به گزارش مشرق، تابناک نوشت: تا مادامی که پول بیت المال به جیب بازیکنان ریخته می شود،این حرف هم هست که با این پول چه می کنند و آن حرف هم هست که آیا لایق گرفتن اینهمه پول هستند یا نه؟
بحث نقل و انتقالات و جابه جایی مبالغ چند صد میلیونی را از همینجا آغاز می کنیم و تاکید می کنیم که:
اولاً: اگر باشگاهها به شکل واقعی خصوصی باشند هیچکس نمی تواند بگوید که مبلغ رد و بدل شده زیاد است یا کم!
ثانیاً: هیچکس هم نمی تواند با تعیین سقف قرار داد ،نخبه کشی کند و انگیزه های ستاره های واقعی را کم کند.
با این مقدمه می رویم سر اصل مطلب :
سقف 300 هزار دلار برای ستاره ها مبلغ زیادی در فوتبال محسوب نمی شود.در همین کشورهای حوزه خلیج فارس پولهایی به مراتب بیشتر (چندین برابر) به ستاره های فوتبال پرداخت می شود ، اما این باید فقط مختص ابر ستاره های فوتبال ایران باشد که به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسند و در باقی موارد پولهای رد و بدل شده به نسبت وضعیت اقتصادی جامعه ایران کاملاً بی پایه و اساس است و بی ربط !
در واقع از نظر فنی تا90 درصد بازیکنان لیگ برتری نهایتاً150میلیون تومان در یک فصل می ارزند و نه بیشتر!
به فوتبال ایران نگاه کنید! شکست پشت شکست در عرصه های ملی و باشگاهی (بین المللی) رقم می خورد . در چنین شرایطی به کدامین دلیل باید بعضاً 500 میلیون تومان به یک بازیکن کاملاً معمولی پرداخت شود؟
حتی برخی از ابر ستاره ها مثل رحمتی ، کریمی و... که حرف از یک میلیارد می زنند هم بیشتر از500 میلیون نمی ارزند و بسیار هستند بازیکنان اروپایی و با کیفیت که با 200 هزار دلار به ایران می آیند و کیفیت بالاتری هم نسبت به بازیکنان ایرانی دارند!
دوباره نگاه می کنیم ، بسیاری از فوتبالیستها پولهایشان را خرج مسائل غیر اجتماعی می کنند! در واقع از جیب من و تو پول می گیرند و شب زنده داری می کنند و خوش می گذرانند و به این ترتیب خیلی سریع افت می کنند و از ستاره به فانوس تبدیل می شوند و از آن بدتر اینکه چون پول دارند جلوی سرمربی خود هم می ایستند و بعضاً رودررویی استاد و شاگرد را رقم می زنند و چنان مغرورانه صحبت می کنند که اگر آنها را نشناسی تصور می کنی با انیشتین یا ادیسون طرف هستی که نابغه همه ادوار هستند !
حرمتها ریخته شده ، از نظر اجتماعی هم سقوط کرده ایم، تمرینات و آمادگی های جسمانی تحت الشعاع همین پولهای بی حساب و کتاب قرار گرفته آنهم در روزهایی که مدیران به دلیل بی ثباتی صندلی شان و برای حفظ آبرو و جایگاه خودشان در مقابل خواسته های ستاره ها عقب نشینی می کنند تا در میان فشار عجیب و شدید نتیجه گرایی خرد نشوند و از بین نروند!
اصول می گوید: کل این کار غلط است . اگر باشگاهها خصوصی بودند و اگر مجبور به درآمدزایی و بیلان مثبت ارائه کردن به بخش خصوصی خودشان بودند مطمئن باشید بازیکنانی که امروز 200 میلیون از جیب دوست می گیرند فردای روزگار 50 میلیون هم دریافت نمی کردند! پول بی زبان مردم فعلاً سر از جیب آقایانی درآورده که بعضاً ظرفیت استفاده از آن در راه پیشرفت خودشان راهم ندارند!
در چنین فضایی است که به غلط بحث سقف قرارداد را پیش می کشند و دعواها بیشتر می شود چراکه تیمها ملزم به نتیجه گرایی هستند و برای اینکار دست در خزانه دولت و مردم می کنند و ستاره می خرند در حالیکه اگر خصوصی بودند اولاً خودشان کنترل می کردند ، ثانیاً اینهمه نگران یک نتیجه بد و سرنگونی از روی صندلی نبودند!
بله350 میلیون هم از سر این بازیکنانی که هر روز بیشتر شکست می خورند زیاد است اما راهش قطعاً این نیست و باید فکری اساسی بابت این مساله انجام شود تا پول مردم سر از جیب آقایانی که از نظر فنی از صد نمره 10هم نمی گیرند در نیاورد و هر روز هم اینهمه جنجال به پا نشود...