به گزارش مشرق، علي دايي پس از تمرين امروز پرسپوليس در گفتوگو با فارس در خصوص بازي مقابل ذوبآهن و مسائل پيرامون اين باشگاه صحبت کرد.
* قبل از بازي اعلام کرده بوديد ذوبآهن را به خاطر هواداران شکست ميدهيد که اين اتفاق هم افتاد..
در اين چند مدت خوب کار کرده و در چند بازي قبلي فوتبال خوبي به نمايش گذاشته بوديم اما متاسفانه در زدن گل بيدقت بوديم و از موقعيتهاي خودمان خوب استفاده نمي کرديم. دچار مشکلاتي شده بوديم که سعي کرديم با تمريناتي که در نظر گرفتيم، اين مشکلات را برطرف کنيم که خوشبختانه ديديد که با يک بازي خوب مقابل ذوبآهن به سه امتياز شيرين رسيديم.
* فکر ميکرديد با سه گل ذوبآهن را شکست دهيد؟
ميدانستم که هميشه وضعيت مثل قبل نميماند و يک روز تغيير ميکند. تا کي امکان داشت توپهاي ما وارد دروازه نشود؟ من خيلي آرامش داشتم و ميدانستم بالاخره يک روز توپهاي ما وارد دروازه ميشود. شناخت کافي از ذوبآهن داشتم و ميدانستم چه طور بايد مقابل آنها قرار بگيريم. در اين چند مدت متاسفانه به حق يا ناحق به بچههاي من فشار زيادي آوردند. البته من به اين حرف و حديثها عادت کردهام. به خاطر همين ميدانستم خدا به ما کمک خواهد کرد و با چنين باوري مقابل ذوبآهن قرار گرفتيم و خدا را شکر بازي را برديم.
* ولي در بازيهاي گذشته نتيجه نميگرفتيد...
بچههاي ما در بازيهاي قبلي هم خيلي زحمت کشيدند. خداوکيلي در تمام بازيها زحمت کشيدند اما ديروز خدا خواست که توپهاي ما وارد دروازه شود. با اين حال ما حداقل 4 موقعيت ديگر هم داشتيم. خدا را شکر ميکنم در چنين بازي بزرگي موفق شديم تا سه بار دروازه ذوبآهن را باز کنيم. اين موضوع ميتواند به تيم من کمک کند تا به خودباوري بيشتري برسيم و اعتماد به نفس ما را بالا ببرد. بچههاي ما ياد ميگيرند که ميتوانند گل بزنند و نبايد ترسي داشته باشند. پيروزي در اين بازيهاي بزرگ بسيار خوب است و من اين برد را به تمام بچهها و هواداران واقعي پرسپوليس تبريک ميگويم.
* شما قول داده بوديد مشکل گلزني پرسپوليس را حل ميکنيد و به اين هدف خود هم رسيديد...
ما تمام سعي خود را انجام ميدهيم تا نتيجه بگيريم. خدا را شکر بچهها خوب کار ميکنند. مطمئن بودم مشکل گلزني ما حل ميشود. انشاءالله اين روند بايد ادامه پيدا کند و ما بايد بهتر از اين باشيم. در بازي مقابل ذوبآهن چون توپهاي ما وارد دروازه شد به نتيجه دلخواه رسيديم و اين بازي به چشم آمد.
* يعني معتقديد در بازيهاي قبلي بهتر بوديد؟
ببينيد ما در بازي مقابل استقلال خيلي بهتر کار کرديم. در بازي مقابل الوحده عالي بوديم. مقابل شهرداري تبريز همه کار در زمين کرديم و همين بازي مقابل بنياد کار در ازبکستان به نظر من بچهها کل دستورات تاکتيکي را بسيار عالي کردند اما موفق نبوديم. در بازي با ذوبآهن چون سه گل زديم بيشتر بازيمان نمود پيدا کرد.
* ذوبآهنيها به داوري مظفريزاده اعتراض دارند. آنها معتقدند چرا مظفريزاده در دو بازي متوالي داور پرسپوليس و ذوبآهن است. نظر شما چيست؟
من راجع به داوري حرفي نميزنم اما ميتوانم بگويم آقاي مظفريزاده يک پنالتي هم براي ما نگرفت. در نيمه اول به نظر من آن صحنه پنالتي بود. مظفريزاده به غير از پنالتي که براي ما اعلام نکرد اشتباه ديگري نداشت. در آن صحنه هم اشتباه به ضرر پرسپوليس بود نه ذوبآهن.
* استقلاليها بعد از دربي ميگفتند ما نتيجه را بردهايم و چرا اينقدر دايي و پرسپوليسيها اعتراض ميکنند اما پس از بازي با تراکتورسازي که منجر به باخت آنها شد همه اعتراض کردند...
من به شما گفتم گذشت زمان خيلي چيزها را ثابت ميکند. آدم نبايد با يک پيروزي فکر کند همه چيز تمام شده است. من همين امروز به بازيکنان خودم هشدار دادم که بازي با ذوبآهن تمام شد. ذوبآهن براي من هميشه تيم بزرگي است چون مربي بزرگي دارد. ديروز قسمت ما بود که پيروز بازي باشيم. بازي ديروز فراموش شد و به تاريخ پيوست.
* روز گذشته در ورزشگاه فولادشهر ديده شد پلاکارد و کاغذهايي حاوي شعارهايي ضد شما در بين هواداران پخش شده بود. در اين باره چه نظري داريد؟
ببينيد همان آدمهايي که مينشينند در فلان وبلاگ توطئه ميچينند و از روز اول هم در پرسپوليس به فکر منافع خودشان بودند، اين کارها را ميکنند. شما ديروز ديديد همين آقايان در ورزشگاه حضور داشتند و اين کارها را همين آقايان کرده بودند. ماجراي توطئه و کاغذهاي A4 خودجوش نبود. من که بچه نيستم. من از اول همه اينها را ميدانستم.
آقايان نظرسنجي کرده و اعلام کرده بودند که پرسپوليس ميبازد و سپس بيايند عليه من و پرسپوليس شعار بدهند. متاسفانه اين دفعه کارهاي خودشان را طوري هماهنگ کرده بودند که مثلا مديريت باشگاه را هم قاطي اين ماجرا کنند که کسي شک نکند. من که بچه نيستم. من همه اينها را ميدانم و متاسفم که چنين آدمهايي در فوتبال ما هستند. اصلا نميدانم درباره اينها بايد حرف زد يا نه؟ آيا ارزش اين کار را دارند يا نه؟ آدمهايي که فوتبال ما را به کثافت کشيدند و در فوتبال فقط به دنبال منافع شخصي خودشان هستند. به عنوان طرفدار پرسپوليس هزار تا کثافتکاري ميکنند تا به هدف خود برسند. ببخشيد؛ ما عمر خودمان را در اين فوتبال و فوتبال ملي صرف کردهايم. اينقدر ادعا نداريم که اين آقايان دارند.
* اين افراد چه کساني هستند؟
اين افراد کساني هستند که فوتبال ما را به کثافت کشيدند. باز خدا را شکر ميکنم در چنين روزي خدا دست آنها را رو کرد. وقتي که بلند ميشوند به اصفهان ميآيند تا شاهد باخت پرسپوليس باشند طرفدار پرسپوليس نيستند. مردم بايد اينها را بشناسند. مردم؛ خواهش ميکنم اينها را بشناسيد. اينها دشمنان پرسپوليس هستند.
اين آقايان طرفدار خودشان هستند. طرفدار منافع خود و جيب خودشان هستند. هر وقت منافع خودشان اين طرفي شود، همان طرفي غش ميکنند و بعضي اوقات اگر بر عکس اين موضوع پيش آيد کار بر عکس را انجام ميدهند. اين آقايان اصلا نبايد در فوتبال ما باشند. اينها را بايد کلا از ورزش محو کرد. اگر بخواهيم ورزش ما موفق و سالم باشد نبايد به اين آدمها اجازه بدهيم داخل ورزش بيايند. بايد فاصله اينها را با ورزش فرسنگها کنيم و نبايد بگذاريم از کنار ورزش ما حتي رد شوند.
ببخشيد؛ اينها اگر اسم پرسپوليس و دوستدار پرسپوليس را روي خودشان نگذارند، برويد ببينيد يک نفر برايشان تره خورد ميکند؟ اصلا اينها را آدم حساب ميکنند؟ متاسفانه اينها چسبيدههاي پرسپوليس هستند. وقتي يک مدير عامل ميآيد اگر به نفع اين آقايان باشد برايشان شعار درست ميکنند. آنها هزار تا حرف ميزنند و مربي عوض ميکنند. همين آقايان قبل از عيد آمده بودند اعلام کرده بودند که فلان آقا روز دربي روي نيمکت مينشيند به جاي علي دايي. بايد فاتحه فوتبال را خواند که چنين آدمهايي بتوانند براي باشگاه بزرگ پرسپوليس تصميم بگيرند و بخواهند خودشان را صاحب و تصميمگيرنده پرسپوليس بدانند.
* چرا اين افراد با شما مشکل دارند؟
چون دنبال منافعشان هستند. اين آقايان اعلام ميکنند همه ميروند اما ما در پرسپوليس هستيم. شما ببخشيد آدمهاي چسبيدهاي هستيد که به دنبال منافع خودتان هستيد اما مردم فريب شما را نميخورند. شما لياقت و عرضه آن را نداريد که در بيرون کار کنيد و لقمه حلال به سفره خانه خود ببريد. به خاطر همين ميآييد به اين و آن ميچسبيد به اين آقا گير ميدهيد تا منافعتان زير سوال نرود و دنبال هدف هستيد اما تا موقعي که من باشم شماها که هيچي، گندهتر از شما هم اجازه ندارد در کار من دخالت کند و بين من و هواداران تفرقه بيندازد. من عهدم را با خداي خودم بستهام و دنبال رضاي او هستم.
* با اين حال بازيکنان از شما حمايت ميکنند...
عزيز من؛ اينها رفيق من هستند. ما اينجا مربي و بازيکن نداريم. ما با هم دوست هستيم. چارچوبها را رعايت ميکنيم و تمام سعي خودمان را ميکنيم پرسپوليس موفق شود. به نظر من بازيکنان، ديروز به کمترين حق خود رسيدند. ما بايد زودتر از اينها به اين پيروزي شيرين ميرسيديم اما متاسفانه تاخير ايجاد شد. بازيکنان من زحمت خود را کشيدند. شما تمرينات ما را هر روز نگاه ميکنيد. مرتب،م نظم و با جان و دل تمرين ميکنند. متاسفانه فشار روي بازيکنان ما زياد است.
يک روز آقايان سر تمرين پرسپوليس آدم ميفرستند تا تمرين را به هم بزنند. روز بعد فردي ناشناس ديگري را ميفرستند. شما ديديد من از بعد از عيد با چه مشکلاتي در تمرين مواجه شدم. تمرين را بدون هوادار ميگذارم، ميگويند دايي به هواداران اجازه نميدهد. من که ميدانم سرمايه اين باشگاه هواداران هستند. تمرين را با هواداران برگزار ميکنم اين آقايان چسبيده به باشگاه توطئه ميکنند.
هواداران واقعي پرسپوليس از اين ماجراها بيخبرند. من همه را ميشناسم که با چه هدفي به تمرين پرسپوليس ميآيند. آقايان عکاس خود را اجير ميکنند تا عکسهاي حاشيهاي بگيرد و تمرينات پرسپوليس را به هم بريزد. افراد خودشان هم ميآيند در تمرين درگيري ايجاد ميکنند. هدف اين آقايان چيست؟ باز هم ميگويم من بچه نيستم. به دنبال کارهاي احمقانه نرويد. من جان و دلم را براي اين فوتبال خرج کردم. آقايان با سيم کارتي که دزدي بوده عليه ما توطئه کردند.
* همان سيم کارتي که در سراسر ايران عليه شما اس ام اس ميفرستاد را ميگوييد؟
بله. آقايان اس ام اسهاي عجيب و غريبي ميفرستادند. حالا که دستشان رو شده ديگر نميفرستند. من از آنها سوال ميکنم چرا ديگر اس ام اس نميفرستيد؟ چرا قطع شد؟ چون دايي دست شما را قطع کرد و دست شما براي همه رو و قانون پايش به اين ماجرا باز شد. من نميدانم چرا اما خيلي جريانات ديگر است که نميگذارد ما با آرامش کار کنيم. در هيچ جاي دنيا و در دوران مربيگري و بازيگريام هيچ يک از اين صحنههايي که در اينجا ميبينم را نديده بودم. آدمهاي بيخود و آدمهاي چسبيده به فوتبال ميآيند و اين طور عليه باشگاه بزرگ پرسپوليس کار ميکنند. به نظر من تيم اين افراد سودجو، پرسپوليس نيست. ميدانيد تيم آنها چيست؟
* شما بگوييد.
تيم آنها، پول است. مطمئن باشيد اگر پاي کسي را از پرسپوليس بريدم دوست نداشتم حق بيتالمال ضايع شود. وقتي ميگويي بيتالمال با توجه به اينکه پرسپوليس يک تيم دولتي و مردمي است پس بايد پول بيتالمال در اين باشگاه، هدفمند هزينه و پاي افراد سودجو بريده شود. پول بيتالمال را بايد به افرادي بدهيم که با عشق و جان و دل براي پرسپوليس کار ميکنند، موقع باخت پرسپوليس گريه کند و موقع برد پرسپوليس شاد باشد نه اينکه در مواقع ضروري سودجويي کند.
من خواستم با کساني که ديدم در کارم اخلال ايجاد ميکنند و با کساني که به پرسپوليس ضربه ميزنند و باعث تشويش افکار عمومي ميشوند برخورد شود و خودم هم برخورد کردم. من هيچ کس را ناحق از نان خوردن نينداختم. ببخشيد؛ گفتني نيست اما 200 خانواده از کنار من نان ميخورند. چه طور ميشود من به اينها که حقشان است نان ميدهم اما اين آقايان که معلوم نيست چه کساني هستند از نان خوردن مياندازم؟ ببخشيد؛ آدمي است که چيزهايي من دربارهاش ميدانم و اصلا دوست ندارم دهانم را باز کنم و حرف بزنم. کارهايي کرده که اصلا نبايد دربارهاش حرف زد چون بزرگ ميشود.
* با اين افراد بايد چه کار کرد؟
براي يک بار و هميشه بايد پاي اين افراد را از ورزش کوتاه کرد. بعد برويم ببينيم آيا کسي به اين افراد ماهي 200هزار تومان حقوق ميدهد و اصلا به اين افراد کار ميدهد؟ البته کار کردن افتخار است. من افتخار ميکنم که دستفروشي ميکردم و الان علي دايي شدهام اما سرم بالا است چون به حقم رسيدم و خواست خدا و لطف اين مردم بود. من نان حلال سر سفرهام بردم. خدا همه را به يک شکل دوست دارد. من در يک زمان کار ميکردم و خرج خانوادهام را ميدادم اما دنبال حرام نبودم.
حتي فکرش را هم نميکردم خدا من را تا اين حد برساند اما اين کار را کرد. همه ما ميتوانيم پيشرفت کنيم اما از راه سالم. نبايد در کار افراد ديگر بگذاريم تا پيشرفت کنيم. نبايد باند و باندبازي کنيم تا يک نفر را به زمين بزنيم. نبايد فکر اين باشيم تا اگر فلان آقا بيايد نان ما داخل روغن است چون با ما رفيق است. من تنها چيزي که از پرسپوليس ميخواهم آرامش است و با اين افراد که سودجو هستند برخورد ميکنم. اگر آرامش باشد حرفهاي زيادي براي گفتن داريم.
* بگذريم. عربستانيها در اظهار نظري عجيب اعلام کردند که ايران امن نيست و نميخواهند به ايران بيايند و ميخواهند شکايت کنند. نظر شما چيست؟
به نظر من ايران جز امنترين کشورهاي منطقه است. اين حرفهايي است که آقايان ميزنند بيهوده است. چرا ما به عربستان رفتيم و بازي کرديم؟ مگر در عربستان همه چيز امن بود و شلوغي نبود. در کشور ما نه شلوغي است نه مسئله ديگري و خيلي امنتر از ساير کشورها است.
* در پايان در خصوص بازخورد پيروزي مقابل ذوبآهن سوال داريم که باعث شادي هواداران شده است. نظر شما چيست؟
باز هم ميگويم هميشه شرمنده هواداران پرسپوليس هستم. به حضور آنها در ورزشگاه آزادي مخصوصا در ليگ قهرمانان آسيا بسيار اميدوارم. ميدانم هنوز نتوانستهايم آن چيزي که هواداران استحقاقش را دارند هديه دهيم. تمام سعي خودمان را ميکنيم که بازيهاي امسال را با خاطره خوش تمام و به آينده فکر کنيم.
دو بازي آسيايي داخل خانه داريم و با کمک هواداران واقعي پرسپوليس که انشاءالله صد هزار نفر هستند به پيروزي ميرسيم. خدا را شکر الان آرامش خوبي دارم و بسيار اميدوارم در بازيهاي آينده مخصوصا در ليگ قهرمانان آسيا سربلند و پيروز باشيم.