گروه فرهنگي مشرق-حامد بهداد، بازيگر که انگار حرفهاي فريبرز عرب نيا و انتقادات تند او نسبت به وضعيت فرهنگي و هنري کشور به مذاقش خوش نيامده نامه اي را خطاب به اين بازيگر منتشر کرده که در ادامه به نقل از سايت کافه سينما خواهيد خواند. شايد برخي تعبيرها چندان اخلاقي نباشد اما مشرق تمام متن نامه را به نقل از اين سايت خبري منتشر مي کند، به هر حال آنچه مي خوانيد ادبيات اين بازيگر سينماي ماست ، بدون شرح بخوانيد:
شنيده ام در برنامه ي هفت در جهت تغيير مسير فرهنگي سينماي جهان، يک مشت افاضات ايراد کرده ايد و پاي از گليم ادب فراتر نهاده، به قصد اهانت، تلويحا مرا بازيگري مجنون و بدور از اصول اخلاق حرفه اي که به فکر سرنوشت مردم نيست، خوانده ايد. گويا نامي هم از مارلون براندو برده بوديد. از صنعت ايهام استفاده کرديد يا دغدغه ي ادب داشتيد؛نمي دانم.اما شما که با بدعنقي و تفرعن پوک، فضاي کاري را عصبي و زشت مي کنيد، دم از اخلاق حرفه اي نزنيد! فضاي فرهنگي به شدت با سانسور مواجه است. متولي رسانه نمي داند به جاي فرصت دادن به لودگي فکري ،بايد فضايي براي تنفس فکري تدارک ببيند وگرنه تلويزيون جاي عقده گشايي شخصي نيست که اجازه ي اهانت به ديگران را به امثال شما بدهد. اينها، همه از عدم تمرين صحيح آزادي بيان است.اما شما هم گويا گرفتار توهم سختي شده ايد. اينکه مردم به تماشاي سريال مختار مي نشينند ،ربطي به توانايي محدود شما در بازيگري و ايفاي نقش مختار ندارد. کرور کرور پول نفت از بيت المال هزينه ي ساخت سريال هاي تلوزيوني مي شود تا مردم با تماشاي اعتقاداتشان به وجد بيايند. شايد هر بازيگر ديگري هم جاي شما بود از اينهمه مواجهه با لبخند عمومي دچار توهم مي شد. والا شما قبل از مختار کجا بوديد و بعد از آن کجا هستيد؟ شکلات داغ؟! مدهوش آن يال و کوپال و اسب و درشکه ي آراسته به صنعت گريم و طراحي نشويد. غره به دوبله ي سريال در چند کشور عربي نيز نباشيد و وهم جهاني ورتان ندارد. شما خيلي کمتر از آن هستيد که بخواهيد از موضع يک مدعي العموم درباره سرنوشت مردم اظهار نگراني کنيد. مگر شما متولي امور فرهنگي هستيد؟ مگر نماينده اخلاق جامعه ايد؟ مگر سينماي ايران به شما نمايندگي داده است؟چه کرده ايد؟ چه کسي به شما اين اجازه را داده که در قالب اظهار نظر به تخريب ديگران بپردازيد ؟ مگر شما يک هنرپيشه بيشتر هستيد؟ آنهم با مدرکي دون و سوادي نازل در حوزه ي بازيگري و مطالعاتي مقدماتي و عمومي در حد کارلوس کاستاندا و دون خوان. نکند توهم فرهنگي بودن و روشن بيني داريد؟! پس تکليف فلاسفه و جامعه شناسان و انسان شناسان و زبان شناسان و محققان چه مي شود؟ کساني که سينماي ايران و جهان را به صورتي جدي دنبال مي کنند ،هيچ جايگاهي براي امثال من و شما قائل نيستند و اگر من درباره ي براندو زياد مي گويم ، به دليل آنست که الگوي صحيح بازيگري را معرفي کرده باشم تا دانشجويان و علاقمندان بازيگري به واسطه هنرپيشه اي چون شما در جزيره اي کوچک محدود و گرفتار نشوند. اتفاقا بر اين عقيده ام که نقطه ضعف سريال مختار شيوه ي بازي شخص خود شماست. از اين رو دستمزدي که به شما پرداخت شده از سرتان هم زياد است و به گمانم آن مبلغ، حق بازيگراني مثل فرهاد اصلاني و اکبر زنجانپور بوده است. از طرفي آن چنان دم از اخلاق حرفه اي مي زنيد که انگار همين ديروز از هاليوود به تهران آمده ايد. يادم نمي رود روزي را که سر صحنه ي "پرتقال خوني" به خاطر اينکه سيروس الوند پيشنهاد متفاوتي داشت و به مذاقتان خوش نمي آمد، بر سرش نعره مي کشيديد و بي ادبانه در حضور مردم وعوامل او را "تو" تو" مي خوانديد و احترام عدد سنش را نگاه نمي داشتيد و با عربده کشي "منم" "منم" مي زديد که " هرچه من مي گويم." از عوامل پروژه ي مختار شنيدم به خاطر اخلاق خوشتان، سه روز به جايتان "بدل" گذاشته و شما را سر صحنه نخواسته و بي شما به فيلمبرداري ادامه داده بودند. در منزل خانم عليزاده، سام درخشاني به شما اظهار لطف کرد و گفت که از بچگي شما را دوست داشته ،اما شما با نهايت بي رحمي وقساوت در جواب گفتيد: "شما هنوز هم بچه ايد!" درجمع ديگري از دوستان به رامبد جوان اهانت کرديد و او با فروتني شما را پيشکسوت خود خواند. سر صحنه ي فيلم جرم احترام آقاي کيميايي را نگاه نداشتيد و در حضور جمع به من که بازيگر آن فيلم و آماده ي برداشت پلان بودم، متلک گفتيد،طوري که تمرکزم بهم ريخت و ديالوگهايم را فراموش کردم. شما اخلاق حرفه اي داريد؟ حيف آنهمه زحمت که اقاي کيميايي براي شما کشيد. وگرنه شما قبل از ايشان هنرور فيلم مسافران بوديد. شما يک روز کاري پروژه ي سينمايي "جرم" را از فرط تنگ نظري به گند کشيديد ،چرا که از توفيق ديگران رنج مي بريد. سرصحنه ي "مختار" کسوت آقاي زنجانپور را نديد گرفته و ايشان را که آنطرفتر ايستاده بوده، صدا زده و گفته ايد " آقاي زنجانپور يک دقيقه بياييد کارتان دارم" ...خاطر ايشان که صدها شاگرد تحويل جامعه ي هنري اين مملکت داده، به شدت از شما مکدر است. حرمت رسانه را نگه داريد ، سينما يا تلويزيون مقدس است شما نبايد از آن به عنوان وسيله اي در جهت خودکامگي و جاه طلبي خودتان استفاده کنيد. سيروس الوند بر اين عقيده است که عاطفه در فريبرز عرب نيا تعطيل است. گفته ايد که فلاني مجنون است،من افتخار مي کنم که بازيگري مجنون هستم ،چون اصل جنون است و عشق است، نه آن مشخصات من درآوردي که براي بازيگر کامل شدن در برنامه ي هفت بر شمرديد؛ از جمله "قدرت و اراده "، "پايمردي و شجاعت" و "آنکه در فضاي تنگ نگنجد "وغيره .اينها که مشخصات "خليل عقاب" است! اتفاقا بدانيد که بازيگري اگر به هنر مي رسد،محصول پردازش دروني ضعف ها و ترس ها و اضطراب هاست. جناب آقاي متوسط! نزاکت داشته باشيد و عقيده ي خود را در قالب ادب بيان کنيد و ديگر به خاطر يک حرف پيش پا افتاده از مارلون براندو درباره ي انعکاس نور مهتاب روي برکه ي منزلش، از خود بي خود نشويد. اگر دمل پشت گردن نداريد، سر بالا آوريد و به خود ماه بنگريد يا اگر شوق عارفانه داريد کمي تذکره الاولياء بخوانيد.گرچه از آنجا که شما را خوب ميشناسم بر اين نظرم که درون و بيرونتان يکي نيست. شما بهتر است نگران سرنوشت خودتان و فرزندتان باشيد.