به گزارش مشرق به نقل از آينده، در حالي که هزاران ميليارد تومان اموال و سرمايه هاي ملي که به عنوان دورکاري، کاهش حجم دولت و انتقال از پايتخت سرنوشتي مبهم پيدا کرده، کارشناسان و دلسوزان کشور از اين نگرانند که حجم تخلفات احتمالي در رهگذر اين اقدامات چنان گسترده شود که نهادهاي خدوم نظارتي از قبيل سازمان بازرسي کل کشور و ديوان محاسبات نيز ظرفيت لازم را براي رسيدگي به آن نداشته باشد.
موضوع کوچک سازي حجم دولت و انتقال از پايتخت، کاهش ساعات کار کارکنان و... همه اهداف مثبتي ارزيابي مي شوند، به شرط آن که دولت واقعا در پي اين اهداف باشد و در اجرا هم دقت عمل به خرج دهد، در حالي که برخي گزارشها و اخبار حکايت از آن دارد که تنها نتيجه کوچک‌سازي و دورکاري بدون تغييرات جدي در شرح وظايف زيرساخت‌هاي تکنولژيک و انجام مراحل قانوني، فروش سرمايه‌هاي مازاد دولت است که در برخي موارد در حال انجام است.
در اين حال، يکي از کارشناسان با ارسال نامه‌اي نوشته است:
تو را به خدا از اين جملات رئيس جمهور که "ما دولتها را تکان مي دهيم و ساختمان از آنها بيرون مي ايد ساده نگذريد."
يک بدنه و حرکت مخفي راه افتاده توسط همين جريان که همه از آن غافلند و گاه به به و چه چه مي کنند که کارمندهاي مفت‌خور بيرون ريخته مي شوند و دولت کوچک مي شود. ظاهرا اين است، ولي در واقع پس از عدم توان جريان انحرافي در همراهي بدنه کارمندي و مديريتي با مسير خود، يک سناريوي بسيار دقيق در خصوص کوچک سازي، دور کاري، فرستادن سازمانها به بيرون از تهران و آزادسازي ساختمانها انجام مي شود که ظاهرش جذاب است ولي در باطن اين اجرا مي شود:
1- تجربه کوچک‌سازي سازمان مديريت که در واقع باعث رفع مشکلات نظارتي و تاييدي اين سازمان شد و اين که بودجه دولت در جيب جا شود، آيا در ساير بخشهاي دولتي دارد به مهارت اجرا نمي شود؟
2- آيا به اسم فرستادن سازمانها به شهرستان و کوچک سازي، بدنه تصميم‌گيري و مديريت بودجه اين سازمانها که خودي هستند، در تهران و دور از چشم همه نمي مانند و ضمنا يک سري کارمند جديد استخدام نشده اند؟
3- قانون منع استخدام در تهران مي تواند پوشش و حفاظي براي استخدام خوديها و دوستان در لواي بخشنامه هاي پنهاني موجود شود و چه نظارتي رخ داد که اين اتفاق به وقوع نپيوندد؟
4- در سازمان ميراث فرهنگي با پخش کردن سازمان در چند شهر و دورکاري، از يک سو بسياري از کارشناسان باسابقه در حد هيات علمي براي ماندن در تهران جذب مراکز ديگر شدند و عده اي هم به شهرها رفتند و عملا بدنه خودي مديريتي در تهران مانده و چه بسا از آنجا بدون پشتوانه و نظارت کارشناسي تصميمات خود را اجرا کند و بودجه را به هر کسي مي خواهد بدهد.
5- بايد ديد آيا هدف اين جريان زيرک از اين بحثهاي انتقال به شهرستان، تجميع و کوچک سازي است؟ در حالي که کسي نيست که نداند فرستادن اين 20 -30 هزار کارمند دولتي به شهرستان هيچ تاثيري در خلوتي جمعيت 10 ميليوني تهران ندارد. در حالي که منابع مالي پنهاني از فروش ساختمانهاي آزادشده در اين طرح - که همه جا به افتخار بيان مي شود - در بعد تهران چند ده هزار ميليارد مي شود و بايد بررسي شود مبالغ اينها کجا مي‌رود؟
6- پيگيري سرنوشت ساختمان عطيم چند ميلياردي وزارت کشاورزي در بلوار کشاورز، ساختمان ميراث فرهنگي در خيابان آزادي و از همه مهمتر ساختمانها و محوطه عظيم پژوهشگاه نيرو در شهرک غرب در يک يا دوسال آتي جالب خواهد بود.
با اين وصف تحت عنوان «کوچک سازي»، ساختارهاي قديمي منحل و کارمندان منتقل و مثل سازمان ميراث فرهنگي کارها «خيلي بهتر!» انجام مي‌شود... براي نمونه حتما پيگيري کنيد با ابلاغيه انحلال پژوهشگاه نيرو، مرکز تحقيقات آب و تجميع آنها در دانشگاه عباسپور و انتقال نيروي انساني به وزارت علوم، عملا چه رخ خواهد داد!
در وزارت نيرو شايعه شده که جريان... براي ساختمانهاي عظيم و محوطه گسترده و عظيم و زيباي پژوهشگاه نيرو در شهرک غرب برنامه خاصي دارد، ارزش اين ساختمانها و محوطه آنها گفته مي شود بيش از 1000 ميليارد تومان (1 ميليارد دلار) است. گفته مي شود قرار است اين ساختمانها فروخته شود و يا اين که دانشگاه و مراکز ديگري در آن مستقر شود.
همچنين محوطه عظيم دانشگاه عباسپور و مرکز تحقيقات آب در حکيميه تهران در برنامه است. آيا تمام اين آشوبهاي دورکاري و عدم استخدام در تهران برنامه اش فقط ازادسازي اين ساختمانها و اين چند هزار ميليارد ساختمان دور از چشم همه است؟ مجلس به هوش باشد که ساختار دولتي را نابود نشود و عده اي نتوانند راحت تر و بدور از چشم کارمندان کارشان را بکنند و روزي متوجه نشوند که اين کاهش ساعات ادارات، کوچک سازي، انحلال ادغام همه براي راحت دست يافتن و خرج منابع مالي است.
يک پيشنهاد مي‌تواند اين باشد که سازمان بازرسي و مجلس يک ارگان فراقوه‌اي را سريعا مسئول اين ساختمانهاي عظيم دولتي بکند که منبع پنهاني مالي است تا مبادا دور از چشم همه اتفاقي بيفتد، به ويژه که برخي اخبار نظير «سمگا» نگراني‌ها را بيشتر مي‌کند.
