* تقسيم اصلاح طلبان به دو شاخه معتدل و راديکال
يکي از افراد حاضر در اين جلسه به خبرنگار سياسي مشرق گفت: به گفته تاجزاده در جلسه سران جبهه اصلاحات تصميم بر اين شده است که اصلاحطلبان با تقسيم رهبري اين جريان، به دو شاخه راديکال و معتدل اهداف تعريف شده خود را پيش ببرند.
بر اساس اين تقسيم کار، طيف معتدل با اتخاذ مواضعي نزديک به ديدگاه هاي نظام تلاش خواهد کرد خود را به حاکميت نزديک و از اين فرصت براي مشروعيت بخشيدن به جرياني که نقاب ميانه روي بر چهره دارد نهايت استفاده را نمايد.
بر اساس اين گزارش، تاجزاده در اين جلسه ميگويد براساس طرحهايي که از طريق يک اطاق فکر ارائه شده و در حال چکشکاريهاي پاياني است، جريان اصلاحات با تقسيم رهبري به دو شاخه راديکال و معتدل فرصت مييابد تا ضمن ادامه حرکات تند و راديکال، از طرف ديگر امکان رايزني براي کسب امتياز از نظام توسط شاخه معتدل خود را فراهم کند.
مصطفي تاج زاده در تشريح اين شگرد مي گويد : ما در حقيقت با اين کار داريم تئوري معروف سعيد حجاريان يعني فشار از پايين و چانهزني از بالا را به مرحله اجرا درميآوريم.
عضو سازمان مجاهدين انقلاب در ادامه مي افزايد: در اين تئوري دو پايه براي جريان اصلاحات در نظر گرفته شده است؛ يکي پايهايست که در بطن جريانات اعتراضي و حرکات تند خياباني قرار دارد و وظيفه آن آمادهسازي نيروهاي مختلف براي ايجاد فشار به نظام از طريق شيوههاي تند و راديکال است.
و پايه ديگري که در اين سناريو تعريف شده، تحکيم پايه در قدرت است. اين پايه تلاش ميکند جاي خود را در نهادهاي حقوقي مثل مجلس، شوراي شهر، رياست جمهوري، مجلس خبرگان و نهاد هاي ديگر باز کند و از اين طريق خواستههاي پايه نخست يعني همان حرکتهاي اعتراضي را در بدنه قدرت پيگيري کرده و سعي نمايدحرکات آنها را حقطلبانه جلوه دهد و از طرف ديگر مانع اضمحلال آنها شود..
* خاتمي نقش رهبر جريان معتدل را بازي مي کند
تاجزاده در جواب سؤال يکي از حضار مبني بر اين که چرا اعضاي اتاق فکر و سران اصلاحات به اين نتيجه رسيدهاند که رهبري خود را به دو شاخه تقسيم کنند، پاسخ مي دهد: واقعيت امر اين است که ماجراي اختلاف شديد رهبران اصلاحات بر سر موضوع رهبري اين جريان بعد از قضاياي انتخابات، عمدهترين دليل اين دستور بوده است.
وي در تشريح بيشتر اين تصميم ميافزايد: با افول و ناتواني جنبش سبز در تحقق خواستههاي از پيش تعيين شده، خاتمي به عنوان يکي از بزرگان و بنيانگذاران اين جريان، وارد گود رهبري جريان شد و حاضر نبود اضمحلال حرکتي را که 8 سال براي آن زحمت کشيده و به تعبير خودش فرزند وي بود را بپذيرد؛ اما طرف ديگر يعني موسوي و کروبي که آنها نيز مدعي حرکت بودند و معتقد بودند که جريان را خودشان به راه انداختهاند و نام و آبروي خود را براي آن هزينه کردهاند آن را تقديم خاتمي اي نمايند که بزرگترين هنر او نظاره جريانات از خارج گود بوده است.
وي در تشريح چرايي تداوم اختلافات ميان خاتمي و موسوي و کروبي و راه حل هاي پيشنهاد شده افزود: اين اختلافات تا جايي ادامه پيدا کرد که خاتمي در ديدارهاي مختلف چه خصوصي و چه عمومي انتقادات صريحي از موسوي و کروبي و اقدامات آنها ميکرد تا اين که يک عده از عقلاي جريان اصلاحات به فکر ايجاد يک اتاق فکر افتادند و گفتند در شرايط فعلي اختلافات ميان سران سمي مهلک براي جريان سبز است و بايد براي رفع اين قضيه با طرفهاي اختلاف صحبت و رايزني کرد.
تاج زاده در تشريح اقدامات اتخاذ شده افزود: قرار شد يک استراتژي جديد اتخاذ شود تا در آن بر اساس تقسيم کار انجام شده هر سه فرد را در رأس جريان قرار بدهيم تا از کل ظرفيتهاي موجود براي تحقق خواستههايمان بهرهمند شويم.
عضو شوراي مرکزي سازمان مجاهدين انقلاب مي افزايد: بر اين اساس و به اعتقاد قاطبه اعضاي اتاق فکر اصلاح طلبان، خاتمي هنوز چهره قابل قبولتري نسبت به موسوي و کروبي در نظام دارد و مواضعش در ظاهر به نظام نزديکتر است و حتي رهبري تا حدودي او را قبول دارد و هنوز خاتمي خودش را کامل هزينه جريان سبز نکرده است و در هر دو جريان سياسي به عنوان يک آدم عاقل و معتدل شناخته ميشود..
بنابراين قرار شد خاتمي به عنوان رهبر جريان معتدل اصلاحات وظيفه ورود مجدد نيروهاي معتدل اصلاحات را به نظام بر عهده بگيرد و به تعبير خودش کلمه "شيفت به درون" که خود او پايهگذارش بود را اجرايي کند و موسوي و کروبي هم به عنوان رهبران راديکال، هدايت طيف تند اصلاحات را به عهده بگيرند..
بر پايه اين گزارش،عضو حاضر در جلسه به خبرنگار مشرق گفت: تاجزاده مدعي بود رايزنيهاي خيلي مهمي براي اجرايي شدن اين پروژه در ميان چهره هاي برجسته اصلاح طلب و حتي طيفي از خواص صورت گرفته است به گونه اي که هاشمي رفسنجاني هم در جريان کليت کار قرار گرفته است ولي عليرغم نظرخواهي از وي، هاشمي در اين زمينه هنوز اظهار نظري نکرده است.
عضو شوراي مرکزي حزب مشارکت در ادامه مي گويد: ما چاره اي جز ادامه اين رايزني ها نداريم در عين حال نبايد از نحوه اجرايي کردن برنامهريزي ها و کادرسازي غافل بمانيم..
* احياي جنبش سبز در دستور کار قرار دارد
اين گزارش مي افزايد: يکي از اعضاي حزب مشارکت در اين جلسه ميگويد: اگر چه فرصت بزرگي را از دست داديم در عين حال اين کار خوبي است که به فکر آسيبشناسي افتاديم ما بايد عملکرد بدنه خود را آسيبشناسي کنيم.
وي اظهار مي دارد: من در چند جلسه آسيبشناسي به عنوان کارشناس بودهام و پس از بررسيهاي مکرر به نتايج جالبي مبني بر اين که اشتباه بزرگ و استراتژيک ما تقليل جنبش سبز به شبکه اجتماعي بود رسيديم..
اين عضو حزب مشارکت مي افزايد: من اين نکته را بارها گفتم و زنگ خطر را به صدا درآوردم اما کسي گوش نداد ولي الآن همه به اين نتيجه رسيدهاند و ما هيچ وقت محاسبه نکرده بوديم که اين اقدام تا چه قدر ميتواند قابليتهاي جنبشي را از ما سلب کند..
تاجزاده در پاسخ ميگويد: اتاق فکر اصلاحات براي اين قضيه هم تصميم گرفته است که با ارتقاء مجدد شبکه سبز به جنبش سبز و احياي مجدد پايگاههاي اجتماعي خود در نزد مردم بدنه اجتماعي خود را فعال کند؛ براي مثال براي هر فرد در اين بدنه نقشي در نظر گرفته شده است چرا که از ديد ما جنبش سبز قرار نبود که جنبشي کور، شلوغ، بيهدف، هيجاني و سرگرمکننده باشد و تنها چند گزاره را دنبال کند و ما با واگذاري نقش به اعضاي خود در حقيقت شروع به تدوين خواستههاي حرکت و همچنين کاستن از شکافهاي موجود در بدنه کرده ايم.
وي ميافزايد: ما براي حل مشکل پايگاههاي اجتماعي با جامعهشناسان و نيروهاي تحصيلکرده دانشگاهي بحث هاي زيادي کرديم و جزوات و مانيفستهاي متعددي به ما رسيد و اين سؤالي بود که خيلي از سران اصلاحات نيز به دنبال راه حلي براي آن بودند و از دستاوردهايي که اين جلسات داشت و جزء لايه پنهان حرکت قرار خواهد گرفت اين بود که قرار شد جريان به عنوان حرکتي متکثر معرفي شود که از گرايشهاي ليبرالي گرفته تا گرايشهاي مارکسيستي در آن حضور دارند..
تاج زاده همچنين مي گويد: اين بحثها که در رسانههاي مختلف اصلاحطلب منتشر و درباره شموليت جنبش سبز بحث ميشود قابل رد گيري است و البته تلاشهايي که براي سنديکاهاي دانشجويي صورت گرفته جزيي از اين ماجراست.
تاج زاده در ادامه و در تحليل روند شکل گرفته توسط اصلاحطلبان مي گويد: هدف نهايي ما براي تقسيم رهبري و احياي پايگاههاي اجتماعي رسيدن به انسجام درباره ايجاد يک جنبش اصلاحطلبي مؤثر است که بتوانيم با نظام وزنکشي کنيم و براي تحقق خواستههاي خود مسئولان نظام را پاي ميز مذاکره بکشانيم.
* بايد براي نظام غده سرطاني ايجاد کنيم
عضو حاضر در جلسه به خبرنگار مشرق گفت: تاج زاده در اين جلسه تاکيد داشت که به قول برخي از دوستان بايد يک غده سرطاني براي نظام ايجاد کنيم؛ غدهاي که به خاطر درد زياد، نظام را براي درمان به واکنش وا دارد..
تاج زاده در پايان توصيه کرده است: ما معتقديم نبايد توان خود را براي اصلاح نظام به کار برد بلکه بايد بذر اصلاحات را در بين مردم پراکنده کرد و اين استراتژي تلاش ميکند با کاستن از هيجانات عمومي درباره حرکات خياباني و پايين آوردن سطح خواستههاي حرکت، جامعه را براي تبديل به يک اپوزيسيون مؤثر که بتواند خواستههاي خود را از حاکميت مطالبه کنند، آماده نمايد..
در اين بين احزاب اصلاحطلب به عنوان صافکار ايجاد نقش خواهند کرد و اختلافات موجود بين اصلاحطلبان را براي ايجاد اين اپوزيسيون مرتفع خواهند ساخت.
گزارش خبرنگار مشرق حاکي است در پايان اين جلسه حاضران با ابراز نگراني از انشقاق جدي ميان خاتمي و موسوي و کروبي معتقد بودن استراتژي تقسيم نقش زماني مي تواند اجرايي شود که در پشت پرده هيچ اختلاف و چالشي ميان بازيگران نباشد اين در حالي است که اين سه نفر درگيري هاي جدي و اساسي با هم دارند به گونه اي که حتي در جلسات خصوصي هم حتي حاضر به روبرو شدن با يکديگر نيستند و بازي موش و گربه راه انداخته اند..
کد خبر 3914
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۶:۰۳
- ۰ نظر
- چاپ
در جلسه اي که مصطفي تاج زاده پيش از بازگشت به اوين با برخي همفکران و لايههاي دوم حزب مشارکت و سازمان مجاهدين داشته است به بيان برخي از آخرين سياستگذاري ها و تصميمات راهبردي جريان فتنه پرداخته است.