به گزارش مشرق، محمد خاکپور و یک گفت و گوی صریح و بی پرده. سرمربی تیم ملی امید ایران خیلی روراست به ماجرای خواستن دو بازیکن تیم ملی بزرگسالان می پردازد. او می گوید این دو بازیکن را می خواهد چون آنها اساس بازیکنان تیم امید هستند نه تیم بزرگسالان و در حقیقت آنها از تیم امید به تیم بزرگسالان قرض داده می شوند و نه برعکس. او که تیمش از عید برای رقابتی بزرگ آماده می شود می گوید با این دو بازیکن و یا بدون آنها کارش را ادامه می دهد . مسابقاتی که در تعطیلات عید برگزار می شود و این مربی معمولا آرام ، از هواداران فوتبال می خواهد در عید تیمش را تنها نگذارند. او درباره دیدار با کروش هم همه گفته های سرمربی را تائید می کند اما می گوید چون کروش گفته این بازیکن را نمی دهد ، او از خواستش منصرف نشده است.
عید را با دعوا شروع کردید. آقای کی روش دلخورند از اینکه تیم امید بدون هماهنگی با تیم بزرگسالان و سرمربی این تیم ، بازیکن ها را دعوت کردید. آن هم بازیکنانی که 2 نفرشان یاران تیم ملی بزرگسالان هستند. او تاکید دارد این روند غیر حرفه ای هیچ جای دیگر دنیا اتفاق نمی افتد.
من اصلا موافق این نیستم که از واژه دعوا استفاده کنیم چون به شخصه به عنوان سرمربی تیم ملی امید ایران واقعا اعتقاد دارم همه ما در تیم های مختلف ملی برای یک هدف کار می کنیم. نباید فراموش کنیم که همه ما کارمندان فدراسیون هستیم. خودم را به شخصه می گویم ، وقتی فدراسیون فوتبال با من قرارداد بسته که این مسئولیت را به عهده بگیرم و من به انها متعهد شده ام پس یعنی من کارمند فدراسیون هستم و مسئولیت دارم که برای بچه های تیم امید کار کنم ، نه آنها برای من. کارم را هم خیلی حرفه ای می دانم چون در تمام زندگی ام کار کردم حرفه ای باشم. به عنوان یک سرمربی وظیفه دارم به مسائل حرفه ای تیمم برسم. برای تیمم بهترین نفرات را انتخاب کنم و بهترین نفرات را انتخاب کنم تا بهترین نتیجه را بگیرم. من به عنوان سرمربی کاری با بیرون زمین ندارم. اصلا بیرون از زمین ارتباطی به من ندارد. خواسته هایم را به مدیرم می گویم و ایشان موظف است که انجام شان بدهد. پس دلیلی ندارد که وارد دعوا شوم ، چون اگر وارد این دعواها بشوم از مسیرم خارج می شوم.
ولی شما اخیرا بیانیه ای داده بودید که اگر بازیکنان تیم بزرگسال را همراه تان نداشته باشید، کنار می کشید.
نه من یک نامه ای به مدیر تیم نوشتم و یکسری درخواست داشتم که فکر کنم آن درخواست ها رسانه ای شدند. مدیریت تیم هم این ها را از فدراسیون خواسته بود. من به دوستان گفته بودم اگر این شرایط فراهم نباشد ، نمی توانم کاری انجام بدهم پس دلیلی ندارد که بمانم.
و فکر می کنید بودن یا نبودن جهانبخش در تیم شما چقدر حیاتی است؟
ببینید آمدن و نیامدن این دو بازیکن هیچ فرقی در تیم من ایجاد نمی کند ولی یک نکته کلیدی است که شما به عنوان رسانه باید به گوش مردم برسانید تا آنها هم بدانند. این دو بازیکن بچه های تیم امید هستند که تیم بزرگسالان از آنها استفاده می کند . آنها بازیکنان تیم بزرگسال نیستند که در تیم امید بازی کنند. این بچه ها سهمیه بزرگسالان نیستند که به تیم امیدها آمده باشند. این ها سرمایه های فوتبال ایران هستند که رده سنی شان امید است و از تیم امید در تیم بزرگسالان بازی می کنند . پس ما نمی خواهیم بازیکنان تیم بزرگسالان را بگیریم و آن تیم را تضعیف کنیم. من به عنوان سرمربی تیم امید تاکید دارم این ها بازیکنان تیم ما هستند و ما آنها را می خواهیم.
ولی الان کارلوس کی روش اعتقاد دارد این بازیکنان در تیم اصلی او هستند . 2 نفر از 15 بازیکنی که در گروه بازیکنان فیکس تیم محسوب می شوند و به بودن شان نیاز دارد.
من اصلا در این اعتقاد ایشان شکی ندارم ، درست می گویند.
و کارلوس می گوید در جلسه مشترک با شما گفته این بازیکنان را نمی دهد. شما هم در همان جلسه گفتید هر کمکی لازم باشد به این تیم می کنید؟
من درباره آن جلسه هم توضیح می دهم اما ابتدا این را قبول کنیم که آزمون و جهانبخش بازیکنان تیم ما هستند که در تیم بزرگسالان بازی می کنند. ابتدا باید این حقیقت را بپذیریم و بعد به آن جلسه برسیم.
پس شما تاکید دارید اصرارتان برای گرفتن این بازیکنان ، ضعیف کردن تیم ملی بزرگسالان نیست و در حقیقت بازیکنان خودتان را می خواهید.
دقیقا ؛ اما درباره آن جلسه . آن جلسه خیلی اتفاقی بود. چون من و آقای کاشانی رفته بودیم فدراسیون که دیدیم این دوستان و کادرشان هم آنجا جلسه داشتند. ما تصمیم گرفتیم برای آشنایی و عرض سلام به سراغ شان برویم. رفتیم ، نشستیم ، گزارشی از کارهای مان ارائه دادیم .
شما گفته بودید نلاش می کنید برای تیم بزرگسالان بازیکن بسازید؟
من چیزی که آن روز را گفتم و هنوز هم به آن اعتقاد دارم را برای تان می گویم. من گفتم اگر می خواهیم تیم امیدمان به جایگاه واقعی خود برسد باید گذرگاه تیم ملی بزرگسالان باشد. یعنی هر بازیکنی که قرار است به تیم بزرگسالان برسد از مسیر تیم امید بالا آمده باشد. این طوری است که این تیم شخصیت پیدا می کند و گفتم ما برای شما کار می کنیم و هدف مان یکی است .
پاسخ کی روش چه بود؟
ایشان هم گفت بین خودم و خودت به عنوان دو مربی هر کمکی از دستم بر بیاید برایت انجام می دهم. ولی در چارت سازمانی و فدراسیون هیچ کمکی به شما نمی کنم. او این جمله اش را 3 بار تاکید کرد. من تا حدودی به زبان انگلیسی آشنایی دارم. ولی در حقیقت در آن جلسه خواستم مترجم آن را ترجمه کند تا بقیه هم در جریانش باشند. من دوباره گفتم اینجا نیامدم که از شما کمک بخواهم ، اینجا هستیم که کمک کنیم.
بحث بازیکنان مطرح نشد؟
چرا من گفتم می خواهم از آن دو بازیکن در بازی های رسمی مان استفاده کنیم.
چه پاسخی شنیدید؟
ایشان گفتند وضعیت قراردادم مشخص نیست. اگر نمانم که باید با یک مربی دیگر صحبت کنید. ولی اگر بمانم این بازیکنان را به شما نمی دهم چون به آنها نیاز دارم.
پس او گفته بوده که این بازیکنان را نمی دهد و روی شان حساب کرده و الان حرف تغییر نکرده است؟
من این قدر درک می کنم که وقتی یک نفر به من بگوید اگر باشم ، این بازیکن ها را نمی دهم ، دیگر بحث را ادامه ندهم. وقتی این جواب را شنیدم دیگر دلایلی برای ادامه بحث نبود و بحث جمع شد . دیگر من نگفتم این بازیکنان را نمی خواهم و یا می خواهم. تصمیم گرفتم خواسته ام را طور دیگری پیگیری کنم. من از خواسته ام منصرف نشدم اما از مسیر دیگری این خواسته را پیگیری کردم.
عید را با دعوا شروع کردید. آقای کی روش دلخورند از اینکه تیم امید بدون هماهنگی با تیم بزرگسالان و سرمربی این تیم ، بازیکن ها را دعوت کردید. آن هم بازیکنانی که 2 نفرشان یاران تیم ملی بزرگسالان هستند. او تاکید دارد این روند غیر حرفه ای هیچ جای دیگر دنیا اتفاق نمی افتد.
من اصلا موافق این نیستم که از واژه دعوا استفاده کنیم چون به شخصه به عنوان سرمربی تیم ملی امید ایران واقعا اعتقاد دارم همه ما در تیم های مختلف ملی برای یک هدف کار می کنیم. نباید فراموش کنیم که همه ما کارمندان فدراسیون هستیم. خودم را به شخصه می گویم ، وقتی فدراسیون فوتبال با من قرارداد بسته که این مسئولیت را به عهده بگیرم و من به انها متعهد شده ام پس یعنی من کارمند فدراسیون هستم و مسئولیت دارم که برای بچه های تیم امید کار کنم ، نه آنها برای من. کارم را هم خیلی حرفه ای می دانم چون در تمام زندگی ام کار کردم حرفه ای باشم. به عنوان یک سرمربی وظیفه دارم به مسائل حرفه ای تیمم برسم. برای تیمم بهترین نفرات را انتخاب کنم و بهترین نفرات را انتخاب کنم تا بهترین نتیجه را بگیرم. من به عنوان سرمربی کاری با بیرون زمین ندارم. اصلا بیرون از زمین ارتباطی به من ندارد. خواسته هایم را به مدیرم می گویم و ایشان موظف است که انجام شان بدهد. پس دلیلی ندارد که وارد دعوا شوم ، چون اگر وارد این دعواها بشوم از مسیرم خارج می شوم.
ولی شما اخیرا بیانیه ای داده بودید که اگر بازیکنان تیم بزرگسال را همراه تان نداشته باشید، کنار می کشید.
نه من یک نامه ای به مدیر تیم نوشتم و یکسری درخواست داشتم که فکر کنم آن درخواست ها رسانه ای شدند. مدیریت تیم هم این ها را از فدراسیون خواسته بود. من به دوستان گفته بودم اگر این شرایط فراهم نباشد ، نمی توانم کاری انجام بدهم پس دلیلی ندارد که بمانم.
و فکر می کنید بودن یا نبودن جهانبخش در تیم شما چقدر حیاتی است؟
ببینید آمدن و نیامدن این دو بازیکن هیچ فرقی در تیم من ایجاد نمی کند ولی یک نکته کلیدی است که شما به عنوان رسانه باید به گوش مردم برسانید تا آنها هم بدانند. این دو بازیکن بچه های تیم امید هستند که تیم بزرگسالان از آنها استفاده می کند . آنها بازیکنان تیم بزرگسال نیستند که در تیم امید بازی کنند. این بچه ها سهمیه بزرگسالان نیستند که به تیم امیدها آمده باشند. این ها سرمایه های فوتبال ایران هستند که رده سنی شان امید است و از تیم امید در تیم بزرگسالان بازی می کنند . پس ما نمی خواهیم بازیکنان تیم بزرگسالان را بگیریم و آن تیم را تضعیف کنیم. من به عنوان سرمربی تیم امید تاکید دارم این ها بازیکنان تیم ما هستند و ما آنها را می خواهیم.
ولی الان کارلوس کی روش اعتقاد دارد این بازیکنان در تیم اصلی او هستند . 2 نفر از 15 بازیکنی که در گروه بازیکنان فیکس تیم محسوب می شوند و به بودن شان نیاز دارد.
من اصلا در این اعتقاد ایشان شکی ندارم ، درست می گویند.
و کارلوس می گوید در جلسه مشترک با شما گفته این بازیکنان را نمی دهد. شما هم در همان جلسه گفتید هر کمکی لازم باشد به این تیم می کنید؟
من درباره آن جلسه هم توضیح می دهم اما ابتدا این را قبول کنیم که آزمون و جهانبخش بازیکنان تیم ما هستند که در تیم بزرگسالان بازی می کنند. ابتدا باید این حقیقت را بپذیریم و بعد به آن جلسه برسیم.
پس شما تاکید دارید اصرارتان برای گرفتن این بازیکنان ، ضعیف کردن تیم ملی بزرگسالان نیست و در حقیقت بازیکنان خودتان را می خواهید.
دقیقا ؛ اما درباره آن جلسه . آن جلسه خیلی اتفاقی بود. چون من و آقای کاشانی رفته بودیم فدراسیون که دیدیم این دوستان و کادرشان هم آنجا جلسه داشتند. ما تصمیم گرفتیم برای آشنایی و عرض سلام به سراغ شان برویم. رفتیم ، نشستیم ، گزارشی از کارهای مان ارائه دادیم .
شما گفته بودید نلاش می کنید برای تیم بزرگسالان بازیکن بسازید؟
من چیزی که آن روز را گفتم و هنوز هم به آن اعتقاد دارم را برای تان می گویم. من گفتم اگر می خواهیم تیم امیدمان به جایگاه واقعی خود برسد باید گذرگاه تیم ملی بزرگسالان باشد. یعنی هر بازیکنی که قرار است به تیم بزرگسالان برسد از مسیر تیم امید بالا آمده باشد. این طوری است که این تیم شخصیت پیدا می کند و گفتم ما برای شما کار می کنیم و هدف مان یکی است .
پاسخ کی روش چه بود؟
ایشان هم گفت بین خودم و خودت به عنوان دو مربی هر کمکی از دستم بر بیاید برایت انجام می دهم. ولی در چارت سازمانی و فدراسیون هیچ کمکی به شما نمی کنم. او این جمله اش را 3 بار تاکید کرد. من تا حدودی به زبان انگلیسی آشنایی دارم. ولی در حقیقت در آن جلسه خواستم مترجم آن را ترجمه کند تا بقیه هم در جریانش باشند. من دوباره گفتم اینجا نیامدم که از شما کمک بخواهم ، اینجا هستیم که کمک کنیم.
بحث بازیکنان مطرح نشد؟
چرا من گفتم می خواهم از آن دو بازیکن در بازی های رسمی مان استفاده کنیم.
چه پاسخی شنیدید؟
ایشان گفتند وضعیت قراردادم مشخص نیست. اگر نمانم که باید با یک مربی دیگر صحبت کنید. ولی اگر بمانم این بازیکنان را به شما نمی دهم چون به آنها نیاز دارم.
پس او گفته بوده که این بازیکنان را نمی دهد و روی شان حساب کرده و الان حرف تغییر نکرده است؟
من این قدر درک می کنم که وقتی یک نفر به من بگوید اگر باشم ، این بازیکن ها را نمی دهم ، دیگر بحث را ادامه ندهم. وقتی این جواب را شنیدم دیگر دلایلی برای ادامه بحث نبود و بحث جمع شد . دیگر من نگفتم این بازیکنان را نمی خواهم و یا می خواهم. تصمیم گرفتم خواسته ام را طور دیگری پیگیری کنم. من از خواسته ام منصرف نشدم اما از مسیر دیگری این خواسته را پیگیری کردم.
