طي سه دهه تاريخ پيش روي انقلاب اسلامي، ارزش اين دعا نمايان شده است. چه شخصيتها و جريانهاي خوشسابقهاي بودند که فرصتها و امکانات نيکفرجامي را در آتش شهرتخواهي و جاهطلبي سوزاندند. يکي از بارزترين مثالها طي يک سال اخير که فراروي آحاد ملت ايران است، مهدي کروبي است. روحانياي که طي حدود 7 دهه عمر خود خدمات شاياني به انقلاب اسلامي داشته است ليکن طي يک سال اخير اين پيشينه و سرمايه به يکباره به طوفان جاهطلبي و فقدان بصيرت و بيتدبيري از يک سو و سناريو هاي ساخته و پرداخته شده مشاوران نادان و ناصالح از سوي ديگر سپرده شد.
کاوش در آنچه که پيرامون اين روحاني سادهانديش طي انتخابات 22خرداد 88 تاکنون به وقوع پيوسته مراتب آب شدن و اضمحلال اين سرمايه را به نمايش ميگذارد.
آقاي کروبي در اين 7 دهه هيچگاه به مثابه رجلي از جنس تئوري و انديشه و يا حتي مراتب سواد حوزوي مطرح نشده است و کسي بر صلاحيت علمي و فکري وي تأييديهاي براي حضور در مراي عامه ننهاده است اما همواره صراحت لهجه و مدافعات پرشور وي از امام و رهبري و اصول انقلاب و موضعگيريهاي صحيح پراگماتيستي وي جايگاهي دلپسند براي او ايجاد کرده بود به گونهاي که از بعضي خطاهاي او به مسامحت و تلميح ميگذشتند. اما اين شخصيت روحاني طي يک سال اخير در مسيري گام نهاد که به وضوح نياز انسان به دعا براي عاقبت خير را به نمايش گذاشت.
کروبي در انتخابات رياست جمهوري سال 88 کانديدا شد و ميزان آراي وي از آراي باطله کمتر و حدود 350هزار رأي بود. عقل سليم و اندکي بصيرت و درايت و تدبير کافي بود تا او را بيهياهو از معرکه يکساله اخير به بيرون از منازعات هدايت کند و به سمت ايفاي همان نقش همواره مورد علاقه او يعني ميانجي گري ميان جناحهاي درگير سوق دهد. اما متأسفانه او در راهي پر زيان گام نهاد. راهي که به نظر ميرسد اندوخته چند دهه عمر او را به باد بلا سپرده است.
با فرض وقوع تخلف در انتخابات 88 آيا امکان داشت آراء کروبي از 350هزار به 20ميليون يا 10ميليون و يا 5ميليون نفر افزايش يابد. کروبي شخصيت ناشناختهاي نبود که هر ميزان رأي در انتخابات زيبنده او باشد. در انتخاباتي پرتلاطم نظير آنچه که در 22خرداد 88 اتفاق افتاد تنها دو جايگاه شايسته کروبي بود: اول يا دوم. در غير اين صورت تدبير و بصيرت حکم ميکرد وي بدون مناقشه در چند و چون ماجراهاي واقعه گام به عقب مينهاد و کماکان رداي ميانجيگري و اصلاح ذات البين را بر قامت خود ميکشيد و نيک فرجامي را براي خود ادامه ميداد.
شکي نيست که ديگر حتي منتقدان انتخابات 88 هم کسي براي کروبي جايگاه هدايت و مديريت جريانها قائل نيست و عمدتاً بر مصرف رو به پايان سابقه وي تأکيد است. آيا اين شخصيت مخطي امکان بيداري را دارد. حتي ضد انقلابيون که براي او هورا ميکشند بلافاصله بر اين رهيافت خود تأکيد دارند که کروبي فقط مصرفش در درگيري با جمهوري اسلامي است. وي نه دمکرات است نه تئوريسين و نه داراي پايگاه مردمي، فقط مصرف او در طعن و سب انقلاب اسلامي است.اين تذهبون.
با حلول ماه مبارک رمضان که ماه ادعيه و طلب آمرزش است، دعايي عامهپسند و نجات بخش ورد زبان امت اسلامي است که عموماً به دعا براي «عاقبت به خيري» مشهور است. دعايي که حقاً بايد همه بدان اهتمام ورزيم.