به گزارش مشرق به نقل از رجانيوز، متن اين يادداشت بدين شرح است: متاسفانه ظاهرا خبر تعطيلي برنامه ديروز امروز فردا صحت دارد ! هر چند در تماسي که با جناب آقاي دارابي داشتم به ايشان گفتم که پا قدم شما ظاهرا خيلي خوب نبود چون يکي از برنامه هاي جذاب پرطرفدار سيما تعطيل شد ! آقاي دارابي هر چند تعطيلي آن را قبل از تغيير معاونت سيما و آمدن خودش دانست ولي قول داد تا موضوع را بررسي کند . البته روز سه شنبه نيز تعطيلي اين برنامه در کميسيون فرهنگي مطرح شد و قرار شد تا در اين هفته با دعوت از مسئولان صدا و سيما موضوع مورد بررسي قرار گيرد.
من البته گفتم که اگر تعطيلي اين برنامه به انتقادم از آقاي ضرغامي در آخرين باري که بر روي آنتن رفت ، بر مي گردد ، حاضرم حرفم را پس بگيرم ! در آخرين برنامه ديروز امروز فردا از افت و خيز اين برنامه گله کردم و گفتم وقتي اين برنامه ساعت و روز مشخص نداشته باشد و گاهي يکبار آنتن در اختيارش قرار گيرد، نه تنها تنش ها را کم نمي کند بلکه خود برنامه تنش آفرين خواهد بود .
سه شنبه هفته گذشته بود که ساعت 16:30 دقيقه بعد از ظهر، مجري برنامه ديروز امروز فردا به تلفن همراهم زنگ زد و از من براي شرکت در اين برنامه و نشستن در برابر آقاي جوانفکر دعوت کرد ، ابتدا نپذيرفتم و البته بايد اذعان کنم که اگر مي دانستم اين آخرين بار است که ديروز و امروز مي خواهند براي فردا تکليف تعيين کنند و آقاي ضرغامي تا قبل از هفته بعد کرکره آن را پايين خواهد کشيد ، شايد بدون تامل مي پذيرفتم . تا من تصميم بگيرم در اين برنامه شرکت کنم يا نه ، خبرش بر روي خروجي سايت هاي خبري بود .
ظاهرا اين بار تقدير بر اين بود تا در نقش منتقد دولتي حاضر شوم که مدافع اش هستم ! از حق نگذريم به دليل مرز باريکي که ويژگي اين برنامه به همراه موضوع آن (مشايي) داشت ، ايفاي اين مهم کار سختي مي نمود اما با توکل بر خدا و پذيرش اين اصل که مصلحت جمعي جريان عدالت طلبي بر منافع فردي و گروهي ترجيح دارد ، بوسه اي بر گود زورخانه ديروز امروز فردا زدم و وارد گود شدم .
من با نقطه نظرات جناب آقاي جوانفکر در خصوص آقاي مشايي و حواشي ايشان آشنا بودم و برنامه يامين پور اولين باري نبود که ما را رو در رو قرار مي داد ، اما براي اولين بار بود که دو سليقه براي دفاع از عملکرد مرد بيست و پنج ميلييوني در ميان حاميان و منتقدانش به قضاوت نهاد مي شد، براي همين در نوع خود هر چند در ابتدا برنامه يکنواختي مي نمود اما خيلي زود بينندگان را پاي برنامه نگه داشت بويژه که برخي با پيش داوري مغرضانه ، اين برنامه را در سايت هاي خود شبه مناظره ناميده بودند و ...
قضاوت در باره اين که هر يک از ما در خصوص ديدگاه خود چگونه استدالال کرديم و چه گفتيم با شمايي که يا برنامه را ديديد و يا متن کامل(اينجا) و فيلم آن را (اينجا) مي بينيد ، اما شايد براي شما جالب باشد که در خصوص بازتاب هاي اين مناظره هم بدانيد ! بازتاب هايي که از ميان صف مردم عادي تا مسئولان لشکري و کشوري حتي برخي از مراجع عظام تقليد و احمدي نژاد و مشايي شنيده شد.
صداي اولين بازتاب ها پس از پايان برنامه و با روشن کردن موباليم با بيب بيب پيامک ها دريافت شد ، بيش از صد پيامک آشنا و ناآشنا که اکثر آنها تقدير و تشکر بود و دست مريزاد و خسته نباشيد تا مواردي از اين جنس که چرا تندتر و محکم تر از اين به اظهارات جناب آقاي جوانفکر جواب ندادم ! از حق نگذريم در کنار اين موارد متعدد تقدير و تشکر ، چند مورد هم انتقاد کردند که چرا اصلا در اين برنامه حاضر شدم يا چرا اصلا از دولت انتقاد کردم ! در کنار اين پيامک ها اما تلفن برخي از شماره هاي آشنا و غريبه هم بود که از پشت آن صدايي از جنس همان پيامک ها سخن مي گفت .
دومين بازتاب ها هم در ميان سايت ها و پايگاه هاي اطلاع رساني رخ نشان داد ! البته همان شب به دوستي که همراهم بود گفتم که از ويژگي هاي اين برنامه اين بود که سوژه دندان گيري در اختيار بهانه جويان رسانه اي نگذاشت . همان شب پيش بيني کردم که بسياري از سايت هاي فتنه و رسانه هاي دوپهلو از کنار اين برنامه با سکوت عبور خواهند کرد ! چون هر طرفش را که مي گرفتند ، بازنده بودند. به نظرم حق داشتند، همين سايت ها و جريانات سال هاست که تلاش مي کنند تا مثل رسايي را مدافع بي منطق و مطلق دولت يا به قول خودشان وکيل الدوله نشان دهند و حال مي ديدند که تمام رشته هاي آنها پنبه شده، قابل درک بود که ندانند چه خاکي بايد به سرشان کنند!
سومين بازتاب هم به نمايندگان محترم مجلس باز مي گشت که صبح روز بعد از مناظره اولين کساني بودند که در برابرشان قرار گرفتم . جالب اينجا بود که نه تنها مدافعان و دوستاران دولت بلکه برخي از منتقدان تا بن داندان مسلح رييس جمهور هم لنگ انداختند و در برابر استدلال منطقي ام سر تسليم فرود آوردند و از اجراي دقيق برنامه تشکر کردند .
بازتاب بعدي به مردمي باز مي گشت که در هيات رزمندگان غرب و شرق تهران (دو محلي که هر شب ماه رمضان در آنجا منبر مي رفتم) با من برخورد داشتند و در کوچه و بازار مي ديدمشان . علاوه بر همه اينها دوستاني بودند که همان شب و در شب هاي آينده با مراجعه به سايتم ، نقطه نظرات خود را به ثبت رسانده بودند .
در کنار بازتاب هاي مردمي ، تلفن هاي تقدير و تشکر که از سوي برخي از علماي بنام حوزه علميه ، جامعه مدرسين و حتي از سوي چند تن از مراجع عظام تقليد صورت گرفت ، نه تنها براي من که براي دولت نيز ارزشمند بود . جالب اين بود که براي علماي محترم ، نکته مهم حفظ مرز حمايت و انتقاد از دولت و شخص رييس جمهور بود که ارزش داشت.
يک شب پس از اين برنامه تلويزيوني ، ديدار مسئولان نظام با رهبري معظم انقلاب بود . در اين ديدار هم عزيزان بسياري با مراجعه به من از اين برنامه و رعايت مرز انتقاد و حمايت از دولت تشکر کردند . جالب اين جاست که در ديدار با رهبري و همچنين در ديدار دولت با مجلس هم حدود 15 تن از وزرا و مشاورين دولت دهم از ادبيات و استدلال هايي که در اين برنامه داشتم تقدير کردند ولي جالبتر از همه برخورد آقاي احمدي نژاد بود . در شب ديدار دولتمردان با مجلسيان در فرصت کوتاهي با دکتر احمدي نژاد هم صحبت شدم. رييس جمهور که طبيعي بود از نقد مشايي خوشحال نباشد به شوخي چيزي گفت و از جمع بندي خيلي خوب برنامه توسط من تشکر کرد و قرار شد بعدا بيشتر صحبت کنيم !
البته مناظره ما با آقاي جوانفکر شوخي اي را هم با آقاي مشايي به دنبال داشت . در آن شب وقتي آقاي مشايي را جمعي از نمايندگان در انتهاي مجلس دوره کرده بودند و هر کدام سخني مي گفتند و انتقادي مي کردند ، وقتي من با ايشان مواجه شدم ، در حالي که دست به کمر بودم و از درد اظهار ناراحتي مي کردم ، آقاي مشايي خطاب به من گفت : چرا کمرت را گرفتي ؟ من هم به شوخي گفتم : مي گن بعد از مناظره با آقاي جوانفکر شما نفرينم کردي ! آقاي مشايي که اين پاسخ برايش غير منتظره بود بعد از کمي مکث گفت : من در عمرم کسي را نفرين نکردم . من هم بي درنگ گفتم : يعني شما در عمرت زيارت عاشورا نخوانده اي ؟ که آقاي مشايي هم در جوابم گفت : اونها که انسان نبودند ، من هيچ انساني را نفرين نکردم ! رد و بدل شدن اين جملات بين ما ، خنده نمايندگان را به دنبال داشت.
نمي دانم برنامه ديروز امروز فردا با همين نام يا عنوان ديگر باز هم ابهامات مخاطبان خود را پاسخ خواهد داد يا نه اما ترديد ندارم که سال هاست جاي مثل اين برنامه در صدا و سيماي ما خالي بود ، چه عمر کوتاهي داشت !