به گزارش مشرق، کيهان نوشت: اين دو تحول عمده گام هايي بسيار اساسي و رو به جلو در برنامه هسته اي ايران محسوب مي شود و نشان دهنده آن است که برنامه ريزي هاي مربوط به بخش فني برنامه هسته اي ايران بدون کمترين تاثيرپذيري از فشارها و جنجال هاي بين المللي در يک «مسير از پيش تعيين شده» ادامه دارد و به پيش مي رود.
نخستين خبر مهم در پاراگراف هاي 19 و 21 از گزارش مديرکل گنجانده شده است. آمانو در پاراگراف 19 مي نويسد: «ايران در سپتامبر 2009 به آژانس اطلاع داد که در حال ساخت کارخانه غني سازي سوخت فردو (FFEP) در نزديکي شهر قم است. ايران در DIQ دهم اکتبر 2009 خود بيان کرد که هدف اين تاسيسات توليد UF6 با غناي تا 5 درصد از U-235 است و اين تاسيسات طوري ساخته شده است که 16 آبشار، با مجموع تقريبي 3000 سانتريفيوژ را در خود جاي دهد. ايران در سپتامبر 2010، DIQ اصلاح شده را به آژانس ارايه کرد که در آن اعلام کرد هدف FFEP اکنون شامل تحقيق و توسعه و نيز توليد UF6 با غناي تا 5 درصد U-235 است». در پاراگراف 21 هم آمده است: «آژانس تاييد کرده است که ساخت تاسيسات FFEP در حال انجام است. تا 19 فوريه 2011 هيچ سانتريفيوژي به اين تاسيسات وارد نشده است. نتايج نمونه هاي محيطي گرفته شده از FFEP تا فوريه 2010 وجود اورانيوم غني شده را نشان نداد. ايران در 21 فوريه 2011 به آژانس اعلام کرد که «تا تابستان امسال» مواد هسته اي را به آبشارها تزريق خواهد کرد».
خبر نهفته در اين دو پاراگراف که براي اولين بار اعلام مي شود اين است که اولا ايران بنا دارد يک بخش پايلوت تحقيق و توسعه در فردو ايجاد کند و ثانيا اين تاسيسات پايلوت تا تابستان امسال مواد هسته اي دريافت خواهد کرد. هدف از اين پايلوت غني سازي UF6 تا حد 5 درصد است. ايجاد اين بخش تحقيق و توسعه در فردو به اين معناست که «تا تابستان» ماشين هاي سانتريفيوژ وارد فردو خواهد شد. نتيجه مهمي که از اين موضوع مي توان گرفت اين است که ايران تا تابستان يک تاسيسات غني سازي جديد غير از نطنز خواهد داشت که اولا به طور کامل تحت نظارت آژانس قرار دارد و ثانيا به دليل موقعيت فيزيکي ويژه خود در مقابل هرگونه حمله نظامي متعارف مصون است.
خبر مهم دوم، در پاراگراف 17 قرار دارد. در اين پاراگراف آمده است: «ايران در يک DIQ اصلاح شده براي PFEP که در تاريخ 19 ژانويه سال 2011 به آژانس ارائه شد اعلام کرد که قصد دارد دو آبشار سانتريفيوژ 164 تايي جديد (آبشار 4 و 5) را در منطقه تحقيق و توسعه نصب کند. به اين دو آبشار که يکي از آن ها شامل سانتريفيوژهاي IR-4 و ديگري شامل سانتريفيوژهاي IR-m2 خواهد بود، UF6 طبيعي تزريق مي شود».
اين پاراگراف حاوي اطلاع بسيار مهمي است. آنچه آژانس در اينجا گفته در واقع اين است که ايران براي اولين بار تصميم دارد ماشين هاي سانتريفيوژ نسل هاي 2 و 3 خود را که توان تفکيک آنها چندين برابر ماشين هاي نسل اول و طراحي و استحکام آنها به مراتب پيشرفته تر و بي نقص تر است، وارد زنجيره هاي 164 تايي کند. اهميت اين موضوع از آن روست که اين، گام آخر براي وارد کردن ماشين هاي نسل 2 و 3 به بخش صنعتي نطنز است و مي توان احتمال داد به زودي از اين ماشين ها در تاسيسات صنعتي غني سازي در نطنز (تاسيسات زيرزميني) استفاده خواهد شد. ماشين هاي نسل 2 و 3 تا به حال در زنجيره هاي چند ده تايي در بخش پايلوت نطنز تست مي شد و هرگز تعداد آنها به 164- که عدد استاندارد آبشارهاي نطنز است- نرسيده بود.
ارزيابي ديويد آلبرايت از اين تحول فني مهم در نطنز خواندني است. وي اخيرا گفته است: «نسل جديد سانتريفوژها نه تنها سرعت غني سازي را بالا مي برد، که به ايران اجازه مي دهد در تاسيساتي با مقياس کوچک تر هم غني سازي را به راه بياندازد. شايد البته شمار اين سانتريفوژهاي جديد در ابتدا کم باشد ولي به اعتراف کارشناسان کارايي آنها بسيار بيشتر است».