به گزارش مشرق به نقل از فارس، 16 سرفصل از سخنان مقام معظم رهبري درباره جهاد اقتصادي به شرح زير است:
* فوريت و اولويت بيشتر مسئله اقتصادى از همه مسائل کشور
«به نظر صاحبنظران، امروز در اين برهه از زمان، مسئله اقتصادى از همهى مسائل کشور فوريت و اولويت بيشترى دارد. اگر کشور عزيز ما بتواند در زمينهى مسائل اقتصادى، يک حرکت جهادگونهاى انجام بدهد، اين گام بلندى را که برداشته است، با گامهاى بلند بعدى همراه کند، بلاشک براى کشور و پيشرفت کشور و عزت ملت ايران تأثيرات بسيار زيادى خواهد داشت. ما بايد بتوانيم قدرت نظام اسلامى را در زمينهى حل مشکلات اقتصادى به همهى دنيا نشان دهيم؛ الگو را بر سر دست بگيريم تا ملتها بتوانند ببينند که يک ملت در سايهى اسلام و با تعاليم اسلام چگونه ميتواند پيشرفت کند».
*جهاد اقتصادي رويارويي با دشمن است
« جهاد اقتصادى، صرفاً تلاش اقتصادى نيست. جهاد يک بارِ معنائى ويژهاى دارد. هر تلاشى را نميشود گفت جهاد. در جهاد، حضور و روياروئى با دشمن، مفروض است. انسان يک تلاشى ميکند، دشمنى در مقابل او نيست؛ اين جهاد نيست. اما يک وقت شما ميخواهيد يک تلاشى را انجام دهيد، که بخصوص يک دشمنى سينه به سينهى شما ايستاده است؛ اين ميشود جهاد. ممکن است يک وقت اين جهاد به شکل قتال باشد، ممکن است جهاد مالى باشد، ممکن است جهاد علمى باشد، ممکن است جهاد فنى باشد؛ همهى اينها جهاد است؛ انواع و اقسام جهاد و مبارزه است. اگر بخواهيم در ادبياتِ امروز ما براى "جهاد " معادلى پيدا کنيم، ميشود "مبارزه ". جهاد اقتصادى، يعنى مبارزهى اقتصادى».
*تکيه به نيروى درونى و ذاتى خود و ايجاد استغناى از ديگران
«آنچه که ما به مسئولين محترم بخشهاى گوناگون و به تناسب بازديدِ امروز(در جريان بازديد روزهاي اول سال 90 از منطقه گازي عسلويه) بخصوص به اين بخش توصيه ميکنيم، اين است که همين خط مستقيمِ تکيهى به نيروى درونى و ذاتى خود و ايجاد استغناى از ديگران را با جديتِ تمام دنبال کنند؛ بدانند اين تلاش و فعاليت، مورد توجه پروردگار است و جهاد فىسبيلاللَّه است؛ اگر با نيت الهى باشد - نيت خدمت به مردم و خدمت به کشور، يکى از نيات الهى است - و خداى متعال اين جهاد را به نتيجه مي رساند. اين خط و اين جهتگيرى را رها نکنند، تلاش کنند».
*جهاد اقتصادي پيچيدهتر، حساستر، متنوعتر و نيازمند مجاهدت پيچيده و عميق است
«من امسال را "سال جهاد اقتصادى " اعلام کردهام. اين معنايش اين است که ملت ايران در اين برههى از زمان، جهادش به طور عمده در عرصهى اقتصاد است. امروز ما آمديم اين منطقه را از نزديک بازديد کرديم. اين منطقه، يک منطقهى اقتصادى است که متکى است به توليد؛ و براى اقتصاد يک کشور، مهمترين بخشى که ميتواند يک شکوفائى پايدار را به وجود بياورد، توليد است؛ بخصوص آن بخش اقتصاد توليدىاى که متکى است به دانش، متکى است به علم؛ اينجا اينجور است؛ هم اقتصادى است، هم توليدى است، هم علمى است؛ دانشبنيان است. اين، شايستهى ملت ايران است. اگر يک روز مردم اين منطقه و مردم بخشهاى مختلف کشور در مقابل زورگوئى و پرروئى و زيادهطلبى دولتهاى غارتگر و متجاوز، آنجور بايد مىايستادند، امروز در مقابل آن قدرتها شکل ايستادگى پيچيدهتر است، حساستر است، متنوعتر است؛ احتياج دارد به يک مجاهدت پيچيده و عميق».
*سرمايهى اصلى، نيروى انسانى است
« نکتهى بعد اين است که مجموعهاى که اين کارهاى عظيم و گسترده را انجام ميدهد، داراى روحيهى قوى، داراى اعتماد به نفس بالا، داراى خودباورى است؛ که سرمايهى اصلى اين است. سرمايهى اصلى، نيروى انسانى است. آنچه که کشور ما دارد، اين است. جوانهاى ما با روحيهى قوى در حال پيشروى در اين ميدانند و باور دارند که همهى کارهائى که زيرساختهاى آن در کشور آماده باشد، از دست آنها ساخته است».
*پرهيز از شعارنويسي و هزينه هاي بي مورد
« البته من اين نکته را حتماً تذکر بدهم؛ گاهى اوقات اين شعارى که ما براى سال اعلام ميکنيم، بعد ناگهان مىبينيم همهى در و ديوارهاى تهران و شهرهاى ديگر پر شده از تابلو، که اين شعار رويش نوشته شده. اين فايدهاى ندارد. گاهى کارهاى پرهزينهاى انجام ميگيرد؛ چه لزومى دارد؟ آنچه که من از مسئولين و از مردم عزيزمان توقع دارم، اين است که اين شعار را بشنوند، باور کنند و دنبال کنند. تابلو کردن و در و ديوار را پر کردن و عکس زدن و اينها هيچ لزومى ندارد. اگر هزينهاى نداشته باشد، لزومى ندارد؛ اگر هزينه داشته باشد، اشکال هم دارد. هيچ لزومى ندارد کارهاى پرهزينه را انجام بدهند».
*مشارکت مستقيم مردم در امر اقتصاد؛ نقش مهم رسانه ها و صدا و سيما
«مشارکت مستقيم مردم در امر اقتصاد، لازم است. اين نيازمند توانمند شدن است، نيازمند اطلاعات لازم است؛ که اينها را بايد مسئولين در اختيار مردم بگذارند و اميدواريم انشاءاللَّه اين روند روزبهروز توسعه پيدا کند. البته رسانهها نقش دارند، راديو و تلويزيون نقش دارند، ميتوانند مردم را آگاه کنند؛ دولت هم بايد فعال برخورد کند و بتوانند انشاءاللَّه مسئلهى اقتصادى را پيش ببرند».
*صرفهجوئى در مواد اساسى
«صرفهجوئى در مواد اساسى، از جمله صرفهجوئى در مصرف آب. امروز 90 درصد آبى که ما در کشور مصرف ميکنيم، در بخش کشاورزى مصرف ميشود. اگر دولت به توفيق الهى بتواند شيوههاى آبيارى کشاورزى را اصلاح کند، اگر از اين نود درصد، ده درصد کم بشود، شما ببينيد چه اتفاقى مىافتد. غير از بخش کشاورزى، در همهى بخشهاى ديگر - بخش خانگى، بخش صنعتى و بخشهائى که احتياج به آب دارد - ما فقط از ده درصد آب کشور داريم استفاده ميکنيم. اگر ما بتوانيم در بخش کشاورزى ده درصد صرفهجوئى کنيم، ببينيد چه اتفاقى مىافتد. در واقع امکانات بهرهبردارى از آب در بخش غير کشاورزى دو برابر ميشود؛ که اين بسيار چيز مهم و باارزشى است».
*کاهش نرخ بيکارى و افزايش اشتغال در کشور با ايجاد تعاونىها
«کاهش نرخ بيکارى و افزايش اشتغال در کشور، از جملهى مسائل بسيار اساسى و مهم است. همچنين مسئلهى افزايش سرمايهگذارى بخش خصوصى و کمک به بخش خصوصى که بتواند در زمينهى مسائل اقتصادى کشور سرمايهگذارى کند، از جملهى مسائل مهم و اساسى است؛ که يکى از کارهاى مهم در اين باب، ايجاد تعاونىهاست، که به وسيلهى تعاونىها سرمايههاى بزرگ تشکيل بشود و بتوانند در مسائل مهم اقتصادى کشور سرمايهگذارى کنند و گرههاى مهم را باز کنند و دولت بتواند اين کار را انجام دهد. بايستى زيرساختهاى حقوقى و قانونىاش آماده شود. اين، يعنى حمايت از شکوفائى کار».
*ارتقاء سهم بهرهورى در رشد اقتصادى کشور و همچنين کاهش فاصلهى درآمدى
«من به مسئولان کشور توصيه ميکنم که در زمينهى اهميت ارتقاء سهم بهرهورى در رشد اقتصادى کشور با مردم حرف بزنند؛ بگويند ارتقاء سهم بهرهورى در رشد اقتصادى کشور و همچنين کاهش فاصلهى درآمدى دهکهاى بالا و پائين جامعه - اين شکاف درآمدها، شکاف اقتصادى بين بخشهاى مختلف جامعه - چقدر اهميت دارد. اين فاصلهها و شکافها مطلوب ما نيست؛ اسلام اين را نمىپسندد. تا حدى که در برنامهى پنجم تعيين شده است، بايد تلاش کنند اين کارها انجام بگيرد».
*روحيه جهادي لازم است نه اسقاط تکليف
« خب، اگر ما بخواهيم اين حرکت عظيم اقتصادى در کشور در سال 90 انجام بگيرد، يک الزاماتى هم دارد. اين الزامات را هم من فهرست وار عرض بکنم. اولاً روحيهى جهادى لازم است. ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جائى که با روحيهى جهادى وارد ميدان شده، پيش رفته؛ اين را ما در دفاع مقدس ديديم، در جهاد سازندگى ديديم، در حرکت علمى داريم مشاهده ميکنيم. اگر ما در بخشهاى گوناگون، روحيهى جهادى داشته باشيم؛ يعنى کار را براى خدا، با جديت و به صورت خستگىناپذير انجام دهيم - نه فقط به عنوان اسقاط تکليف - بلاشک اين حرکت پيش خواهد رفت».
*روح ايمان و تدين در جامعه لازمه جهاد اقتصادي است
«دوم، استحکام معنويت و روح ايمان و تدين در جامعه است. عزيزان من! اين را همه بدانند؛ تدين جامعه، تدين جوانان ما، در امور دنيائى هم به ملت و به جامعه کمک ميکند. خيال نکنند که متدين شدن جوانان، اثرش فقط در روزهاى اعتکاف در مساجد يا در شبهاى جمعه در دعاى کميل است. اگر يک ملت جوانانش متدين باشند، از هرزگى دور خواهند شد؛ از اعتياد دور خواهند شد؛ از چيزهائى که جوان را زمينگير ميکند، دور خواهند شد؛ استعداد آنها به کار مىافتد، کار ميکنند، تلاش ميکنند؛ در زمينهى علم، در زمينهى فعاليتهاى اجتماعى، در زمينهى فعاليتهاى سياسى، کشور پيشرفت ميکند. در اقتصاد هم همين جور است. روحيهى معنويت و تدين، نقش بسيار مهمى دارد».
*پرهيز جدي از حاشيه و ضرورت پرداختن به مسائل اصلي الزام جهاد اقتصادي است
«يک شرط ديگر اين است که کشور به مسائل حاشيهاى مبتلا نشود. ببينيد، در بسيارى از اوقات يک مسئلهى اصلى در کشور وجود دارد که همه بايد همت کنند و به سراغ اين مسئلهى اصلى بروند؛ بايد مسئلهى کانونى کشور اين باشد؛ اما ناگهان مىبينيم از يک گوشهاى يک صدائى بلند ميشود، يک مسئلهى حاشيهاى درست ميکنند، ذهنها متوجه آن ميشود. اين مثل اين ميماند که در يک مسافرت مهمى، کاروانى، قطارى دارد حرکت ميکند، هدفش رسيدن به يک نقطهى خاص است؛ ناگهان ذهنها را مشغول کنند، به يک چيز حاشيهاى در بيابان، از راه باز بمانند، احياناً امکان ادامهى حرکت هم از آنها گرفته شود. مسائل حاشيهاى نبايد به ميان بيايد. مردم ما خوشبختانه قدرت تحليل دارند، هوشمندند، هوشيارند؛ ميتوانند مسائل فرعى و حاشيهاى را از مسائل اصلى جدا کنند. توجه شود مسائل حاشيهاى کانون توجه افکار عمومى قرار نگيرد».
*حفظ اتحاد و انسجام ملى مسئولان و مردم از شروط تحقق جهاد اقتصادي است
«يک شرط ديگر، حفظ اتحاد و انسجام ملى است. اين اتحادى که امروز در ميان مردم و در بين مردم و مسئولين وجود دارد، مردم به مسئولينِ خودشان علاقهمندند، به آنها اعتماد دارند، به آنها کمک ميکنند، با آنها همراهى ميکنند، بين خود مردم اتحاد و وحدت وجود دارد، بايستى باقى بماند و روزبهروز تقويت شود. يکى از نقشههاى بزرگ دشمنان ملت ايران، ايجاد تفرقه و شکاف در داخل بوده است؛ به بهانهى قوميت، به بهانهى مذهب، به بهانهى گرايشهاى سياسى، به بهانهى جناحبندىها، به بهانههاى گوناگون. اتحاد را بايد حفظ کرد. خوشبختانه ملت ما آگاهند. همهى کسانى که به کشورشان علاقهمندند، به نظام مردمسالارى دينى - که مايهى افتخار امروز ملت ايران است - علاقهمندند، بايد با هم هماهنگى داشته باشند.
مسئولين کشور هم همين جور؛ آنها هم بايد سعى کنند اگر گلهاى از هم دارند - که گاهى ممکن است اين گلهها بحق هم باشد - اين گله را در معرض افکار عمومى مطرح نکنند؛ اين ضربهى به اتحاد ملى است؛ اين را همه توجه داشته باشند. من به مسئولين کشور به طور جد اين را تذکر و هشدار ميدهم. ممکن است مسئولين از هم گله داشته باشند - که هميشه بوده؛ از اول انقلاب که ما دستاندرکار مسائل بوديم، ديديم؛ گاهى قوهى مجريه از قوهى مقننه، گاهى قوهى مقننه از قوهى قضائيه، گاهى قوهى قضائيه از قوهى مجريه گلههائى داشتند؛ طبيعت کار هم همين است، گله به وجود مىآيد - ممکن است گلهها بحق هم باشد؛ اما اين را نبايد در عرصهى افکار عمومى بياورند، ذهن مردم و دل مردم را ناراحت کنند، مردم را مأيوس کنند؛ بين خودشان حل کنند. مهمترين مسائل دنيا با مذاکره قابل حل است؛ اين مسائل جزئى اهميتى ندارد. پس انسجام قوا با يکديگر، هماهنگى قوا با يکديگر هم مهم است».
*مصرف کالاي داخلي يکى از قلمهاى مجاهدت اقتصادى است
«نکتهى ديگر که خطاب به همهى مردم کشور است، مصرف کالاى داخلى است. يکى از آفات موجود اجتماعى ما که ريشهى آن، ميراث دوران طاغوت و دوران ظلمانىِ گذشته است، همين است که افراد، دلبستهى به توليدات بيگانه باشند. يک وقت توليد داخلى نداشتيم؛ يک وقت توليد داخلى، توليد غير قابل مصرفى بود؛ امروز اينجورى نيست؛ امروز توليدات داخلى، توليدات مرغوب و مطلوب است. در عين حال يک عدهاى خوششان مىآيد که بگويند فلان نشان خارجى روى لباسشان هست، يا روى وسيلهى خوراکىشان هست؛ اين يک بيمارى است؛ اين بيمارى را بايد علاج کرد.
اين کار، توجه نکردن به اين است که ما در اين مملکت داريم زندگى ميکنيم و از نعمتهاى الهى بر اين کشور داريم برخوردار ميشويم. آن وقت پولى را که در اين کشور به دست مىآوريم، ميريزيم توى جيب يک کارگر خارجى، به زيان يک کارگر داخلى. اين معنايش اين است که ما به نياز داخل، به کارگر داخل که دارد زحمت ميکشد و جنس توليد ميکند، بىاعتنائى ميکنيم، ميرويم سراغ کارگر خارجى. اين خيلى عادت بدى است».
«در سال جهاد اقتصادى، به نظر من يکى از قلمهاى مجاهدت اقتصادى مردم اين است که بروند سراغ کالاى ساخت داخل؛ آن را بخواهند. البته اين طرف قضيه هم اين است که کالاى ساخت داخل بايستى قانعکننده باشد؛ بايستى دوامش، استحکامش، مرغوبيتش جورى باشد که مشترى را قانع کند؛ اين هر دو در کنار هم، يک کار لازم و واجبى است».
* تمرکز دشمن بر روي اقتصاد و ضرورت جهاد اقتصادي با همه توان و همه وجود
«جهاد اقتصادى متوجه يک نکتهى اساسى است در مسئلهى ادارهى کشور و مديريت کشور؛ و آن اين است که امروز دشمن براى مبارزهى با اسلام و جمهورى اسلامى، بر روى مسئلهى اقتصاد متمرکز شده است. نه اينکه عرصههاى ديگر را فراموش کردند؛ نه، در زمينهى فرهنگ و در زمينهى امنيت و در زمينهى سياست و در همهى زمينهها عليه نظام جمهورى اسلامى آنچه از دستشان برمىآيد، ميکنند - حالا شکست ميخورند، مطلب ديگرى است؛ اما آنها تلاش خودشان را ميکنند - ليکن تمرکز عمدهى آنها بر روى مسائل اقتصادى است.
براى اينکه مردم را از دولت جدا کنند، از نظام جدا کنند، فاصله و شکاف ايجاد کنند، دنبال اين هستند که در مسئلهى اقتصادى کشور مشکل ايجاد کنند. پس جهاد اقتصادى لازم است؛ يعنى همين مبارزه، همين پيکار، منتها جهادگونه، با همهى توان، با همهى وجود، با قصد خالص، با فهم و بصيرتِ اينکه داريم چه کار ميکنيم. سال جهاد اقتصادى معنايش اين است. بخشهاى اقتصادى کشور در همهى قسمتهاى دولتى و غير دولتى اگر به توفيق الهى پايبند به اين مجاهدت باشند، يک جهش به وجود خواهد آمد و همهى مردم در اين موفقيت سهيمند».