط با خارج از کشور است. که اين موارد نيازمند مدرک مي باشد. از جمله اين اظهارات اتهامات مطرح شده عليه مشايي از سوي نادران بعد از برگزاري همايش ايرانيان خارج از كشور بود، اظهاراتي در مورد هزينه 50ميلياردي همايش، دعوت از افراد ضد انقلاب و دلال رابطه ايران و آمريكا، و.....؛ گرچه برخي از اين اتهامات تكذيب شد، اما به هر حال اسفنديار رحيم مشايي بايد پاسخگوي بسياري از آنها باشد. البته دعوت از امير احمدي که از جاسوسان و دلالان رابطه ايران و آمريکا مي باشد، از جمله موارد اين تکذيبات بود که کوثري، نماينده مردم تهران در سخنان چند روز پيش خود اينطور از آن ياد کرده است" ...درباره همايش شوراي عالي ايرانيان، مطلع شديم اميراحمدي که يک فرد جاسوسي است گفته شد که به همايش ايرانيان در تهران دعوت نشده است در حالي که ما مطلع بوديم که دعوت شده است. خوب زماني که به اينجا ميرسيم مدام شک و ترديد در عملکردها پيش ميآيد. ....." حسين شريعتمداري نيز در مقاله اي در کيهان به اين موضوع اشاره کرده است و اينگونه نوشته است که" احساس من اين است و شواهدي هم براي آن وجود دارد كه جريان انحرافي داراي عقبه بيروني است و براي اينكه هنگام رهگيري اين جريان و دستيابي به عقبههاي مذكور با نقطهاي كور مواجه شويم موضوع جن و جادو مطرح ميشود."
آيت الله مصباح با اشاره به گروه انحرافي جديد، از اين روابط اينگونه پرده برداشته اند:" اينان لزوما عاشق آمريکا و اسرائيل و امپرياليسم نيستند، بلکه به دليل اين که منافعشان در گرو رابطه با آنهاست، قصد رابطه با آنان را دارند و حمايت از خط اسرائيل و آمريکا براي آنها جنبه تاکتيکي دارد؛ از اينروي، با نظام اسلامي دشمني ميکنند."
جدا از اين دو مورد ارتباط برخي از عناصر جريان انحرافي با عناصر اصلاح طلب، شائبه ي ارتباط بيگانگان را به طور غير مستقيم مطرح مي کند. عباس اميري فر، دبير كميسيون فرهنگي دولت؛ از احتمال حضور افراد اصلاح طلب در ليست انتخاباتي اين جريان پرده برداشته . وي ارتباط نزديکي با عناصر اصلاح طلب دارد، در مراسم ختم پدر همسر وي با حضور گسترده اصلاح طلبان روبه رو شديم حتي کساني مثل فضل الله عرب سرخي در رديف عزاداران در کنار ايشان ايستاده بود. آنچه در ورطه عقايد اين جريان بدان اشاره مي شود اين است که اين جريان تز اسلام منهاي روحانيت را دنبال مي کنند و اعتقاد دارند که کارآمدي روحانيت ديگر به اتمام رسيده از جمله پيامدهايي که اين انديشه دارد رويايي رويي آشکار و نهان با صدر روحانيت امروز و ولايت فقيه است
در ادامه اشاره به اين نکته دور از لطف نيست که سايت جرس متعلق به عطاءالله مهاجراني مدتي پيش در يادداشتي با بيان اينکه ادله محکمي براي جدي بودن ائتلاف جريان انحرافي با فعالان جنبش سبز وجود دارد نوشت:واقعيت آن است که اين زمزمه ها وجود عيني دارد و با اين خبرها بي هيچ ترديد تقويت مي شود.براي نمونه بنده خود بارها با برخي فعالان اين جنبش در حالي روبرو شده ام که با عباراتي سئوالي از يکديگر و حتي از بنده مي پرسيدند آيا بين آن چه جريان مشايي مدعي آن است و خواسته هاي ما تشابهاتي نمي بينيد؟!. پاسخ اين سئوال در بعد ظاهر تا حدي مثبت است.
آخر کلام:
فارغ از اين ويژگي ها که هر کدام خط بطلاني بر مشروعيت اين جريان است اکنون در رسانه ها و در جامعه شاهد اين موضوع هستيم که توده اي از اين دو جريان بر روي مسائلي چون جن گيري و رمالي باقي مانده اند که اين خود اشتباهي است که بدان گرفتار هستند و به قول عده اي خود اين ممکن است که حربه اي توسط اين جريان باشند تا مردم و خواص بي بصيرت بر روي اين موضوع متوقف شده و از مفاسد فکري و عملي بزرگتر اين افراد غافل بمانند. در واقع بحث هايي چون جن گيري مسائلي خورد در پرونده اين جريان مي باشد و بايد از بالا به تمامي جوانب فعاليت هاي اين افراد نگاه انداخت و به موضوعاتي چون مفاسد فکري و اقتصادي( که بسيار بزرگ است) و ارتباطات خارجي آنان پرداخت که با گذشت زمان آشکار تر هم خواهد شد. کساني چون آيت الله مصباح و آيت الله اعلم الهدي از فراماسون بودن و بايت جديد پيرامون اين جريان صحبت به ميان مي آورند. بايد ديد حتي اگر اين افراد خود به اين فرقه ها نيز متصل نباشند و اگر خيلي از اين مواضع تکذيب شود، گناه بزرگ آنان اين است که در جبهه باطل قدم بر مي دارند و بر موج فرکانس هاي فراماسونري براي مديريت جهاني سوارند چه از روي خيانت و چه غفلت که نتيجه هر دو يکي ست.