به گزارش مشرق به نقل از العالم، منابع آگاه خبر دادند که گروه اخوان المسلمين تصميم دارد از يک گروه اجتماعي دعوت کننده به حزبي سياسي تغيير ماهيت دهد و اين تصميم پس از بحث و بررسي داخلي فراوان در روزهاي اخير اتخاذ شد.
مجلس مشورتي اخوان المسلمين فعاليت هاي خود را به طور رسمي و براي نخستين بار صبح جمعه و با حضور همه اعضا برگزار کرد تا مساله مشارکت در انتخابات پارلماني و ميزان مشارکت در اين انتخابات را مشخص کند.
در اين نشست تصميم بر آن شد که ، اخوان المسلمين از مشارکت بيش از 50 درصدي خودداري کند ؛ اما در عين حال ميزان مشارکت کمتر از 45 درصد نيز نشود تا اخوان المسلمين بتواند در انتخابات آينده حداقل 30 تا 35 درصد از کرسي هاي مجلس را کسب کند.
نشست فوق العاده مجلس شوراي گروه اخوان المسلمين مصر را محمد بديع رهبر اخوان المسلمين افتتاح کرد و در اظهارات خود تاکيد کرد که امروز چشم جهانيان نه به زبان بلکه در عمل به اخوان المسلمين دوخته شده است و از اين گروه انتظار مي رود که براي خدمت به مصر و جهان اقدام کند.
رهبر اخوان المسلمين بر ضرورت همکاري ميان اين گروه و ساير جريان هاي سياسي اعم از مسلمانان و قبطي ها به عنوان شرکاي ملي تاکيد کرد.
وي سپس بر ضرورت حفظ روابط با شوراي عالي نيروهاي مسلح و نخست وزيري مصر تاکيد و خاطر نشان کرد که ارائه ارشادات و نصايح مثمر ثمر به اين دو نهاد ضروري است و اين کار بايد از طريق ستايش از اقدامات مثبت و نصيحت با زبان عاري از اهانت و تحقير صورت گيرد.
محمد بديع همچنين تاکيد کرد که يکي از ثمره هاي انقلاب مصر ، موفقيت تلاش ها براي به ثمر نشستن آشتي ملي فلسطيني بود و تحقق چنين مساله اي آرزوي هر مصري و عرب و مسلمان بود.
تاريخچه اخوان المسلمين
درسال 1928، "حسن البناء" يکي از علماي مصر توانست در شهر اسماعيليه در کنار کانال سوئز جنبش اخوان المسلمين را بنيان نهد. اين سازمان توانست حمايتهاي گسترده گروههاي ملي گراي عرب را جلب کرده و با آنها پيماني هدفمند ببندد.
ملي گرايان گروههايي بودند که از يک سو به شدت با استعمارگران بريتانيايي مخالف بوده و با آنها مبارزه ميکردند. حرکتي که اخوان المسلمين نيزبه شدت آن را پيگيري مي کرد و ازسوي ديگرحکومتهاي مصري را به علت سرسپردگي آنها به بريتانيا به شدت مورد سرزنش قرار مي داد.
گروه ملي گراي "افسران آزاد" در جنگ عليه ملک فاروق جانشين ملک فواد، پا به پاي جنبش اخوان المسلمين جنگيد. اتحاد ميان اين دو گروه حتي پس از مرگ حسن البناء در سال 1949 و اعلام انحلال جنبش اخوان المسلمين نيز قطع نشد.
در دوران رياست جمهوري نجيب و بويژه در دوران رياست جمهوري جمال عبدالناصر، سياست حاکم بر کشور، سياستي کاملاً ملي گرايانه بود و دراين دوران اخوان المسلمين توانست آزادانه به تبليغ انديشههاي اسلام گرايانه خود پرداخته و برتشکيل يک حکومت اسلامي در مصر پافشاري کند اما اتحاد ميان جنبش اخوان المسلمين و ملي گرايان پس از انجام يک ترور نافرجام عليه ناصر در سال 1954 که به حساب اخوان المسلمين گذاشته شد، ازهم پاشيد.
پس از مرگ ناصر و به قدرت رسيدن انورسادات، اعضاي اخوان المسلمين بار ديگر اجازه فعاليت يافتند، و سادات نه تنها دست آنها را باز گذاشت بلکه به آنها کمک نيز نمود، علت اين امرهم در اين بود که سادات مي خواست ازنفوذ جنبش عليه فعاليت گسترده کمونيستها که درآن زمان قدرت زيادي يافته بودند، استفاده کند.
پس از مدتي سازمان اخوان المسلمين، دست از جهاد مسلحانه برداشت، خود را از زمره گروههاي غير قانوني خارج کرد و محدوده پيروان خود را از ميان اقشار فقير و متوسط جامعه مصر به طبقات متوسط و بالا هم افزايش داد گرچه در ابتداي امر با مشکل مجوز سياسي دست به گريبان بود و فقط فعاليت هاي آن منحصر به مسائل اجتماعي بود، اما با تداوم تلاش از طريق راههاي مسالمتآميز براي تحقق اهداف خود سرانجام- با وجودي که هنوز "کميسيون احزاب وابسته به دولت" آن را حزب غيرقانوني مي دانست مجوز فعاليت سياسي را از قوه قضائيه کشورهم دريافت کرد و در چند دوره به فعاليت هاي سياسي دست زد و چند انتخابات گذشته را مي توان پيروزي بزرگ براي اين جنبش به حساب آورد.