به گزارش خبرنگار بين الملل مشرق، سه تن از محققان آمريکايي در مقاله‌اي علمي مستندات تولد کودکان ناقص‌الخلقه، آسيب ژنتيک، مرگ و مير کودکان و نرخ سرطان ناشي از بکارگيري اورانيوم ضعيف شده در فلوجه عراق را افشا کردند. کريس بازبي (Chris Busby)، مالک همدان (Malak Hamdan) و انتصار اريابي(Entesar Ariabi) سه تن از محققان آمريکايي در مقاله‌اي علمي نتايج تحقيقات خود را درباره «سرطان، مرگ و مير نوزادان و نسبت جنسي کودکان در فلوجه عراق در سال‌هاي 2009-2005» اعلام کردند.
اين محققين در آغاز مقاله خود يادآور شده اند: بتازگي گزارش‌هايي در مورد افزايش نرخ تولد کودکان ناقص‌الخلقه و همچنين سرطان در فلوجه منتشر شده است، ظاهراً اين افزايش بر اثر استفاده از سلاح‌هاي جديدي (احتمالاً شامل اورانيوم ضعيف شده) رخ داده که در درگيري‌هاي بين نيروهاي آمريکايي و عناصر محلي در سال 2004 مورد استفاده قرار گرفته‌اند.
مؤلفان گزارش حاضر در ژانويه/فوريه 2010، يک تيم تحقيقاتي تشکيل دادند که از 711 خانه در فلوجه بازديد کرده و پرسش‌نامه‌هايي به زبان عربي در مورد سرطان، تولد کودکان ناقص‌الخلقه و مرگ و مير نوزادان بين اهالي خانه‌ها پخش نمودند.
جامعه آماري اين تحقيق در حدود 4843 نفر بود که بيش از 60 درصد آنها به سؤالات مطرح شده در پرسشنامه‌ها پاسخ داده بودند.
در اين تحقيق "ريسک نسبي"سرطان بر اساس سن استاندارد شده و با نرخ‌هاي سال 1999 مندرج در "سازمان ثبت سرطان خاورميانه" (Middle East Cancer Registry) در مصر و نرخ سرطان بين سال‌هاي 1996 تا 2001 در اردن مقايسه شده است.
محققان آمريکايي اعلام کرده‌اند که بين ژانويه 2005 و زمان پايان مطالعه پيمايشي حاضر در حدود 62 مورد سرطان بدخيم گزارش شد که 16 مورد از اين تعداد مربوط به کودکان 0 تا 14 ساله بود، بالاترين ريسک در سرطان خون از سنين 0 تا 34 ساله 20 مورد، سرطان غدد لنفاوي از سنين 0 تا 34 ساله 8 مورد، سرطان سينه در زنان از سنين 0 تا 44 ساله 12 مورد و تومورهاي مغزي در تمام سنين 4 مورد گزارش شده است.
اين تحقيق نشان مي‌دهد که مرگ و مير نوزادان بر اساس نرخ ميانه تولد در چهار سال (2006 الي 2009) تنظيم شده و نشان مي‌داد که نرخ مرگ و مير نوزادان در ژانويه و فوريه 2010، 1.5 برابر شده است، همچنين در گروه سني 0 الي 1 ساله شاهد 34 مورد مرگ و مير بوديم، يعني در هر هزار نوزاد 80 نفر جان خود را از دست مي‌دهند.
وجود جهش‌هاي ناگهاني ژنتيکي در فلوجه
بر اساس يافته‌هاي اين محققان، در سال 2008 نرخ مرگ و مير در مصر برابر با 19.8 درصد و در اردن برابر با 17درصد و در کويت برابر با 9.7 درصد بود، نسبت جنسي نوزادان متولد شده در دوره 5 ساله اخير غير عادي بوده است، معمولاً نسبت جنسي نوزادان به صورت 1050 پسر در برابر 1000 دختر است اگر اتفاقي رخ دهد که باعث آسيب ديدن ژن‌ها شود اين نسبت دچار اختلال مي‌شود.
اين مقاله مي‌افزايد: نسبت پسران به 1000 دختر در گروه‌هاي سني 4-0، 9-5، 14-10 و 19-15 به ترتيب برابر با 860، 1182، 1108 و 1010 بود، اين امر نشان مي‌دهد که در گروه سني 4-0 شاهد آسيب ژنتيکي هستيم، در حالي‌که نتايج بدست آمده ظاهراً از نظر کمي از فرضيه وجود جهش‌هاي ناگهاني ژنتيکي در فلوجه خبر مي‌دهند اما با توجه به مشکلات ساختاري در اين گونه مطالعات پيمايشي بايد در حين تفسير يافته‌هاي کمي احتياط کرد.
تأييد افز ايش نرخ سرطان و مرگ و مير نوزادان در فلوجه
در ادامه اين تحقيق تأکيد شده است: در اين تحقيق سعي شده صحت گزارش‌هاي گوناگوني که در مورد افزايش تولد نوزادان ناقص‌الخلقه، مرگ و مير نوزادان و سرطان در فلوجه منتشر شده‌اند را بررسي کرده و همچنين نمونه‌هاي اخذ شده از منطقه را براي کشف وجود مواد جهش‌زا مورد آزمايش قرار دهد تا بدين وسيله هرگونه نتيجه کسب‌شده تبيين شود.
اين سه محقق اعلام کرده اند: ما بدين نتيجه رسيده‌ايم که يافته‌ها نشان مي‌دهند گزارشات منتشر شده در مورد افزايش نرخ سرطان و مرگ و مير نوزادان درست بوده و اين نرخ‌ها در سطح بسيار بالايي قرار دارند.
اين محققان همچنين تأکيد کرده‌اند: کاهش چشمگيري که در نسبت جنسي نوزادان متولد شده درست يک سال پس از جنگ 2004 مشاهده مي‌کنيم، نشان مي‌دهند که در اين سال آلودگي‌هاي محيطي بسيار بالا بوده‌اند، به نظر ما، ابعاد بزرگ اين تأثيرات چنان بالا بوده‌اند که نمي‌توان آنها را بر اساس هرگونه نقص فرضيه‌اي در اين مطالعه مورد سؤال قرار داد اگرچه که بايد اين مسائل را نيز در نظر داشت.
اين مقاله مي‌افزايد: با اين حال بنا به محدوديت‌هاي مختلفي که به علت وضعيت روش‌هاي به کار رفته در اين تحقيق ايجاد شده‌اند، بايد تأکيد کنيم که يافته‌اي حاصل از اين تحقيق را بايد با در نظر گرفتن آن محدوديت‌ها تفسير کرد.
اين محققان آمريکايي در پايان تحقيق خود تأکيد کرده‌اند: نتايج گزارش‌شده در اين تحقيق چيزي در مورد عامل يا عوامل اين افزايش نرخ بيماري‌ها بيان نکرده و با اينکه ما توجهات را به سوي استفاده از اورانيوم ضعيف شده به عنوان عامل احتمالي جلب کرده‌ايم، با اين حال ممکن است احتمالات ديگري نيز وجود داشته باشند.
