در اين نشست اساتيد حوزه از اظهارات ضد و نقيض و خلاف واقع منصوري لاريجاني ابراز نارضايتي کردند و خواستار برگزاري جلسات علمي و صادقانه شدند.

به گزارش مشرق، در روز يکشنبه مورخ 22/12/89 به همت «ستاد ملي ساماندهي پاسخ گويي ديني» و با همکاري «موسسه بهداشت معنوي» جلسه نقد عرفان حلقه برگزار شد.  در اين جلسه منصوري لاريجاني به بيان ديدگاه خود نسبت به عرفان حلقه و نقد آن پرداخت. اما اساتيد حوزه علميه اين نقدها را نامرتبط با عرفان حلقه دانستند و خواستار آن شدند که همانطور که ايشان با تأييدات مکتوب و سخنراني هايشان زمينه ساز گسترش اين فرقه بوده اند، براي نجات قربانيان، نقدهاي واقعي ارائه دهند. در اين نشست اساتيد حوزه از اظهارات ضد و نقيض و خلاف واقع منصوري لاريجاني ابراز نارضايتي کردند و خواستار برگزاري جلسات علمي و صادقانه شدند.

 

در اين نشست که به همت «ستاد ملي ساماندهي پاسخ گويي ديني» جلسه نقد عرفان حلقه با حضور حجت الاسلام و المسلمين حميد رضا مظاهري سيف و دکتر اسماعيل منصوري لاريجاني و دبيري حجت الاسلام والمسلمين جواد محرابي برگزار شد. در اين نشست پژوهشگران مؤسسه بهداشت معنوي، مؤسسه فرق و اديان، کارشناسان مرکز پاسخ گويي به شبهات ديني حوزه، مديران دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه ها و ساير مراکز و مجامع علمي و فرهنگي حوزه حضور داشتند.

در ابتداي جلسه دبير علمي مقدمه اي را ارائه دادند، در اين مقدمه گفته شد که يکي از جريان هاي معنويت گراي کشور عرفان حلقه است که پايه گذار آن محمد علي طاهري است. در دوره اي جناب دکتر منصوري از آن حمايت کرده و اکنون اين جلسه نقد با حضور ايشان برگزار مي شود.

سپس دکتر منصوري لاريجاني به بيان ديدگاه هاي خود پرداختند. منصوري گفت: من از سال 83 از طريق دانشجويانم با اين فرقه آشنا شدم. به من گفتند که اين محي الدين ثاني است. مطالب ايشان را براي من آوردند و من مطالعه کردم و حاشيه بر آن مي نوشتم. انديشه را بايد با انديشه پاسخ داد. من به ايشان گفتم که افکارشان را بنويسند تا متن باشد، در اين صورت مي توان آن را نقد کرد. ايشان نوشت و براي من آورد.

کتاب انسان از منظري ديگر را از قبل داشت و بعد عرفان کيهاني را نوشت. از من خواستند که مقدمه بزنم، گفتم به دو شرط يکي اينکه با مجوز وزارت ارشاد چاپ شود، ديگر اينکه براي موقعيت من خطر نداشته باشد، چون من در سپاه هستم. شش ماه پي گير بودند و ارشاد رفت و آمد مي کردند، من هم براي مقدمه دقت کردم که چيزي خلاف مسلمات ما نباشد. حجت الاسلام تاج الديني و ديگر دوستان مطالعه کردند. موضوع مقدمه ما در آن کتاب جايگاه عرفان کيهاني در عرفان اسلامي است.

منصوري ادامه داد: دليل عمده من که مقدمه زدم اين بود که ذهن دانشجوياني که درگير اين بحث بودند از موضوع پاک شود. اگر کسي غده سرطاني دارد نمي توان يکباره به او گفت. بايد زمينه سازي کرد تا آمادگي داشته باشد. ديگر اينکه اگر مقدمه بنده نبود و او اين کتاب را چاپ نمي کرد، ما الان نمي دانستيم که چه مي گويد. به خاطر همين کتاب در معرض نقد صاحب نظران قرار گرفته است.

بعد از دوسال من متوجه شدم که اين آقا شبکه هاي درماني به راه انداخته اند. من اين ها را صدا کردم و گفتم اين کارهاي شما غير قانوني است، غير شرعي است، اين خانم هاي اجق و جقي که شما راه انداخته ايد مردم را سرکيسه مي کنند، درست نيست. بعد من متوجه شدم که اينها دنبال اهداف خودشان هستند. اين بود که نامه زدم به ارشاد و جلوي چاپ آن را گرفتم.

اولين بار من خودم از اين ها شکايت کردم و گفتم اينها چه کار مي کنند از مردم پول مي گيرند و کارشان نتيجه هم ندارد. از همان زمان من شروع کردم به مصاحبه با مطبوعات، روزنامه وطن امروز و غيره، طرفداران عرفان حلقه بعداً نامه اي را به نام من و با خط نستعليق منتشر کردند که تکذيبيه آن سخنان بود. اين دومين بي صداقتي آنها با من بود.

کتاب ديگر آنها بينش بود، نمي دانم نامش چه بود، مقدمه اي داشت که آنها اين مقدمه را حذف کردند. چون نقد آنها بود. من نظريه حلول را که آنها معتقدند رد کرده ام و مباحث ديگر. اما اينها مقدمات و شرح هاي من را تصرف کردند و من عليه اينها شکايت کردم، با وکيل مشورت کردم. هنوز هم من پي گيرم. بعد از اين که طاهري از زندان آزاد شد من با حضور دوستان دو بار با ايشان ملاقات کردم و گفتم شما به اسم قرآن کاري مي کنيد که هيچ منافقي نکرده است. چه دليلي دارد که من از يک آدم بي نماز حمايت کنم. البته من اينها را بعدا فهميدم.

سپس مظاهري سيف بحث خود را آغاز کرد و گفت: آقاي منصوري در مصاحبه اخيرشان که به منزل? نقدي بر عرفان حلقه است، گفته اند، که ده سال پيش بر کتاب هاي آقاي طاهري مقدمه زده اند، که اين قابل تأمل است! و هم گفته اند که اين مقدمات براي اين بوده که ايشان اثرشان را منتشر کنند و در معرض قرار گيرد و پنهان کاري نکند. آيا شما اين را يک راه کار مي دانيد که ما کتب ضاله را با يک مقدمه تأييدي منتشر کنيم تا در دسترس عموم باشد و به صورت پنهان در دسترس قرار نگيرد؟

اما مقدمه و شرح شما بر عرفان حلقه آيا اين ها نقد است. مظاهري بخش هايي از مقدمه کتاب عرفان کيهاني را خواند. اين متن سراسر تمجيد و تجليل از آقاي طاهري و عرفان حلقه بود. رئيس موسسه بهداشت معنوي ادامه داد: در پايان هم شما تاريخ زده ايد که که 1384. که مي شود پنج سال پيش. آيا اين نوشته هاي شما راست است؟

در ادامه مظاهري به توضيح اجمالي عرفان حلقه پرداخت و گفت: عرفان حلقه از خلال مباحث فيزيک جديد شعور کيهاني را تعريف مي کند و مي گويد عرفان يعني اتصال با حلقه هاي شعور کيهاني. اين اتصال در يک لحظه بر قرار مي شود و براي اين اتصال هيچ شرطي لازم نيست چون شعور کيهاني رحمت عام الاهي است و همه افراد مي توانند از آن برخوردار شوند. نه ايمان، نه پاکي و ناپاکي و نه گناهکاري و بي گناهي هيچ دخلي به اين اتصال ندارد. تنها بايد از مرکزيت عرفان حلقه دريافت شود و يک لحظه تسليم. تسليم هيچ چيز چون اعتقادات در اين جا مهم نيست. تسليم يعني شاهد بودن. ببين چه اتفاقي مي افتد و هر چه شد بپذير. در اين حالت يک فرد اتصال دهنده بايک فرد اتصال گيرنده در وحدت قرار مي گيرند و شعور کيهاني سومين عضو است.

نويسنده کتاب جريان شناسي انتقادي عرفان هاي نوظهور ادامه داد: دکتر منصوري براي اين مطالب آياتي از قرآن را به عنوان شرح و تأييد ذکر کرده اند. در مورد تسليمي که در عرفان حلقه وجود دارد ايشان اين آيه را آورده اند که «يوم لاينفع و لابنون الا من اتي الله به قلب سليم» در مورد شاهد به معنايي که در عرفان حلقه آمده است نوشته اند: «انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذيرا» و ساير آيات و براي اتصال در عرفان حلقه مي گويند: «ما نجوا من ثلاثه الا هو رابعهم»

منصوري در پاسخ گفت: التعرايف ممر المعاريف ما اول ببينيم اينها چه گفته اند. چه پيش فرض هايي دارند. پيش فرض ايشان در همه مطالب اين است که يک شبکه شعور کيهاني وجود دارد که ايشان آن را حلقه اي مي داند يعني دوري در حالي که ما گفتيم اين طولي است روي حساب گفتيم عرفان کيهاني. تا عرض به طول تبديل شود و اين همان وحدت وجود عرفاي ماست. عرفان از مقوله معرفت است و ربطي به درمان ندارد. ايشان اصلا متدولوژي ندارد. تمام حرف هاي ايشان پارادوکسيکال است. و مطالبي که شما فرموديد همين را نشان مي دهد. من هم در پاورقي ها خواستم که اين تناقضات را نشان دهم. ايشان اعتقاد دارد که تسليم يعني تسليم سنگ و چوب شدن در حالي که ما مي گوييم لاينفع و مال و لابنون. شاهد فقط رسول الله است من غلط مي کنم که شاهد باشم. من اگر بخواهم اين را نقد کنم هيچ چيز باقي نمي ماند.

براي همين در مصاحبه ام گفتم که متن کتاب شان متناقض است. ايشان بلد نيست قرآن بخواند من به او گفتم که در «و اعتصموا بحبل الله» اعتصام چه صيغه اي است. به حضرت معصومه قسم من فکر مي کردم اين حافظ قرآن است. اما اينکه چرا بر کتاب ضاله مقدمه زديم. اين مطالب بعدا براي ما معلوم شد. البته هنوز هم نياز به ادله بيشتري داريم. انحراف اينها براي من قلبا ثابت است، ولي در اين متن نمي توان اين را پيدا کرد.

نود درصد مستر هاي اين ها خانم اند آنهم خانم هاي سيگاري و ... نه آنها اين کتاب را خوانده اند و نه خودش فهميده که چه گفته است. بايد اقناعي برخورد کرد.

سپس حضار به بيان ديدگاه هاي خود پرداختند، حمزه شريفي دوست از مدرسان جنبش هاي معنوي نوظهور نوشته هاي دکتر منصوري را موجب گرايش افراد زيادي به عرفان حلقه دانست و درخواست کرد که ايشان براي جبران اين خسارت معنوي که به جامعه وارد کرده اند، اقدامات مناسبي را ترتيب دهند. ايشان گفت به نظر ما نفر اول اين فرقه دکتر منصوري است و در حال حاضر افراد زيادي که از اين فرقه آسيب ديده اند به خاطر شما و چهره تلوزيوني بودن شما اعتماد کرده اند و عضو اين فرقه شده اند.

مهدي عليزاده مدير مرکز اخلاق و تربيت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي گفت: بهتر است مباحث را علمي تر پيش ببريم. به طوري که براي آيندگان هم مفيد باشد. مثلا اين قبيل پرسش ها مطرح شود که چه اتفاقي در ذهن و ضمير جناب منصوري لاريجاني افتاد که در دروه اي از اين فرقه حمايت کردند؟ جناب منصوري صميمانه از شما مي خواهم اگر تجربه اي هست به اشتراک بگذاريد؟ ممکن است من هم زماني دچار سهوي اينگونه شوم؟ چه طور تا زماني که سيئات اين فرقه براي شما آفتابي نشده، شما دست به قلم مي شويد و مطالب آنها را تأييد مي کنيد؟ اگر آقاي دکتر معتقد اند که بعضي از مطالب اين فرقه خوب است، آنها را هم بفرمايند؟

عبدالرزاق ايزدپناه عضو هيئت امناي دفتر تبليغات و سردبير مجله فقه اهل بيت در ادامه گفت: بشري که محفوف به جهالت هاست ممکن است يک اشتباهي بکند همه ما هم در معرض خطا هستيم. آقاي دکتر يک سوژه مفيد براي عبرت گرفتن و درس آموزي است. از صحبت هاي آقاي دکتر مشخص بود که از در حال توجيه کارهاي گذشته شان هستند. ايشان از موضع توجيه بيرون بيايند و خود را در آن وضعيت تصور کنند و بگويند که چه اتفاقي افتاد که ازاين فرقه حمايت کرديد. ببخشيد آقاي دکتر مفيد بودن اين بحث به ورود صادقانه شماست.

مظاهري گفت: من هم انتظار داشتم بحث علمي بشود. جايگاه خدا در عرفان اسلامي و عرفان حلقه، خودشناسي در عرفان اسلامي و عرفان حلقه، اما متأسفانه در فرمايشات آقاي دکتر اصلا صداقت نديدم. دوستاني که پروژه شان عرفان حلقه است براي من نوشته اند که فرمايش شما در خصوص روزنامه وطن امروز صحيح نيست. هيچ شکايتي از عرفان حلقه نکرده ايد، اخيرا درخواستي را به وزارت ارشاد داده ايد. من نمي خواهم اين بحث را درباره مطالب خلاف واقعي که فرموديد ادامه دهم.

بياييد نقدهاي اساسي درباره عرفان حلقه بفرماييد. ما از آن استفاده کنيم. در حال حاضر مطالب همساني در عرفان حلقه و ساير جنبش هاي معنوي نوظهور ارائه مي شود، که اگر آن را تبارشناسي کنيم، به عرفان يهود مي رسيم. ما بايد دانش نقد جنبش هاي معنوي نوظهور را توليد کنيم. اما ورود شما طوري بود که من ناگزير شدم نشان دهم که درست نمي فرماييد.

منصوري در پاسخ گفت: درست است که ما بار اول هم ديگر را ببينيم و بشناسيم. مشکل اين است که ما نيروهاي جبهه فرهنگي همديگر را نمي شناسيم. من نوجواني ام با ساواک مبارزه مي کردم، ده کتاب در باره دفاع مقدس نوشته ام، شب ها را با ترکش مي گذرانم. اصل کارهاي من در باره عرفان است و هنوز آثار اصلي من بيرون نيامده است. روي ميز من چقدر دانشجويان کتاب گذاشته اند تا من مقدمه بزنم. من ده سال جلوتر از عمرم تلاش مي کنم. من فقط براي خدا و براي بحث علمي وارد اين جريان شدم. خيلي ها مي گويند که دکتر به ما آموخت که تا عرفان اهل بيت هست سراغ اين فرقه ها نرويم.

من هر جا مي روم اين ها را نقد مي کنم. من با کسي عهد اخوت نبسته ام که بيايند اين تخم را در دامن ما بکارند و هيچ نگويم. شما از طرف من و از زبان من نقد کنيد. شما برنامه بگذاريد براي نقد عرفان حلقه سهم مراهم مشخص کنيد هر جا بگوييد من مي آيم براي نقد. شما که مي گوييد از توحيد در عرفان بحث کنيم مگر توحيد يک بيان دارد. مگر ما در توحيد وحدت رويه داريم. اگر ما روي عرفان اهل بيت کار کنيم جلوي اين ها گرفته مي شود. مؤسسه اسراء مرا دعوت مي کند. بزرگان و مسئولين نشستند شام خوردند و گفتند هيچ قلمي بهتر از قلم آقاي منصوري نيست، شما قلم بزنيد حالا همه گذاشتند و رفتند.

مصباح از مرکز مطالعات و پاسخ گويي به شبهات حوزه علميه قم گفت: آقاي دکتر فرق ما با شما اين است که ما بايد به سراغ مردم برويم ولي شما در صدا و سيما هستيد و مردم شما را مي بينند. اين باعث مي شود که حرف شما بيش از ما خريدار داره تا ما بياييم حرف هاي شما را نقد کنيم، خيلي معونه مي بره. با اين مقدمه و شرح شما خيلي از جوانان متأسفانه درگير شدند و نقدهاي ما به پاي نوشته هاي شما نمي رسه. پدري که بچه اش قرباني عرفان حلقه شده مي آيد پيش ما با گريه، ما هر چه مي گوييم اين انحراف است، به ما مي گويند يا شما اشتباه مي فهمي يا دکتر منصوري و در اين تعارض شما را ترجيح مي دهند چون مشهور هستيد. چرا تاکنون يک نقد جدي از شما براي عرفان حلقه نوشته نشده است.

آقاي تاجيک از شاگردان دکتر منصوري به بيان دفاعيه اي از آقاي منصوري پرداختند. ايشان مدعي شدند که هدف استاد از مقدمه و پاورقي نقد بوده است و افرادي پيش ما آمده اند و شهادت داده اند که مقدمه دکتر منصوري باعث شده است که ما به ضعف هاي عرفان حلقه پي ببريم. تاجيک گفت: ما در حال تنظيم نقدي بر عرفان حلقه هستيم. استاد بارها و بارها برائت و مخالفت خود را از عرفان حلقه اعلام کرده اند.

تاجيک گفت: قسمت آخر مقدمه که تمجيد از آقاي طاهري است به قلم استاد منصوري نبوده و خانم ويدا پيرزاده در نوشته استاد تصرف کرده و خيانت در امانت کرده اند. اين ادعاي جديد مورد تأييد دکتر منصوري قرار گرفت.

مظاهري سيف در آخرين فرصت خود گفت: من از فضايي که بحث در آن پيشرفت راضي نيستم، ما انتظار نقد داشتيم، اما متأسفانه نحوه ورود آقاي منصوري طوري بود که رويکرد علمي نداشت، بنده بحث ايشان را ادامه دادم و سعي کردم به فضاي علمي بازگردد. بنده نتوانستم به مطالبي که يادداشت کرده بودم بپردازم. شما مي گوييد نقد انديشه با انديشه دوستان اين کتاب عرفان کيهاني را اگر نخوانده اند بخوانند و به ما بگويند کجا آقاي منصوري نقد کرده است.

در خصوص مقدمه هم که الان براي اولين بار شنيديم خانم پيرزاده قسمت آخر را نوشته اند، در فرمايشات دکتر بود همين امروز گفتند که ما آن را عرفان کيهاني ناميديم تا رابطه طولي شود. اين جمله دقيقا در صفحه آخر مقدمه است من نمي دانم کجا را مي گويند خانم پيرزاده نوشته اند.

در خصوص نقد هم متأسفانه ما نقدي نشنيديم. شما اگر اعتراف مي خواهيد بکنيد، اينجا جاي مناسبي نيست، موعظه هايي هم که فرموديد بنده استفاده کردم اما خروج از موضوع بود. ما مي خواستيم طبق موضوع جلسه نقد عرفان حلقه را از شما بشنويم.

اگر شما اعلام آمادگي کرديد، جناب محرابي در مؤسسه فرق و اديان و دوستان ما در مؤسسه بهداشت معنوي در ماه بيش از بيست نشست علمي برگزار مي کنند ما دوست داريم که از شما در اين برنامه ها استفاده شود، اما به شرطي که نقد علمي و درست بشود. کلي گويي هايي که اينها تضاد دارند يا مخالف اهل بيت اند فايده اي ندارد و کسي را قانع نمي کند و روشنگري به دنبال ندارد. اگر بخواهيد برويد در سمينارها و بگوييد من در مقدمه و شرحم نقد کرده ام، بعد کسي آن را بخواند و به عرفان حلقه گرايش پيدا کند اين فايده ندارد. من شما را دعوت مي کنم به صداقت بسياري از مطالب خلاف واقع تان را يادداشت کرده ام که نمي خوانم.

ايشان ادامه داد: جناب منصوري نقد واقعي بکنيد، نه نقدي که وارد نيست، تسليمي که در عرفان حلقه مطرح مي شود، تسليم سنگ و چوب نيست. اين طوري نقد کنيد مثل مصاحبه تان مي شود که گفته ايد ده سال پيش مقدمه زدم و نقد کرده ام. حالا طرف داران عرفان حلقه به ما مي گويند شما اين مصاحبه را جعل کرده ايد دکتر خودش بهتر از هر کس مي داند که پنج سال پيش مقدمه زده نه ده سال پيش، و اصلا نقد نکرده بلکه شرح و تأييد کرده است. اين طور نقد کنيد، مي گويند که ايشان را تحت فشار گذاشته ايد. اين برخورد شما به نفع عرفان حلقه است. از شما خواهش مي کنم اگر طرفدار عرفان حلقه هستيد، بگوييد هستم. در اين مملکت به طاهري هم کسي نمي تواند چيزي بگويد، شما که جاي خود داريد. صريح باشيد، صداقت داشته باشيد. ما انتظار داشتيم بحث علمي بشود، اما متأسفانه اين هزينه اي که شد، ثمري نداشت.

منصوري در پايان گفت: من وجودم را براي انقلاب گذاشته ام، من به کسي بدهکار نيستم، کسي هم با من کاري ندارد. هر چه مي گويم صادقانه است. ما اول بنشينيم ببينيم نقد يعني چه، نگاه هرمنوتيک به قضيه خيلي چيزهاي ما را زير سوال مي برد. شما ملا صدرا ببينيد انديشه هاي ابن سينا را نقد مي کند اشراق را نقد مي کند، شما توهين نمي بينيد. من قبول دارم از نگاه بيروني يک خطايي پيش آمده است. از نگاه بيروني ما خطا کرديم و بايد جبران کنيم. زبان آقاي مظاهري براي نقد خوب است و کمک مي کند که چيزي پنهان نماند.

مي آييم نقد مي کنيم شما نظريه فروپاشي آمريکاي من را نمي دانم خوانده ايد يا نه، آينده از آن ولايت است، البته ما نبايد بگذاريم که اين حرفا جوانان ما را مشغول کند.

مريديان از پژوهشگران مؤسسه بهداشت معنوي گفت: آقاي دکتر کسي قصد جسارت به شما ندارد. اما عرفان حلقه با همه آسيب هايي که به دنبال داشته مستند به شما و حرف هاي شماست. ما از شما خواهش مي کنيم، به طور جد نقدهاي تان را نسبت به آن ارائه دهيد.

محرابي در پايان گفت: ما ازنيت شما در مقدمه اي که زده ايد خبر نداريم، اما همانطور که باعث شديد عده زيادي به اين فرقه وارد شوند بيايد و کاري کنيد که افرادي از اين فرقه باز گردند. چون شما يک چهره تلوزيوني بوديد و مردم اعتماد مي کردند. بسياري از افراد مذهبي که بنده با آنها صحبت کردم و به اين فرقه گرايش پيدا کردند از روي شناخت شما و اعتماد به نوشته هاي شما درباره اين فرقه بوده است. شما چطور با طاهري ملاقات ها و ارتباط داشته ايد اما ايشان را نشناخته ايد. ما در برخورد اول ديديم که ايشان نماز نمي خواند و مشکلاتش مشخص شد.

اما براي جمع بندي عرض کنم جناب منصوري اين فرقه را ضاله مي دانند.

ايشان قبول مي کنند که مقدمه و شرح شان بر کتاب خطا بوده است.

نظر جمع اين است که بايد نقدهاي محکم و صريح و شفاف از سوي آقاي منصوري ارائه شود جناب مظاهري نقدهاي دکتر منصوري را ناوارد بر عرفان حلقه مي دانند.

جلساتي خصوصي تر ميان جناب مظاهري و منصوري برقرار شود تا نقدهاي اساسي به اتفاق نظر مشخص شود.

به پيشنهاد منصوري مورد ديگري اضافه شد که دوستان سخنان کساني را که مي گويند دکتر پشت پرده و قلباً با ماست، نپذيرند و به ما اطلاع دهند.

در پايان جلسه آقاي تاج الديني از همراهان دکتر منصوري در خواست کرد که بيانيه اي مبني بر انحرافي بودن جريان عرفان حلقه تهيه شود و همه اعضاي جلسه از جمله دکتر منصوري آن را امضا کنند. اين پيشنهاد از سوي اعضاي جلسه رد شد و اعلام شد که نقد علمي به تدريج اثر روشنگرانه تر و پايدارتر را در جهت کاهش اين گونه انحرافات خواهد داشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس