به گزارش مشرق به نقل از مهر، در همين رابطه در روزهاي اخير کنگره آمريکا (سنا و مجلس نمايندگان) به کرات شاهد برگزاري جلسه هاي استماع و پرسش و پاسخ از مقامات درباره تحولات موجود در خاورميانه و افزايش نفوذ ايران در منطقه است.
مستاجران کپيتال هيل نگران آن هستند که در نتيجه خيزش مردم کشورهاي عربي حکومت هاي جديدي در خاورميانه شکل بگيرد که با الگو گرفتن از انقلاب اسلامي ايران روحيه استکبار ستيزي و دفاع از حق مظلوم گفتار اصلي آنها باشد.
براي مثال "جرارد باتن" از اعضاي پارلمان اروپا در گفتگو با مهر به صراحت به نگراني خود و ديگر مقامات اروپايي درباره الگو شدن انقلاب ايران در کشورهاي عربي اشاره کرد.
دلايل نگراني از ايرانيزه شدن خاورميانه
الف) حاکم شدن مردم بر سرنوشت خويش
بي ترديد هر حرکت سياسي - اجتماعي در هر منطقه و در هر برهه زماني تبعاتي در گستره زماني و مکاني دارد. يکي از اين حرکت هاي سياسي و اجتماعي که طي چند دهه تاثيرات پيوسته و پايداري در محيط پيراموني و بين المللي داشته انقلاب اسلامي ???? ايران بود.
"ميشل فوکو"، فيلسوف پرآوازه فرانسوي درباره انقلاب ايران و تاثير آن بر نظام جهاني مي گويد: ( اين انقلاب) قيام انسانهاي دست خالي است که مي خواهند باري که بر پشت همه ما و به ويژه بر پشت ايشان، بر پشت اين کارگران نفت، اين کشاورزهاي مرزهاي ميان امپراطوري ها سنگيني مي کند از ميان بردارند. شايد اين نخستين قيام بزرگ بر ضد نظامهاي جهاني باشد. در واقع در حساب سياست، چنين جنبشي را در کجا بايد نشاند؟ جنبشي که نمي گذارد انتخابهاي سياسي، پراکنده اش کند.جنبشي که درآن نفس مذهبي دميده شده که به دگرگوني دنيا مي انديشد".
در ايران قبل از انقلاب اسلامي و کشورهاي عربي تا همين يک ماه قبل مردم نقش چنداني در تعيين سرنوشت خويش و حاکمان خود نداشتند و کشورهاي استعمارگر مي توانستند با فريب دادن حاکمان منطقه ثروت آنها را به يغما ببرند اما پس از انقلاب ايران و برگزار شدن انتخابات هاي پرشور در کشور، مردم منطقه شاهد آن بودند که امکان تعيين سرنوشت يک ملت توسط همان ملت وجود دارد.
ب) مقاومت و تقويت آن
انقلاب اسلامي در ايران همچنين به يکي از حاميان بزرگ مقاومت در سطح منطقه تبديل شد. ايران علاوه بر حمايت از جنبش هاي ملي در بيشتر نقاط جهان حمايت هاي ويژه اي نيز از مقاومت هاي منطقه اي وجنبش هاي رهايي بخش درکشورها که عليه استعمار و امپرياليسم مي جنگيدند، بعمل آورد. تشکيل حزب الله در لبنان به عنوان هسته مرکزي مقاومت عليه اسرائيل و قدرت يابي دردوره هاي گذشته حس متفاوتي را درافکارعمومي عربي ايجاد کرد. مقاومت لبنان تاکنون و بارها هيمنه شکست ناپديري ارتش اسرائيل را در افکار و تصورات عمومي منطقه شکسته و همين مسئله عقده هايي را در بين مردم کشورهاي منطقه بويژه کشورهاي "خط مقدم" که بعضاً توافقنامه هاي سازش را هم با رژيم صهيونيستي دارند ايجاد کرده است.
دراين ميان کشورهايي چون اردن، مصر، بحرين، عربستان و کويت گزينه نزديک شدن به آمريکا را انتخاب کردند و همانگونه که "بشار اسد" درمصاحبه خود درباره انقلاب کشورهاي اسلامي اعلام کرد "نزديک شدن برخي کشورها به آمريکا و اسرائيل يکي از دلايل اصلي خيزش مردم عرب است"؛ اکنون آمريکا نگران آن است که با آغاز طوفان تغييرات در اين کشورها جايگاه خود در منطقه را از دست بدهد.
ج) به خطر افتادن امنيت اسرائيل
از همان آغازين روزهاي حرکت هاي آزاديخواهانه مردم عرب بويژه مردم مصر، آمريکا و اسرائيل به شدت نگراني خود را از اين نوع حرکات اعلام کرده و تا جائي که که امکان داشت از "حسني مبارک" حمايت کردند. دليل اصلي واشنگتن و تل آويو از اين کار به خطر افتادن امنيت رژيم صهيونيستي بود، موردي که بارها آمريکا تعهد خود نسبت به فراهم کردن آن را اعلام کرده است.
د) از دست رفتن حوزه نفوذ آمريکا
آمريکا درسالهاي اخير شاهد آن بوده که به تدريج حوزه نفوذ خود در جهان بويژه منطقه امريکاي لاتين و خاورميانه را از دست مي دهد. بويژه پس از روي کارآمدن اوباما درايالات متحده اين موضع سرعت بيشتري به خود گرفت واکنون کشورهاييهمچون ايران، چين و روسيه پاي در مناطقي گذاشته اند که زماني نه چندان دور حوزه نفوذ آمريکا محسوب مي شد.
شکل گيري جريانهاي ضد آمريکايي درآمريکاي لاتين و ازبين رفتن حوزه سنتي نفوذ آمريکا در کشورهايي چون لبنان و مصر سران کاخ سفيد را نگران آن کرده که در صورت پيشرفت وضعيت موجود در خاورميانه تا چند سال ديگر جائي براي عرض اندام واشنگتن در منطقه نباشد و از همين رو است که اکنون به بهانه برقراري منطقه پرواز ممنوع بر فراز ليبي، آمريکا و ناتو به تکاپو افتاده اند تا به هر نحو ممکن اين پايگاه را براي خود نگاه دارند و بررسي عملکرد آمريکا در مورد بحرين و عربستان نيز نشان مي دهد که آمريکا به هيچ وجه نمي خواهد منطقه را از دست بدهد زيرا علاوه برمسائلي که اشاره شد شاهراه انرژي جهان نيز در خاورميانه است و از دست دادن اين منطقه يعني به خطر افتادن امنيت انرژي.