کد خبر 31199
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۱:۳۹

توجه به سعد و نحس بودن ايام عاملى است براى توسل و توجه به ساحت قدس الهى و استمداد از ذات پاک پروردگار و همچنين تأکيدي است بر اينکه تنها يگانه خالق هستي بر همه امور آگاه بوده و فقط بايد به او متوسل و از او ياري جست.

به گزارش مشرق، در سؤالي که مهر از دفتر آيت الله ناصر مکارم شيرازي در رابطه با سعد و نحس بودن ايام مطرح شد در پاسخ، بخشي از کتابي مورد اشاره قرار گرفت که يکصد و هشتاد سؤال و پاسخ در آن گردآوري شده است .

آيت الله مکارم شيرازي در رابطه با اين کتاب نوشته است: هنگام نوشتن تفسير نمونه (با کمک جمعى از فضلاء) سعى کرديم تمام سؤالاتي را که در کتب مفسران پيشين چون محل ابتلا نبوده، بى جواب مانده است و به ويژه آنچه مسئله روز بوده را مطرح کرده و به طور دقيق به پاسخگويي آن بپردازيم.

وي افزوده است: از آنجا که اطلاع همگان از پاسخ اين سؤالات ضرورى به نظر مى رسيد حجت الاسلام حسينى به اتفاق جمعى از فضلاى حوزه علميه با تلاش فراوان سعى در جمع آورى اين سؤال و جوابها از 27 جلد تفسير نمونه و 10 جلد پيام قرآن و نظام بخشيدن به آنها کرده و در نتيجه يکصد و هشتاد سؤال و پاسخ مهم را گردآورى کردند.

 

 

سعد و نحس ايام

از نظر عقل محال نيست که اجزاء زمان با يکديگر تفاوت داشته باشند، بعضى داراى ويژگيهاى نحوست و بعضى ويژگيهاى ضد آن، هر چند از نظر استدلال عقلى راهى براى اثبات يا نفى چنين مطلبى در اختيار نداريم، همين اندازه مى گوييم ممکن است ولى از نظر عقل ثابت نيست.

بنابراين اگر دلايل شرعى از طريق وحى که افقهاى وسيعترى را روشن مى سازد بر اين معنى در دست داشته باشيم قبول آن نه تنها بى مانع بلکه لازم است.

 

 

آيات قرآن

در آيات قرآن تنها در دو مورد اشاره به "نحوست ايام" شده است: يکى در آيه 19 سوره قمر و ديگرى در آيه 16 سوره فصلت که درباره ماجراى قوم عاد سخن مى گويد در آنجا مى خوانيم: فارسلنا عليهم ريحاً صرصراً فى ايام نحسات: "مانند بادى سخت و سرد در روزهاى شومى بر آنها مسلط ساختيم."

و در نقطه مقابل، تعبير "مبارک" نيز در بعضى از آيات قرآن ديده مى شود، چنانکه درباره شب قدر مى فرمايد انا انزلناه فى ليلة مبارکة "، "ما قرآن را در شبى پر برکت نازل کرديم"

"نحس" در اصل به معنى سرخى فوق العاده افق است که آنرا به صورت "نحاس" يعنى "شعله آتش خالى از دود" در مى آورد، سپس به همين مناسبت در معنى "شوم" به کار رفته است.

به اين ترتيب قرآن جز اشاره سربسته اى به اين مسئله ندارد، ولى در روايات اسلامى به احاديث زيادى در زمينه "نحس و سعد ايام" برخورد مى کنيم که هرچند بسيارى از آنها روايات ضعيف است و يا احيانا آميخته با بعضى روايات مجعول و خرافات است، ولى همه آنها چنين نيست، بلکه روايات معتبر و قابل قبولى در ميان آنها بدون شک وجود دارد، چنانکه مفسران نيز در تفسير آيات فوق بر اين معنى صحه نهاده اند.

 

 

روايات

محدث بزرگ مرحوم علامه مجلسى نيز روايات فراوانى در بحارالانوار در اين زمينه آورده است.

در روايات متعددى سعد و نحس ايام در ارتباط با حوادثى که در آن واقع شده است تفسير شده، فى المثل در روايتى از اميرمؤمنان على(ع) مى خوانيم شخصى از امام(ع) درخواست کرد تا درباره روز "چهارشنبه" و فال بدى که به آن مى زنند و سنگينى آن، بيانى فرمايد که منظور کدام چهارشنبه است؟ فرمود: "منظور چهارشنبه آخر ماه است که در محاق اتفاق افتد، و در همين روز "قابيل" برادرش "هابيل" را کشت... و خداوند در اين روز چهارشنبه تندباد را بر قوم عاد فرستاد"

لذا بسيارى از مفسران به پيروى بسيارى از روايات آخرين چهارشنبه هر ماه را روز نحس مى دانند، و از آن تعبير به "اربعاء لاتدور" مى کنند (يعنى چهارشنبه اى که تکرار نمى شود). در بعضى ديگر از روايات مى خوانيم که روز اول ماه روز سعد و مبارکى است چرا که آدم (ع) در آن آفريده شد، همچنين روز بيست و ششم چرا که خداوند دريا را براى موسى (ع) شکافت. يا اين که روز سوم ماه روز نحسى است، چرا که آدم و حوا در آن روز از بهشت رانده شدند و لباس بهشتى از تن آنها کنده شد. يا اين که روز هفتم ماه روز مبارکى است، چرا که نوح (ع) سوار بر کشتى شد (و از غرقاب نجات يافت).

يا اينکه در مورد نوروز در حديثى از امام صادق(ع) مى خوانيم که فرمود: «روز مبارکى است که کشتى نوح (ع) بر جودى قرار گرفت، و جبرئيل بر پيامبر اسلام (ص)نازل شد، و روزى است که على (ع) بر دوش پيامبر(ص)رفت بتهاى کعبه را شکست، و داستان غدير خم مصادف با نوروز بود.

اين گونه تعبيرات، در روايات فراوان است که سعد و نحس ايام را با بعضى از حوادث مطلوب، يا نامطلوب پيوند مى دهد، مخصوصاً در مورد روز عاشورا که بنى اميه به گمان پيروزى بر اهل بيت آن را روز مسعودى مى شمردند، و در روايات شديداً از تبرک به آن روز نهى شده و حتى دستور داده اند که آن روز را روز ذخيره آذوقه سال و مانند آن نکنند بلکه کسب و کار را در آن روز تعطيل کرده و عملا از برنامه بنى اميه فاصله بگيرند مجموع اين روايات سبب شده که بعضى مسئله سعد و نحس ايام را چنين تفسير کنند که مقصود اسلام توجه دادن مسلمين به اين حوادث است تا از نظر عمل خود را بر حوادث تاريخى سازنده تطبيق دهند و از حوادث مخرب و روش بنيانگذاران آنها فاصله گيرند.

اين تفسير ممکن است در مورد قسمتى از اين روايات صادق باشد ولى در مورد همه آنها بطور حتم صادق نيست، چرا که از بعضى از آنها استفاده مى شود تأثير مرموزى در بعضى ايام احياناً وجود دارد که ما از آن آگاهى نداريم.

اين نکته نيز قابل دقت است که بعضى در مسئله سعد و نحس ايام به اندازه اى راه افراط را پوئيده اند که به هر کارى مى خواهند دست بزنند قبلا به سراغ سعد و نحس ايام مى روند و عملاً از بسيارى فعاليتها باز مى مانند و فرصتهاى طلايى را از دست مى دهند. يا اينکه بجاى بررسى عوامل شکست و پيروزى خود و ديگران و استفاده از اين تجربيات گرانبها در زندگى، گناه همه شکستها را به گردن شومى ايام مى اندازند، همانگونه که رمز پيروزيها را در نيکى ايام جستجو مى کنند!

اين يکنوع فرار از حقيقت، و افراط در مسئله و توضيح خرافى حوادث زندگى است که بايد از آن به شدت پرهيز کرد و در اين مسائل نه گوش به شايعات ميان مردم داد، نه سخن منجمان، نه گفته فالگيران، اگر چيزى در حديث معتبر در اين زمينه ثابت شود بايد پذيرفت، وگرنه بى اعتنا به گفته اين و آن بايد خط زندگى را ادامه داد و با تلاش و سعى و کوشش محکم گام برداشت و از توکل بر خدا يارى جست و از لطف او استعانت خواست.

مسئله توجه به سعد و نحس ايام علاوه بر اينکه غالباً انسان را به يک سلسله حوادث تاريخى آموزنده رهنمون مى شود، عاملى است براى توسل و توجه به ساحت قدس الهى، و استمداد از ذات پاک پروردگار و لذا در روايات متعددى مى خوانيم که در روزهايى که نام نحس بر آن گذارده شده مى توانيد با دادن صدقه و يا خواندن دعا و استمداد از لطف خداوند و قرائت بعضى آيات قرآن و توکل بر ذات پاک او به دنبال کارها برويد و پيروز و موفق باشيد.

از جمله در حديثى مى خوانيم که يکى از دوستان امام حسن عسکرى(ع) روز سه شنبه خدمتش رسيد، امام فرمود: ديروز تو را نديدم، عرض کرد: دوشنبه بود و من در اين روز حرکت را ناخوش داشتم! فرمود: "کسى که دوست دارد از شر روز دوشنبه در امان بماند در اولين رکعت نماز صبح سوره هل اتى بخواند، سپس امام(ع) اين آيه از سوره هل اتى را (که تناسب با رفع شر دارد) تلاوت فرمود: فوقاهم الله شر ذلک اليوم... "خداوند نيکان را از شر روز رستاخيز نگاه مى دارد او به آنها خرمى و طراوت ظاهر و خوشحالى درون عطا مى کند"

در حديث ديگر مى خوانيم که يکى از ياران امام ششم(ع) از آن حضرت پرسيد: آيا در هيچ روزى از روزهاى مکروه چهارشنبه و غير آن سفر کردن مناسب است؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: سفرت را با صدقه آغاز کن و آية الکرسى را به هنگامى که مى خواهى حرکت کنى تلاوت کن" (و هر کجا مى خواهى برو)

در حديث ديگرى نيز آمده است که يکى از ياران امام دهم على بن محمد الهادى (ع) مى گويد: خدمت حضرت(ع) رسيدم در حالى که در مسير راه انگشتم مجروح شده بود و سوارى از کنارم گذشت و به شانه من صدمه زد و در وسط جمعيت گرفتار شدم و لباسم را پاره کردند، گفتم: خدا مرا از شر تو اى روز حفظ کند، عجب روز شومى هستى! امام فرمود: با ما ارتباط دارى و چنين مى گويى؟! و روز را که گناهى ندارد گناهکار مى شمرى؟

آن مرد عرض مى کند از شنيدن اين سخن به هوش آمدم و به خطاى خود پى بردم، عرض کردم اى مولاى من، من استغفار مى کنم و از خدا آمرزش مى طلبم، امام(ع) افزود: روزها چه گناهى دارد که شما آنها را شوم مى شمريد هنگامى که کيفر اعمال شما در اين روزها دامانتان را مى گيرد؟! راوى مى گويد: عرض کردم براى هميشه از خدا استغفار مى کنم و اين توبه من است اى پسر رسول خدا. امام (ع) فرمود: اين براى تو فايده اى ندارد، خداوند شما را مجازات مى کند به مذمت کردن چيزى که نکوهش ندارد، آيا تو نمى دانى که خداوند ثواب و عقاب مى دهد، و جزاى اعمال را در اين سرا و سراى ديگر خواهد داد، سپس افزود: ديگر اين عمل را تکرار مکن و براى روزها در برابر حکم خداوند کار و تأثيرى قرار مده"!

اين حديث پرمعنى اشاره به اين است که اگر روزها هم تأثيرى داشته باشد به فرمان خدا است، هرگز نبايد براى آنها تأثير مستقلى قائل شد، و از لطف خداوند خود را بى نياز دانست، ضمن اينکه نبايد حوادثى را که غالباً جنبه کفاره اعمال نادرست انسان است به تأثير ايام ارتباط داد و خود را تبرئه کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس