به گزارش مشرق، شهید حجتالله احمدی در پانزدهم خرداد ماه سال 1331 در شهرستان سنقرو کلیایی در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود.
وی تحصیلات خود را در زادگاهش ادامه داد و با اوج جریانات انقلاب اسلامی و شنیدن ندای حق و آزادیخواهی، همانند دیگر جوانان غیور کرمانشاهی آماده مبارزه با نظام ستمشاهی و بیعدالتی رژیم منحوس پهلوی شد.
شهید احمدی زمان اقامتش در شهر تهران در پوشش شغل کارگری مبارزاتی را علیه نظام استکبار پهلوی انجام داد و در هنگام پخش اعلامیه و عکس امام خمینی (ه) در میان تظاهرکنندگان شناسایی شد و مورد تعقیب نیروهای ستمشاهی قرار گرفت.
وی پس از شناسایی توسط نیروهای رژیم پهلوی از تهران دور شد و با عکسها و اعلامیههای امام خمینی (ره) که با خود داشت به شهرستان سنقروکلیایی بازگشت.
این شهید والامقام در سال 55 به خدمت سربازی مشغول شد که در آن دوران بهدلیل مقید بودن به اصول مذهبی گاهی مورد تنبیه فرماندهان خود قرار میگرفت و از رفتن به مرخصی منع میشد.
شهید احمدی در اواخر سال 59 با لبیک به ندای امام راحل لباس سپاه را بر تن کرد و عازم جبهههای حق علیه باطل شد و در منطقه کردستان نیز علیه گروهکهای ضدانقلاب به نبرد پرداخت.
وی پس از سه سال نبرد در منطقه کردستان با پیوستن به تیپ نبیاکرم (ص) در کرمانشاه در چند عملیات جبهههای جنوب و غرب کشور حضور داشت و ضمن شرکت در عملیات غرورآفرین والفجر 9 بهشدت مجروح شد و پس از بهبودی بهعنوان یکی از فرماندهان عملیاتی تیپ نبیاکرم (ص) در عملیاتهای متعددی حضور داشت.
سرانجام این شهید والامقام در تاریخ 23 دی ماه سال 65 در عملیات کربلای پنج شرکت کرد و پس از گذراندن چند مرحله از عملیات بر اثر اصابت ترکش به سینه، در منطقه شلمچه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای شهرستان سنقرو کلیایی به خاک سپرده شد.
در وصیتنامه این شهید بزرگوار آمده است: ای برادران رزمنده امروز همانند زمان امام حسین (ع) روز امتحان است، بکوشید در این موقع از آزمایش الهی سربلند بیرون آیید که فردای قیامت بتوانید پاسخگوی خداوند متعال و خون شهیدان باشید.
در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام آمده است: ما یاران راستین امام با گلولههای اسلام که همان قطره قطره خونی است که از ملت مظلوم ایران بر زمین میریزد، میجنگیم و میمیریم، ولی سازش نمیپذیریم.
در خاطرات پدر شهید احمدی آورده شده است: زمانیکه فرزندم برای مرخصی به روستا میآمد، بدون هیچگونه کبر و غروری با همه مردم صحبت میکرد و کمکهای نقدی و غیرنقدی مردم را به جبههها میرساند.
یکی از همرزمان این شهید در خاطرات خود آورده است: شهید احمدی با اینکه فرمانده بود، لباسهای نیروهایش را میشست و علاقه فراوانی به قرائت شبانه قرآن داشت و این رفتار وی بر روی همرزمانش نیز تأثیرات فراوانی گذاشته بود.
در خاطرات برادر این شهید والامقام آمده است: هنگامیکه شهید با عکسهای امام خمینی (ره) به سنقر آمده بود، عکسهای امام راحل را با جرأت با عکسهای شاه جابهجا میکرد و میگفت در آیندهای نزدیک پاره کردن عکس شاه دیگر بیمعناست و باید آنرا کشت.