گروه فرهنگی مشرق- برنامه شب گذشته "هفت" با اجرای فریدون جیرانی باز هم به دلایلی جذاب شد. دلیل اصلی این جذابیت هم حضور هنرپیشه اصلی مختارنامه به عنوان میهمان ویژه برنامه هفت بعد از پایان سریال بود.
عرب نیا که قرار بود درباره بازیگری سخن بگوید خیلی تند و تیز شروع به انتقاد از وضعیت فرهنگی و خصوصا مدیریت فرهنگی کرد و سیستم مدیریت فرهنگی کشور را سیستمی فاسد خواند. اما شاه بیت کلام عرب نیا این بود که چطور است که به راحتی یک بازیگر به اصطلاح او "ممنوع الکار" می شود.
عرب نیا در بخشی از اظهار نظرهایش طرح سوال می کند که چه چیز باعث شد گلشیفته فراهانی از ایران برود و از او به عنوان بازیگر خوبی که از دست رفت یاد می کند و بعد می گوید که فراهانی الان کارنامه موفقی در آن سوی مرزها ندارد که جیرانی نیز آن را تایید می کند. عرب نیا بلافاصله می گوید من همین الان می خواهم یک جمله از مقام رهبری بگویم. جمله ای که عرب نیا از رهبر انقلاب می آورد البته به آن بحث چندان ربطی پیدا نمی کند و خود عرب نیا نیز از کنار آن می گذرد.
فریبرز عرب نیا نکات ظریفی از وضعیت فرهنگی و مدیریت فرهنگی کشور به میان می آورد که بسیاری از آن ها سال هاست که توسط بزرگان فرهنگ انقلاب بارها و بارها گوشزد شده و بسیاری از فعالان فرهنگی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به واسطه به زبان آوردن بعضی از همین نقدها مورد طعن قرار گرفته اند و البته کمتر به تلویزیون دعوت می شوند.
فشل بودن مدیریت فرهنگی و حضور باندهای قدرت یکی از همین موضوعات است که گفته های عرب نیا را در مقایسه با آنچه توسط فعالان فرهنگی متعهد به انقلاب اسلامی به نقل قولی دست چندم تبدیل می کند، اما سوال بی پاسخ در این میان این است که چگونه بچه های انقلاب اسلامی با اطمینان از تعهدشان به اصول انقلاب با طرح چنین مسایلی تحت فشار قرار می گیرند و تحریم می شوند و از حضور در برنامه های سیما محروم اما زدن همان حرفها به شرط دو پهلو بودند و نداشتن هر گونه بار ایدئولوژیک و اعتقادی در فضایی روشنفکرانه مجوز می گیرد و حتی حاشیه امن نیز خواهد داشت.این سوالی است که قطعا باید پاسخ آن را از اندیشه های مدیران رسانه ای کشور جشتجو کرد.
عرب نیا که قرار بود درباره بازیگری سخن بگوید خیلی تند و تیز شروع به انتقاد از وضعیت فرهنگی و خصوصا مدیریت فرهنگی کرد و سیستم مدیریت فرهنگی کشور را سیستمی فاسد خواند. اما شاه بیت کلام عرب نیا این بود که چطور است که به راحتی یک بازیگر به اصطلاح او "ممنوع الکار" می شود.
عرب نیا در بخشی از اظهار نظرهایش طرح سوال می کند که چه چیز باعث شد گلشیفته فراهانی از ایران برود و از او به عنوان بازیگر خوبی که از دست رفت یاد می کند و بعد می گوید که فراهانی الان کارنامه موفقی در آن سوی مرزها ندارد که جیرانی نیز آن را تایید می کند. عرب نیا بلافاصله می گوید من همین الان می خواهم یک جمله از مقام رهبری بگویم. جمله ای که عرب نیا از رهبر انقلاب می آورد البته به آن بحث چندان ربطی پیدا نمی کند و خود عرب نیا نیز از کنار آن می گذرد.
فریبرز عرب نیا نکات ظریفی از وضعیت فرهنگی و مدیریت فرهنگی کشور به میان می آورد که بسیاری از آن ها سال هاست که توسط بزرگان فرهنگ انقلاب بارها و بارها گوشزد شده و بسیاری از فعالان فرهنگی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به واسطه به زبان آوردن بعضی از همین نقدها مورد طعن قرار گرفته اند و البته کمتر به تلویزیون دعوت می شوند.
فشل بودن مدیریت فرهنگی و حضور باندهای قدرت یکی از همین موضوعات است که گفته های عرب نیا را در مقایسه با آنچه توسط فعالان فرهنگی متعهد به انقلاب اسلامی به نقل قولی دست چندم تبدیل می کند، اما سوال بی پاسخ در این میان این است که چگونه بچه های انقلاب اسلامی با اطمینان از تعهدشان به اصول انقلاب با طرح چنین مسایلی تحت فشار قرار می گیرند و تحریم می شوند و از حضور در برنامه های سیما محروم اما زدن همان حرفها به شرط دو پهلو بودند و نداشتن هر گونه بار ایدئولوژیک و اعتقادی در فضایی روشنفکرانه مجوز می گیرد و حتی حاشیه امن نیز خواهد داشت.این سوالی است که قطعا باید پاسخ آن را از اندیشه های مدیران رسانه ای کشور جشتجو کرد.