به گزارش مشرق به نقل از فارس، مرکز سينما-تمدن بسيج دانشجويي دانشگاه صنعتي شريف در خصوص قاچاق فيلم "اخراجي هاي3 " بيانيه‌اي صادر کرد که متن کامل اين بيانيه به شرح ذيل است:
بسم الله الرحمن الرحيم
مطابق پيش‌بيني‌هاي قبلي، سومين فيلم از سه‌گانه "اخراجي‌ها " نيز نوروز امسال با فروش بالايي مواجه شد که اين فروش با سرعت خوبي همچنان ادامه دارد؛ به طوري که احتمال مي‌رود "اخراجي‌ها " همچنان عنوان پرفروش‌ترين فيلم تاريخ سينماي ايران را يدک بکشد.
اما آنچه در اين بين، تأسف و در عين حال تعجب ما را به دنبال داشت، عکس‌العمل کودکانه و ديکتاتور مآبانه‌اي بود که عليه اين فيلم رقم خورد. کساني که نوک پيکان طنزآلود "اخراجي هاي3 " آنها را هدف گرفته است، يعني همان‌ها که آگاه‌تر شدن مردم، منافي منافع مادي و حضور دوباره شان در عرصه‌هاي سياسي است، ظاهراً به چنان عصبيتي دچار شده‌اند که مجبور به انجام اقداماتي خلاف قانون، اخلاق و عرف جامعه فرهنگي و سياسي ايران شده‌اند.
آنها در وهله اول تحريم "اخراجي‌هاي 3 " را دستمايه تضعيف آن قرار دادند؛ اما وقتي متوجه ناتواني خود در منصرف کردن مردم از تماشاي اين فيلم شدند، در قدم بعدي، در اقدامي کور تصميم گرفتند به موازات اکران فيلم روي پرده سينما، آن را به صورت غيرقانوني توزيع کنند و به بيان ديگر آن را "قاچاق " کنند؛ تا اگر نمي‌توانند از تعداد بيننده‌هاي "اخراجي‌ها " کم کنند، حداقل از ميزان فروش ميلياردي‌اش در سالن‌هاي سينما بکاهند!
مرکز سينما تمدن بسيج دانشجويي دانشگاه صنعتي شريف، در عين حال که سومين فيلم سينمايي مسعود ده‌نمکي را آلوده به فضاي رقص و آواز رايج در سينماي ايران دانسته و نيز علاوه بر اين، صحنه‌هايي از فيلم همچون مورد تمسخر قرار دادن اقدامات اساسي و ضروري دولت مثل "هدفمند کردن يارانه‌ها " را بر نمي‌تابد، اما با تمام وجود از جسارت و شجاعت کم‌نظير اين فيلم در نمايش بازي خوردن عده‌اي توسط "بازي خورده‌هاي غرب و ليبرال مسلک‌هاي دو رو " و نيز "کساني که بي‌هيچ آورده‌اي، همواره خود را طلب‌کار نظام و انقلاب مي‌دانند و در پوشش ظاهر انقلابي تنها بار گراني بر دوش مردم هستند "، تقدير به عمل آورده و از همه هنروران و بازيگراني که در توليد اين محصول رسانه‌اي مشارکت داشته‌اند، تشکر مي‌کند.
همچنين هرگونه اقدام غيرفرهنگي عليه اين فيلم را محکوم کرده، آن را مناسب فضاي فرهنگي کشور ندانسته و خواهان برخورد جدي مسئولان ذي‌ربط، با عاملان اصلي آن است.
به اميد آنکه چنين اتفاقاتي در مورد هيچ فيلم ديگري تکرار نشود و همه ما نه در ادعا که در عمل، تحمل شنيدن صداي مخالف را داشته باشيم.
در پايان نيز، حضور "سينماگران جوان " ديگري در آينده‌اي نه چندان دور را نويد مي‌دهيم که عدالت‌خواهانه در ميدان فرهنگ و هنر حاضر خواهند شد و هنر برگرفته از گفتمان مهجور سينما يعني "گفتمان انقلاب اسلامي " را بر پرده‌هاي سينما حک خواهند کرد.
