راس معتقد است: برای نتیجه‌بخشی توافق جامع لازم است که مسؤولان در ایران، هزینه‌های بالای شکست دیپلماسی برای منافع جمهوری اسلامی را بخوبی درک کنند زیرا فشار از داخل به حاکمیت برای پذیرش توافق مورد نظر آمریکا در کوتاه‌مدت جواب نخواهد داد.

گروه سیاسی مشرق - همانطور که بحث ها درباره نهایی شدن توافقنامه جامع هسته ای بین ایران و 5+1 جدی تر شده و نگارش متن بانضمام نقاط اختلافی آن در «وین 5» صورت گرفت؛ کنگره و سنا در حال افزایش اقداماتی برای تأثیر گذاشتن بر متن نهایی هستند. «فارین پالیسی» در گزارش اخیر عنوان کرد که طرحی در کنگره تدوین شده که هرگونه لغو تحریم ها را به اثبات عدم حمایت سیستم مالی ایران از "تروریسم، پولشویی و گسترش تسلیحاتی" منوط می کند[1]. گفته می شود که این طرح توسط «مارک دوبوویتز» (مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی) و «ریچارد گلدبرگ» (مشاور سابق سیاست خارجی سناتور مارک کرک) تدوین شده است.امضای توافق جامع، به ایجاد فشار مستمر و داخلی بر مسئولان ایران بستگی دارد

پیش از این، «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق» طی گزارشی از اقدامات «دوبویتز» برای حفظ آثار روانی تحریم ها بر ایران تا پایان امضای توافقنامه جامع؛ پیش بینی کرده بود که کنگره و سنا بزودی بحث هایی درباره حفظ یا توسعه تحریم ها را آغاز کنند[2]. «دوبویتز» طی گزارش مفصلی که انجام شد، به این نتیجه رسیده بود که آثار روانی تحریم ها با امضای توافقنامه ژنو کاهش یافته و بر بهبود معیارهای اصلی اقتصادی ایران و ثبات روانی مردم این کشور تأثیر داشته است. وی طی چندین تلاش رسانه ای، پیشنهاد کرد که حکومت آمریکا برای مقابله با کاهش آثار روانی تحریم ها بر ایرانیان حداقل تا امضای توافقنامه نهایی؛ اقداماتی را انجام دهد.

گذشته از این اقدامات کنگره و سنا، این دو مجموعه تقنینی «ایالات متحده» طی هفته های پیش جلسات استماع مختلفی برای ارزیابی شرایط جاری در مذاکرات هسته ای ترتیب دادند. از جمله مهمترین این جلسات، حضور «دنیس راس» در «کمیته روابط خارجی سنا» و «میشل سینک» در «کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان» بود که هر دو از مسئولان ارشد «انستیتو واشینگتن» هستند. این جلسات پیش از هر چیزی، علیرغم تلاش رسانه ای غرب و حتی خود «راس» برای غیر محتمل دانستن توافق جامع؛ نشان دهنده این امر است که نمایندگان آمریکا از طریق بازوهای کارشناسی و اطلاعاتی خویش به این نتیجه رسیده اند که یک توافق نهایی در حال شکل گرفتن است و احتمال آن بسیار جدی است.

«دنیس راس»، دستیار ارشد سابق «اوباما» و عضو ارشد شورای امنیت ملی آمریکا (NSC) است که همواره بعنوان یکی از دست راستی ترین مشاورین امنیتی دولت دموکرات «اوباما» مطرح می شود و حامی سرسخت منافع رژیم صهیونیستی است. هر چند برخی خبرگزاری ها خلاصه ای از گزارش «راس» در سنا را منتشر کرده اند اما «مشرق» با توجه به اعتبار تهیه کننده این گزارش در محافل حاکمیتی آمریکا و همچنین با توجه به اعتبار جلسات استماع در تصمیم گیری های قانون نویسان آمریکا؛ این گزارش را مورد بررسی قرار داده است.

«راس» معتقد است که اگر واقعاً قرار باشد توافقنامه جامعی وجود داشته باشد، باید فشار بر نظام ایران از داخل بمنظور کنار آمدن با شرایط مورد نظر آمریکا وجود داشته باشد. وی می گوید که برای نتیجه بخشی توافق جامع لازم است که مسئولان در ایران، هزینه های بالای شکست دیپلماسی برای منافع «جمهوری اسلامی» را بخوبی درک کنند. وی همچنین معتقد است که این کار در کوتاه مدت به ثمر نخواهد رسید و به افرادی برای پیشبرد پروژه فشار به حاکمیت از داخل؛ نیاز است.

امضای توافق جامع، به ایجاد فشار مستمر و داخلی بر مسئولان ایران بستگی دارد

یادآور می شود که چندی پیش، «انستیتو واشینگتن» چارتی را منتشر کرده بود که ادعا می کرد، نحوه تصمیم گیری حکومت ایران در موضوع هسته ای را پوییده است[3]. هر چند که رسانه های غربی درباره چگونگی تصمیم گیری در سیاست خارجی ایران و بویژه در موضوع هسته ای، یک عملیات روانی اغراق آمیز را برای بهره برداری های بعدی ترتیب داده اند اما نباید از یاد برد که یکی از بهترین راه های تغییر رفتار حکومت های هدف از نظر آمریکا؛ ایجاد اهرم های فشار در داخل است. این همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در فرمایشات شان در سالگرد رحلت امام خمینی (ره) بدان اشاره کردند: "یکى از راه ها این است که پیشبرد هدف هاى خودشان (آمریکا) را در آن کشور مورد نظر - که آماج دشمنى آنهاست - به عناصر داخلىِ همان کشور بسپرند".

آیا همانطور که «جمهوری اسلامی» در ماه اخیر در حوزه خارجی با بحران بزرگی - عراق- مواجه شده، در هفته های آتی با بحران های داخلی ساختگی نیز مواجه خواهد شد؟ آیا پروژه فشار از داخل در روزهای آینده، سرعت و شدت خواهد گرفت؟

«راس» همچنین توصیه می کند که در صورت نتیجه بخشی مذاکرات و امضای یک توافقنامه واحد، لازم است که حاکمیت آمریکا اقداماتی را برای کاهش پیامدهای این توافق بر شرکای منطقه ای اش بخصوص سعودی و رژیم صهیونیستی تجویز کند. مهمترین توصیه وی به سنا در این رابطه، بکارگیری مجموعه از اقدامات هماهنگ برای مبارزه با سیاست های منطقه ای ایران بویژه در سوریه است. «راس» این مجموعه از اقدامات را بعنوان یک توافقنامه جدید در کنار توافق احتمالی هسته ای، معرفی کرده است. چند روز پیش نیز، «گری سیمور» گفته بود: «در اظهارات اخیر «اوباما» در مانیل درباره سیاست خارجی، توافق هسته‌ای خوب با ایران چیزی بیش از یک یا دو توافق است. این توافق مسابقه‌ای پرامتیاز خواهد بود؛ از میان برداشتن یا حداقل به تعویق انداختن یکی از مهم‌ترین تهدیدها برای امنیت آمریکا و متحدان آن در خاورمیانه».

بنابر این، درست در روزهایی که برخی از مسئولین به اشتباه، خواستار مذاکره و همکاری ایران و آمریکا در مبارزه با تکفیری ها در عراق شده اند؛ بیشتر باید به این موضوع فکر کرد که این یک تله از پیش تعبیه شده است.

توصیه صریح «راس» درباره ایجاد ریلی موازی در حوزه نگرانی های منطقه ای آمریکا در کنار مذاکرات هسته ای، بیشتر از گذشته ما را به این تلقی می رساند که آمریکا سعی دارد از طریق بزرگنمایی دیگر دغدغه های خود نسبت به ایران؛ لغو تحریم ها را به موضوعات غیرهسته ای نیز گره بزند. در اینصورت لازم است که ایران در میز مذاکرات هسته ای، موضوع لغو کامل تحریم ها - نه تعلیق- را جدی گرفته و برای راستی آزمایی آن و غیرقابل بازگشت بودن اش به بهانه های دیگر؛ تضمین های عینی درخواست کند، این یک توصیه کاملاً راهبردی است.

«مشرق» با توجه به اهمیت گزارش متخصصین سیاست خارجی اندیشکده واشینگتن در جلسات استماع، برای اولین بار بخش اعظم گزارش «دنیس راس» در «کمیته روابط خارجی سنا» را بدون رد یا پذیرش مفاد آن؛ منتشر می نماید:

امضای توافق جامع، به ایجاد فشار مستمر و داخلی بر مسئولان ایران بستگی دارد

***

پیامدهای منطقه ای توافق هسته ای با ایران[4]

گزارش سفیر «دنیس راس» در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنا

مشاور سرشناس «ویلیام دیویدسن»

عضو ارشد در انستیتو واشینگتن برای سیاست های خاور نزدیک


اعلام آمادگی آمریکا برای توافق بر سر برنامه هسته ای ایران، خود موجب بروز نگرانی عمیقی در میان دوستان و هم پیمانان قدیمی ما در منطقه خاورمیانه شده است. در واقع از آنجا که کاخ سفید، بیش از پیش بر روی ایران به عنوان شریک خود حساب باز کرده، اعراب می ترسند که مبادا این توافقات به ضرر آنها تمام شود. در این میان، نگرانی اسرائیل نیز از این جهت است که سرانجام، این مذاکرات ایران را در آستانه تبدیل شدن به یک کشور هسته ای قرار دهد و امکان دستیابی به سلاح هسته ای را برای آنها فراهم کند؛ آن هم در زمانی که ما درگیر یک بحران بین المللی دیگر هستیم.

بروز چنین نگرانی هاییحاکی از آن است که همگان، دستیابی به توافق در این زمینه را محتمل می دانند. ولی اکنون که کمیته از ما خواسته است تا به بررسی پیامدهای منطقه ای چنین توافقی بپردازیم، در همین ابتدا باید بگویم که به باور من؛ هنوز هم احتمال دستیابی به توافق در خصوص برنامه هسته ای ایران کمتر از 50 درصدی است که «اوباما» در سال گذشته پیش بینی کرده بود. چرا که هنوز هم در مورد طرز تفکر دو طرف در رابطه با مسائل اساسی شکاف وجود دارد، بعلاوه ایرانی ها تصور می کنند که شفافیت اندک دولت ایران برای رفع نگرانی های ما در خصوص صلح آمیز بودن ماهیت برنامه هسته ای آنها کافی است.

به نظر می رسد ... ایران به این موضوع توجهی ندارد که کاهش تحریم ها علیه این کشور در گروی محدود ساختن برنامه هسته ای ایران است. به عبارت دیگر تعداد سانتریفوژهای موجود در این کشور باید به شدت کاهش یابد، حجم زیادی از اورانیوم غنی شده ذخیره شده باید از ایران خارج شود، نیروگاه فردو باید بطور کلی تعطیل شده و یا غیرفعال گردد و تأسیسات آب سنگین اراک نیز باید تغییر کابری دهد تا دیگر قادر به تولید پلوتونیوم نباشد.

به نظر می رسد که در حال حاضر، مذاکره کنندگان ایرانی قادر به پذیرفتن چنین محدودیت هایی نیستند. این در حالیست که اگر ما بخواهیم، حق غنی سازی محدود را برای ایران حفظ کنیم؛ علاوه بر اعمال اینگونه محدودیت ها لازم است که در خصوص "ابعاد نظامی احتمالی" (PMD) برنامه هسته ای ایران شفاف سازی هایی صورت پذیرد که فراتر از «پروتکل الحاقی» باشد.

بی تردید، اگر بنا باشد که چنین توافقی صورت بپذیرد، ... ایران باید هزینه های بالای شکست دیپلماسی برای «جمهوری اسلامی» را ببیند.

نکته جالب توجه این است که وضعیت موجود،علاوه بر اینکه احتمال حصول توافق هسته ای با ایران را افزایش می دهد، برای رفع نگرانی عمیق دوستان ما در منطقه در رابطه با توافق احتمالی 1+5 با ایران نیز مفید خواهد بود. اسرائیل و دوستان درجه یک عرب ما، بدون توجه به اظهارات دولت کاخ سفید مبنی بر اینکه عدم دستیابی به توافق بهتر از حصول یک توافق بد است؛ تصور می کنند که آمریکا بسیار مشتاق است تا چنین توافقی حاصل شود. آنها به وضوح شاهد تلاش ایران برای بر هم زدن توازن قدرت در منطقه خاورمیانه هستند ولی آمادگی ما برای مقابله با این اقدام ایران را نادیده می گیرند.

استدلال دولت آمریکا مبنی بر اینکه مسائل هسته ای ایران، باید جدا از سایر چالش های این کشور در منطقه مورد بحث قرار گیرد، نتوانسته است تغییری در این تصور بوجود آورد که نگرانی ما درباره برنامه هسته ای ایران بر مسائل دیگر سایه انداخته است. البته نباید فراموش کرد که اعراب و اسرئیل نگرانی های متفاوتی درباره ایران دارند.

اولویت اسرائیل مقابله با برنامه هسته ای ایران است که تهدیدی برای موجودیت اسرائیل بشمار می رود. بطور کلی ایران و نمایندگانش چون حزب الله تهدیداتی برای اسرائیل هستند اما به نظر آنها، می توان چنین تهدیداتی را مدیریت کرد. با این وجود دستیابی ایران به سلاح هسته ای، این کشور را از کنترل خارج می کند. این در حالیست که حتی بدون سلاح هسته ای هم عربستان سعودی ایران را تهدیدی بالقوه برای خود می داند. عربستان، امارات و بسیاری دیگر از کشورهای عرب بر این باورند که ایران، مصرانه درصدد نیل به یک قدرت برتر در منطقه است. از منظر عربستان، ایران آنها را محاصره کرده و از طریق بحرین، عراق، سوریه، لبنان و یمن به صورت آشکار و پنهان؛ بدنبال تسلط بر آنها و تهدید این کشور است.از این رو تحقق برنامه هسته ای ایران، چنین تهدیدی را تشدید خواهد کرد.

آشتی میان ایران و عربستان بسیار نامحتمل است. این دو کشور به معنای واقعی کلمه رقیب یکدیگر بشمار می روند. در اینجا تنها صحبت از اختلاف عرب و فارس، سنی و شیعه و یا حتی رقابت بر سر تسلط بر منطقه و توازن سنتی قدرت نیست بلکه علاوه بر تمامی این مسائل؛ این رقابت ریشه در اختلاف بر سر مشروعیت هر دو حکومت دارد.«جمهوری اسلامی ایران»، مشروعیت تمامی حکومت های پادشاهای را به چالش می کشاند و سودای رهبری مسلمانان جهان را در سر دارد. از سوی دیگر, عربستان ایران را تهدیدی برای رهبری آنها بر جامعه سنی ها می داند و احساس می کند که ایران این کشور را از لحاظ مذهبی با چالش مواجه می سازد.

از این رو عربستان معتقد است که باید با ایران هسته ای مقابله کرد، چرا که وجود سلاح های هسته ای؛ خطر ایران را تشدید می کند. با این وجود، حتی در کوتاه مدت نیز عربستان از کشوری همچون ایران واهمه دارد که دیگر تحت تأثیر تحریم های شدید اقتصادی آسیب نمی بیند و در عرصه بین المللی نیز منزوی نیست. کشوری که با توسعه اقتصادی روزافزون و امکان دسترسی به امکانات گسترده تر، بیشتر می تواند برای عربستان دردسرساز باشد. بدین ترتیب، ترس عربستان از توافق بر سر برنامه هسته ای ایران، بیشتر می شود زیرا نیل به توافق در این زمینه نه تنها خبر از اقبال تازه آمریکایی به سوی ایران دارد بلکه این امکان را برای ایران فراهم می کند تا به واسطه قابلیت های اقتصادی خود؛ سیطره خود در منطقه را افزایش دهد.

صحبت کردن به تنهایی نمی تواند عربستان را از عواقب احتمالی توافق هسته ای با ایران مصون کند. در واقع آنها بدنبال نشانه هایی هستند، مبنی بر اینکه توافق با ایران تأثیر سوء بر روابط آمریکا با عربستان نخواهد داشت و کاخ سفید همچنان؛ در مقابل تهدیدات ایران در منطقه هوشیار خواهد بود.

برخلاف سعودی ها، نوع توافقی که حاصل می شود برای اسرائیل مهم است. به بیان دیگر، عربستان نسبت به حصول هر نوع توافقی بدبین است در حالیکه موضع اسرائیل در این رابطه به نوع توافق بستگی دارد. در واقع آنها از توافقی که مانع از تبدیل برنامه هسته ای غیرنظامی به قابلیت تولید سلاح هسته ای شود، استقبال می کنند. چرا که با وجود چنین توافقی، دیگر از جانب ایران خطری متوجه اسرائیل نیست. حال مسئله این است که از نظر اسرائیل، نیل به چنین توافقی از طریق مذاکرات گروه 1+5 ممکن نیست. لذا به عقیده آنها باید بطورکلی از دستیابی ایران به قابلیت غنی سازی ممانعت کرد. هرچند چنین راهکاری از منظر منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی، می تواند مطلوب باشد ولی لااقل به باور گروه مذاکره کننده 1+5 اجرای آن امکانپذیر نیست.

در اینجا این سئوال برای اسرائیل مطرح می شود که آیا در شرایط کنونی، آنها می توانند از میزان محدودیت اعمال شده بر برنامه هسته ای ایران و شفافیت مورد نیاز بمنظور جلوگیری از فریبکاری و همچنین عواقب در نظر گرفته شده برای این کشور در صورت دور زدن توافق؛ بطور کامل اطمینان داشته باشند یا خیر؟ با توجه به نگرانی های متفاوتی که عربستان و اسرائیل در برخورد با ایران دارند، رویکرد آمریکا نیز در قبال آنها باید در برخی جنبه ها متفاوت باشد.

بدیهی است هر نوع راهکاری که حاکی از تداوم مقابله آمریکا با ایران باشد، مورد توافق دو طرف خواهد بود. در واقع خواسته تمامی دوستان ما این است که به ایران اجازه ندهیم تا به بهای ضربه زدن به آنها بر قدرت خود در منطقه بیفزاید، آنها از ما می خواهند که همچنان در منطقه حضور داشته باشیم تا در صورت مواجهه با تهدید ایران؛ به آنها کمک کنیم. بعلاوه، خواسته دوستان ما در منطقه متضمن این مورد است که مبادا ترس از مقابله با ایران ما را وادار کند که به تمامی رفتارهای آنها در منطقه تن دهیم.


در این صورت برای اطمینان بخشیدن به دولت های عرب و اسرائیل دو راهکار پیش روی ما وجود دارد:

* در وهله اول باید نشان دهیم که ما نه تنها از گسترش حضور گروه های جهادی در سوریه نگران هستیم بلکه آینده تحکیم پایه های قدرت «اسد» در این کشور نیز برای ما حائز اهمیت است. بدیهی است که مورد اول تهدیدی برای همه کشورها محسوب می شود و مورد دوم، می تواند نشان از پیروزی ایران داشته باشد و بر موفقیت این کشور در به کارگیری قدرت و نفوذش بمنظور تغییر آینده منطقه صحه می گذارد.

در واقع، ما باید نشان دهیم که حاضر به پذیرش چنین شرایطی نیستیم. برای تحقق این مسئله تنها افزایش حجم کمک تسلیحاتی به گروه های مخالف در سوریه کافی نیست بلکه این کار باید با هدف تغییر توازن قدرت در منطقه و در میان گروه های اپوزیسیون و دولت ها صورت پذیرد. بدین منظور باید کنترل نیروهای حامی اپوزیسیون ها را از طریق آموزش، کمک های مادی و تسلیحاتی در دست گرفته و اطمینان حاصل کنیم که کلیه فعالیت هایی که در حمایت از این گروه ها انجام می گیرد؛ هماهنگ و بی نقص است.

* در گام بعدی دولت آمریکا باید نشان دهد که مانع از ارسال محموله های مخفیانه سلاح به مناطق مختلف توسط ایران می شود.این به معنای توقیف محموله های تسلیحاتی مخفیانه ایران است. مدتی پیش، اسرائیل یکی از کشتی های ایران را که حامل سلاح به غزه بود توقیف کرد؛ کاری که ما باید انجام می دادیم. در این صورت هم ایران و هم دوستان ما در می یافتند که کاخ سفید، همچنان در حال مقابله با ایران است و این کشور باید بهای کارهایی که انجام می دهد را بپردازد.

در ادامه بمنظور پاسخ به نگرانی های خاص دولت های عرب و اسرائیل، لازم است درباره چگونگی مقابله با تهدیدات خاص ایران با دولت عربستان و امارات؛ بصورت مقتضی برنامه ریزی کنیم. در پیش گرفتن چنین شیوه ای، جدیت ما را نشان داده و ما را در موقعیتی قرار می دهد که درمواقع لزوم بتوانیم واکنش نشان دهیم. حتی اگر این روش مستلزم برخورد متفاوت با این کشورها باشد، ایران هم پیام ما دریافت می کند.

در صورت حصول توافق، باید در رابطه با عواقب تخطی ایران از توافق و چگونگی اعمال این عواقب با اسرائیل گفتگو کنیم.ما همچنین باید بمب‌های سنگرشکن و تانکرهای بیشتری در اختیار اسرائیل قرار دهیم تا در صورتی که ایران از مفاد توافقنامه سرباز زد، آنها به تنهایی قادر به انجام عملیات نظامی در مقابله با ایران باشند. در این شرایط و در صورت نقض توافق از سوی ایران، حتی اگر ما محدودیت هایی برای انجام اقدامات نظامی علیه این کشور داشته باشیم؛ اسرائیل مطمئنا راهکارهایی در اختیار خواهد داشت.


نتیجه گیری

دوستان و هم پیمانان قدیمی ما در خاورمیانه، نسبت به اهداف ایران در منطقه بدگمان هستند. هرچند دولت «اوباما» در تلاش است تا اطمینان عربستان، امارات و اسرائیل را نسبت به تعهدات کاخ سفید و درک درست از رفتار دولت ایران جلب کند؛ همچنان تردید های بسیاری درباره آنچه ما در عمل انجام می دهیم، وجود دارد.

در حالیکه تردید دولت آمریکا در رابطه با سوریه، خود می تواند نگرانی های ما درباره ورود به چنین شرایط دشوار و پیچیده ای را نشان بدهد در حالیکه ایران؛ با اطمینان در راستای بقای حکومت «اسد» سرمایه گذاری های سنگینی انجام داد. لذا جایی که پیروزی ایران به منزله شکست دوستان ما است، نگرانی دررابطه با اقدامات ما افزایش می یابد. بسیاری از دوستان ما در خاورمیانه نیزاز این منظر به مسئله توافق هسته ای با ایران می نگرند.

درست است که اسرائیل و عربستان ترس های متفاوتی دارند اما اگر ما می خواهیم، اطمینان دوستان خود را بدست بیاوریم؛ باید منشاء نگرانی های شان را پیدا کرده و در جهت رفع آنها تلاش کنیم. البته این موضوع به معنای پذیرش ترس و واهمه های بی مورد نیست بلکه به معنای برداشتن گام هایی است که بتواند به حفظ امنیت بیشتر ما کمک کرده و به ایرانی ها این پیام را برساند که آنها باید بهای رفتارهای غیرقابل قبول خود؛ خارج از توافقات هسته ای را بپردازند.راهکاری که خود به تنهایی به یک توافق می ماند.



[1] «فارین پالیسی: کنگره ممکن است لغو تحریم های ایران را مشروط کند»- «خبرگزاری فارس»- 7/4/1393

[2] برای مطالعه بیشتر، رجوع شود به: «جنگ روانی آمریکا در میدان مذاکرات هسته ای/ آواز تشدید تحریم ها در آمریکا، دوباره بلند می شود»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 29/3/1393

[3] «مؤسسه مطالعات خاور نزدیک واشنگتن: نمودار تصمیم‌گیری درباره برنامه هسته ای در ایران»- «پایگاه خبری- تحلیلی مشرق»- 19/3/1393

[4] «Regional Implications of a Nuclear Deal with Iran: Testimony submitted to the Senate Committee on Foreign Relations»- By Ambassador Dennis Ross- «The Washington Institute for Near East Policy»- 12Jun, 2014: 22/3/193

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 4
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۶:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۱
    0 0
    این دیگ برای ما ایرانیها نمیجوشد... غرب همیشه دنبال بهانه است...
  • رحمن ۱۸:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۱
    0 0
    این را آمریکا باید بفهمد اگر پنجه در گلوی ایران بگذارد ناوهایشان در دسترس ما است مرگ با عزت بهتر از زندگی ننگ بار است به ناوهای آنها را حمله خواهیم کرد و اسراییل را هم از همین جا روزگارش را تیره وتار می کنیم هل من مبارز بسم الله .ما را از شهادت می ترسانند.سینه ما پر از کینه آمریکا و اسراییل و انگلیس است.مرد می خواهد پای تجاوز در ایران بگذارد
  • سید ۱۹:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۱
    0 0
    ما در مکتبمان حقیقتی به نام شهادت داریم که دشمنان خدا هرگز آن را درک نخواهند کرد...
  • سما ۰۶:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
    0 0
    "... تا در صورتی که ایران از مفاد توافقنامه سرباز زد، آنها به تنهایی قادر به انجام عملیات نظامی در مقابله با ایران باشند." سلام این قسمت الکی ترین بخش تحلیلش بود! چون فکر میکنم خودشون هم می دونند که اگر بخواهند روزی چنین غلطی بکنند، بازهم دشمن ما رو به مسلخ میفرستند!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس