کد خبر 34412
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۰:۲۳

فهم ناصواب، کژتابي‌هاي هدفمند رسانه‌اي دشمن از نحوه‌ي پيوند نظام اسلامي و مفهوم غني انتظار و تلاش مستمر براي خرافاتي جلوه دادن جمهوري اسلامي و مسؤولان کشور، موجبات وارد آوردن اتهام به نظام را فراهم کرده‏است.

به گزارش مشرق برهان نوشت: پيرايه‌ها، خرافه‌ها، ادعاهاي دروغين، کج‌فهمي‌ها و بدفهمي‌ها درباره‌ي نحوه‌ي ارتباط نظام اسلامي و ولي فقيه زمان با حضرت حجت بن الحسن العسگري(عجل‌الله‌ تعالي) يکي از دست‌مايه‌ها و ابزارهاي مؤثر دشمنان براي مشوش جلوه دادن چهره‌ي حکومت اسلامي از ابتداي پيروزي انقلاب بوده است.

بيش‌ترين هدف دشمن در اين تبليغات گسترده اين است که در افکار عمومي جا بازکند. «جمهوري اسلامي با توسل به خرافات و عوام فريبي، سعي دارد براي رهبري نظام چه در زمان حضرت امام خميني(ره) و چه امروز در دوره‌ آيت‌الله خامنه‌اي مشروعيت سازي کند.» اين تبليغات پس از انتخابات دهم رياست جمهوري و در راستاي فتنه‌ي پيچيده‌ ??، عمق و وسعت بيش‌تري يافت.

فهم ناصواب، کژتابي‌هاي هدفمند رسانه‌اي دشمن از نحوه‌ي پيوند نظام اسلامي و مفهوم غني انتظار و تلاش مستمر براي خرافاتي جلوه دادن جمهوري اسلامي و مسؤولان کشور، مضاف بر آن اظهارات نسنجيده‌ي برخي از نيروهاي معتقد به انقلاب به اين شبهه دامن زده است.

نگارنده‌ي اين سطور بر آن است برخي از ابعاد اين موضوع را با توجه به مَمشاي نظري و عملي رهبران جمهوري اسلامي در معرض مداقه‌مضاعف قرار دهد.

? ـ انقلاب اسلامي و تشکيل نظام سياسي شيعه در ايران يکي از مهم‌ترين مقدمات ظهور منجي عالم بشريت حضرت بقيه الله (ارواحنا له الفدا) است که نقطه‌ کانوني فلسفه‌ انتظار در عصر حاضر به حساب مي‌آيد. مفهوم انتظار پيوندي ناگسستني با فلسفه‌ تاريخي، تشيع وحکومت نهايي انسان کامل دارد. تجسم کمال انساني در يک حکومت ولايت‌مدار، فرجام نهايي مبارزه‌ي هميشگي حق و باطل است و تجلي گاه آن اين کلام شريف است که «بقيه الله خير لکم».

نظام اسلامي در ايران از جنس آينده انديشيِ معناساز انتظار براي فرج انسانيت است و از سلک تحرک غايت‌مدارانه‌ تشيع براي خداگونگي انسان؛ مردم شريف ايران با تولي به نايب برحق حضرت حجت و با اقتدا به نزديک‌ترين مردم زمان به عصمت ـ اين گوهر الهي که در سينه‌ اولياي الله به وديعه نهاده شده است ـ در عمل طي ?? سال گذشته ثابت کرده‌اند که «کمربسته»‌ حقيقي «مهدي موعود» هستند.

? ـ ولايت فقيه در فرهنگ سياسي ايران از جايگاه رفيعي برخوردار است. پس از غيبت صغري و رحلت آخرين نايب خاص امام زمان(عجل‌الله‌تعالي) و از زمان شيخ مفيد (ره) باب سياسيات اسلامي در قالب ابتدايي «وظايف حسبيه» و مهم‌تر مسأله‌ نيابت عامه از امام زمان(عجل‌الله‌تعالي)؛ تا به امروز که تز مترقي ولايت فقيه حضرت امام خميني(ره) نمود عيني يافته همواره يکي از دغدغه‌هاي اصلي علماي اسلام بوده است.

در حکومت اسلامي اتقان مشروعيت بر دال برتر ولايت فقيه است و به حقيقت حکومت از آن خداست و هر حکومتي که از آن غيرخدا باشد، طاغوت است. شيخ طوسي، شيخ صدوق و شيخ طبرسي از اسحاق بن عمار نقل کرده‌اند که مولاي ما حضرت مهدي (عجل‌الله‌تعالي) (درباره‌ي وظيفه‌ي شيعيان در زمان غيبت) فرموده است: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواه حديثنا فانهم حجتي عليکم و انا حجه الله عليهم؛ در حوادث و رخدادهايي که واقع مي‌شود، به روايت کنندگان حديث ما رجوع کنيد که آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنانم»

در مباني نظري انقلاب اسلامي و بنيان مرصوص ولايت فقيه که حضرت امام خميني(ره) آن را تبيين نمودند، مسأله‌ نيابت عامه فقيه جامع‌الشرايط از امام زمان(عجل‌الله‌تعالي) در عصر غيبت کبري همواره يک اصل بوده است. در توقيعي شريف از حضرت ولي عصر(عجل‌الله‌تعالي) نيز آمده است: «من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدينه، مخالفاً لهواه، مطيعاً لأمر مولاه فللعوام ان يقلدوه» در اين حديث معروف بحث بر سر وجوب يا عدم وجوب تقليد و پيروي نيست چرا که ترديدي در ضرورت پيروي مردم از ولي فقيه نيست بلکه سخن از صلاحيت و شرايط فقيهي است که مي‌توان از وي تقليد کرد. در زمان غيبت بنابر توقيع شريف امام زمان(عجل‌‌الله‌تعالي) براي رهبري و اداره‌ جامعه و هم‌چنين براي حفظ دين‌ بايد از فقهايي پيروي کرد که «قادر به نگهباني از نفس‌شان، حافظ دين‌شان، مخالف هواي نفس و مطيع امر خداي‌شان» باشند.

? ـ نعمت بزرگ عشق و ارادت روز افزون ملت ايران به وجود مقدس حضرت ولي عصر(عجل‌الله‌تعالي) و مسأله‌ي ارتباط ماهوي نظام اسلامي با حضرت حجت بن الحسن (عجل‌الله‌تعالي) همواره اين شائبه را به همراه داشته که عده‌اي فرصت طلب و سودجو به سو استفاده از احساسات پاک و بي‌پيرايه‌ي مردم بپردازند و مفهوم انتظار را دست‌مايه‌اي براي انحراف افکارعمومي از جريان آرمان خواهانه‌ي تشيع بسازند و باعث کژتابي در عقايد منطقي، مستحکم و متقن شيعي شوند.

از سويي ديگر، عده‌اي با تمسک به اين مسأله و مغلق‌گويي در آن سعي مي‌کنند به نوعي ابهام نظري در افکار عمومي دامن بزنند و چهره‌ نظام را زشت گردانند. مَمشاي عملي و نظري رهبران جمهوري اسلامي همواره مقابله‌ي عملي با اين پديده‌ خطرناک بوده است. بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي(ره) در گفتار و کردارشان به طور جدي با اين انحراف مبارزه مي‌نمودند. امام خميني(ره) با مباني فکري غلط و کج‌فهمي‌هاي انجمن حجتيه مخالف بودند. «انجمن بر اين عقيده بود که بايد منتظر بود تا حضرت تشريف بياورند و امور را اصلاح کنند و حکومت حقيقي اسلامي را تشکيل دهند. آن‌ها اقدام به تشکيل حکومت اسلامي در دوران غيبت را به معناي قايل شدن اتمام رسالت براي امام زمان(عجل‌الله‌تعالي) و بر افراشتن پرچم خلاف و دجالي مي‌پندارند و معتقد هستند تشکيل حکومت اسلامي در غياب حضرت حجت به شکست مي‌انجامد.»(?)

هم‌چنين از «علي‌اکبر آشتياني» نقل است؛ چند نفر، ادّعاي عرفان داشتند و اذعان مي‌کردند که با امام زمان(عجل‌الله‌تعالي) ارتباط دارند. برخي از مسؤولان مملکتي، پس از شنيدن اين ادّعاها، معتقد بودند بايد اين قضيه روشن شود تا چنان‌چه ادّعاي اين افراد، کذب و دروغ بود، موضوع افشا شود تا کسي به انحراف و اشتباه نيفتد. سرانجام با وساطت دو تن از مسؤولان نظام، اين چند نفر اجازه‌ي ملاقات با حضرت امام(ره) پيدا کردند. حضرت امام(ره) در همان لحظات اوّل، به رياکاري آنان پي‌بردند و با اشرافي که داشتند جهت روشن شدن موضوع، ? سؤال را مطرح کردند. ايشان فرمودند:

«اگر شما با امام زمان(عجل‌الله‌تعالي) ارتباط داريد، پاسخ اين سؤالات را از آن حضرت بگيريد و براي من بياوريد.

اوّل؛ از حضرت سؤال کنيد عکسي که من در منزل دارم و مورد علاقه‌ي من نيز هست، منسوب به چه کسي مي‌باشد؟

دوم؛ از حضرت بپرسيد که رابطه‌ي حادث با قديم ـ که يک مسأله‌ي فلسفي است ـ چيست؟

سوم؛ اين‌که من چيزي را گم کرده‌ام و مدّت‌هاست دنبال آن مي‌گردم. از آن حضرت بپرسيد که گمشده‌ي من کجاست؟!» (?)

رهبر فرزانه‌ انقلاب اسلامي نيز در اين زمينه طي بيانات صريحي با اشاره به لزوم هوشياري آحاد مردم در مقابل سودجويان و دکانداراني که مفهوم انتظار را مايه‌ي فريب مردم قرار داده‌اند، تأکيد کردند: «اين کسانى که ادعاهاى خلاف واقع مي‌کنند ـ ادعاى رؤيت، ادعاى تشرف، حتّى به صورت کاملاً خرافى، ادعاى اقتداى به آن حضرت در نماز ـ که به حقيقت ادعاهاى شرم‏آورى است، اين‌ها همان پيرايه‏هاى باطلى است که اين حقيقت روشن را در چشم و دل انسان‌هاى پاک‌نهاد ممکن است مشوب کند. نبايد گذاشت. همه‏ آحاد مردم توجه داشته باشند اين ادعاهاى اتصال، ارتباط و تشرف به حضرت و دستور گرفتن از آن بزرگوار، هيچ کدام قابل تصديق نيست. بزرگان ما، برجستگان ما، انسان‌هاى با ارزشى که يک لحظه‏ عمر آن‌ها ارزش دارد به روزها و ماه‏ها و سال‌هاى عمر امثال ما، چنين ادعاهايى نکردند. ممکن است يک انسان سعادتمندى، چشمش، دلش اين ظرفيت را پيدا کند که به نور آن جمال مبارک روشن شود، اما يک چنين کسانى اهل ادعا نيستند؛ اهل گفتن نيستند؛ اهل دکان‏دارى نيستند. اين کسانى که دکان‏دارى مي‌کنند به اين وسيله، انسان مي‌تواند به طور قطع و يقين بگويد اين‌ها دروغ‌گو هستند؛ مفترى هستند. اين عقيده‏ روشن و تابناک را بايستى از اين آفت اعتقادى دور نگه داشت. ».(?)

? ـ همان‌گونه که مقام معظم رهبري هم تأکيد کرده‌اند ممکن است شخصيتي مذهبي يا سياسي، لياقت و شايستگي ملاقات امام زمان را پيدا کند اما چنين شخص شايسته‌اي هيچ گاه مدعي اين ارتباط نخواهد شد و پاک نهادي خود را به حراج نمي‌گذارد البته در طول تاريخ غيبت کبرا، افراد متعددي، خدمت وجود مقدس امام زمان(عجل‌الله‌تعالي) شرف ياب شده‌اند. ارتباط با امام زمان هم مي‌تواند حضوري باشد و هم ارتباط قلبي و معنوي. به يقين رهبران جمهوري اسلامي چه حضرت امام خميني(ره) و چه آيت‌الله خامنه‌اي بيش از همه اين ارتباط قلبي را دارند و توسلات و عشق روزافزون ايشان به امام زمان(عجل‌الله‌تعالي) زبان زد خاص و عام است. برکات عظيم اين توسلات و عنايت ويژه بقية الله الاعظم (عجل‌الله‌تعالي) در ?? سال گذشته براي عموم مردم ما قابل لمس و درک بوده است. اما ارتباط به معناي ملاقات حضوري مسأله‌اي است که به طور معمول پنهان مي‌ماند و اين اشخاص شايسته حاضر نيستند آن را براي کسي بيان کنند و اگر ايشان نيز چنين ارتباطي داشته باشند در محضر کسي آن را برملا نمي‌کنند.

از اين رو در اين که انقلاب اسلامي ايران، مورد الطاف امام زمان(عجل‌الله‌تعالي) است و کشور ايران و مردم از برکات آن بهره مي‌برند، ترديدي نيست اما عده‌اي حق ندارند مفهوم انتظار را مايه‌ سودجويي و دکانداري قرار دهند. در منطق مقام معظم رهبري انتظار فرج يعني ايجاد و حفظ آمادگي همه جانبه‌ي فردي، اجتماعي، تلاش و حرکت در مسير تحقق عدل و داد و به همين علت مردم بايد در مقابل دروغ‌گوياني که با ادعاهاي شرم‌آوري نظير ارتباط با امام زمان و ترويج خرافات سعي در زشت جلوه دادن چهره‌ي نظام دارند، مقابله کنند.

? ـ در منطق پوياي تشيع و فرهنگ سياسي مترقي حاکم بر انقلاب اسلامي بسيار بعيد به نظر مي‌رسد که رهبران جمهوري اسلامي که خود منادي و مدعي اصلي مقابله با پيرايه‌ها، خرافه‌ها، ادعاهاي دروغين، کج فهمي‌ها و بد فهمي‌ها در قبال مسأله‌ي پيوند نظام اسلامي با امام زمان(عجل‌الله‌تعالي) هستند بخواهند از اين ابزار رياکارانه و پوپوليستي براي فريب افکار عمومي بهره ببرند. هر انسان منصفي که شور و شعور ملت ايران را در ?? بهمن امسال مي‌ديد جايگاه و عمق ولايت را در تار و پود و رگ و ريشه‌ي آحاد اين ملت درک مي‌کرد. منطق ولايت در همه‌ي اعصار و ايام يکي است. کوچک‌ترين ناخالصي در کلام ولايت، کام شيعيان را تلخ مي‌کند. مردم لمس مي‌کنند که ولايت سيدعلي خامنه‌اي از جنس ولايت روح‌الله خميني(ره) و در پيوند مستمر با ولايت بقية الله الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفدا) است.

اين واقعيت نياز به استدلال و احتجاج به انحرافاتي نظير ملاقات با امام زمان(عجل‌الله‌تعالي) در بيابان يا روشن کردن پرژکتور در ماشين ايشان و ... ندارد. مهم‌ترين شاخص و معيار، محبت و اعتقاد قلبي جامعه‌ هوشمندي مثل جامعه‌ ايران است. جامعه‌اي که مردمش به تعبير حضرت امام خميني(ره)، به مراتب از مردم صدر اسلام بهترند. ملت ايران به عنوان ميليون‌ها انگيزه‌ي الهي اگر رگه‌اي از ناخالصي در مسير انقلاب ببينند اين‌گونه جان بر کف خود را فدايي رهبري نمي‌کنند.

پي‌نوشت‌ها:

?- جريان شناسي انجمن حجتيه

http://www.irdc.ir/fa/content/?????/default.aspx

?- پا به پاي آفتاب، ج ?، صص ???ـ??? (مصاحبه با علي‌اکبر آشتياني)

?- بيانات مقام معظم رهبري در ديدار اقشار مختلف مردم‏ در روز نيمه‌ي شعبان،??/?/????

نويسنده:سحاب فاطمي

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس