گروه بینالملل مشرق - روزنامه البناء لبنان به نقل از منابع آگاه نوشت که نشانههای موضع مشترک سعودیها و آمریکایی ها درمورد انتخابات ریاست جمهوری در لبنان از آغاز ماه جاری میلادی خود را ظاهر کرده است. این موضوع بعد از دیدار کوتاهی انجام شد که دیوید هیل سفیر آمریکا در لبنان به عربستان سعودی داشت. این منابع تاکید کردند که در این دیدار دیدگاه های دو طرف در مورد انتخاب رئیس جمهور مطرح شد. طرف آمریکایی در این دیدار بر ضرورت پیروی از روش سیاسی غیر تحریک آمیز از سوی 14 مارس تاکید کرد تا ثبات کنونی در این کشور مخدوش نشود.
در مقابل طرف سعودی نیز تاکید کرد که این نظریه را دنبال می کند، اما در نهایت با کاندیداتوری میشل عون برای ریاست جمهوری لبنان موافقت نخواهد کرد. البته دو طرف توافق کردند که گفتگوها بین سعد حریری و میشل عون به اندازهای عمیق نباشد که بتواند عون را به ریاست جمهوری برساند، بلکه در راستای تحقق دو هدف است، اول اینکه به 8 مارس اینگونه نشان دهد که حریری به دنبال وتوی هیچ نامزد انتخاباتی نیست و وی به توافق مسیحیها برای ریاست جمهوری پایبند است.
دوم اینکه روند ریاست جمهوری در لبنان در راستای کانالهای سرد اختلافات سیاسی قرار بگیرد و ضمن دوری جستن از روند درگیریهای داخلی که بعد از هر دوره خلا ریاست جمهوری در لبنان به وجود می آید، گذرگاهی اجباری برای خروج از این روند را فراهم کند. مانند اتفاقاتی که در سال 1987 و 7 می سال 2008 روی داد.
این منابع تاکید کردند که تماسهای تکمیلی به دور از رسانهها در هفته های کوتاه گذشته بعد از سفر هیل به عربستان انجام شده و نتیجه این دیدارها تلاشهایی بوده که برای شفاف کردن موضع نهایی در زمینه انتخاب رئیس جمهور انجام شده است. بر اساس اعلام این منابع، نتایج این دیدارها به قرار زیر است:
اول: حریری در روزهای آینده به سیاست ابهام در تعیین موضع خود در زمینه گفتگوها با میشل عون پایان داده و به صورت جدی به وی ابلاغ کند که نمیتواند وی را به عنوان نامزد ریاست جمهوری به رسمیت بشناسد، چرا که وی نمیتواند پوشش کافی از سوی مسیحیان لبنان را برای خود فراهم کند.
دوم: بعد از مشخص شدن موضع منفی حریری نسبت به کاندیداتوری میشل عون، عربستان سعودی معادله خود را برای تعیین رئیس جمهور ارائه خواهد کرد. این معادله آمیختهای از مطالبات عربستان با منافع آمریکا است. اگر آمریکا به دنبال رئیس جمهوری است که حزبالله را تحریک نکند و چالش های امنیتی در کشور ایجاد نکند و عربستان نیز به دنبال رد قطعی میشل عون از نامزدی است، بنابراین رئیس جمهور مطرح شده از سوی ریاض می تواند یکی از چهرههای 14 مارس مانند روبر غانم باشد که حزبالله نیز آن را وتو نکند. در غیر این صورت باید بار دیگر معادله الیزره – بعبدا مطرح شود و جان قهوه جی فرمانده ارتش رئیس جمهور شود.
جزئیات دیدارهای عون و حریری
این منابع در تشریح زوایای پنهان گفتگوهای عون و حریری اعلام کردند که مناسبات این دو جریان در سه مرحله دنبال شده است، اول زمانی بود که میشل عون بعد از جلسه اعضای فراکسیون اعلام کرد که مرحله جدید را در راستای سیاست باز با تمام ساختارهای سیاسی لبنان از جمله جریان المستقبل آغاز خواهد کرد. در این مرحله جریان آزاد ملی روند همگرایی در نشستهای پارلمانی را با فراکسیونهای دیگر با رویکردهای مختلف سیاسی فعال کرد. مرحله دوم با همکاری بین عون و علی عواض العسیری سفیر عربستان سعودی در بیروت آغاز شد و با دیدار حریری و عون در خارج از این کشور به پایان رسید. این دیدار همچنان اسراری را در خود دارد که فاش نشده است.
سومین مرحله با آغاز خلأ ریاست جمهوری در لبنان آغاز شده و در این راستا گفتگوها بنا به درخواست میشل عون به مدت کوتاهی تمدید شده است، عون اعلام کرده که گفتگوها نباید سقف زمانی داشته باشد و در مقابل حریری نیز پیشنهاد کرده که گفتگوها شامل پرونده های دیگر غیر از ریاست جمهوری نیز بشود. البته این مرحله در پایان نشان داد که غیر مثبت است و عون اخیرا سیگنالهای غیر مثبتی را از این مذاکرات شنیده است.
به طور خلاصه تحولات ریاست جمهوری لبنان را میتوان به این صورت تشریح کرد: اول: عربستان سعودی از سکوت خارج شده و از طریق سفیر خود در بیروت که چندی پیش به لبنان بازگشت، سیگنالهای غیر مثبتی را در مورد نظر عربستان به ریاست جمهوری میشل عون اعلام کرد. دوم اینکه دیوید هیل سفیر آمریکا در بیروت که مدتی نسبت به رسیدن میشل عون به ریاست جمهوری لبنان مطمئن بود، از اشتیاق خود در این راستا کاسته است. این موضوع در موضع گیری های وی در دیدارهایش مشخص است.
سوم اینکه افزایش تحرکات امین الجمیل نشان می دهد که وی می خواهد خود را به عنوان نامزد مورد وفاق نشان دهد. البته اسامی دیگری مانند روبر غانم و زیاد بارود نیز بعلاوه جان قهوه چی فرمانده ارتش لبنان مطرح است. برخی منابع منطقهای و بین المللی و داخلی لبنان از حضور نام جان عبید در میان نامزدهای احتمالی نیز خبر می دهند.
البته موضوع جدیدی که این منابع فاش کردند، این است که بیش از اینکه عون به دیدار با سعد حریری نیاز داشته باشد، این حریری است که به این دیدارها نیاز دارد، نیاز حریری به این دیدارها را در دو نکته می توان بررسی کرد:
اول اینکه روابط حریری با سمیر جعجع رئیس فالانژیست های لبنان در سالهای اخیر با نوعی نگرانی و تردید همراه بوده است. جعجع در این سالها نوعی سیاست برتری طلبی را دنبال کرده که این موضوع حساسیت ویژه ای در محاسبات سعد حریری ایجاد کرده است. در همین راستا جعجع در ریاض نیز سعی کرد خود را نوک پیکان حمله به حزبالله در لبنان معرفی کند.
وی در دیدارهای خود در ریاض شرط پیروزی خود در این روند را اینگونه تعیین کرد که نباید با این جریان به عنوان تابعی از جریان المستقبل نگاه شود، بلکه باید یک جریان مستقل به ذات به شمار رود که حمایت مستقیم عربستان را دریافت کند و نیازی به ارائه کمک ها از کانال سعد حریری نباشد. البته عربستان نیز تا حدی به این مطالبات پاسخ مثبت داده و آن را از تمام هم پیمانان 14 مارس در لبنان جدا کرده و کمک های مالی را نیز بدون وساطت سعد حریری و به صورت مستقل به این جریان اختصاص می دهد.
از سوی دیگر حریر بنا به دستور کشورهای خلیجی و همچنین برخی عوامل داخلی نیاز دارد که خطوط ارتباط وی با نیروهای لبنانی مستحکم باقی بماند. اما در عین حال به دنبال پایان دادن به حالت تمایز جعجع در کشورهای خلیجی و بازگرداندن آن به موقعیت وابستگی به المستقبل است. شکی نیست که گفتگوهای حریری با عون باعث میشود که جعجع نیاز بیشتری به حریری در خود احساس کند، بویژه اینکه احساس می کند که کشورهای خلیجی بویژه عربستان نیز پنجره گفتگوها با عون به عنوان دشمن اصلی وی در محافل مسیحی لبنان را باز کرده است.
از این منظر بخشی از پشت پردههای دیدار حریری با عون از دیدگاه حریری به دنبال تلاش برای بهبود مناسبات وی با جعجع و مجبور کردن وی به تواضع در داخل 14 مارس و احترام گذاشتن به قواعد بازی با ریاض است، چرا که المستقبل این امتیاز را انحصارا برای خود می داند که کانال ارتباط اجباری بین هم پیمانان 14 مارسی با ریاض باشد.
نکته دوم اینکه جعجع بعد از عقب نشینی ولید جنبلاط از 14 مارس سعی کرده وارث جایگاه و موقعیت سیاسی وی شود. در این راستا مطرح شده که جریان جعجع می تواند خسارت ناشی از فقدان طیف جنبلاط در 14 مارس را جبران کند. همچنین کمبود کفایت سیاسی حریری نیز میتواند با زیرکی جعجع جبران شود، چرا که وی هماهنگی های عمیقی با فواد سنیوره دارد. این معادله در یکی از ابعاد خود تاکید دارد که مجبور شدن حریری به خروج از کشور نیز در جبران اصرار جعجع برای حضور در این کشور بر اساس شرط منطقه ای- سعودی است که بر اساس آن نباید آتشبس سیاسی با حزبالله برقرار شود.
این سخن حتی در تبعید نیز به گوش حریری رسیده که در محافل داخلی نیروهای لبنانی مطرح است که جعجع نیز با همان خطرات امنیتی مواجه است که حریری با آن مواجه بوده است، با این وجود جعجع همچنان پایبند به حضور در داخل لبنان و عدم آشتی با طرف مقابل است. همچنین گفته می شود که حریری نسبت به پیگیری مسایل سیاسی لبنان تنبل است، اما جعجع اینطور نیست و نسبت به هر موضوع ریز و درشتی دقیق است و به آن واکنش نشان میدهد.
به این ترتیب به نظر میرسد که حریری از ادامه دیدارها با میشل عون که با آگاهی عربستان انجام میشود، میخواهد بر اهمیت خود در معادلات سعودی ها در لبنان تاکید کند و نشان دهد که وی تنها فردی است که قادر به حفظ ارتباط با سعودی ها است. گفته می شود پیام های پنهان حریری به جعجع رسیده و در پی همین موضوع بود که وی شتابان به پاریس رفت تا بازگشت خود به آغوش حریری را به وی اعلام کند و نشان دهد که حریری تنها کانالی است که برای تضمین مناسبات با ریاض باید از آن عبور کرد.
در مقابل طرف سعودی نیز تاکید کرد که این نظریه را دنبال می کند، اما در نهایت با کاندیداتوری میشل عون برای ریاست جمهوری لبنان موافقت نخواهد کرد. البته دو طرف توافق کردند که گفتگوها بین سعد حریری و میشل عون به اندازهای عمیق نباشد که بتواند عون را به ریاست جمهوری برساند، بلکه در راستای تحقق دو هدف است، اول اینکه به 8 مارس اینگونه نشان دهد که حریری به دنبال وتوی هیچ نامزد انتخاباتی نیست و وی به توافق مسیحیها برای ریاست جمهوری پایبند است.
دوم اینکه روند ریاست جمهوری در لبنان در راستای کانالهای سرد اختلافات سیاسی قرار بگیرد و ضمن دوری جستن از روند درگیریهای داخلی که بعد از هر دوره خلا ریاست جمهوری در لبنان به وجود می آید، گذرگاهی اجباری برای خروج از این روند را فراهم کند. مانند اتفاقاتی که در سال 1987 و 7 می سال 2008 روی داد.
این منابع تاکید کردند که تماسهای تکمیلی به دور از رسانهها در هفته های کوتاه گذشته بعد از سفر هیل به عربستان انجام شده و نتیجه این دیدارها تلاشهایی بوده که برای شفاف کردن موضع نهایی در زمینه انتخاب رئیس جمهور انجام شده است. بر اساس اعلام این منابع، نتایج این دیدارها به قرار زیر است:
اول: حریری در روزهای آینده به سیاست ابهام در تعیین موضع خود در زمینه گفتگوها با میشل عون پایان داده و به صورت جدی به وی ابلاغ کند که نمیتواند وی را به عنوان نامزد ریاست جمهوری به رسمیت بشناسد، چرا که وی نمیتواند پوشش کافی از سوی مسیحیان لبنان را برای خود فراهم کند.
دوم: بعد از مشخص شدن موضع منفی حریری نسبت به کاندیداتوری میشل عون، عربستان سعودی معادله خود را برای تعیین رئیس جمهور ارائه خواهد کرد. این معادله آمیختهای از مطالبات عربستان با منافع آمریکا است. اگر آمریکا به دنبال رئیس جمهوری است که حزبالله را تحریک نکند و چالش های امنیتی در کشور ایجاد نکند و عربستان نیز به دنبال رد قطعی میشل عون از نامزدی است، بنابراین رئیس جمهور مطرح شده از سوی ریاض می تواند یکی از چهرههای 14 مارس مانند روبر غانم باشد که حزبالله نیز آن را وتو نکند. در غیر این صورت باید بار دیگر معادله الیزره – بعبدا مطرح شود و جان قهوه جی فرمانده ارتش رئیس جمهور شود.
این منابع در تشریح زوایای پنهان گفتگوهای عون و حریری اعلام کردند که مناسبات این دو جریان در سه مرحله دنبال شده است، اول زمانی بود که میشل عون بعد از جلسه اعضای فراکسیون اعلام کرد که مرحله جدید را در راستای سیاست باز با تمام ساختارهای سیاسی لبنان از جمله جریان المستقبل آغاز خواهد کرد. در این مرحله جریان آزاد ملی روند همگرایی در نشستهای پارلمانی را با فراکسیونهای دیگر با رویکردهای مختلف سیاسی فعال کرد. مرحله دوم با همکاری بین عون و علی عواض العسیری سفیر عربستان سعودی در بیروت آغاز شد و با دیدار حریری و عون در خارج از این کشور به پایان رسید. این دیدار همچنان اسراری را در خود دارد که فاش نشده است.
سومین مرحله با آغاز خلأ ریاست جمهوری در لبنان آغاز شده و در این راستا گفتگوها بنا به درخواست میشل عون به مدت کوتاهی تمدید شده است، عون اعلام کرده که گفتگوها نباید سقف زمانی داشته باشد و در مقابل حریری نیز پیشنهاد کرده که گفتگوها شامل پرونده های دیگر غیر از ریاست جمهوری نیز بشود. البته این مرحله در پایان نشان داد که غیر مثبت است و عون اخیرا سیگنالهای غیر مثبتی را از این مذاکرات شنیده است.
سوم اینکه افزایش تحرکات امین الجمیل نشان می دهد که وی می خواهد خود را به عنوان نامزد مورد وفاق نشان دهد. البته اسامی دیگری مانند روبر غانم و زیاد بارود نیز بعلاوه جان قهوه چی فرمانده ارتش لبنان مطرح است. برخی منابع منطقهای و بین المللی و داخلی لبنان از حضور نام جان عبید در میان نامزدهای احتمالی نیز خبر می دهند.
البته موضوع جدیدی که این منابع فاش کردند، این است که بیش از اینکه عون به دیدار با سعد حریری نیاز داشته باشد، این حریری است که به این دیدارها نیاز دارد، نیاز حریری به این دیدارها را در دو نکته می توان بررسی کرد:
اول اینکه روابط حریری با سمیر جعجع رئیس فالانژیست های لبنان در سالهای اخیر با نوعی نگرانی و تردید همراه بوده است. جعجع در این سالها نوعی سیاست برتری طلبی را دنبال کرده که این موضوع حساسیت ویژه ای در محاسبات سعد حریری ایجاد کرده است. در همین راستا جعجع در ریاض نیز سعی کرد خود را نوک پیکان حمله به حزبالله در لبنان معرفی کند.
وی در دیدارهای خود در ریاض شرط پیروزی خود در این روند را اینگونه تعیین کرد که نباید با این جریان به عنوان تابعی از جریان المستقبل نگاه شود، بلکه باید یک جریان مستقل به ذات به شمار رود که حمایت مستقیم عربستان را دریافت کند و نیازی به ارائه کمک ها از کانال سعد حریری نباشد. البته عربستان نیز تا حدی به این مطالبات پاسخ مثبت داده و آن را از تمام هم پیمانان 14 مارس در لبنان جدا کرده و کمک های مالی را نیز بدون وساطت سعد حریری و به صورت مستقل به این جریان اختصاص می دهد.
نکته دوم اینکه جعجع بعد از عقب نشینی ولید جنبلاط از 14 مارس سعی کرده وارث جایگاه و موقعیت سیاسی وی شود. در این راستا مطرح شده که جریان جعجع می تواند خسارت ناشی از فقدان طیف جنبلاط در 14 مارس را جبران کند. همچنین کمبود کفایت سیاسی حریری نیز میتواند با زیرکی جعجع جبران شود، چرا که وی هماهنگی های عمیقی با فواد سنیوره دارد. این معادله در یکی از ابعاد خود تاکید دارد که مجبور شدن حریری به خروج از کشور نیز در جبران اصرار جعجع برای حضور در این کشور بر اساس شرط منطقه ای- سعودی است که بر اساس آن نباید آتشبس سیاسی با حزبالله برقرار شود.
این سخن حتی در تبعید نیز به گوش حریری رسیده که در محافل داخلی نیروهای لبنانی مطرح است که جعجع نیز با همان خطرات امنیتی مواجه است که حریری با آن مواجه بوده است، با این وجود جعجع همچنان پایبند به حضور در داخل لبنان و عدم آشتی با طرف مقابل است. همچنین گفته می شود که حریری نسبت به پیگیری مسایل سیاسی لبنان تنبل است، اما جعجع اینطور نیست و نسبت به هر موضوع ریز و درشتی دقیق است و به آن واکنش نشان میدهد.
به این ترتیب به نظر میرسد که حریری از ادامه دیدارها با میشل عون که با آگاهی عربستان انجام میشود، میخواهد بر اهمیت خود در معادلات سعودی ها در لبنان تاکید کند و نشان دهد که وی تنها فردی است که قادر به حفظ ارتباط با سعودی ها است. گفته می شود پیام های پنهان حریری به جعجع رسیده و در پی همین موضوع بود که وی شتابان به پاریس رفت تا بازگشت خود به آغوش حریری را به وی اعلام کند و نشان دهد که حریری تنها کانالی است که برای تضمین مناسبات با ریاض باید از آن عبور کرد.