به گزارش مشرق به نقل از فارس، هفتمين همايش حکمت مطهر امروز دهم ارديبهشت ماه با حضور غلامعلي حداد عادل، آيتالله حائري شيرازي، سيدعزتالله ضرغامي، علي مطهري و جمع ديگري از مديران رسانه ملي در سالن همايشهاي صدا و سيما برگزار شد.
علي مطهري در اين همايش به انواع آزادي اشاره کرد و گفت: شهيد مطهري معتقد بود که در دموکراسي غربي ملاک آزادي حيواني و ميل انسان ملاک است. ميل انسان بر هر چه باشد، آن مقدس ميشود، در حقيقت غرب به ناکجاآباد ميرود و هيچ مقصدي براي آن نيست.
وي ادامه داد: آزادي يعني نبود مانع براي رشد استعدادهاي انسان و اگر آن را بالاترين ارزشها بدانيم، سخن حقي نيست چون آزادي ارزش سلبي است و نميتواند از ارزشهايي که جنبه ايجابي دارند، بالاتر باشد. در حقيقت آزادي يکي از ارزشهاي انساني است و در يک تقسيم بندي به آزادي حيواني و انساني تقسيم ميشود.
فرزند شهيد مطهري در ادامه سخنان خود تصريح کرد: در آزادي انساني، استعدادهاي وجودي انسان در رشد و تکامل، آزاد است ولي در آزادي حيواني مبنا اين است که شهوات و هواهاي نفساني آزاد باشند. ضمن اينکه آزادي معنوي و اجتماعي نوع ديگري از تقسيمبندي حوزه آزادي است و در آزادي معنوي هواهاي نفساني تحت کنترل و هدايت عقل قرار ميگيرد.
همچنين انديشمندان غربي مرز آزادي اجتماعي را آزادي ديگران ميدانند در حالي که از ديدگاه اسلام علاوه بر آزادي ديگران، مصالح فرد و جامعه هم ملاکهايي است که ميتواند آزادي اجتماعي را محدود کند. استاد مطهري نيز عقيده داشت که آزادي اجتماعي بدون آزادي معنوي ميسر و عملي نيست.
وي ادامه داد: اشتباه غرب نيز اين است که در پي آزادي اجتماعي بدون تحقق آزادي معنوي است که امري محال است. آنچه حقوق مردم را ضايع ميکند يکي خود مردم و ديگري قوانين ظالمانه هستند که البته منشاء هر دو نبود آزادي معنوي در انسان است. آزادي تفکر و بيان نيز از آزاديهاي انساني هستند و بايد توجه داشت که هر عقيدهاي ناشي از تفکر نيست و عقايدي آزادي دارند که حاصل تفکر باشند. در مواردي هم عقايدي که ناشي از پيروي اکثريت مردم از آن و يا از بزرگان است، نميتواند آزاد باشد.
علي مطهري در ادامه سخنان خود توضيح داد: رشد اجتماعي يکي ديگر از حقوق انساني است و استاد مطهري معتقد بود رهبران بايد هدايتهاي کلي جامعه را عهدهدار باشند و مردم نيز بايد آزاد باشند تا اين آزادي موجب رشد شود. همچنين نبايد از شکها و ترديدها در عقايد هراس داشته باشيم.اگر جوان و يا دانشجو در وجود خدا، پيغمبر و رسالت نبوي شک و ترديد کرد نبايد آن را کار زشتي تلقي و با آن مقابله کنيم. چون يقين بعد از شک ارزش بسيار زيادي دارد. البته تودههاي مردم بيشتر يقين ماقبل شک دارند و البته توان فکري تودهها همين مقدار است و افق فکري محدودي دارند.