به گزارش مشرق به نقل از شبکه ايران، يادداشت حجت الاسلام سالک، سخنگوي جامعه روحانيت مبارز را در ادامه مي خوانيد:
انقلاب اسلامي ما که ثمره نهضت انبياء کرام و پيامبر گرامي اسلام (صلي اله عليه و آله) و در راستاي نهضت عاشوراي حضرت امام حسين (عليه السلام) ميباشد، خيزشي بزرگ را در قرن حاضر با 3 اصل مهم و انکارناپذير بوجود آورد تا نويد انقلابي جهاني را براي همگان به ارمغان ببخشد:
اصل اول: وجود شخصيتهاي برجسته از روحانيت اصيل که نقش آفريني آنان در طول تاريخ، هدايتگر جامعه انساني و اسلامي بر پايه دين حق بوده و نظريه ولايت فقيه را که همان ولايت فقاهت و عدالت است را عالم اسلام به ارمغان آورده است. آناني که توانستند مسير تاريخ حکام ظلم و جور و طواغيت زمان را در جهت صراط توحيد و ولايت تغيير داده و حاکم نمودن دين خداوند را در تمامي جهان در آيندهاي نه چندان دور به آرزو بنشانند. شهيداني چون شيخ فضل اله نوريها و آيت اله مدرسها و شخصيتهايي چون سيد جمال الدين اسد آباديها و آيت اله کاشانيها و در قرن حاضر نابغه قرن حضرت امام خميني رحمت اله عليه، آن مبتکر و معمار بزرگ انقلاب اسلامي ايران، شخصيتي که به حق ميتوان از آن به عنوان نايب امام زمان (عج) در عصر حاضر نام برد و در دوران حاضر خلف صالح و شاگرد بيبديل ايشان حضرت آيت اله العظمي امام خامنهاي (مد ظله العالي) حکيم فرزانه، مرجع عاليقدر و اسلامشناس بصير و دشمنشناس صريح که سکان کشتي امت اسلام را در امواج متلاطم فتنههاي ظلماني در طول اين دو دهه به خوبي و سلامت سکان داري نمودند و در جريانات مختلف فکري و فرهنگي نظام، خط اصيل انقلاب و اسلام ناب را از جريانات انحرافي اسلام آمريکايي و تفکرات ليبراليستي و سرمايه داري و غربگرا که فرياد «إنما نحن مصلحون» سر ميدادند تبيين نموده و براي همگان تمييز دادند.
ما در طول اين مدت شاهد حضور به موقع روحانيت به تبعيت از مقام عظماي ولايت در تمامي عرصههاي انقلاب بودهايم و بعضاً ناظر بر عملکرد استکبار و مزدوران داخلي آن عليه روحانيت مردمي و ولايتي. به عنوان مثال ميتوان به ظهورگروههاي منافقين و جريان بني صدر و گروههاي مختلف ضد ولايت فقيه اشاره نمود. در اين ميان شخصيتهاي برجستهاي چون شهيدان دستغيب و مدني و اشرفي اصفهاني و صدوقي و در رأس آنان شهيدان مظلوم بهشتي و مطهري رضوان اله تعالي عليهم گل سرسبد آنان هستند که با همه قدرت معنوي و کلامي و آبرويي خويش براي دفاع از اسلام ناب محمدي (صلي اله عليه و آله) و حاکميت دين به محوريت ولايت و خدمت به مردم به ميدان آمدند و جان خويش را در طبق اخلاص قرار دادند. در دوران کنوني نيز جهت اشاره به از نمونهاي از آن روحانيون اصيل و مبارز ميتوان به حضرت آيت اله مهدوي کني اشاره نمود.
اصل دوم: مکتب اسلام ناب محمدي (صلي اله عليه و آله) و برنامههاي الهي آنکه از منبع آيات قرآن کريم و سيره نبوي و علوي نشأت يافته و اساس و زير بناي انقلاب ما در راستاي رشد انديشه توحيدي و ملکات اخلاقي و ارتقاء فهم سياسي و عمق بصيرت يابي مردم قرار گرفته است.
اصل سوم: مردم که موضوع اصلي اين حرکت بزرگ بوده و خواهد بود که با هدايت و تلاش روحانيت توانستند بستر تطبيق با محتواي دين را در تمامي عرصههاي فردي و اجتماعي و سياسي و فرهنگي و اخلاقي و ظلم ستيزي، با نداي «وحدت و حرکت حول محور ولايت» فراهم آوردند و به منصه ظهور رسانند.
و اينک، وقت حضور نخبگان شايسته نظام در عرصه خدمات متعاليه نظام است تا به آن جمله امام (ره) جامه عمل پوشاند که ميفرمايند: «اگر امروز به نظام خدمت نکنيم و استقبال بيسابقه مردم از روحانيت را ناديده بگيريم، هرگز فرصت و شرايط بهتر از اين را نخواهيم داشت».
از جمله کسانيکه مصداق بارز و مقاوم اين خط تاکنون بودهاند حضرت آيت اله مهدوي کني (حفظه اله) ميباشند که هم اکنون به عنوان نامزد رياست مجلس خبرگان رهبري در جمع بيش از 50 نفر از اعضاي محترم در راستاي يک مطالبه مردمي در جامعه انقلابي کشور مطرح هستند. شخصيتي متين، سابقه دار، مديري مدبر و امتحان داده، عالمي متعهد و متخلق به اخلاق الهي و بزرگواري صريح که داراي روحيه تشکيلاتي و بينشي با بصيرت و آينده نگر بوده و حضرت امام راحل درباره ايشان (در جلسهاي در ديدار کابينه شهيدان رجايي وباهنر که معظم له وزير کشور بودند) فرمودند: «بحمداله در رأسش هم آقاي مهدوي کني واقع شدهاند که خوب ما از سابق به ايشان ارادت داشتيم و حالا هم ارادت داريم و بعدها هم ارادت خواهيم داشت (صحيفه نور ج 15 ص 124) و نيز در جريان حکم انتصاب ايشان به توليت مدرسه علميه مروي بود که مرقوم نمودند: «با حسن تدبير و مديريت و وثاقت و امانت که در جنابعالي محرز است...» (صحيفه نور ج 19 ص71)
اين شخصيت شايسته حقاً ميتوانند جانشيني نيک براي رياست فقيد مجلس خبرگان رهبري حضرت آيت اله مشکيني (رحمت اله عليه) که مؤدب به آداب الهي و معنوي و اخلاق اسلامي بودند باشند.
حضرت آيت اله مهدوي کني (حفظه اله) در قبل و بعد از پيروزي انقلاب خود را نصب و وقف براي خدا و در راه خدمت به انقلاب و کشور نمودند و هرگاه نظام مقدس جمهوري اسلامي به وجود ايشان در مصادر حکومتي و علمي و مردمي احتياج داشت در وسط ميدان حاضر شدهاند، چه در کميتههاي انقلاب اسلامي به فرمان حضرت امام (ره) و چه در نخست وزيري و وزارت کشور و يا در جريان بني صدرکه بنده فرمانده بسيج کشور بودم، ايشان در يک حرکت انقلابي با حضور بسيجيان و مردم آن غائله و فتنه را خنثي نمودند و چه در نقش آفريني ايشان در صحنههاي علمي و تربيت کادرهاي مخلص و عالم و انقلابي در حوزه علميه مروي و دانشگاه امام صادق (ع). البته خداوند متعال را شاهد ميگيرم که اگر چه شايستگي ايشان بيش از اين مسائل است بزرگان از علما بايد بيان نمايند اما همين تعريف مختصر نيز در حد وظيفه و اداي تکليف از سوي اينجانب انجام ميشود. انشاءاله در آينده شاهد حضور فردي در صحنه خبرگان رهبري خواهيم بود که در طول انقلاب مرزبندي شفاف و بارزي با جريان اسلام آمريکايي در کشور و جريانات اصلاح طلبي غربگرا و زاويه دار با ولايت مطلقه فقيه داشته و دبيرکلي مجموعهاي را برعهده دارند که خود در طول انقلاب منادي روحانيت اصيل انقلابي و مبارز کننده با جريانات انحرافي و برانداز بر ضد اسلام ناب محمدي (ص) بوده است و بر تارک خود تمثال شهيدان بزرگي از جامعه روحانيت کشور قرار داده است. ايشان در جريان فتنه 88 و بعد از آن در دفاع از ولايت و امت و محکوم نمودن عوامل فتنه در داخل و خارج نقش اساسي و پدرانه و هدايت گرانهاي داشتند. بيترديد حضور معظم له در جايگاه رياست خبرگان رهبري اثر مهمي در ايجاد فضاي آرامش در کشور و مسائل سياسي آن خواهد داشت و مطمئن هستيم اعضاي محترم خبرگان که شخصيتهايي با بصيرت و آگاه به شرايط زماني و جريانات و اتفاقات سياسي کشور در بعد از انتخابات هستند به گونهاي بر اساس تکليف الهي و شرعي و قانوني عمل ميکنند که اينجايگاه در جريان مسائل سياسي قرار نگيرد و شأن معنوي و روحاني آن محفوظ بماند. حضرت آيت اله مهدوي کني (حفظه اله) بيشک شايسته اين مقام و جايگاه به عنوان بازوي رهبري نظام خواهند بود.