به گزارش مشرق به نقل از تريبون مستضعفين، پس از عروج ملکوتي آيت الله بهجت و خاکسپاري ايشان در حرم مطهر حضرت معصومه (س) تا حدود دو ماه نشان خاص و ثابتي روي مزار ايشان موجود نبود و پس از آن هم يک صندوق چوبي با پوششي سياه و پارچهاي روي قبر اين عالم ديني قرار گرفت. بعد از مدتي نيز آن پارچه، با بنري که نقش محراب داشت و متني توصيفي و عربي روي آن نوشته شده بود جايگزين شد.
اما سرانجام از طرف بيت آيت الله بهجت سنگي به ابعاد ?? × ??? پيشنهاد ميشود اما در بازار سنگ اين نوع سنگ بسيار کمياب بود و نياز به پيگيريهاي مداوم داشت؛ از سوي ديگر برداشت از وجوهات شرعي، براي تهيه سنگ مزار به هيچ عنوان مورد نظر بيت آن فقيد نبود و برخي دوستداران و شاگردان آيت الله بهجت، داوطلب پرداختي به ميزان توانايي خود و چند نفري نيز داوطلب پرداخت کل وجه شدند.
با گذشت بيش از يکسال نه تنها جستجوي سنگ بلکه متن، نوع خط، نوع ترکيب بندي و … مشخص نبود! گويا هيچ متني رسا نبود تا آن شخصيت والا را توصيف و معرفي کند تا اينکه هنرمندي متعهد و از ارادتمندان خود آيت الله بهجت پيشنهاد ميکند: «رساترين کلام در تعريف آقا امضاي ايشان بود؛ العبد». اين پيشنهاد مورد تأييد قرار ميگيرد.
با پيگيري و همراهي آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، کارگاهي در اطراف تهران که سنگي با ابعاد مورد نظر را دارد معرفي ميشود. اما بدليل عدم آماده بودن وجه خريد سنگ، مدتي طول ميکشد تا سرانجام باني سنگ مشخص و سنگ خريداري ميشود.
براي خطاطي و حجاري هنرمنداني از قم و اصفهان و تهران معرفي ميشوند و تقسيم کار صورت ميگيرد که در اين ميان سهم ستاد بازسازي عتبات اصفهان قابل توجه بود؛ هنرمنداني صديق و متدين که بيوضو دست به کار نبردند.
به اين ترتيب در وسعتي از سادگي و خلوتي سنگ، اصالت و هويتي برجسته، رخ مينمايد: «العبد محمد تقي بهجت بن محمود». «العبد» در قطعهاي ميناکاري نقش ميگيرد و در هنري زيبا و کاري بسيار بديع، روي سنگ قبر متصل ميشود.