به گزارش مشرق به نقل از جهان، در شرایطی که منطقه خاورمیانه مملو از تنشها و تحولات ناشی از قیامهای مردم کشورهای عربی بوده و پرداختن به این موج بیداری اسلامی از وظایف خطیر رسانههای ایران اسلامی است، به نظر میرسد برخی رسانههای معلومالحال منتسب به یک جریان خاص، کشوری را آماج حملات خود کردهاند که از زمان به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه، از کشوری تحت حاکمیت لائیسیته به کشوری متمایل به جریانهای اسلامی در خاورمیانه بدل شده است.
هرچند که مواضع ترکیه در بسیاری از موارد با جمهوری اسلامی زاویه دارد و این اختلافات از دیرباز نیز وجود داشته است، اما با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در این کشور، ترکها گامهایی برداشتهاند که مواضعشان را تا حدودی به مواضع کشورمان نزدیک کرده است. بدیهی است هیچ ناظر سیاسی انتظار ندارد ترکیه قدم به قدم پا جای پای ایران و مواضع عزتمندانه کشورمان گذارد اما همین اندازه که این کشور دستکم مدتی است که از رژیم صهیونیستی فاصله گرفته است، فرصتی را در پیش روی ایران قرار داده است که به نظر میرسد از دست دادن آن، عاقلانه نباشد.
پس از آنکه یکی از سران گروه انحرافی نفوذی در دولت، با دخالت در امور دیپلماتیک خارج از تخصص خود دست به موضعگیری در یکی از مناقشات میان ترکیه و کشوری دیگر بر ضد ترکیه زد – که البته در جای خود مورد انتقاد رسانهها واقع شد – گروه انحرافی در سایتهای همچون قارچ از زمین رسته خود تلاش کرد تا به بهانههای مختلف به سیاستهای ترکیه حمله کند و بالاخص اخیرا در تلاش است ترکیه را به تلاش برای قبضه کردن این قیامها در چنگال خود متهم کرده و حتی آن را رقیب انقلابهای ملتهای عربی بداند.
نادرست بودن این ادعا به حدی روشن است که جز خندیدن به آن، کار دیگری نباید کرد چرا که با وجود موساد و سیا، که به کمین انقلابهای عربی نشسته و قصد انحراف و اضمحلال آن را در مخیله خویش میپرورانند، نام بردن از ترکیه جز منحرف کردن اذهان عمومی نیست. از نوشتن مقالات بیپایه و اساس و طرح نظرات مضحکی چون "دیپلماسی ژینوساید" گرفته تا تاکید بر اختلافات اخیر بین دولت اردوغان و دولت سوریه، همه و همه مستمسکاتی هستند که برای تخریب چهره دولت اسلامگرای اردوغان در دستور کار رسانههای وابسته به منحرفین قرار گرفتهاند؛ بلکه با اتکا به آنها صحبتهای نه چندان مهم یک عضو سابق دولت که با حکم قضایی نیز مواجه شده است، توجیه گردد.
در چنین شرایطی، جا دارد نویسندگان این مقالات احتمالا سفارشی، که وابستگی آنها به گروه انحرافی اظهر من الشمس است، در کنار انتقاد از ترکیه که البته برخی سیاستهای آن قابل انتقاد نیز هست، اشاراتی نیز به مسئله کاروان آزادی، اجلاس داووس و حملات شدیداللحن اردوغان به رئیس رژیم صهیونیستی و اصلاحات قانون اساسی این کشور کنند، چرا که اکنون ترکیه با بزرگترین دشمن ایران یعنی رژیم اشغالگر قدس دشمنی گزیده است و به یکی از منتقدان جدی آن بدل شده است.
کسانی که اندک آشنایی با سیاست داشته باشند، دستکم باید آنقدر فهیم باشند که بدانند از دست رفتن بزرگترین متحد اسرائیل در جهان اسلام که عضو ناتو نیز محسوب میشود، مهمتر از توجیه نظرات یک شخص خاص است و نباید در رسانههایی که بعضا منتسب به دولت نیز هستند، ترکیه را از خود راند.
منافع ایران اقتضا میکند که از فرصت بهدست آمده برای تقویت محور مقاومت استفاده کرده و اختلافات میان کشورهای دیگر را به خودشان وانهد، ولو اینکه یکی از سران گروه انحرافی از یکی از این کشورها خوشش نیاید.
در شرایطی که منطقه دچار تحولات جدی است و قیامهای ناشی از موج بیداری اسلامی، حمایت اهل قلم را میطلبد، متفکرین باید به میدان دفاع از موج بیداری اسلامی وارد شوند، البته اگر بتوان برخی افراد سفارشینویس را متفکر خواند!