به گزارش مشرق به نقل از تماشاگر، بدين ترتيب ال اول عبارت ال کلاسيکو يا حالا الکلاسيکو از اين موضوع ريشه گرفته است. اما خود ال کلاسيکو از کجا آمده؟ مي گويند به دليل آن که اين بازي قدمت زيادي دارد، آن را يک بازي کلاسيک مي دانند و اين نام را به آن اطلاق کرده اند. البته داستان هاي زيادي نيز در اين خصوص نقل شده و اين که اين کلمه ريشه در برخي جنگ هاي آزادي خواهانه در آمريکاي جنوبي داشته و ...
اما مهم اين است که اين ديدار بزرگ چرا تا اين اندازه بزرگ شده و چرا رقابت حساس 2 تيم همشهري ميلان و اينتر در داربي دلامادونينا به اندازه اين بازي مهم نيست؟
جام شوکران
در حالي که شمارش معکوس براي آغاز ال کلاسيکوهاي ديگر به عددهاي پاياني خود نزديک شده، برخي که به تاريخ و تاريخچه ها علاقه دارند به اين مي انديشند که چرا 2 باشگاهي که حدود 630 کيلومتر از يکديگر فاصله دارند، تا اين اندازه با يکديگر دشمني داشته و به خون هم تشنه اند و باخت براي هر کدام در چنين رقابتي جام زهري بدتر از شوکران است.
شايد به قول «اندي ميتن» نويسنده کتاب «ديوانه شو براي اين» که به بررسي بازي ها و داربي هاي بزرگ دنيا پرداخته علت را بايد در اين مهم جست و جو کرد: «2 زبان، 2 ملت و حتي 2 کشور». در اين بين و در کنار اين گفته، موضوع ديگري هم مطرح است. اين بازي جدال بين 22 بازيکن که تازه دو- سوم آن ها هم اسپانيايي نيستند، چگونه توانسته تا اين حد مهم جلوه کند. شايد بد نيست بار ديگر سراغ ميتن برويم و جمله ديگري از او در اين باب نقل کنيم: ناين گونه داربي ها معمولاً ريشه هايي مذهبي و سياسي نيز در درون خود دارند». با اين گفته و با توجه به اين شعار معروف باشگاه بارسلونا يعني «بيشتر از يک باشگاه» (Morethanaclub) شايد يک چيزهايي دست گيرمان شود.
حرف هاي انگليسي ها
گري لينه کر يکي از نمادهاي انگليسي بارسلونا به حساب مي آيد. اگر به اين نکته توجه داشته باشيم که خلق و خوي کاتالونيايي ها و آداب و رسوم شان نشات گرفته از فرهنگ انگليسي است، به خوبي متوجه اين نکته مي شويم که يک بازيکن انگليسي مي تواند همواره براي هواداران بارسلونا مورد احترام باشد. خاصه آن که گري لينه کر آقاي گل جام جهاني 1986 مکزيک، در ال کلاسيکوي سال 1987 با هت تريک خود برتري 3 بر 2 بارسا مقابل رئال مادريد را رقم زد. او درباره ال داربي مي گويد: «شما هرگز نمي توانيد اين مسابقه را با مثلاً بازي ليورپول و اورتون (داربي مرسي سايد) و يا داربي شمال لندن بين تاتنهام و آرسنال به ميدان رفته ام مقايسه کنيد.
استاديوم نيوکمپ و «آکوستيک» بودنش به گونه اي است که مي گويند وقتي 98 هزار تماشاگر حاضر در ورزشگاه يک صدا به تشويق مي پردازند، صدايشان حتي از صداي بلند شدن يک هواپيماي بوئينگ 747 هم بيشتر است. اين صدا توسط کارشناسان اندازه گيري شده و خيلي ها جو اين ورزشگاه را براي حريفان بارسا به خصوص رئال، مانند جهنم مي دانند.
اين بازي يک مسابقه معمولي بين 2 تيم از يک شهر بود، اما داربي اسپانيا آن هم در نوکمپ و در مقابل چشمان 120 هزار هوادار چيز ديگري است. (آن زمان گنجايش ورزشگاه نوکمپ اين مقدار بود.) در مقابل استيو مک منمن که مدتي در رئال مادريد بازي کرده حرف هايي جالبي مي زند: «در هر سفري که به بارسلونا داشتيم، شيشه هاي پنجره سرمربي هميشه توسط آجر شکسته مي شد! و وقتي به وسيله اتوبوس از هتل محل اقامت به سمت ورزشگاه نوکمپ مي رفتيم، تمامي بازيکنان دولا مي شدند که کسي آن ها را نبيند يا اين که در اثر برخورد اشياي مختلف و شکسته شدن پنجره اتوبوس آسيبي نبينيم.»
يادي از ژنرال
اگرچه طي چند سال گذشته به طور مرتب بسياري از مسئولان مي گويند که اين داستان هاي قديمي و جنگ هاي قوميتي از بين رفته، اما هنوز هم که هنوزه، اختلافات بسياري بين طرفداران 2 تيم وجود دارد. هواداران بارسلونا تشنه خون بازيکنان رئال هستند و طرفداران رئال نمي خواهند سر به تن ستارگان بارسلونا باشد! و خلاصه اين جنگ اگرچه به صورت رسمي و علني، درست مانند زمان حکومت «ژنرال فرانکو» وجود ندارد، اما هنوز هم مي شود يک چيزهايي در اين خصوص حس کرد.
تشويق در ديار غربت
در تاريخ بازي هاي ال کلاسيکو و جدا از تمام کري ها و جنجال هايي که بين 2 تيم بارسا و رئال وجود دارد اما 2 بازيکن بودند که توسط تماشاگران حريف تشويق شدند. مارادوناي بزرگ و رونالدينو در سانتياگو برنابئو توسط طرفداران تيفوسي رئال تشويق شدند. مادريدي ها که در ورزشگاه خودشان تسليم هنرنمايي اين 2 بازيکن تکنيکي و گلزن شده بودند در نهايت چاره اي جز تشويق اين دو نداشتند. البته هواداران رئال در تشويق ستاره هاي حريف يد طولاني دارند!
وقفه در داربي
ليگ هاي اروپايي هم اکنون شرايطي بسيار منظم دارد اما در حد فاصل سال هاي 1937 تا 1939 داربي زيباي بارسا و رئال به دليل جنگ هاي داخلي کشور اسپانيا برگزار نشد. اما در اين سال ها ساير بازي هاي «لاليگا» به صورت منظم انجام مي شد. شايد وقتي يک سوي ميدان رئال باشد و سوي ديگر هم بارسلونا هر نتيجه اي هم که رقم مي خورد مي توانست شرايط داخلي اين کشور و مسايلي که بين ايالت کاتالونيا و حکومت مرکزي در مادريد وجود داشت را بر هم بزند و همين موضوع باعث شد که مسئولان فدراسيون فوتبال اسپانيا به پيشنهاد دولت اين کشور تصميم به عدم برگزاري اين ديدار بگيرند. 6 ديدار ال کلاسيکو در اين 3 سال برگزار نشد تا اين که شرايط داخلي کشور اسپانيا به حالت عادي برگشت و مجدداً ال کلاسيکو در نظم و آرامش برگزار شد.
لوئيس فيگو با جنجال به مادريد آمد و در 22 اکتبر سال 2000 در ال کلاسيکو مقابل همبازيان سابقش قرار گرفت اما طرفداران بارسا که اين حضور را نمي توانستند تحمل کنند به نشانه اعتراض، سر بريده شده يک خوک را به سمت فيگو پرتاب کردند و سپس پلاکاردهايي را نشان دادند که رويش نوشته شده بود: «فيگوي پول پرست.»
ياغي هاي خائن
بازيکنان زيادي در تاريخ فوتبال اسپانيا بين بارسا و رئال نقل مکان نکرده اند اما همان تعداد محدود هم حاشيه هاي بسيار
زيادي داشته اند که مهم ترين آن انتقال «لوئيس فيگو» از بارسا به مادريد است. «فلورنتينو پرس» براي حضور روي صندلي مديريت مادريد در سال 2000 دست به تبليغات گسترده اي زد و وعده هاي فراواني داد اما يکي از مهم ترين وعده هايش به خريد «فيگو» مربوط مي شد. وعده اي که خيلي ها اعتقاد دارند دليل اصلي حضور پرس روي صندلي مديريتي رئال شد. پرس روي صندلي مديريت رئال نشست و البته به وعده خود عمل کرد و فيگو را که حتي بازوبند کاپيتاني بارسا را هم بر بازو مي بست به برنابئو آورد. انتقالي که سردبير مارکا درباره اش مي گويد: «حساس ترين انتقال بازيکن بين 2 تيم بود و هواداران بارسا هيچ وقت آن را فراموش نمي کنند.» لوئيس فيگو با جنجال به مادريد آمد و در 22 اکتبر سال 2000 در ال کلاسيکو مقابل همبازيان سابقش قرار گرفت اما طرفداران بارسا که اين حضور را نمي توانستند تحمل کنند به نشانه اعتراض، سر بريده شده يک خوک را به سمت فيگو پرتاب کردند و سپس پلاکاردهايي را نشان دادند که رويش نوشته شده بود: «فيگوي پول پرست.»
بازسازي صداي بوئينگ
ورزشگاه «نوکمپ» روزگاري 120 هزار نفر گنجايش داشت و يکي از بزرگ ترين ورزشگاه هاي جهان ناميده مي شد اما بعد از اين که مورد بازسازي قرار گرفت و صندلي گذاري شد گنجايش آن به 98 هزار نفر رسيد. البته ورزشگاه «نوکمپ» هنوز هم يکي از معروف ترين ورزشگاه هاي اروپا است چرا که نکته اي بسيار جالب در نوع ساخت و مهندسي سازه اش وجود دارد! اين استاديوم و «آکوستيک» بودنش به گونه اي است که مي گويند وقتي 98 هزار تماشاگر حاضر در ورزشگاه يک صدا به تشويق مي پردازند، صدايشان حتي از صداي بلند شدن يک هواپيماي بوئينگ 747 هم بيشتر است. اين صدا توسط کارشناسان اندازه گيري شده و خيلي ها جو اين ورزشگاه را براي حريفان بارسا به خصوص رئال، مانند جهنم مي دانند.
محبوب ترين دشمنان
روزنامه «آس» چندي پيش نظرسنجي جالبي منتشر کرد. بر اساس اين نظرسنجي ميداني محبوب ترين بازيکن بارسا نزد تماشاگران مادريدي کسي نبود جز پپ گوارديولا. اما جالب است بدانيد محبوب ترين بازيکن رئال براي تماشاگران بارسا يک بازيکن خارجي بود! «داوود شوکر» جذاب ترين و محبوب ترين بازيکن مادريدي براي هواداران بارسا بود.
حبس خانگي هواداران
6 هوادار بارسا حدود 3 سال است که ال کلاسيکو را در خانه هايشان و از طريق تلويزيون تماشا مي کنند. 6 هوادار بارسلونا بعد از ديداري که به شکست اين تيم انجاميد مشکلاتي براي اتوبوس حامل بازيکنان رئال به وجود آوردند و همين موضوع باعث دستيگري و البته حکم جالب محروميت دادگاه ايالتي اسپانيا از تماشاي ال کلاسيکو را پشت سر مي گذارند و بازي برگشت امسال را مي توانند از نزديک تماشا کنند.
آلماني ها رکورد مي زنند
رئال مادريد بعد از 2 دهه از 2 بازيکن آلماني به صورت همزمان در ترکيب اصلي اش مقابل بارسا استفاده مي کند. تاريخ و اعداد و ارقام نشان مي دهد که مربيان رئال مادريد در 2 دهه گذشته هيچ وقت به صورت همزمان از 2 بازيکن آلماني در ترکيب ثابت خود مقابل بارسا استفاده نکرده اند اما امسال با با حضور مسعود اوزيل و سامي خدايرا اين طلسم شکسته مي شود. نکته جالب در مورد اين 2 بازيکن که پاسپورتي آلماني دارند و پيراهن تيم ملي اين کشور راهم بر تن مي کنند اين است که هيچ کدام از آن ها آلماني الاصل نيستند. اوزيل مادري آلماني و پدري ترک دارد و خديرا هم پدرش تونسي و مادرش نيز آلماني است.
